خاله ی زنم که خیلی جذاب بود بیوه شد و هر شب به بهونه ترس میومد خونه ما تا اینکه یه شب...
13:04
خاله ی زنم که خیلی جذاب بود بیوه شد و هر شب به بهونه ترس میومد خونه ما تا اینکه یه شب...
7 сағат бұрын
پسرعموی شوهرم به من ابراز علاقه کرد و منم از خدا خواسته پذیرفتم به خونه خالی رفتیم و...
11:55
پسرعموی شوهرم به من ابراز علاقه کرد و منم از خدا خواسته پذیرفتم به خونه خالی رفتیم و...
12 сағат бұрын
همه چیز از خرید اون ماشین و کورس‌های خیابونی شروع شد تا این‌که...
13:06
همه چیز از خرید اون ماشین و کورس‌های خیابونی شروع شد تا این‌که...
16 сағат бұрын
برادر شوهرم گفت میشه آرزو به دلم نزاری یک لحظه به خودم اومدم دیدم دارم آرزوشو برآورده میکنم...
12:36
برادر شوهرم گفت میشه آرزو به دلم نزاری یک لحظه به خودم اومدم دیدم دارم آرزوشو برآورده میکنم...
21 сағат бұрын
تمام چیزی که از زن آینده ام می خواستم زیبارویی بود و بالاخره به خواسته ام رسیدم اما...
12:52
تمام چیزی که از زن آینده ام می خواستم زیبارویی بود و بالاخره به خواسته ام رسیدم اما...
Күн бұрын
با وجود همه‌ی سختی‌ها دووم آوردم و خدا پاداش صبرم رو جوری داد که هنوز هم باورم نمی‌شه...
11:56
با وجود همه‌ی سختی‌ها دووم آوردم و خدا پاداش صبرم رو جوری داد که هنوز هم باورم نمی‌شه...
Күн бұрын
زن دایی خوشگلم سرما خورده بود ازم خواست آمپولشو بزنم تا شلوارشو داد پایین...
12:18
زن دایی خوشگلم سرما خورده بود ازم خواست آمپولشو بزنم تا شلوارشو داد پایین...
14 күн бұрын
بخاطر پول زن پیرمردی شدم که حتی خوابیدن کنارش چندش آور بود و بوسه‌هاش حالم رو بد می‌کرد اما...
14:31
بخاطر پول زن پیرمردی شدم که حتی خوابیدن کنارش چندش آور بود و بوسه‌هاش حالم رو بد می‌کرد اما...
14 күн бұрын
چند روزی زنم گم شد و هیچ اثری ازش نبود تا اینکه گردنبندی که براش خریده بودم رو تو خونه رفیقم دیدم...
13:59
چند روزی زنم گم شد و هیچ اثری ازش نبود تا اینکه گردنبندی که براش خریده بودم رو تو خونه رفیقم دیدم...
14 күн бұрын
از حسادت خواستگار دوستم رو پروندم اما چندسال بعد خواستگار پولداری برام اومد که نزدیک عقدمون...
13:56
از حسادت خواستگار دوستم رو پروندم اما چندسال بعد خواستگار پولداری برام اومد که نزدیک عقدمون...
21 күн бұрын
اندام دلفریب خواهر مطلقه‌ زنم هوش از سرم میبرد همزمان با زنم با اونم رابطه داشتم تا اینکه مدتی بعد..
13:47
اندام دلفریب خواهر مطلقه‌ زنم هوش از سرم میبرد همزمان با زنم با اونم رابطه داشتم تا اینکه مدتی بعد..
21 күн бұрын
بیوه بودم و خونه برادرشوهرم خوابیدم که نیمه های شب چیزی رو بین پاهام حس کردم چشمم رو که باز کردم...
12:25
بیوه بودم و خونه برادرشوهرم خوابیدم که نیمه های شب چیزی رو بین پاهام حس کردم چشمم رو که باز کردم...
21 күн бұрын
یه پسر افغانستانی هستم که عاشق دختر زیبای پولدار ایرانی شدم اما این تازه اول ماجرای من بود...
10:43
یه پسر افغانستانی هستم که عاشق دختر زیبای پولدار ایرانی شدم اما این تازه اول ماجرای من بود...
21 күн бұрын
شوهرم کار بی شرمانه ای رو شروع کرد که من هم همدستش شدم اما سال‌ها بعد تاوانش رو جوری پس دادیم که...
13:07
شوهرم کار بی شرمانه ای رو شروع کرد که من هم همدستش شدم اما سال‌ها بعد تاوانش رو جوری پس دادیم که...
28 күн бұрын
با پسرعمه‌ام فرار کردم اما همون موقع تماس گرفتن و حرفی زدن که بزرگترین راز زندگی جفتمون فاش شد...
12:51
با پسرعمه‌ام فرار کردم اما همون موقع تماس گرفتن و حرفی زدن که بزرگترین راز زندگی جفتمون فاش شد...
Ай бұрын
بعد از سالها عاشق دختر زیبایی شدم که بخاطرش اعتیادم رو ترک کردم اما همین‌که جواب منفی گرفتم...
12:45
بعد از سالها عاشق دختر زیبایی شدم که بخاطرش اعتیادم رو ترک کردم اما همین‌که جواب منفی گرفتم...
Ай бұрын
به مادرشوهرم تهمت بزرگی زدم و چندسال بعد خدا جوری تاوان کارمو داد که حتی الان هم...
12:38
به مادرشوهرم تهمت بزرگی زدم و چندسال بعد خدا جوری تاوان کارمو داد که حتی الان هم...
Ай бұрын
زیر دست پدر ظالمم بزرگ شدم اما تا ازدواج کردم سر و کله‌ی مادر گمشده‌ام پیدا شد و کاری کرد که...
12:51
زیر دست پدر ظالمم بزرگ شدم اما تا ازدواج کردم سر و کله‌ی مادر گمشده‌ام پیدا شد و کاری کرد که...
Ай бұрын
شوهرم هرشب می‌رفت پیش زن سابق رفیق صمیمیش می خوابید یه روز که مچش رو گرفتم در جوابم چیزی گفت که...
13:13
شوهرم هرشب می‌رفت پیش زن سابق رفیق صمیمیش می خوابید یه روز که مچش رو گرفتم در جوابم چیزی گفت که...
Ай бұрын
با خیانت همسرم اتفاق عجیبی افتاد که حالا امیدبخش یه خانواده‌ی غریبه هستم چون...
14:15
با خیانت همسرم اتفاق عجیبی افتاد که حالا امیدبخش یه خانواده‌ی غریبه هستم چون...
Ай бұрын
شوهرم گاهی شب ها کنار دخترش می‌خوابید تا اینکه کبودی‌های گردن اون دختر رازی رو برام برملا کرد که...
13:48
شوهرم گاهی شب ها کنار دخترش می‌خوابید تا اینکه کبودی‌های گردن اون دختر رازی رو برام برملا کرد که...
Ай бұрын
برای بدست آوردن دوست پسرم ازش خواستم من رو زن کنه اما نموند حالا با دست های خودم اون رو پدر کردم...
12:21
برای بدست آوردن دوست پسرم ازش خواستم من رو زن کنه اما نموند حالا با دست های خودم اون رو پدر کردم...
Ай бұрын
عاشق دختر خارج رفته‌ی فامیلمون شدم اما هربار مادرم مخالفت کرد و در آخر حالا بعد چندسال از مادرم...
13:40
عاشق دختر خارج رفته‌ی فامیلمون شدم اما هربار مادرم مخالفت کرد و در آخر حالا بعد چندسال از مادرم...
Ай бұрын
در حمام رو باز کردم و با دیدن مادرم و شوهرم و زن داداشم شوکه شدم اونا سه تایی با هم داشتن...
12:19
در حمام رو باز کردم و با دیدن مادرم و شوهرم و زن داداشم شوکه شدم اونا سه تایی با هم داشتن...
Ай бұрын
پرستار یه زن مسن بودم که تا پسرش بیرون میرفت منو میبرد توی حموم و...
11:30
پرستار یه زن مسن بودم که تا پسرش بیرون میرفت منو میبرد توی حموم و...
Ай бұрын
بعد از مرگ شوهرم سروقت برادرشوهر زن دارم رفتم و برای اغفالش با عشوه و لباسای تنگ کاری کردم که...
11:06
بعد از مرگ شوهرم سروقت برادرشوهر زن دارم رفتم و برای اغفالش با عشوه و لباسای تنگ کاری کردم که...
Ай бұрын
زن همسایه به بهونه آش نذری اومد خونمون و تا دید تنهام گفت دعوتم نمیکنی داخل، منم بردمش تو خونه و...
12:03
زن همسایه به بهونه آش نذری اومد خونمون و تا دید تنهام گفت دعوتم نمیکنی داخل، منم بردمش تو خونه و...
Ай бұрын
زن مرد کم بینایی شدم که نمیتونست هیچکدوم از نیازهامو برطرف کنه منم با مرد دیگه‌ای وارد رابطه شدم و..
12:59
زن مرد کم بینایی شدم که نمیتونست هیچکدوم از نیازهامو برطرف کنه منم با مرد دیگه‌ای وارد رابطه شدم و..
Ай бұрын
دوست صمیمیم ازم خواست شوهرش رو امتحان کنم اما من ازش حامله شدم جریان از این قرار بود که...
11:07
دوست صمیمیم ازم خواست شوهرش رو امتحان کنم اما من ازش حامله شدم جریان از این قرار بود که...
Ай бұрын
Пікірлер