Рет қаралды 1,168
ما در سخن بزرگان گلچینی از زیباترین و شنیدنی ترین سخنان بزرگان را برای شما جمع آوری و به تصویر میکشیم
اگر این محتوا براتون جذاب بود ، لطف کنید و با عضویت در کانال و لایک کردن کارها ما رو در این مسیر حمایت کنید
همچنین نظراتتون رو هم برای ما بنویسید
سخن بزرگان
#انگیزشی
#سخن_بزرگان
#نقل_قول
#درس_زندگی
ریدریش ویلهلم نیچه (Friedrich Wilhelm Nietzsche)، فیلسوف و نویسنده، در شهر روکن، نزدیک لایپزیگ، بزرگ شد. نام او برگرفته از نام پادشاه پروس، فریدریش ویلهلم چهارم، بود که در روز تولد نیچه 49ساله شد (نیچه بعداً، ویلهلم، نام میانی خود، را حذف کرد). پدر نیچه کشیشی لوتری و اجداد مادریاش نیز همگی کشیش بودند. او اولین فرزند این زوج بود. پدرش در دوران طفولیت نیچه به دلیل شکستگی جمجمه درگذشت و نیچه به همراه خواهر، مادر، عمه و مادربزرگش زندگی کرد. این محیط کاملاً زنانه و دیندارانه تأثیر زیادی بر روحیهی نیچه گذاشت.
فریدریش نیچه نوشتن شعر را از دوازدهسالگی آغاز کرد. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، در ابتدا مشغول به تحصیل در رشتهی الهیات شد، اما خیلی زود، به دلیل از دست دادن باور به مسیحیت، آن را رها کرد و در سال 1865 به مطالعهی ریشهشناسی و زبان یونانی در لایپزیگ پرداخت. در همین دوران، بهطور اتفاقی با کتاب «جهان همچون اراده و تصور» آرتور شوپنهاور آشنا شد و شدیداً تحت تأثیر او قرار گرفت.
فریدریش نیچه، پیش از روی آوردن به فلسفه، کار خود را بهعنوان یک زبانشناس کلاسیک آغاز کرد. او در سال 1869 به جوانترین فردی تبدیل شد که کرسی زبانشناسی کلاسیک را در دانشگاه بازل داشته است. او در این زمان، تنها 24 سال داشت و نه دکترای خود را به پایان رسانده بود و نه گواهی تدریس دریافت کرده بود. نیچه در ماه مارس همان سال از دانشگاه لایپزیگ دکترای افتخاری دریافت کرد. در همین دوران با جاکوب برک هارت ـ نویسندهی کتاب تمدن رنسانس در ایتالیا ـ آشنا شد و بهواسطهی او با ریچارد واگنر ـ موسیقیدان ـ دوستی نزدیکی برقرار کرد که تأثیر عمیقی بر زندگی و افکار نیچه گذاشت.
بهترین کتابهای فریدریش نیچه
کتاب چنین گفت زرتشت (Thus Spoke Zarathustra): این کتاب که مشهورترین و مهمترین اثر فریدریش نیچه است در قالب یک داستان فلسفی و شاعرانه از زبان زرتشت، پیامبر اساطیری، که از کوهها فرود آمده تا با مردم سخن بگوید به طرح عقاید اصلی فردریش نیچه میپردازد. مفاهیمی چون ابرانسان، مرگ خدا و بازگشت جاودانه از مهمترین مضامین این کتاب است. از این کتاب ترجمههای متعددی در فارسی به چاپ رسیده است.
کتاب فراسوی نیک و بد (On Truth and Lies in a Nonmoral Sense): فریدریش نیچه در این کتاب به برانداختن تعاریف غربی و مسیحی از اخلاق پرداخته است. او اخلاق مسیحی را سرکوبگر، بردهدارانه و علیه نیروهای قدرت و ارادهی فردی میداند.
کتاب تبارشناسی اخلاق (On the Genealogy of Morality): این کتاب شامل یک پیشگفتار و سه رسالهی مرتبط به هم است که مفاهیمی را که نیچه در فراسوی نیک و بد ترسیم کرده بود، گسترش داده و پی میگیرد. این سه رساله گفتارهایی را در مورد تحول اخلاقی در مقابله با تعصبات اخلاقی برآمده از مسیحیت و یهودیت طرح میکنند. برخی از نیچهشناسان، تبارشناسی را شاهکار نیچه میدانند.
کتاب انسانی، زیاده انسانی (Human, All Too Human): این کتاب شامل 638 گزینگویه است. فریدریش نیچه در این کتاب برخلاف کتابهای قبلیاش که بیشتر تحت تأثیر شوپنهاور و واگنر بودند، پایههای فلسفهی شخصی خود را پی میریزد. این کتاب بیشتر مفروضات ناموجه فکری را به نقد میکشد و نیاز به فراتر رفتن از اخلاق مسیحی را گوشزد میکند.
کتاب غروب بتها (Twilight of the Idols): این کتاب که آخرین نوشتهی فریدریش ویلهلم نیچه پیش از مرگش است، درواقع، پختهترین اثر وی و چکیدهی نظرات فلسفیاش نیز به حساب میآید. او در این کتاب در قالب 8 فصل با زبانی شاعرانه به نقد پیشفرضهای ذهنی و فلسفی از یونان تا اروپای مدرن میپردازد.