باشت نام شهرستانی است که در استان کهکیلویه و بویراحمد قرار گرفته و به گواه تاریخ محل زندگی آریوبرزن، سردار ایرانی به حساب میآید. این شهرستان از مناطق تاریخی و باستانی کشورمان بوده و پیشینه آن به دوره هخامنشیان برمیگردد
@tangridilekАй бұрын
سکاها اجداد ترکان قپجاق و اغوز و ترکمنان بودند و آریایی نبوده اند ...از هر لحاظ حتی فولکوریک کولتوریک خونی ووهزاران دلیل...خون سکاهای تاریخ الان در رگ دختران ترکمن و زنان ترکمن جریان دارد .سکاهای زنده و امروزی یعنی ترکمنها.
@azadehasadi2 ай бұрын
🌹🌹🌹
@azadehasadi2 ай бұрын
درود بر شما دوست عزیز ،خیلی زیبا بود آخرین باری که شاهنامه را گوش دادم شش یا هفت ساله بودم پدرم برام شاهنامه می خوند ،ومنم متوجه نمیشدم ،پدرم مجبور بود برام ترجمه کنه😂،اما کامل یادم با همین آوا واسم می خوند ،حس خیلی خوبی بهم داد ،بسیار زیبا بود ،موفق باشید🌹🙏🏻
@sam3884 ай бұрын
با درود سکا ها همیشه شلوار پوشیده بودند
@user-io2sd2vf7n5 ай бұрын
سیستان(سکستان)💪💪
@tvtob75 ай бұрын
کپی نکن خارکصه
@ShahrodSokhanvar-vi6pb5 ай бұрын
تمامی تمدنها و اقوامی چون : سومرها ، هیتی ها ، هوری ها ، لولوبی ها ، سکاها ، گوتتی ها ، اورارتورها ، مانناها ، ماساژت ها ، و..... همگی تورک و تورک تبار بودند و مقر اولیه و اصلی آنها که مهد تمدن تورکان بود یعنی ادربایجان ( اطراف دریاچه اورمیه ) بوده است . در مورد تورک تبار بودن آنها میتوانید نظرات بزرگانی چون : پومینوس رومی ، جغرافی دان و تاریخ نگار قبل از میلاد / پروفسور هومئل سومر شناس معروف / پژوهشگر انگلیسی بنام جورج راولینسون / پروفسور هنری فیلد / سفرنامه شاردن ج سوم / ارنست هرتسفلد پدر علم باستان / نلسون فرای / رنه گروسه پدر تاریخ فرانسه / هورزنی دانشمند چک / آندره ورستاندیگ / ، وتعداد زیادی از مورخین یونانی که فعلا حضور ذهن ندارم ، جویا شوید .
@ShahrodSokhanvar-vi6pb5 ай бұрын
تمامی تمدنها و اقوامی چون : سومرها ، هیتی ها ، هوری ها ، لولوبی ها ، سکاها ، گوتتی ها ، اورارتورها ، مانناها ، ماساژت ها ، و..... همگی تورک و تورک تبار بودند و مقر اولیه و اصلی آنها که مهد تمدن تورکان بود یعنی ادربایجان ( اطراف دریاچه اورمیه ) بوده است . در مورد تورک تبار بودن آنها میتوانید نظرات بزرگانی چون : پومینوس رومی ، جغرافی دان و تاریخ نگار قبل از میلاد / پروفسور هومئل سومر شناس معروف / پژوهشگر انگلیسی بنام جورج راولینسون / پروفسور هنری فیلد / سفرنامه شاردن ج سوم / ارنست هرتسفلد پدر علم باستان / نلسون فرای / رنه گروسه پدر تاریخ فرانسه / هورزنی دانشمند چک / آندره ورستاندیگ / ، وتعداد زیادی از مورخین یونانی که فعلا حضور ذهن ندارم ، جویا شوید .
@tangridilekАй бұрын
مهدشون آسیای شمالی و مرکزی بوده نه آذربیجان...تعصبو دور بنداز و حخودتو گول نزن منم ترکمنم اما نه متعصب.البته آذریهای عزیز اکثرا خون ایرانی آریایی دارن و بمرور آسیمیله شدن متاسفانه.
@ShahrodSokhanvar-vi6pbАй бұрын
@@tangridilek تو و امثال تو هنوز با تاریخ و عظمت آذربایجان نه تنها آشنایی ندارید لذا چشم دیدن آن و شنیدن واقعیت های آنرا نداشته و ندارید . برو تاریخ بخوان و بدان که آذربایجان مهد تمدن تورکان بوده و هنوز هم آن محوریت را حفظ کرده است .
@hamedbaghban21273 күн бұрын
@@tangridilekخجالت بکش بی سواد، مارکرهای ژنتیکی اثبات میکنه که ترک ها بومی های جغرافیای ایران هستند و مهاجرت از این منطقه به آسیای میانه بوده
@eddietalebi6 ай бұрын
Suga tribe was Ar-yana or aryans !!!!!!!!!!!!! why lies!!! dude this land was not vacant land anyone to come in!! Suga tribe according Russian history returned back to the caucus 4700 B C. according Assyrian empire there were al least 50 Turk tribes in their neighborhood ( french ARCS digging docs) . how many horse , how many cows , how slaves .... in war with each tribe they picked them . Fear Dosie in his Ahamgnameh which it has been modified over 50% in late shahs time calls Mada the Turk empire Parsi after state of Parsua then he calls Suga huge empire Turan after rulling family of Toor .............. We Azarbaijanis have too much to show for our race and our nationality but you have been screw up with Hilter none sense you believe what they tell you !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
@farhadaragi51357 ай бұрын
داداش مادیا یا مادای تورک آلتایی بودن متشکل از دهها قوم و قبیله که همه آنها تورک آلتایی بودن .
@ZohrehSeyedian-qx9yg7 ай бұрын
Hame raftan ye mosht Olaagh dar Iran. Jaay. Greftan
@ShahrodSokhanvar-vi6pb7 ай бұрын
درود بر روح بزرگ آتا بابک ابر قهرمان میهن ، روحش شاد و یادش گرامی باد ❤❤❤
@aghilkhajavi28528 ай бұрын
نادر زاده درگز هست
@Mask-978 ай бұрын
به اطلاعتون برسونم یعغوب لیث بلوچ بوده
@user-io2sd2vf7n5 ай бұрын
😂😂
@user-io2sd2vf7n5 ай бұрын
نشعهای
@Mask-975 ай бұрын
@@user-io2sd2vf7n ها نکنه سیستانی بوده
@user-qk8ol2mq3p9 ай бұрын
از روی deep podcast کپی کردی
@user-tu6zj9zc4j10 ай бұрын
ممنونازدشما❤❤❤❤
@CountryfreeLorestan11 ай бұрын
زنده باد نام و تفکر راه کمونیسم ودرود بر مردی که کارگران و فقیر فقرای جهان رو با ایدولوژی که به وجود آورد خواست نجات و عدالت برابری به آنها بده❤️👍
@sajad6611 ай бұрын
این بار قدیمی ترین قوم ایران یک منبع بزار
@atoosa0098 Жыл бұрын
خجالت نمیکشید از یک کانال دیگه دزدی میکنید،
@atoosa0098 Жыл бұрын
باورم نمیشه از یک کانال دیگه دزدی کردید و در کانال خودتون گذاشتید، خیلی زشته کارتون
@mk-pr1wb Жыл бұрын
درود و سپاس 🌹🌹🌹🌹🌹
@amirjohari590 Жыл бұрын
❤❤❤❤🇮🇷🇮🇷🇮🇷❤❤❤❤ منم نادر فرزند ایران
@nahidrahimi8453 Жыл бұрын
غم انگیز بود بیچاره زن ها…
@malihehamlan7790 Жыл бұрын
عزیزم ...... کما ل تشکر ارین اسم شما قبلا ...بود در وا قع خودتا ن را معر فی.... به هر حا ل عالیست بیا نا ت شما شیوا قا بل در ک فهم.....مخصو صا با موسیقی اصیل ایرا نی،،،،،زندگی نا مه شا عر فر دوسی ....در اصل همگی اسا طیر موفق سلا مت وایا م به کام.....عزیز جا ن شما اینسگرا م...هم داشتین....ممنون از المان
@user-cr7fc4zw3t Жыл бұрын
در مورد بیماری ها همه آتیش ها از گور کشور چین بلند میشه همین کرونا هم از چین شروع شد و به کل جهان سرایت کرد و نکته مهم ابنکه خیلی اشاره خوبی داشتید به اینکه چرا فقط از موش ها سرایت میکنه که توضیح دادید انسان های اون دوره کلا با موش ها زندگی میکردند و در مورد علائم بیماری هم خوب اشاره کردید بسیار عالی هستید امیدوارم روز به روز موفق تر باشید 🙏🏽🙏🏽🙏🏽🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@sepehraz2337 Жыл бұрын
عالی بود دقیقن مثل کتاب خداوند الموت درود برشما
@azady313 Жыл бұрын
یکی از بهترینها هستید موفق باشید موضوعات در عین حال فن بیان مطالب بسیار عالین موفق باشید
@user-dp1vt9mt3b Жыл бұрын
Har roz gosh midam va eftekhar mikonam be in namdaran iranzamin .tashkor az shoma hoviat iranian ba in ketab javdane dobare bidar mishe
@faribas8469 Жыл бұрын
چقدر زیبا بود از دل بر آید بر دل نشیند. دلم پرنور و گرم شد همانند آتش پاک عزیزمان زرتشت بزرگ نام و یادت جاودان میماند. 🧡🧡🧡
@user-dp1vt9mt3b Жыл бұрын
Tanx for this. Shahnameh is better of better for everrrrrrr
@hamidmobini1229 Жыл бұрын
خیلی عالی تشکر
@amwrjj4725 Жыл бұрын
ارسال توسط فاضل کیانی 9 نظر مقاله 41) آیا شاهنامه ساخته و پرداخته فردوسی است؟ تاريخ : سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۱ باید دانست که اساس و بُنمایه های اصلی شاهنامه از خود فردوسی نیست و این حکایات و روایات از زمانهای دراز در میان بلخیان و زابلیان رواج داشته و دهن به دهن نقل می شده اند. اينكه گفته ميشود خود فردوسي داستان سرایی و اسطوره سازی کرده و داستانها و ستاره های شاهنامه را ساخته و پرداخته است، سخني بيهوده و گزاف است. پیش از فردوسی (ق 4 ق) شاهنامه های زیادی به نظم و نثر به زبان دری در حوزة خراسان زمین یعنی بلخ و زابلستان موجود بوده است. در حقيقت می توان گفت که نخستین شاهنامه ها، نخستین نَسك (کتاب) اَوِستا و آخرين آنها شاهنامه فردوسي است.
@amwrjj4725 Жыл бұрын
مقاله 7 : خاورشناسان قابل اعتماد نیستند - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها موضوع: ~»-(¯مطالب تاریخی¯)-»~دوشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۹ 12:39 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها مقاله 7 : خاورشناسان قابل اعتماد نیستند جوّ حاكم و هياهوي قلم بدستانِ غالب و نام و عنوان نويسندگان غربی و یا شرقی، ما را نفريبند. كتب، زائيده انديشه و خواسته هاي آدم هایند، همان گونه كه آدم هاي بي غرض ومنصف كم اند، كتاب هاي بي غرض و منصف نيز كم مي باشند. حقايق بيشتر قرباني زندگي و منافع آدم ها شده است. غالب نويسندگان، زندگي و منافع و تمايلات خود را قرباني حقايق نكرده اند، يا اينكه شرايط سياسي حاكم به آنان اجازه نداده است كه تمام حقايق را بنويسند. ادامه مطلب نوشته شده توسط فاضل کیانی | لینک ثابت | آرشیو نظرات
@amwrjj4725 Жыл бұрын
مقاله 7 : خاورشناسان قابل اعتماد نیستند - نگاهی نو به تاریخ هزاره ها موضوع: ~»-(¯مطالب تاریخی¯)-»~دوشنبه بیست و پنجم مرداد ۱۳۸۹ 12:39 نگاهی نو به تاریخ هزاره ها مقاله 7 : خاورشناسان قابل اعتماد نیستند جوّ حاكم و هياهوي قلم بدستانِ غالب و نام و عنوان نويسندگان غربی و یا شرقی، ما را نفريبند. كتب، زائيده انديشه و خواسته هاي آدم هایند، همان گونه كه آدم هاي بي غرض ومنصف كم اند، كتاب هاي بي غرض و منصف نيز كم مي باشند. حقايق بيشتر قرباني زندگي و منافع آدم ها شده است. غالب نويسندگان، زندگي و منافع و تمايلات خود را قرباني حقايق نكرده اند، يا اينكه شرايط سياسي حاكم به آنان اجازه نداده است كه تمام حقايق را بنويسند. ادامه مطلب نوشته شده توسط فاضل کیانی | لینک ثابت | آرشیو نظرات
@amwrjj4725 Жыл бұрын
نگاهی نو به تاریخ هزاره ها مقاله ۱۷ : نام پادشاهان تاریخی زابلستان از منابع تاریخی دوره اسلامی و از جای جای شاهنامه دانسته میشود که پس از کورنگشاه، در عهد کیان خاندان سام بر زابلستان فرمانروایی میکرده است و زابلستان و سیستان و سِند به ترتیب در زیر فرمان گرشاسب پیشدادی و نریمان و سام و زال و رستم بوده است. [1] زابلستان بویژه غور در دوره اسلامی در دست خاندان سوری و غوری که آنها نیز خود را از خاندان سام میدانستند، بوده است. اسامی بیش از هفت نفر از شاهان غوری که در قرون پنجم و ششم هجری در غورستان و بامیان و تخارستان سلطنت میکردند، پسوند سام دارد، مانند سلطان غیاث الدین محمد سام غوری و معزالدین سام بامیانی و غیره. تعداد سلاطین غوری پس از اسلام را سی و دو نفر نوشته اند. [2] در تمام منابع تاریخی و شاهنامه نام زابلستان و زابل از نام سام و خاندان وی جدا نیست. ادامه مطلب نوشته شده توسط فاضل کیانی | لینک ثابت | آرشیو نظرات
@amwrjj4725 Жыл бұрын
بامیان گهواره تمدن آریانا استاد فاضل کیانی :: بامیان یا غور شرقی در قلب جبال زابلستان تاریخی، گهواره تاریخ و تمدن کشور آریانا / افغانستان است. سرزمین بامیان، جغرافیا و فرهنگ و تمدن شمال و جنوب هندوکش یعنی باختر و کابلستان را باهم پیوند میدهد. بامیان و درههای پیرامون آن پر از آثار و علايم آباداني و مدنيت باستانی است، بطوری که امروزه استان بامیان به صورت یک نگارستان و موزه زیبای تاریخی به نظر میرسد. بامیان در سال نهم هجری و در هنگام دیدار هیوان تسانگ، یکی از مجللترین مراکز دینی، صنعتی و فرهنگی در تمام آسیا بود. مناظر شگفت انگیز طبیعی مانند: آبهای روان، آبپرانهای بلند، درههای سرسبز، کوههای رنگارنگ، پارک ملی بند امیر، دریاچههای کوه بابا، چشمههای آب گرم، حیات وحش غنی، گلهای رنگارنگ و گیاهان گوناگون دارویی، آثار عظیم مدنی و فرهنگی و هنری چون: پیکرههای سنگی 55 متری صلصال و 38 متری شهمامه معروف به بودا، مَزگَتها و نگارههای نفیس و رنگی، هزاران مغاره صنعتی و شهرکهای باستانی، چون: مغاره چهلستون، شهر ضحاک، شهر غلغله، قلعه چهلبرج و مغارههای عجیب طبیعی و افسانه هاي گوناگون و حيرت انگيز آنها در میان مردم محلی، هر کسی را غرق در حیرت و تفکر و تخيلات قرون گذشته کرده و بی اختیار وادار به تعظیم میکند. آثار مختلف باستانی بامیان و شهرهای پیرامون آن، ما را به واقعی بودن تاریخ و سلطنت شاهان پیشدادی و کیانی و به فهم و درک روایات اَوِستا و شاهنامهها کمک کرده و آنها را عینی و قابل تطبیق میسازد. 1. مغارههای چهلستون از دوره شکار در مرکز بامیان. 2. چندین هزار مغاره صنعتی در دل کوهها و تپههایی واقع در دره فولادی، سُرخدر، دره اژدر، دره ککرگ، دره سنگ چسپان و... 3. دو تندیس ایستاده 55 متری صلصال و 38 متری شهمامه و سه تندیس نشسته دیگر. این دو مجسمه ایستاده عظیم به عنوان عجایب جهان در یونسکو ثبت شده است. 4. بیش از سه هزار مغاره صنعتی و مَزگت و سالن و اتاق در اطراف مجسمههای یاد شده. مغارهها که در گویش مردم به نام سُمُوچ یاد میشوند، به اشکال مربع، مستطیل، مُدور و شش گوشه ساخته شده اند و در دیوارههای کوه سنگی همانند کندوی زنبور به نظر میرسند. سُمُوچها با مهندسی بسیار عالی و نگارههای رنگی و زیبا ساخته شده و از طریق راهروها، دهلیزها و زینهها به یکدیگر وصل شدهاند. 5. قلعه ضحاک و غار ضحاک که به قول شیروانی: دارای دوازده هراز باب خانه و هزار باب دکان در درون کوه سنگی کنده شده است. 6. شهر نریمان متصل به شهر ضحاک. 7. غار فریدون عادل در درة شهیدان. 8. زیارتگاه یا خاک کاوه آهنگر در حدود 8 کیلومتری بامیان در سمت غرب شهر ضحاک. 9. ویرانه های شهر غلغله و شهر زیر زمینی آن (شهر مرکزی بامیان). 10. قلعه دختر 11. مغارهها و بناها و مجسمه ده متری منسوب به بودا در درة ککرگ. 12. مغارهها و بناهای درة فولادی. 13. مغارهها و سموچها و دو تا جهیل در درة چاشت در فیروزبهار یکهاُولنگ (جِهچشت = چیچَست اوستایی) 14. بقایای شهر باستانی بربر در بوم فیروزبهار یکهاُولنگ. 15. قلعه شگفت انگیز چهلبرج در یکهاُولنگ. 16. شهرک گوهرگين در فیروزبهار یکهاُولنگ با برجها و سردابههایی که چندین سردابه آن از دوره باستان و هفت برج آن از دوره شاهان غوری بجا مانده است. 17. یک اِستُوپه (معبد بودایی) در قریه کِیلَگان در 48 کیلومتری شمال غرب یکهاُولنگ. 18. آثار باستانی دیگر در یکهاُولنگ مانند: مغاره های صنعتی قریه شاه نهنگ و قاشقوله و بیدمشکی و تنگی سفیدک و سر سُم و سه خوال و دهن دره پلنگ و... که در آنها خانهها، سالنها و اتاقهایی دارای رواق و تاق و تاقچه و پلاستر و نقاشیها دیده میشوند. تیم باستانشناسی مشترک افغان- جاپان این مغاره ها را دیده و از آنها گزارشهایی تهیه کرده است. 19. درياچه هاي قله های بابا و حوض شاه فولادی. 20. آثار درة اژدر با دو اژدر سنگی خورد و کلان. 21. بند هفتگانه و اسرار آمیز یکه اُولنگ در 80 کیلومتری غرب بامیان معروف به بند امیر. 22. قلعه زاق بر سر کوه زاق در منطقه رستم یکهاُولنگ. 23. شهر یاقوت بر سر کوه توپ در سر سیرداق رستم. 24. تندیس 17 متری خوابیده در قُول غوزه 25. لخشوم قلعه در شیبر و قلعه اللهداد خان. 26. آثار باستانی سر خُشک در ولسوالی شیبر بامیان. 27. آثار باستانی و کاروانسرا و قلعه شش برجه در کالو در همسایگی معدن معروف آجهگگ. 28. کاروانسرای نزدیک شش پل 29. کاروانسرای اخضرات در ولسوالی پنجاب 30. قلعه باستانی و چشمه شگفت انگیز چهلتن دره هاجر در کَهمَرد. 31. کوه زیبای عروس. 32. مغاره های شگفت انگیز طبیعی چون: غار یخی قازان، غار لیگان، غار مَنتَهگَگ، غارهای دره سنگ چسپان و دره سوماره. 33. کوهای زرد و سبز و سرخ. 34. آبهای خروشان و چشمههای جوشان از قله های
@amwrjj4725 Жыл бұрын
روز وازگشت، چله یا شب یلدا: شب چله یا یلدا، در فرهنگ کهن این مرز و بوم (ایران باستان) جشن گرفته میشده است. مرکز ایران باستان (ایران ویجه/ حوزه هندوکش) بهدلیل آنکه برفگیر و سردسیر بوده، به نور و خورشید بهعنوان پدیدهی مقدس مینگریستهاند. شب نخست دیماه، شب چله، درازترین شب سال است و از روز نخست دیماه، روز بهدرازی روی مینهد. مردم ایران باستان در دورهی آیین "میترایی" خورشید را بهدلیل گرمازایی و نور، مقدس میشمردند. در جَنتری (تقویم) شفاهی هزارههای افغانستان، روز نخست دیماه، "روز وازگشت" نامیده میشود، یعنی در این روز، روز بهدراز شدن بازمیگردد. بههمین دلیل، باور داشتهاند که شب چله، شب زایش خورشید است. میگویند «یلدا» برگرفته از واژهٔ سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است. ابوریحان بیرونی از جشن چله، با نام «میلاد اکبر» نام برده و منظور از آن را «میلاد خورشید» دانستهاست. در آثارالباقیه بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دیماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست و در قانون مسعودی «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است. براساس روایتهای اسطورهای، در آیین مهری (میترایی) باور داشتند که مهر در شب یلدا در یك غار از برخورد دو سنگ آزرین سخت، زاده شده و پس از تولد، چوپانان به پرستش او پرداختند. آن گاه «اهورا مزدا» با صدای خورشید و به وسیلهی كلاغی (یکی از فرشتگان ایران باستان) به میترا پیام داد كه گاوی را قربانی كند و با آن كه مهر در باطن خود از این كار ناراحت بود، به تعقیب گاو پرداخت و پوزهی گاو را به دست گرفت و او را به غاری برد و با زدن دشنهای، خونش را ریخت. بیدرنگ از بدن گاو خوشههای گندم و درخت تاك و دیگر رستنیها رویید و در پی آن عقرب، مورچه و ماری خود را به گاو رساندند تا از خونش بیاشامند (این موجودات در اوستا جزء خرفستران به شمار میآیند و كشتن آنها ثواب دارد). پس از كشتن گاو، روح او به آسمان رفت و در زمین، زندگی تازهای آغاز شد. مهر از آسمان گلهها را پاسبانی میكند. شب چلهیتان پر برکت و شادی روز وزگشت خوبی داشته باشید! #محمدی_شاری @Mohammadishari
@amwrjj4725 Жыл бұрын
ارسال توسط فاضل کیانی 3 نظر مقاله 44) روابط فرهنگی افغانستان و ایران و موضوع جزء و کل (2) تاريخ : سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ چون برخی از شاهان ساسانی مانند اردشیر بابکان و شاپور اول و... بر بخشهای غربی ایرانویجه یعنی افغانستان تسلط داشته بودند، لذا به اعتبار تسلط بر ایرانویجه، قلمرو آنها در متون پهلوی بنام ایرانشهر خوانده شده و خود آنها را شاه ایران گفته اند.
@amwrjj4725 Жыл бұрын
ارسال توسط فاضل کیانی نظر بدهید مقاله 35) آریاهای پیشدادی و کیانی در فروردین یشت تاريخ : چهارشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۱ فروردينيشت قديمترين و بلندترين يشتها است ... اسامي بيشتر از 350 (سيصد و پنجاه) نفر از پادشاهان و نامداران و دليران و پارسايان چه مرد و چه زن، در آن ضبط است و به فروهر هر يك جداگانه درود فرستاده شده است. فهرست اسامي از فقرة 87 با كيومرث كه نخستين بشر است، شروع شده و با فقرة 142 در ذكر نام «اِرِدَتْ فِذري» كه نام مادر سُوشيانت (منجی موعود و آخرين مخلوق اهورامزدا) است پایان يافته است. در پایان ميافزاييم كه فروردينيشت داراي بلندترين رتبة اخلاقي است و عقيده به فروهر از خصايص دين مزدِ يسنا (مزدا پرستی) است. در فهرست بلند اسامي خاص اين يشت ابداً به نامی بر نميخوريم كه يادآور پادشاهان ماد و یا عهدِ هخامنشيان يا اشكانيان و ساسانيان باشد.
@amwrjj4725 Жыл бұрын
یعقوب شیر سیستانی: یعقوب شیر سیستانی مشهور به «یعقوب لیث صفاری» یکی از شهریاران فرهیختۀ سیستانی است که با فرزانگی از زبان پارسی پاسداری کرد. شاعری که در دربارش به عربی شعر گفته بود را نکوهش کرد که «چیزی که من درنیابم، چرا گفتن؟». زادگاه یعقوب، دیۀ «قرنِین»، در کنارۀ خاشرود، میانۀ زرنگ، بست و فراه در سیستان تاریخی است. سیستان تاریخی پیش از اسلام از غزنه تا زابل ایران بوده، در دورۀ اسلامی که خراسان بزرگ به دو ولایت خراسان و سیستان تقسیم شد، کابل و گردیز نیز جزو سیستان شد. شرود ناحیهای است در شمال شرق شهر زرنج و چخانوسر میان دشت بکوا و دشت مارگو در کنار راست دریای خاشرود. خاشرود یکی از ولسوالیهای ولایت نیمروز در جنوب باختری افغانستان است که جمعیت آن در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۳۵.۳۸۱ نفر اعلام شدهاست. راولینسون در نقشة خود قرنین را با فاصلهای بهنسبت زیاد در شرق چخانسور نشان داده است. هویت یعقوب صفاری: نکتۀ جالبی که از دید بسیاری از تاریخ نویسان دور مانده، اصالت بومی یعقوب صفاری است. یعقوب از سیستان برخاسته و در قلمرو حکومت شیران و شاران قرار داشته است. پایتخت زمستانی شاران زمینداور/ گرشک و جایگاه تابستانیشان فیروز کوه غور بوده است. زادگاه حمزۀ آزرک شاری نیز رَوَن و چول، نزدیک گرشک است. لقب اصلی صفاریان، «شیر» است که به «لیث» عربی ترجمه شده است. چنان که شیران بامیان را «اسد» ترجمه کردهاند. عبدالحی حبیبی لقب خاندان صفاری را شیر دانسته است. (حبیبی، 1386: 274). برخی از تاریخ نویسان، او را فردی مجهول دانسته و برخی برای او نسبنامۀ ساسانی ساختهاند. #یعقوب_شیر_سیستانی #یعقوب_شیر #شیران #محمدی_شاری
@amwrjj4725 Жыл бұрын
ثبت شده یونسکو از هشت میراث تاریخی بامیان که بهعنوان میراث فرهنگی جهان ثبت یونسکو، سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل میباشد، یکی آن شهر ضحاک است. این شهر که به نام شهرسرخ نیز شناخته میشود، مجموعه وسیعی از ویرانه بناهای تاریخی است که بر تپه سرخ رنگی مشرف به نقطه استراتژیک، در محل ورودی شرقی وادی بامیان و در قسمت جنوبغربی شش پل واقع شده است. ارتفاع این شهر مستحکم و دیدنی که در وسط دریاچه بامیان، آبشار پای موریودره آهنگران موقعیت دارد، از همواری جلگه شش پل تا بخش بالای شهرک که دو بخش میباشد از ۱۱۰ تا۱۸۰ متر تخمین میشود.گفته میشود روزگاری شهر ضحاک، چهارراه ارتباطی دنیای قدیم بود. راههای تجاری که در گذشته از این محل میگذشتند، جنوب افغانستان را به هندوستان، شرق را به ایران، شمال را به سلسله کوههای هندوکش، دریای آمو و کوهای قفقاز وصل میکرد. این شاهراه تجاری بهنام جاده ابریشم نیز یاد میشد.  شهر ضحاک از جمله هشت میراث فرهنگی بامیان است که در یونسکو ثبت می باشد از دیوارهای این شهر، برجهای متعدد و راههای پیچوخم آنکه تا هنوز قابل مشاهده است، فهمیده میشود که شهر ضحاک در زمان آبادی خویش از شکوه، رونق و استحکامات دفاعی مهمی برخوردار بوده است. احتمالا این مجموعه بناهایی که هم اکنون در حال نابود شدن است، در سه بخش پایین، بالای ارگ و بخش مسکونی ساخته شده بود.
@amwrjj4725 Жыл бұрын
ارسال توسط فاضل کیانی 9 نظر مقاله 41) آیا شاهنامه ساخته و پرداخته فردوسی است؟ تاريخ : سه شنبه بیست و سوم آبان ۱۳۹۱ باید دانست که اساس و بُنمایه های اصلی شاهنامه از خود فردوسی نیست و این حکایات و روایات از زمانهای دراز در میان بلخیان و زابلیان رواج داشته و دهن به دهن نقل می شده اند. اينكه گفته ميشود خود فردوسي داستان سرایی و اسطوره سازی کرده و داستانها و ستاره های شاهنامه را ساخته و پرداخته است، سخني بيهوده و گزاف است. پیش از فردوسی (ق 4 ق) شاهنامه های زیادی به نظم و نثر به زبان دری در حوزة خراسان زمین یعنی بلخ و زابلستان موجود بوده است. در حقيقت می توان گفت که نخستین شاهنامه ها، نخستین نَسك (کتاب) اَوِستا و آخرين آنها شاهنامه فردوسي است.
@amwrjj4725 Жыл бұрын
ارسال توسط فاضل کیانی نظر بدهید مقاله 40) آیا شاهنامه ها افسانه است؟ (بخش 2) تاريخ : سه شنبه نهم آبان ۱۳۹۱ ما باید از خود بپرسیم که چرا نامهای تاریخی افغانستان و ایران عوض شده است؟ و چرا شاهان پيشدادي وكياني بلخ و زابلستان كه نماد کاملِ قوم آریان و سمبل تاريخ ایران کهن وستون فقرات ريگ بَید و اَوِستا و پارسنامه ها و شاهنامه ها هستند، امروزه از تاريخ نوین افغانستان و ایران حذف شده و افسانه تلقي مي شوند؟
@amwrjj4725 Жыл бұрын
گرامیداشت زبان مادری؛ خاستگاه زبان پارسی کجاست؟ بخش نخست خاستگاه زبان پارسی، بدون هیچ شکی شرق است که افغانستان امروزی در مرکز آن قرار داشته است. برای روشنی مساله، نخست نام پارسی را بررسی میکنم، بعد نظر متخصصان زبان فارسی را میآورم و درپایان، به شواهد عینی خواهم پرداخت. یک. پارسی: پیش از همه این نکته را باید روشن کرد که منظور از پارسی و دری زبان یک زبان است. پارسی، به مجموعۀ زبان مردم عادی و ادبیات گفته شده، اما دری به بخش زبان نوشتاری (ادبیات و دیوان) اطلاق شده است. پارسی، منسوب به پارس است. پارس دو معنا دارد؛ یکی سرزمینی و دیگری فرهنگی. پارسِ سرزمینی، در مرکز افغانستان به حوزۀ هندوکش، بابا و پامیر گفته میشده است. در اوستا که حدود سه تا چهار هزار سال پیش در بلخ سروده شده، این حوزۀ جغرافیایی به نام «آوپائیری سئن» به معنای فراتر از پروار شاهین یاده شده است. اوستا: در هشت فقره نخست زامیادیشت، پنجاهوسه کوه نام برده شده که یکی از این کوه¬ها «اوپائیری سئن» (upairi- saena) است که پوشیده است از برف، مقدار کمی از آن آب میشود. در یسنا فقره ده و یازده، «اوپائیری سئن» با چند کوه که بر آن¬ها گیاه هوم می¬روید یاد شده است. در زبان یونانی: این حوزۀ در زبان یونانیها مانند سایر واژگان بومی ایران باستان کچه و به گونه «پاراپامیزوس» تلفظ شده است. در زبان پهلوی، متاثر از ادبیات دینی اوستا به گونۀ «اپارسن» گفته شده است. اپارسن، با چهار رودخانۀ هیرمند، بلخود (دایتی)، هریرود و مرو رود معرفی شده است. این چهار رودخانه در حوزۀ مرکزی افغانستان امروز است. مرحوم پور داود، اوستا شناس برجسته نیز ضمن نقل مستندات متون پهلوی، اوپائیری سئن و اپارسن را کوههای بامیان در مرکز افغانستان دانسته است. هری¬رود از اپارسن روان است، هلمند رود که در سیستان است؛ سرچشمه¬اش در اپارسن می¬باشد. مرو رود از اپارسن می¬آید. بلخ رود از کوه اپارسن به بامیکان (بامیان) برخیزد. بنابراین اوپائیری سئن، در اوستا و اپارسن در بندهش، عبارت است از بخش غربی هندوکش که سلسله¬ی کوه بابا باشد.» (پور داود، فرهنگ ایران باستان، ۳۰۴). اوپائیری سئن اوستایی، پاراپامیزوس یونانی، اپارسن پهلوی، در زبان پارسی کنونی، به گونۀ پارس/ فارس تلفظ میشود. زبان و دینی که از این حوزه برخاسته، زبان فارسی و دین فارسی خوانده شده است. پارسی فرهنگی ایران باستان پیشازردشت، میانۀ راگا/ راغ بدخشان تا هرات، مرو و هیلمند، از سغد و ترمز تا سند است. شانزده شهری که در اوستا نام برده شده، بیشترین آن در داخل افغانستان امروزی است. پس از ظهور زردشت در بلخ و حمایت همهجانبۀ گشتاسیب کیانی از دیانت بهی، دین زردشت به چارسو گسترش یافت، به تبع آن حکومت کیانی و زبان و فرهنگ بلخی نیز گسترش یافت. دقیقا با ظهور و گسترش دیانت زردشت، ایران باستان گسترش مییابد. به مجموعۀ قلمرو زردشتی، پارسی و به زردشتیان و زبان آنان، پارسی گفته شده است. پارس در این معنا، فرهنگی- دینی است. برخی زبان پارسی را ادامۀ زبان اشکانیان میدانند که با مستندات تاریخی همخوانی ندارد. اشکانیان مجموعۀ تورانی هستند که با بیرون راندن یونانیها، حکومت ایران باستان را تصاحب کرد. زبان پارسی، زبان هزاران سالۀ بامیان، بلخ، بدخشان و… است. پیش از اشکانیان نیز این زبان در این حوزه وجود داشته است. زبان شبهارگانیزم است و تحولپذیر. برخی بیخبر از شکلگیری تحریف تاریخ از سوی اروپاییها، کمر پیشینۀ تاریخ و تمدن پارسی را میشکنند و به دورۀ اشکانی محدود میکنند. ادامه دارد... محمدی شاری #محمدی_شاری @mohammadishari ☘
@amwrjj4725 Жыл бұрын
معنای اوستا چیست؟ اوستا. [ اَ وِ] (اِخ ) به معنای اساس ، بنیاد، متن اصلی، پناه و یاوری. در پهلوی اوستاک در متون تاریخی عربی بستاه، البستاه ابستا، الابستا و الابستاق آمده است. کتاب مذهبی ایران باستان و زردشتیان و یکی از آثار قدیمی و شاید قدیمترین اثر مکتوب مردم ایران است. تعیین زمان و قدمت آن بسته به تعیین زمان زردشت میباشد که روایت درستتر ۱۱۰۰ سال پیش از میلاد است. معنایی که لغتنگاران گفتهاند، تقریبی و سیاقی است. در لهجهی هزارگی ریشه و واژگان خویشاوند واژهی اوستا وجود دارد که با بررسی فیلولوژیک، معنای اصلی واژه به دست خواهد آمد. به دلیل آنکه اوستا تنها اثر نوشتاری بازمانده از مردمان بامیان و بلخ بامی است، ویژگیهای کهن زبانی این مردم در اوستا و نیز لهجهی هزارگی محفوظ است. چند واژه در لهجهی هزارگی هست که معنای اوستا را میتواند روشن کند: آبست: آبست، در تعبیر "دوست- آبست" به کار میرود که منظور از دوست، کسی است که از راه غیر رحمی پیوند خویشی مییابد یعنی از راه ازدواج. اما آبست، کسی است که از راه رحمی ارتباط داشته باشد. ابسو: ابسو، به معنای رحم است. پیز زنان به دلیل حجب و حیا، در صحبتها از این واژه استفاده میکنند که جوانان از معنای آن کمتر اطلاع دارند. ابشو: به رابطهی زنان دو برادر ابسو گفته میشود، که تعبیر مجازی است. میخداهند که رابطه زنان دو برادر (جاری) مانند رابطهی خواهری باشد، ابسو گفته میشوند. پ.ن: اوستا، نخستین بار در قرن 18 م. به وسیله ٔ آنکتیل دوپرون به زبان فرانسوی ترجمه و در 1771م . در سه جلددر پاریس منتشر شد و سپس مستشرقان دیگر، به ویژه آلمانها به این کتاب توجه خاص کردند و همه ٔ کتاب و یا قسمتی از آن را ترجمه کردند مانند اشپیگل (ترجمه ٔ آلمانی ، سه جلد 1852-1863م . لایپزیک )، دو هارله (ترجمه ٔ فرانسوی 1881م . پاریس ) و دارمستتر (ترجمه ٔ فرانسوی سه جلد 1892-1893 پاریس ) فریتس ولف (ترجمه ٔ آلمانی 1910 استراسبورگ ) بارتولومه ، گلدنر و غیره . یشتها (در دو مجلد) و یسنا (در دو مجلد) و گاتها و وندیداد بفارسی ترجمه شده و در بمبئی و ایران بطبع رسیده است . Telegram.me/mohammadishari
@amwrjj4725 Жыл бұрын
هخامنشیان بجز کیانیان و کورش هخامنشی بجز کیخسرو کیانی و داریوش اول و دوم هخامنشی بغیر از دارای اول و دوم کیانی، یک سخن غیر قابل اثبات است و بدون تردید کتیبه کوه بیستون که امروزه بهنام کتیبه هخامنشی معروف شده است، همان کتیبه کیانی میباشد.
@amwrjj4725 Жыл бұрын
کتیبه بیستون متعلق به پادشاهان کیانی است نه هخامنشی، و پادشاهی که در این کتیبه نقش شده، دارای اول یا «اسفندیار» پسر گشتاسِب کیانی است، که به شکرانة پیروزیهای دینی خود چنین یادگاری از خود به جا گذاشته است؛ زیرا گشتاسب کیانی پادشاه بلخ، مهم ترین حامی و پشتیبان آیین زردشت بود و بنا بر منابع دوره اسلامی، اسفندیار تنها کسی است که پس از ظهور زردشت در بلخ، به فرمان پدرش گشتاسب کیانی، آیین پارسی را در سرزمین ایران و توران و ماد و آذربایجان گسترش داد. بغیر از اسفندیار هیچ کسی دیگر برای نشر آیین پارسی چنین گسترده جنگ و کشورکشایی نکرده است.