سفر به قریه، غذایی خوشمزه بدخشی، ولسوالی شهدا، قصه های بدخشانی Badakhshan Afghanistan

#افغانستان
#afghani
#shortvideo
#toto
#faizabad
#badakhshan

[@SaeidMahmoudi-n8r]

تشکر زیاد از برنامه زیبا یتان

[@IsokjonNavruzov-k1k]

Хушбахолтон.форсзабо́нхо.бапеш.

[@фирдавс04]

Бетарин навор абдулфатохи хабарнигор

[@برهانشریفی-و6ل]

❤❤❤❤❤زنده باد

[@رامینعزیزی-ج1ف]

بیسار زیبا

[@عزیزنظری-ز6ح]

سلام علیکم ورحمت الله وبرکاته خدا کنه جور صحیت باشین یگان برنامه از پهلوان هااا بدخشان بیگرین ❤

[@qamarjalali8121]

تشکر عزیزی صاحب که کم کم میوزیک اصلی بدخشان پلس را شنوا ندید. دوم اینکه جهان سپاس که فرهنگ اصیل خود بدخشان زیبا را حفظ کرده به لهجه ء شرين و طنی چ بدخشی صحبت می کنید. زیبایی و دلچسپی برنامه ء شما در همین وطنی بودن اش است. چشم حسود ها کوووووووور .

[@aria7843]

سلام عزیزی صاحب گرامی جهان سپاس ازینکه موزیک بکروند اصلی را استفاده کردی . همی موزیک به زیبایی برنامه هایت میفزاید نوش جانتان منهم حتما ازین غذا آماده میسازم چقدر عالی آماده ساخت برادر ما به دست و پنجه هایش برکت همیشه صحتمند و موفق باشید ما از دیدن برنامه های زیبا که آماده میسازی کیف میکنیم بیننده شما از لندن

[@NasimKarimi-i3n]

درولایت کاپیسا بنمام پیر قند یاد میشود

[@shaqaiqbahar8686]

ما هم از زردیو استیم وقت چهار غز که میرفتیم باز قوما برما شکرپوستک جور میکدن هیچ از خوردنش سیر نمیشدیم از بس که خوشمزه بود چطو دیدم دلم رفت🤤

[@پدرجاننظری]

🫵🫶🏻💜💜💜💜💜🌹🌹🌹🌹

[@ShamuddinAhadi]

❤❤❤

[@Сабиниии]

🙏🙏

[@baburshahrukh2162]

سلام عرض و ادب دارم خدمت شما جناب عزیزی صاحب! برنامه های تان بسیار وطنی و دوست داشتنی است، سپاس گذارم بابت برنامه های زیبای تان. یک پیشنهاد دارم خدمت تان در مناطق اوزبیک نشین، جهت زیبا و درخشش بهتر برنامه تان، شما به دری سوال کنید طرف مقابل در زبان اوزبیکی جواب بدهند چون در اکثر ولسوالی بدخشان زیبا اوزبیک های زندگی میکنن.ما هم در دیار غربت کیف کنیم.تشکر

[@فهیمنوری-خ9ش]

۰❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉

[@AmanullahZary]

سلام علیک عزیزی صاحب از برنامه تان بسیار لذت بردیم .با تأسف که اکثرا شعرای ما همیشه در حالت فقر وناداری زندگی کرده است .مانند عشقری،قهارعاصی،حافظ،فردوسی وغیره منجمله شاعر مستعید اوره صاحب.نقل قول است فردوسی شاهنامه را در هفده سال نوشت و تکمیل کرد وقتی بردباری سلطان محمود آورد و تقدیم کرد.سلطان با بی میلی کتاب را گرفت ومنشی داد و برای فردوسی سه کیسه زر سفید داد وقتی فردوسی از قصر بیرون آمد سر کیسه ها را باز کرد دید نظر به زحمات هفده ساله ناچیز دانست توقع بیشتر داشت .فردوسی به حمام رفت یک کیسه را به گدایان یا غربا داد ،یک کیسه به کسیکه کفاشی میکردداد ویک کیسه باقی مانده به حمام چی وپرسونل اش داد .از حمام بیرون شد وقتی از دروازه شهر بیرون شد به لخک دروازه یا تحت دری خاک پای تکاند و رفت. از روزی سلطان در زیر درخت بید کنار آب لمیده بود واز جانب مهرویان پکه زده میشد .وزیر دو سه مصرع از همان کتاب شاهنامه را دکلمه کرد سلطان ره خوشش آمد پرسید شاعرش کیست گفت فردوسی است پرسان کرد حالی کجاست .وزیر گفت به شهر طوس است به حالت بسیار فقر وبدبختی زندگی میکند.سلطان آهی کشید وامر کرد قافله از مواد خوراکی وخلعت زیبا با جواهرات ترتیب داد .قافله بسوی شهر طوس حرکت وقتی به شهر رسید از دروازه غربی داخل شهر شد وباتاسف که جنازه فردوسی همان لحظه از دروازه شرقی شهر بردن به گورستان.😂

[@MutafaMuthafa]

روح پدر اهل قلم شاد واقعت که تمام شاعران عرفانی وتصوفی درحالت شکسته دل 🥺😭ازدنیا رخت سفر بستند افسوس بحال ماقدر اهل قلمرا نمیدانیم 🌷🌹😭

[@محمدحسینملاجان]

❤❤❤❤❤❤❤❤