این البته سوال خوبیه و نیازمند پاسخ. شاید بهتر بود از دکتر مکری هم دعوت میشد تا زمینه ظهور خرافات را با استفاده از نظریات رابین دانبار، مایکل شرمر و دن آریلی که در این مورد تحقیق کرده اند بیشتر بررسی میکردند. چرا که دانستن چرایی ظهور خرافات میتواند کمک کند به یافتن راههایی برای مقابله با آن نکته دیگر انکه همگی ما که این بحث ها را دنبال می کنیم به نوعی با علم سر وکار داریم و ذهن شکاک و جستجوگری داریم و بهر حال کمتر به خرافات روی می اوربم حال انکه مخاطب اصلی این ویدیو باید قاعدتن افراد معتقد به خرافات باشند حال آنکه ببشتر این افراد نیازی به دیدن چنین ویدیوهایی احساس نمی کنند پس شاید سوال مهمتر دیگر این باشد که چگونه افراد معتقد به چنین باورهایی را بتوان مخاطب قرار داد و این نیاز را در آنها برای تغییر به وجو آورد• با تشکر.
@AliHeydari-lx9ex10 сағат бұрын
خام گیاهخوارم یک مدته و حس میکنم واقعا نیاز دارم به صحبت هاتون سپاس که مطرح کردین این موضوع رو
@AliHeydari-lx9ex10 сағат бұрын
ممنون ازتون جناب اکبری عزیز❤
@b.h429719 сағат бұрын
عجیبه، کیفیت صدابرداری از صحبتهای مظفرالدین شاه از این جلسه سخنرانی بهتر بوده.
@user-qk3ng3nt9zКүн бұрын
ولی بنظرمن شما بجای اینکه هی کتاب بخونی نظرتو بگی وحرف مفت بزنی.... یکم بکارم دم برس مطب داشته باشید یااگه عرضه مطب داری نداری حداقل آنلاین جواببده
@b.h4297Күн бұрын
جناب دکتر ممنون از توضیحات بسیار روشنگر شما. به قول دکتر هلاکویی افراد بدبین اصولاً سیم کشی مغزی متفاوتی دارند و مثل این است که به جای عمل جمع عمل ضرب را انجام میدهند و بنابراین هرگونه توضیح و صحبتی در مورد موضوع آنها را بر نظرات خود بیشتر معتقد میکند. ضمناً مثالی از احتمال برنده شدن یک نفر در یک قرعه کشی با یک میلیون شرکت کننده با احتمال یک در میلیونیوم برنده شدن ذکر کردید. به طور شهودی میتوان انتظار داشت که حتماً یک نفر در این قرعه کشی برنده شود اما میدانیم که احتمال برنده شدن یک نفر در واقع تقریباً 63.21 درصد است. آقای دکتر، شما هم با ایلومیناتی ها همدست هستید؟ 🤔😂
@A..m..i..r..hosseinКүн бұрын
خوب ایشون از ورود آریایی ها صحبت میکنند در حالی که اقوام گوتی و کاسپی و ... در ایران حضور داشتن و اریایی بودن
@habibazizi31082 күн бұрын
نظر بنده به شخصه اینه که خودآگاهی به سود ما بوده به خاطر اینکه ما با خودآگاهی توانستیم به رفاه بیشتری برسیم و وقتی به رفاه بیشتری برسیم پس میتونیم در دورانی که آرامش و رفاه بیشتری داریم لذت بیشتری از زندگی ببریم. همین رفاه داشتن حتی باعث افزایش طول عمر شده و چه بسا در قرنهای آینده عمر انسان تا ۳۰۰ سال و حتی بیشتر هم برسه.ممکنه بعضیها بگن: خب به هر حال مرگ که خواهد رسید و و این خودآگاهی در نهایت چه سودی خواهد داشت وقتی که ما با رنج میمیریم؟ اما در جواب این دوستان هم باید بگم که هم اکنون حتی در بعضی از کشورهای اسکاندیناوی نحوهٔ مرگ هم آسان و دلبخواهی شده و بدون هیچ دردی انجام میشه.این یعنی اینکه یکی از بزرگترین معضلات فکری بشر یعنی مرگ هم داره برای انسانی که به خودآگاهی رسیده داره راحت میشه و دیگه ترسناک نیست در حالی که برای دیگر جانوران این مواهب وجود نخواهد داشت.
@user-zh1lg4ls5v2 күн бұрын
عرفان و دین خزعبلاتن.
@jajajaaajaaa2 күн бұрын
💎🔥
@sinaheidary71192 күн бұрын
خیلی بحث جالبی این خود آگاه ولی به قول چارمرز واقعا یه گپ توصیفی تو بیانشو درکش داریم
@user-zw6cj5hw8j2 күн бұрын
خرد گرایی نمیتونه لشکر جمع کنه خرد گرایی لای دو جنگ خرافات وقت رشد داره و محصول ان تکنولوزی راحتی و مردم عوام خوششون میاید جذب تفکر عقلانی میشند ❤
@amirgholizadeh40433 күн бұрын
Amazing
@amirgholizadeh40433 күн бұрын
Best
@zibaqasemnia-tv5od3 күн бұрын
واقعا ازتون ممنونم که اینقدر زیبا و حرفه ای آگاهی رو نشر میدید. زنده باشید
@Ali135653 күн бұрын
I can't get enough of listening to the doctor's profession, I wish you would talk more about him,thanks
@ahmadzavar073 күн бұрын
Thanks a lot
@amirpakdin75633 күн бұрын
استاد مکری رو بیارید، این بیسوادای شومن رو از کجا آوردی
@aliposhtpazan26254 күн бұрын
ممنون بابت برنامه خیلی جالب و آموزنده اتون
@user-di8ee5cw8o4 күн бұрын
بنظرم اون مترجم ناشنوایان رو از پایین سمت چپ ویدیو یا حذف کنید یا جدا آپلود کنید چون حواس آدمو پرت میکنه
@tomatojuice68692 күн бұрын
بهتره زیرنویس بشه ویدیو
@alirezatalebi62534 күн бұрын
❤❤❤
@mehranyeganeh50505 күн бұрын
دکتر مکری عزیز عالی مثل همیشه
@babekcavansir59585 күн бұрын
بنده از ایرانشهریان انتظار سواد و معرفت ندارم. این گروه محصول استعمار غرب و به خصوص انگلیس در دو سده متاخر هستند. و نطفه این توهم و بی سوادی محض در هندوستان بسته شده بود. این نطفه کثیف را هم زرتشتیان گجراتی هند که جاسوس انگلیس بودند به ایران آوردند. یکی از این جاسوسهای خبره که پدر ایرانشهریان و نژادپرستی ایرانی به شمار می آید هاتریا بود. شبکه اطلاعاتی و شبکه بازرگانی زرتشتیان هندی گجراتی که بریتانیا به عنوان نماینده خود در هند آنها را حاضر کرده بود، نقش اساسی در شکل گیری ایران مدرن فارس محور داشت. ایرانی که هویت دومینانت ترکی آن می بایستی انکار شود. بالا هم اشاره کردم از جمله مقامات ارشد جاسوسان زرتشتیان هندی بریتانیایی که در این دوره به ایران آمدند، به ویژه باید به نام مانکجی لیمجی هاتریا (1890-1813) اشاره کرد. هاتریا در سال 1854 به عنوان سفیر و مبلغ به ایران اعزام شد. قبل از آمدن وی به ایران، دولت انگلیس در چهار نامه مشخصاً به مقامات خود در بوشهر، تهران، استانبول و بغداد دستور داد تا با هاتریا همکاری کنند. فعالیت های 36 ساله هاتریا در ایران به اختصار مواردی بودند که در پایین نوشته ام: ۱-گزارش وضعیت زرتشتیان ایران ۲-آموزش، سازماندهی و حمایت از زرتشتیان ایران ۳-لغو جزیه برای زرتشتیان ۴-جمعآوری و انتشار منابع زرتشتی (کتابهای ساختگی) ۵-تفسیر مجدد (یا بهتر است بگوییم تطهیر و جعل) دین زرتشتی بر اساس ارزشهای مدرن بشری؛ در دین زرتشتی ازدواج با محارم، یعنی مادر، خواهر و دختر جز «کردار نیک» قلمداد شده است. همچنین غسل با ادرار گاو (که بر اساس دین زرتشتی انواع مختلفی دارد.) ۶-انتشار نام و هویت جعلی زرتشتی و پارسی; ۷-ایجاد درک ایرانی باستانی از تاریخ که افرادی زیادی قربانی این استعمار زدگی هستند. ۸-ایجاد فهم و تلقی فارسی-شیعی که در خدمت هویت به اططلاح پارسی است است که باب میل انگلیسیها بود. ۹-حمایت از اصلاح طلبان اسلامی که در خدمت غرب بودند. مثل جمال الدین اسدآبادی و غیره که جاسوس انگلیس بودند. ۱۰-جمع آوری اطلاعات سری در مورد جغرافیای ایران و دولت قاجار. ۱۱-گسترش دادن و تبلیغ احساسات ضد اسلامی ۱۲-و به طور غیرمستقیم ترویج افکار ضد ترکی؛ ۱۳-ایجاد، حمایت و تقویت فراماسونری در ایران. ۱۳-ایجاد، حمایت و تقویت بابیت، بهائیت، اسماعیلیان و برخی فرقه های دیگر در ایران. ۱۴-ایجاد هویتهای محلی جعلی و به ویژه ایجاد هویت جعلی کردی و غیره. جالب این است که اولین نسل نژادپرستی فارسی که در ایران شروع به کار کردند عبارت از سه نفر بودند و این سه نفر اولترا بی سواد ساده لوح همگی محصول هاتریا جاسوس بودند که همه این خزعبلاتی که بعضیها بسیار به آنها علاقه مند هستند را به اینها دیکته می کرد و در شکل گیری افکار آنها نقش اساسی داشت. ۱-میرزا آقاخان کرمانی (1897-1854) ۲-جلال الدین میرزا (1872-1827) که از شاهزادگان فریب خورده قاجار بود. ۳-میرزا فتحعلی آخوندزاده (1878-1812) این سه ساده لوح اولترا بی سواد به عنوان اولین بنیانگذاران ناسیونالیسم ایرانی مطرح می شوند. در حالیکه بنیانگذار اصلی ناسیونالیسم ایرانی-فارسی کسی جز هاتریای جاسوس نبود و همه این کارها جز اهدافی بود که استعمار انگلیسی از او خواسته بود. این شروین وکیلی هم از محصولات این جریان است. جریانی که مربوط به داخل ایران نیست و ریشه در افکار و اهداف ضد ترک و ضد ایرانی انگلیسیها داشت.
@ehsanzarghami51495 күн бұрын
سپاس از شما
@babekcavansir59585 күн бұрын
بنده از ایرانشهریان انتظار سواد و معرفت ندارم. این گروه محصول استعمار غرب و به خصوص انگلیس در دو سده متاخر هستند. و نطفه این توهم و بی سوادی محض در هندوستان بسته شده بود. این نطفه کثیف را هم زرتشتیان گجراتی هند که جاسوس انگلیس بودند به ایران آوردند. یکی از این جاسوسهای خبره که پدر ایرانشهریان و نژادپرستی ایرانی به شمار می آید هاتریا بود. شبکه اطلاعاتی و شبکه بازرگانی زرتشتیان هندی گجراتی که بریتانیا به عنوان نماینده خود در هند آنها را حاضر کرده بود، نقش اساسی در شکل گیری ایران مدرن فارس محور داشت. ایرانی که هویت دومینانت ترکی آن می بایستی انکار شود. بالا هم اشاره کردم از جمله مقامات ارشد جاسوسان زرتشتیان هندی بریتانیایی که در این دوره به ایران آمدند، به ویژه باید به نام مانکجی لیمجی هاتریا (1890-1813) اشاره کرد. هاتریا در سال 1854 به عنوان سفیر و مبلغ به ایران اعزام شد. قبل از آمدن وی به ایران، دولت انگلیس در چهار نامه مشخصاً به مقامات خود در بوشهر، تهران، استانبول و بغداد دستور داد تا با هاتریا همکاری کنند. فعالیت های 36 ساله هاتریا در ایران به اختصار مواردی بودند که در پایین نوشته ام: ۱-گزارش وضعیت زرتشتیان ایران ۲-آموزش، سازماندهی و حمایت از زرتشتیان ایران ۳-لغو جزیه برای زرتشتیان ۴-جمعآوری و انتشار منابع زرتشتی (کتابهای ساختگی) ۵-تفسیر مجدد (یا بهتر است بگوییم تطهیر و جعل) دین زرتشتی بر اساس ارزشهای مدرن بشری؛ در دین زرتشتی ازدواج با محارم، یعنی مادر، خواهر و دختر جز «کردار نیک» قلمداد شده است. همچنین غسل با ادرار گاو (که بر اساس دین زرتشتی انواع مختلفی دارد.) ۶-انتشار نام و هویت جعلی زرتشتی و پارسی; ۷-ایجاد درک ایرانی باستانی از تاریخ که افرادی زیادی قربانی این استعمار زدگی هستند. ۸-ایجاد فهم و تلقی فارسی-شیعی که در خدمت هویت به اططلاح پارسی است است که باب میل انگلیسیها بود. ۹-حمایت از اصلاح طلبان اسلامی که در خدمت غرب بودند. مثل جمال الدین اسدآبادی و غیره که جاسوس انگلیس بودند. ۱۰-جمع آوری اطلاعات سری در مورد جغرافیای ایران و دولت قاجار. ۱۱-گسترش دادن و تبلیغ احساسات ضد اسلامی ۱۲-و به طور غیرمستقیم ترویج افکار ضد ترکی؛ ۱۳-ایجاد، حمایت و تقویت فراماسونری در ایران. ۱۳-ایجاد، حمایت و تقویت بابیت، بهائیت، اسماعیلیان و برخی فرقه های دیگر در ایران. ۱۴-ایجاد هویتهای محلی جعلی و به ویژه ایجاد هویت جعلی کردی و غیره. جالب این است که اولین نسل نژادپرستی فارسی که در ایران شروع به کار کردند عبارت از سه نفر بودند و این سه نفر اولترا بی سواد ساده لوح همگی محصول هاتریا جاسوس بودند که همه این خزعبلاتی که بعضیها بسیار به آنها علاقه مند هستند را به اینها دیکته می کرد و در شکل گیری افکار آنها نقش اساسی داشت. ۱-میرزا آقاخان کرمانی (1897-1854) ۲-جلال الدین میرزا (1872-1827) که از شاهزادگان فریب خورده قاجار بود. ۳-میرزا فتحعلی آخوندزاده (1878-1812) این سه ساده لوح اولترا بی سواد به عنوان اولین بنیانگذاران ناسیونالیسم ایرانی مطرح می شوند. در حالیکه بنیانگذار اصلی ناسیونالیسم ایرانی-فارسی کسی جز هاتریای جاسوس نبود و همه این کارها جز اهدافی بود که استعمار انگلیسی از او خواسته بود. این شروین وکیلی هم از محصولات این جریان است. جریانی که مربوط به داخل ایران نیست و ریشه در افکار و اهداف ضد ترک و ضد ایرانی انگلیسیها داشت.
@zahrmohammadi85355 күн бұрын
خیلی خوب بود 😃👍🏽
@Sharifi-gy5ew5 күн бұрын
درود بر دانشمندان بزرگ ایران که مایه غرور و افتخار ما ایرانیان ❤
@jajajaaajaaa5 күн бұрын
💎🔥
@amirgholizadeh40435 күн бұрын
The best
@ZeinabKouchakian5 күн бұрын
عالی بود👏👏
@babekcavansir59585 күн бұрын
این بدبخت اولترا بی سواد مبتلا به «شیزوفرنی هویتی» است و باید به روانشناس مراجعه بکند. اشخاصی که مبتلا به «شیزوفرنی هویتی» هستند نمی توانند نگرشی علمی و بی طرفانه داشته باشند. ۱-ایران در منابع تاریخی صرفا همانند آناتولی نام یک فلات است و بواسطه اینکه همیشه ترکها در این فلات حرف اول را زده اند منابع تاریخی فلات ایران را سرزمین ترکها قلمداد کرده اند. یکی از این منابع و شاید مهمترین آنها کتاب «المقدمه» ابن خلدون است که ایران را اینگونه تعریف می کند: «و فی الكتب ان ارض ايران هي ارض الترك» یعنی “و در کتب [آنچنانکه نگاشته شده است] ایران، سرزمین ترکان است.» بواسطه اینکه ابن خلدون موسس علم سوسیولوژی و فلسفه تاریخ است نمی توان به سادگی این تفسیر حقیقی او از ایران را رد کرد. ۲-با مداخله انگلیسیها و نفوذ آنها اول در هندوستان و سپس در ایران تفسیری ساختگی از ایران ابداع شد. در این راستا مفاهیم جدیدی همچون «تمدن ایرانی»، «فرهنگ ایرانی»، «ایران فرهنگی»، «زبان ایرانی»، هنر ایرانی»، «معماری ایرانی» و غیره که فقط در حول محور و هویت غیر مشخص فارس می چرخیدند ابداع شدند. از همه مهمتر این است که این مفاهیم هرگز در منابع تاریخی منطقه ما و حتی اروپا قبل از قرن ۱۹ بکار برده نشده اند. ۳-جالب اینست که در تاریخ معاصر انگلیسیها اول گجراتیهای هندی ای که در استخدام خودشان بود را برای اعمال و اهداف سیاسی خود در ایران آینده «پارسیان هند» نام نهادند. در صورتیکه نام اینها هیچگاه پارسی نبوده و حتی زرتشتی هم نبودند و با ایران هم هیچ ارتباطی نداشتند. ولی استعمار انگلیس اهداف شومی داشت که می بایستی آنرا تعقیب می کرد. بدین خاطر و برای دادن مشروعیت تاریخی و ساختگی، انگلیسیها نام گجراتیان مزبور را که با حقه بازی به ظاهر زرتشتی اشان کرده بودند را «پارسی» گذاشتند. ۴-برای اولین بار هم در ایران مفهوم غیر مشخص فارس صرفا در مقابل مفهوم کاملا مشخص ترک در آثار راولینسون انگلیسی در اواسط قرن ۱۹ بکار برده شده است. با توطئه کشته شدن امیر کبیر ترک گرا و بعدا ناصرالدین شاه قاجار آنتی انگلیس، دولت بریتانیا با جایگزینی مزدور خود آقاخان نوری در صدراعظمی دولت ترک قاجار در حقیقت دولتی پنهان در داخل دولت قاجار تاسیس نمود و از این به بعد انگلیسیها یواش یواش مفهوم نامشخص فارس را به مفهومی فراگیر، هویتی، قومی و زبانی ارتقا دادند. ۵-یکی از شگردهای استعمار انگلیس بر علیه ترکها و ایران ایجاد مفهوم استعماری «آذری» در اوایل قرن ۱۹ بود که بر اساس این تئوری استعماری ترکان منطقه آذربایجان ترک نبوده و در اصل آذری هایی بودند که بر اثر ظلمها و فشارهای وارد شده از طرف ترکان زبانشان عوض شده است می باشد. روی دیگر این سکه بکار بردن تعبیر استعماری «ترک زبان» برای ترکان می باشد. در صورتیکه کل جملات و اشعار کوچک باقی مانده از زبانهای مختلف ایرانی که هر کدام زبانی جداگانه از زبانهای دیگر بوده است را اگر جمع کنیم با شرح و تفسیلشان به زور یک نوشته ۱۰ صفحه ای بوجود می آید. یعنی آنگونه که به دروغ تبلیغ شده است این زبان متصور آذری زبانی هوموژن و فراگیر نبوده و از زبانهای مختلفی که قابل فهم به همدیگر نیستند تشکیل شده است. بگذریم از اینکه کلمات «آذری» و یا «آذربی» که در منابع تاریخی به ندرت به کار برده شده اند مفهومی بسیار نامشخص و بیشتر زبانی در سطح یک طریقت بی اهمیت و نامشخص (به احتمال زیاد یک طریقت بسیار بی اهمیت زرتشتی) به کار برده شده است. منابعی که از این طریقت نامبرده اند حتی جمله ای از این زبان طریقتی را برای نمونه هم نشان نداده اند. از اینجا هم می شود چنین استنباط کرد که این زبان به احتمال بسیار قوی زبانی آیینی (مثل زبان تک نمونه اوستایی) و نه سیویل و یا قومی بوده است. ۶-انگلیسیها در ورای این تعبیر نامشخص «آذری» بسیار واضح است که برای به دنبال ساختن هویتهای تاریخی برای مشروعیت زرتشتیان بودند و با این مفهوم ایالت ولیعهدنشین ترکان قاجار را هم نشانه گرفته و هم با زیرکی چنین نمایاندند که ترکها فقط در آذربایجان زندگی می کنند. با این سیاست ترکان پایتخت و ایالت ولیعهدنشین آذربایجان را رو در روی هم قرار داده، در این میان به تراشیدن هویت جعلی فارس دست یازیدند.
@user-wf6jo1yi7r5 күн бұрын
سپاسگزار ❤❤❤
@babekcavansir59585 күн бұрын
این بدبخت اولترا بی سواد مبتلا به «شیزوفرنی هویتی» است و باید به روانشناس مراجعه بکند. اشخاصی که مبتلا به «شیزوفرنی هویتی» هستند نمی توانند نگرشی علمی و بی طرفانه داشته باشند. ۱-ایران در منابع تاریخی صرفا همانند آناتولی نام یک فلات است و بواسطه اینکه همیشه ترکها در این فلات حرف اول را زده اند منابع تاریخی فلات ایران را سرزمین ترکها قلمداد کرده اند. یکی از این منابع و شاید مهمترین آنها کتاب «المقدمه» ابن خلدون است که ایران را اینگونه تعریف می کند: «و فی الكتب ان ارض ايران هي ارض الترك» یعنی “و در کتب [آنچنانکه نگاشته شده است] ایران، سرزمین ترکان است.» بواسطه اینکه ابن خلدون موسس علم سوسیولوژی و فلسفه تاریخ است نمی توان به سادگی این تفسیر حقیقی او از ایران را رد کرد. ۲-با مداخله انگلیسیها و نفوذ آنها اول در هندوستان و سپس در ایران تفسیری ساختگی از ایران ابداع شد. در این راستا مفاهیم جدیدی همچون «تمدن ایرانی»، «فرهنگ ایرانی»، «ایران فرهنگی»، «زبان ایرانی»، هنر ایرانی»، «معماری ایرانی» و غیره که فقط در حول محور و هویت غیر مشخص فارس می چرخیدند ابداع شدند. از همه مهمتر این است که این مفاهیم هرگز در منابع تاریخی منطقه ما و حتی اروپا قبل از قرن ۱۹ بکار برده نشده اند. ۳-جالب اینست که در تاریخ معاصر انگلیسیها اول گجراتیهای هندی ای که در استخدام خودشان بود را برای اعمال و اهداف سیاسی خود در ایران آینده «پارسیان هند» نام نهادند. در صورتیکه نام اینها هیچگاه پارسی نبوده و حتی زرتشتی هم نبودند و با ایران هم هیچ ارتباطی نداشتند. ولی استعمار انگلیس اهداف شومی داشت که می بایستی آنرا تعقیب می کرد. بدین خاطر و برای دادن مشروعیت تاریخی و ساختگی، انگلیسیها نام گجراتیان مزبور را که با حقه بازی به ظاهر زرتشتی اشان کرده بودند را «پارسی» گذاشتند. ۴-برای اولین بار هم در ایران مفهوم غیر مشخص فارس صرفا در مقابل مفهوم کاملا مشخص ترک در آثار راولینسون انگلیسی در اواسط قرن ۱۹ بکار برده شده است. با توطئه کشته شدن امیر کبیر ترک گرا و بعدا ناصرالدین شاه قاجار آنتی انگلیس، دولت بریتانیا با جایگزینی مزدور خود آقاخان نوری در صدراعظمی دولت ترک قاجار در حقیقت دولتی پنهان در داخل دولت قاجار تاسیس نمود و از این به بعد انگلیسیها یواش یواش مفهوم نامشخص فارس را به مفهومی فراگیر، هویتی، قومی و زبانی ارتقا دادند. ۵-یکی از شگردهای استعمار انگلیس بر علیه ترکها و ایران ایجاد مفهوم استعماری «آذری» در اوایل قرن ۱۹ بود که بر اساس این تئوری استعماری ترکان منطقه آذربایجان ترک نبوده و در اصل آذری هایی بودند که بر اثر ظلمها و فشارهای وارد شده از طرف ترکان زبانشان عوض شده است می باشد. روی دیگر این سکه بکار بردن تعبیر استعماری «ترک زبان» برای ترکان می باشد. در صورتیکه کل جملات و اشعار کوچک باقی مانده از زبانهای مختلف ایرانی که هر کدام زبانی جداگانه از زبانهای دیگر بوده است را اگر جمع کنیم با شرح و تفسیلشان به زور یک نوشته ۱۰ صفحه ای بوجود می آید. یعنی آنگونه که به دروغ تبلیغ شده است این زبان متصور آذری زبانی هوموژن و فراگیر نبوده و از زبانهای مختلفی که قابل فهم به همدیگر نیستند تشکیل شده است. بگذریم از اینکه کلمات «آذری» و یا «آذربی» که در منابع تاریخی به ندرت به کار برده شده اند مفهومی بسیار نامشخص و بیشتر زبانی در سطح یک طریقت بی اهمیت و نامشخص (به احتمال زیاد یک طریقت بسیار بی اهمیت زرتشتی) به کار برده شده است. منابعی که از این طریقت نامبرده اند حتی جمله ای از این زبان طریقتی را برای نمونه هم نشان نداده اند. از اینجا هم می شود چنین استنباط کرد که این زبان به احتمال بسیار قوی زبانی آیینی (مثل زبان تک نمونه اوستایی) و نه سیویل و یا قومی بوده است. ۶-انگلیسیها در ورای این تعبیر نامشخص «آذری» بسیار واضح است که برای به دنبال ساختن هویتهای تاریخی برای مشروعیت زرتشتیان بودند و با این مفهوم ایالت ولیعهدنشین ترکان قاجار را هم نشانه گرفته و هم با زیرکی چنین نمایاندند که ترکها فقط در آذربایجان زندگی می کنند. با این سیاست ترکان پایتخت و ایالت ولیعهدنشین آذربایجان را رو در روی هم قرار داده، در این میان به تراشیدن هویت جعلی فارس دست یازیدند.
@babekcavansir59585 күн бұрын
این بدبخت اولترا بی سواد مبتلا به «شیزوفرنی هویتی» است و باید به روانشناس مراجعه بکند. اشخاصی که مبتلا به «شیزوفرنی هویتی» هستند نمی توانند نگرشی علمی و بی طرفانه داشته باشند. ۱-ایران در منابع تاریخی صرفا همانند آناتولی نام یک فلات است و بواسطه اینکه همیشه ترکها در این فلات حرف اول را زده اند منابع تاریخی فلات ایران را سرزمین ترکها قلمداد کرده اند. یکی از این منابع و شاید مهمترین آنها کتاب «المقدمه» ابن خلدون است که ایران را اینگونه تعریف می کند: «و فی الكتب ان ارض ايران هي ارض الترك» یعنی “و در کتب [آنچنانکه نگاشته شده است] ایران، سرزمین ترکان است.» بواسطه اینکه ابن خلدون موسس علم سوسیولوژی و فلسفه تاریخ است نمی توان به سادگی این تفسیر حقیقی او از ایران را رد کرد. ۲-با مداخله انگلیسیها و نفوذ آنها اول در هندوستان و سپس در ایران تفسیری ساختگی از ایران ابداع شد. در این راستا مفاهیم جدیدی همچون «تمدن ایرانی»، «فرهنگ ایرانی»، «ایران فرهنگی»، «زبان ایرانی»، هنر ایرانی»، «معماری ایرانی» و غیره که فقط در حول محور و هویت غیر مشخص فارس می چرخیدند ابداع شدند. از همه مهمتر این است که این مفاهیم هرگز در منابع تاریخی منطقه ما و حتی اروپا قبل از قرن ۱۹ بکار برده نشده اند. ۳-جالب اینست که در تاریخ معاصر انگلیسیها اول گجراتیهای هندی ای که در استخدام خودشان بود را برای اعمال و اهداف سیاسی خود در ایران آینده «پارسیان هند» نام نهادند. در صورتیکه نام اینها هیچگاه پارسی نبوده و حتی زرتشتی هم نبودند و با ایران هم هیچ ارتباطی نداشتند. ولی استعمار انگلیس اهداف شومی داشت که می بایستی آنرا تعقیب می کرد. بدین خاطر و برای دادن مشروعیت تاریخی و ساختگی، انگلیسیها نام گجراتیان مزبور را که با حقه بازی به ظاهر زرتشتی اشان کرده بودند را «پارسی» گذاشتند. ۴-برای اولین بار هم در ایران مفهوم غیر مشخص فارس صرفا در مقابل مفهوم کاملا مشخص ترک در آثار راولینسون انگلیسی در اواسط قرن ۱۹ بکار برده شده است. با توطئه کشته شدن امیر کبیر ترک گرا و بعدا ناصرالدین شاه قاجار آنتی انگلیس، دولت بریتانیا با جایگزینی مزدور خود آقاخان نوری در صدراعظمی دولت ترک قاجار در حقیقت دولتی پنهان در داخل دولت قاجار تاسیس نمود و از این به بعد انگلیسیها یواش یواش مفهوم نامشخص فارس را به مفهومی فراگیر، هویتی، قومی و زبانی ارتقا دادند. ۵-یکی از شگردهای استعمار انگلیس بر علیه ترکها و ایران ایجاد مفهوم استعماری «آذری» در اوایل قرن ۱۹ بود که بر اساس این تئوری استعماری ترکان منطقه آذربایجان ترک نبوده و در اصل آذری هایی بودند که بر اثر ظلمها و فشارهای وارد شده از طرف ترکان زبانشان عوض شده است می باشد. روی دیگر این سکه بکار بردن تعبیر استعماری «ترک زبان» برای ترکان می باشد. در صورتیکه کل جملات و اشعار کوچک باقی مانده از زبانهای مختلف ایرانی که هر کدام زبانی جداگانه از زبانهای دیگر بوده است را اگر جمع کنیم با شرح و تفسیلشان به زور یک نوشته ۱۰ صفحه ای بوجود می آید. یعنی آنگونه که به دروغ تبلیغ شده است این زبان متصور آذری زبانی هوموژن و فراگیر نبوده و از زبانهای مختلفی که قابل فهم به همدیگر نیستند تشکیل شده است. بگذریم از اینکه کلمات «آذری» و یا «آذربی» که در منابع تاریخی به ندرت به کار برده شده اند مفهومی بسیار نامشخص و بیشتر زبانی در سطح یک طریقت بی اهمیت و نامشخص (به احتمال زیاد یک طریقت بسیار بی اهمیت زرتشتی) به کار برده شده است. منابعی که از این طریقت نامبرده اند حتی جمله ای از این زبان طریقتی را برای نمونه هم نشان نداده اند. از اینجا هم می شود چنین استنباط کرد که این زبان به احتمال بسیار قوی زبانی آیینی (مثل زبان تک نمونه اوستایی) و نه سیویل و یا قومی بوده است. ۶-انگلیسیها در ورای این تعبیر نامشخص «آذری» بسیار واضح است که برای به دنبال ساختن هویتهای تاریخی برای مشروعیت زرتشتیان بودند و با این مفهوم ایالت ولیعهدنشین ترکان قاجار را هم نشانه گرفته و هم با زیرکی چنین نمایاندند که ترکها فقط در آذربایجان زندگی می کنند. با این سیاست ترکان پایتخت و ایالت ولیعهدنشین آذربایجان را رو در روی هم قرار داده، در این میان به تراشیدن هویت جعلی فارس دست یازیدند.
@ahmadzavar076 күн бұрын
سپاس
@benitasam91716 күн бұрын
چرا رسانه تمیشه عقب تر از جامعه ایران حرکت میکنه....تمام نگرانی مردم ایران تغییر رژیمه اینا دارن میگن خرافات رو چطوری بذاریم کنار...اسلام سال ۹۶ در خیابانهای ایران گردن زده شد تمام...این جسد متعفن رو انقدر جابجا نکنید، 🫨
@sasankhorram21676 күн бұрын
ساختار هستی بر خیال است... و این که اینقدر توهم در جوامع انسانی خریدار و مشتاق دارد خودش بالاترین دلیل بر پیچیدگی ساختار مغز آدمی و نیاز درونی ما به آن است... از واژه خرافه استفاده نکنیم...فقط بگوییم باورهای مفید به حال فرد و اجتماع و محیط زیست و باورهای مضر به حال فرد و اجتماع...همین...
@Truthofiranhistory7 күн бұрын
👏🏻👏🏻👏🏻
@user-xh1pi2nj9t7 күн бұрын
مثال قحطی اومده بود میگفتی حجاب چادر خانمهای چادری از هر طرف جمع میکنن یکور دیگه روی زمین میکشه
@elhamr59877 күн бұрын
سپاس🌻
@Shaz5477 күн бұрын
عرفان حلقه حق و متعالی هست . شما بیشعورها باید برید چهارتا دانش و علم خرفهمتون کنند .. بیخا صیت های حکومتی .
@user-wf6jo1yi7r7 күн бұрын
درودها ❤❤❤
@ali-grizzly7 күн бұрын
یکی باید به این ادما بگه کس نگو
@Mansour-nt5je8 күн бұрын
بحثی بسیار جالب و پرمایه. 🌺
@ehsanzarghami51498 күн бұрын
خیلی ممنون. واقعا مفید
@bcf86088 күн бұрын
درود بر ظما عزیزان عالی بود عالی
@didchi11428 күн бұрын
به اون به اصطلاح دکترتون بگین برن چند تا ویدیو از دادگاههای دنیا در مورد افرادی که اسکیزوفرنی دارن، ببینن. هیچ وقت چنین افرادی رو مجرم قطعی اعلام نمیکنن و میدونن افکارشون دست خودشون نبوده و از یک جای دیگه نشات گرفته. شمایی که میای در مورد اینجور چیزا صحبت میکنی، باید اطلاعاتت کامل باشه.
@jajajaaajaaa8 күн бұрын
💎🔥
@maxyazdani8 күн бұрын
درود بر جناب دکتر وحدتی نسب! میشه به این شکل هم نتیجه گرفت که بیشتر مردم جهان به نحوی پسرعموهای ژنتیکی ما هستند و ریشههای مشترکی با ما دارند. این مفهوم در صورت فراگیر شدن میتواند بنمایه همگرایی و دوستی بیش از پیش مردم بشه.