داستان دلم میخواست مادر شوهرمو خفه کنم ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، تک قسمتی ، پادکست و ولاگ فارسی

Рет қаралды 20,763

roozmaregi narges

Күн бұрын

Пікірлер: 242

@roozmareginarges 6 ай бұрын

اینم لینک داستان آه کشید ... !! 👇 kzbin.info/www/bejne/d5SWk2aZmdGXfc0

@fahimehfarahmandian6128 6 ай бұрын

نرگس خانم داستان گویی تون بیشتر به دل مینشینه و من مشتاق تر هستم و با احترام خیلی تمایلی به قسمت روزمرگی های شما ندارم .شاد باشید .

@roozmareginarges 6 ай бұрын

سلامت باشید❤

@monaalikhani2565 6 ай бұрын

منم ولاگ ها نگاه نمیکنم

@atenakeshmir9741 Ай бұрын

ممنونم از نظرتون من بشخصه ولاگ هارو هم دوست دارم 🩷

@Melisa-cx8hj 6 ай бұрын

چقدر خوبه داستانا زیاد بشه. عاااالی👏👏👏

@e.triphaus7458 6 ай бұрын

وای چه داستان زیبا و شنیدنی بود. ممنون از فرستنده داستان. خواهرتون اکرم واقعا انسانیت رو به کمال رسوندن.

@Asrasaeedi-fc7xt 6 ай бұрын

خیلی داستان خوب و آموزنده ی بود. چقد اکرم مهربون بود

@ashrafqaderi504 6 ай бұрын

دستون درد نکنه،این داستان پند خیلی خوبی هست برای کسانی که حق ونا حق میکنند

@mahsaghanbari5117 6 ай бұрын

سلام نرگس جون خواهش میکنم هرروز داستان بزارید چون سرگذشتهایی که شما میزارین یه چیزه دیگست ولاگ کمتر بزارین داستان بیشتر باشه چون واقعا لذتبخشه شنیدن سرگدشتهای شما بانو❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

😊🙏🏻💋

@LavinNazarl-pm2jk 6 ай бұрын

سکینه با مرد جارو درست کن ازدواج کرد؟نفهمیدم

@roozmareginarges 5 ай бұрын

@@LavinNazarl-pm2jk بله عزیزم

@zari.m6804 6 ай бұрын

ممنون نرگس جلن ❤❤❤❤❤ خیلی خوب میشه داستان ها رو بیشتر کنی فکر کنم همه عزیزان هم راضی باشن 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

@rezvanamo4715 6 ай бұрын

سلام در مورد پیشنهادتون که گفتین تعدادداستا نها را بیشتر کنید بنظر من بیشتر دوستان استقبال میکنند چون تعداد کسانی داستان های شما راگوش میدهند زیادن من برشخصه اگر روزی چند داستان گوش کنم بازم کمه پیشنهاد من اینه که چون شما صداتون خوبه ازویدیو گرفتن از زندگیتون کم کنید بجاش به داستانها اضافه کنید حتی کاش خواهرتونم چون صدای خوبی دارن داستان میگفتن

@maryamgholami-k2v 6 ай бұрын

❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

😊ممنون از پیشنهادتون❤

@Maryamcalifornia 6 ай бұрын

🙏🙏🤲🤞😇👍👍🌸🌺

@sanazfaraji2986 6 ай бұрын

صداتون عالیه لحنتون عالیه به هییییچ قشری توهین نمیکنین خیلی آرومو متین ...

@dastanbamaral 6 ай бұрын

الهی اون خانم مادر آقا رحیم خدا خودش ازش نگذره❤❤سکینه جانم چقدر برای شما گریه کردم عزیزم❤❤نرگس نازنینم ممنونم❤❤

@Bhesht-gj1eu 6 ай бұрын

سلام خوب هستید اره داستانها زیاد بشه بهتره کاش هر روز بود

@shoukaarabi2428 6 ай бұрын

نرگس جان ممنونم ازت .اما دوست دارم یه نکته ای رو بگم در مورد اینکه میگین مردم باید چه جوری کامنت بزارن.من خودم تا الان کامنت بد برای کسی نذاشتم. اما اینو نمیشه نادیده گرفت که یوتیوب یه پلتفرم آزاد هست و کسانی که ویدیویی رو میبینن می‌توان ازادانه نظرشون بگن و این حق اونا هست.اگر کسی دل نازک هست نباید سرگذشت بفرسته مگر اینکه جنبه عمومی کردن سرگذشتش رو داشته باشه.به هر حال اینجا همه جور طرز فکری هست و همه این حقشونه که نظر شخصیشونو بنویسن مگر اینکه شما کامنت ها رو ببندین.ولی اگر کامنت باز هست نه شما دوست عزیزم و نه کسی دیگه حق نداره برای کامنت گذار تعیین تکلیف کنه.کسی از کسی عاقل تر نیست اینجا.بهتره ظرفیت خودمون و جامعه رو بالا ببریم که قدرت مواجه با نظر مخالف رو داشته باشیم.با درود فراوان عزیز دل 😊

@Anahita75 6 ай бұрын

عزیزم منم موافقم که همه نظر خودشون رو دارن و هزارن مخاطب با هزارن اخلاق و نظرهای مختلف هستن.‌..من نود و نه درصد داستان هایی که شنیدم متاسفانه خیلی غمگین بودن....و نمی‌دونم یک فرد که تونسته اونهمه سختی رو تحمل کنه چرا از نظرات افرادی که اصلا نمیدونه کی هست اینقدر ناراحت میشن..‌نرگس بانوی نازنین هم فقط بخاطره پیام های متعدد افرادی ک ناراحت میشن از نظرات مجبور میشه که یاداوری کنه که کامنت های انتقادی نداریم ولی قصد شون تعیین تکلیف نیست وگرنه می‌تونه کامنت های مخالف رو پاک کنن... مشکل از بی جنبه بودنه فرستادگانه داستان هستش که نمیتونن قبول کنن وقتی داستانی رو با هزاران نفر شِر میکنن باید باید باید تحمل شنیدنه هزاران نظر مختلف رو داشته باشن و اینقدر❤ نرگس بانو ❤ رو تحت فشار نذارن😊❤

@zomordsalamkilikobiazizamy5780 6 ай бұрын

👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼

@mahdokhtziaie2094 6 ай бұрын

دقیقان شما وقتی زندگیتو در معرض مردم میگذارید باید قبول کنند که کامنتها ممکنه توهین آمیز باشه یا هرکسی آزاده هرچی دلش میخواد بگذاره!!!دیدها وبرداشتها فرق میکنه!!!!!ممنوع نیست اینطور که نرگس جان می‌فرمایند

@podcastlililand6971 6 ай бұрын

بله دقیقا درسته.متاسفانه ما آدم ها فقط میخواهیم نظرات موافق را بشنویم و تایید بشیم ولی گاهی وقت ها روایت کننده های این داستان ها واقعا مرتکب اشتباه شدند و باید بهشون گفته بشه.اگر نه که چرا داستانشون را برای همه تعریف کردند به نظرم جنبه ی نقد پذیری صاحبان داستان ها باید بالا بره ..با توهین موافق نیستم ولی نظرات مخالف هم باید شنیده بشه.نمیشه‌که هر اشتباهی را تایید کرد و گفت باریکلا

@afnasal2432 5 ай бұрын

دقیقا انتقاد پذیر ی یعنی همین میگن قضاوت ممنوع کامنت سرزنش و منفی ممنوع یعنی فقط باید از ایشون و کسی که داستان رو فرستاده تشکر و تقدیر کرد

@liliom-wd4dg 6 ай бұрын

خدارحمت کنه همه پدرومادرهایه آسمانی رو چقدرحق الناس توزندگی مهمه

@افسانهصادقی-س2ر 6 ай бұрын

سلام ودرود نرگس جون عزیزم مثل همیشه فوق العاده عالییییی روایت کردید ممنونم از زحماتتون و ویدئوهای بسیار خوب و آموزنده تون پایدار باشید انشالله گلم ❤❤❤❤❤👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻😘😘😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹👌🙏🙋‍♀️

@roozmareginarges 6 ай бұрын

لطف دارید ممنون ❤

@fariba.508 6 ай бұрын

سلام چه خبر خوبی که روزهای داستان قراره بیشتر بشه یعنی بیشتر میبینمت ، واقعا هم انقدر شیوا روایت میکنی که من هیچ کانالی به دلم نمیشینه جز صدا و نوع روایتت ، خوشحالی امروزم هم جور شد 🥰🥰🥰✅️🌀

@roozmareginarges 6 ай бұрын

عزیزمید😍🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻💋💋💋

@romanrassa2880 6 ай бұрын

@@roozmareginargesمن همه داستانهاتون رو ميشنوم و چند ماهي ميشه كه با صفحه تون آشنا شده ام وقتي هم داستان جديد نباشه ميرم و از داستانهاي قديمي تون ميشنوم و از داستان مادو بزرگ شروع كردم ميام رو به جديد ها و اين روزها به داستان مهرانگيز رسيدم و انرا ديشب تمام كردم متوجه شدم كه داستان مهر انگيز و اين داستان يكيست همه انفاقات يكسيت كه داستان مهرانگيز از زبان خواهر بزرگتر بيان شده و اين داستان از زبان خواهر خورد كه اسمش در داستان مهرانگيز پروانه بود اينجا پروانه نام برادر بزرگش رو مجيد گفته و مهرانگيز حبيب گفته بود و مهر انگيز از زندان رفتن برادر بزرگش چيزي نگفته بود كه اينجا ذكر شده خودتون يكبار چك كنيد متوجه ميشيد خدا كنه كامنت من رو بخونيد خيلي دوستتون دارم ❤

@light-yi2me 6 ай бұрын

مرسی از این فرستادن این سرگذشت ، ولی خیلی دردناک بود برای مادر بخصوص! 😢

@zari.m6804 6 ай бұрын

دستت درد نکنه عزیزم و تشکر میکنم از فرستنده داستان .❤❤❤❤❤❤

@leilak701 6 ай бұрын

چقدر خوب داستانها زیاده روزها زیاد میشه

@salmarasouli7530 6 ай бұрын

سلام نرگس خانوم عزیز، چ خوب ک تعداد روزهای داستانهامیخواد بیشتر بشه😍😍😍

@ShararehDarbishKhoub 6 ай бұрын

مرسی از فرستنده داستان ❤ داستان قشنگی بود .

@mahsaariani1767 6 ай бұрын

ممنون از روایت سرگذشت با بیان شیوا ورسا وبه دلنشسته تان ❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

❤❤❤

@mariakalantarian1117 6 ай бұрын

عالی بود❤❤❤❤❤ممنونم Great job ❤❤❤❤

@manlisfidbarfi7777 6 ай бұрын

عالی بودید خسته نباشید

@mahbubehrad944 6 ай бұрын

سلام نرگس جان ممنون از زحمتی که میکشبن داستان غم انگیزی بود

@افسانهصادقی-س2ر 6 ай бұрын

و با تشکر فراوان از فرستنده ی این داستان بسیار زیبا و آموزنده ممنونم که سرگذشت خودتون را با ما به اشتراک گذاشتید دوست عزیز موفق باشید انشالله ❤❤❤❤❤💐💐💐💐💐💐👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👌🙋‍♀️

@ardshir.ahurmzadaahurmzada9539 6 ай бұрын

آزردن دیگران و حق و نا حق کردن و قدر نشناسی انسان را دور می کند از انسانیت و حق گرفتنی ست حتی اگر زورت به ظالم نرسد می شود ظلم ظالم محال است به ظالم نرسد ناله پیش از هدف از تیر کمان می خیزد

@motaharemakhdomi910 6 ай бұрын

بیشتر اوقات نمیشه حق رو گرفت متاسفانه

@mansoorfatemi5178 6 ай бұрын

با درود نرگس بانوی گرامی بسیار بسیار آموزنده و دردناک امیدوارم همه تجربه و درس عبرت بشه . با سپاس

@Bahar_68_ 6 ай бұрын

نرگس جان بابت پیشنهاد بیشتر شدن روزهای داستان کاملاااااااا موافقیم 😍 و پیشاپیش ممنون چون قطعا زحمتتون بیشتر میشه در مورد این سرگذشت هم باید بگم حق الناس واقعاااا مهمه و تنها چیزیه که خود خدا هم گفته این مورد از جانب من سزاش نیست و فقط باید خود طرف و راضی کنید چه بهتر جوری زندگی کنیم هیییییچ حق الناسی گردنمون نباشه

@soori796 6 ай бұрын

چقدر خوبه اگه هرروز داستان باشه😊

@پریسا-م5ذ 6 ай бұрын

عالی میشه موفق باشین

@Del_asa 6 ай бұрын

خیلی آموزنده بود❤️❤️❤️❤️

@elhamzokaei1570 6 ай бұрын

سلام به راوی عزیزم نرگس جون .چقدرررر داستان آموزنده ای بود .ممنونم از شما نرگس جون👍👍😍😍💜

@roozmareginarges 6 ай бұрын

❤❤❤❤

@MozhganKazemi-ny9fw 6 ай бұрын

نرگس جون عزیزم خیلی ممنون مثل همیشه عالیییییی ❤

@vahidehyousefi4174 6 ай бұрын

خداوند همه مارا در راه راست هدایت کند ان شاءالله به این بنده خدا عاقبت بخیر شوند و پدرومادر بیامرزد آن شاءالله

@taherehjohari7142 6 ай бұрын

نرگس خانم از شما متشکرم برنامه شما خیلی دل نشین ٫ وخودتون هم قشنگ بیان میکنید زنده باشید خیلی زحمت می کشید پایدار باشید ❤🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🤲🤲🤲🤲🙏🙏🙏🙏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

@roozmareginarges 6 ай бұрын

لطف دارید گلم ❤

@Sh.h.m 6 ай бұрын

تهمت و پایمال کردن حق الناس خیلی گناهان بزرگین. و آدمها کارمای کارهای بدشون رو پس میدن،به خاطر همین میگن وقتی کسی بدی و ظلمی در حقت میکنه نفرینش نکن و بسپرش دست خدا که خدا بزرگترین انتقام گیرنده هاست. منم از خدا می خوام انتقام منو از کسی که قلبمو به بدترین شکل ممکن شکسته بگیره،حسبی الله و نعم الوکیل…🙏🏻

@nadiatavakoli4911 6 ай бұрын

داستان خوبی بود 👏👌👌

@QWDFGH 6 ай бұрын

اینجاست که به کارما واقعا ایمان آوردم. هر کس مال مردم رو بخوره، به بدبختی میوفته.

@monaalikhani2565 6 ай бұрын

الهی بدترین ها واسه پول خورها رقم بخوره زندگیم نابود شد

@soniamaleki5577 6 ай бұрын

ایول عالیه توروخدا هرروز داستان بگو برامون.

@rustamfarid 6 ай бұрын

وای چقدر دلم واسه اون خاله و پسر خاله سوخت 😢😢😢😢

@katayoontaherkhani6358 6 ай бұрын

ماکه خوشحال میشیم تعداد روزهای داستان زیاد میشه....زحمت شما زیاد میشه .خدا قوت نرگس جون ❤

@Cyanide-n2s 6 ай бұрын

ممنون نرگس عزیز مثل همیشه عالی

@dastanbamaral 6 ай бұрын

امان از حق الناس😢

@ensiehaminrosta2648 6 ай бұрын

ممنون نرگس جان عزیز با کنال میل منتظر بیشتر شدن روزای داستان هستم ❤️❤️🌺🌺🙏🙏

@roozmareginarges 6 ай бұрын

❤

@SoheilaTarafi 6 ай бұрын

خیلی داستان شنیدنی بود ممنون نرگس جان❤❤❤

@melimasoudi7491 6 ай бұрын

چقدر جالب بود

@marziehshajeri2956 6 ай бұрын

ممنون از نرگس جون.

@ElhamTalaei 6 ай бұрын

سلام نرگس جون بیشتر کنید روزهای داستان❤

@ybsn34 5 ай бұрын

پاینده باشید *

@marziehazhdar3312 6 ай бұрын

یعنی من بیشتر از خود داستان عاشق فن بیانتون هستم و این حس رو به من میده که شما بسیار فهمیده و مهربون هستین

@roozmareginarges 6 ай бұрын

لطف دارید❤

@qa4557 6 ай бұрын

سلام نرگس خانم گل و نازنین. من که خیلی خوشحال میشم بیشتر داستان بذارید 👍❤⚘🤲

@zeynabmomeni1410 6 ай бұрын

سلام بانو چقدر خوشحال میشیم اگر هر روز داستان بزارید ❤

@shabihamrah6443 6 ай бұрын

درودوسپاس نرگس بانو چقدر قشنگ تعریف میکنید ادم لذت میبره سلامت باشین❤❤❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

❤❤

@mojganraki807 5 ай бұрын

داستان غم انگیزی بود😔

@mojganbabaali5013 6 ай бұрын

Salam Narges Joun Thank you for the nice story 🙏❤️

@ashraftabatabaei3534 6 ай бұрын

نرگس خانم خیلی ممنون خسته نباشید واقعا عالی بود

@MaryTab-ns5nt 6 ай бұрын

Lovely sound ❤❤

@sholehalipoor3129 6 ай бұрын

سلام نرگس جًن خسته نباشى عزيزم مرسى داستان زيباى بود واقعا اموزنده بود. نرگس جون داستها را زياد كنيد بى زحمت. ممنون ميشم موفق باشى گلم ❤❤❤❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

سلامت باشید عزیزم ❤

@ShahnazKargar 6 ай бұрын

سلام نرگس جون خسته نباشید خواهش میکنم هر روز داستان بزارید صداتون خیلی صمیمی و دلنشینه ممنون 🙏🙏🙏🌹🌹🌹💚❤️😍😘🥰

@GoliMahdavi-j3i 6 ай бұрын

سلام نرگس جان . شما هر روز هفته رو هم تعریف کنید بازم برای ما کمه چون خیلی خوب و دلنشین و با آرامش تعریف میکنی 😍😍

@معصومهمحمدی-س9ظ 6 ай бұрын

ممنونم عزیزم برقرار باشی ❤❤❤

@baharsalehi4037 6 ай бұрын

هر روز داستان بذارین❤

@fatimaparsay6247 6 ай бұрын

تشکر فراوان

@ParvaneGh.1343 6 ай бұрын

منم از پیشنهاد شما استقبال میکنم .ممنون و سپاسگزارم🙏🌹

@Asrasaeedi-fc7xt 6 ай бұрын

چقد آقا رحیم مهربون و باحال بودن وقتی دروغکی همسرش رو میزد بعد میخندیدن😂

@kokobarfipinkokonjed7822 6 ай бұрын

کاش انقدر که شما میگید باحال نبود اما همسرشو باور داشت

@zari.m6804 6 ай бұрын

متاسفانه بیشتر موقع ها با خانواده همسر زندگی کردن .خیلی دچار مشگلات میشه .من خودم تجربه دارم خیلی اذیت شدم از دست خواهر شوهرم خاطره خوبی ازش ندارم ا😢

@NasimeAhmadi-f4k 6 ай бұрын

چقدر درناک بود چقدر برادرتون کلاه برداربوده اصلا کار خوبی نیست حق یتیم خوردن منم یک خاطره تلخ دارم از مال یتیم خوردن از عموم که شهید شده بود شش تا بچه کوچیک وزن جوان داشت عموی دیگرم پولهای انهارا گرفت وخرج کرد چنان بلای سرش آمد که بچه های خودش یتیم شد ودر سن جوانی سکته کرد فلج شد نه زنش ونه بچه هاش دوا درمانش نکردن تا بعد از مدت کوتاهی دوباره سکته کرد ومرد خلاصه خیری ندید ولی پسرهای عموم که سنی نداشتن بسیار بچه های خوب بار آمدن چون سختی کشیده بودن کاری مهربان باگذشت که همه فامیل ازشون راضی بود وقتی بزرگ شدن درسن بیست سالگی همه فامیهارا دعوت کردن به خونشون زندگیشون از همه فامیل بهتر بود یک جوری میخواست بفهمونن مارا در کودکی بدون پدر رها کردین حالا ببینید به کجا رسیدیم

@harmonymcgee305 6 ай бұрын

Khili AMOZANDE BOOD DASTETON DARD NAKONE ❤❤❤❤❤

@mahinsharafi628 6 ай бұрын

سلام نرگس جون خسته نباشی عزیزم چقدر غم انگیز این خانم چقدر دلم سوخت بنده خدا 😔😔🙏🙏🙏🙏

@homarokhi7849 6 ай бұрын

اولين😅

@tahereh_ravand8373 6 ай бұрын

ممنونم نرگس جون 😘

@roozmareginarges 6 ай бұрын

❤

@farahkazemi6247 6 ай бұрын

ممنون خسته نباشید

@fatemeahmadi2105 6 ай бұрын

وای باورم نمیشه که قراره داستانا هر روز بشه خیلی عالیه🥹

@FatemeAfsordeh-mu9gf 6 ай бұрын

ممنون نرگس جان بابت داستانهای زیبا وآموزندتونه همیشه در❤ ماجا دارید

@roozmareginarges 6 ай бұрын

ممنون از همراهیتون❤

@apricota9665 6 ай бұрын

کاش همه بفهمن خوردن مال دیگران به ناحق ، عاقبت خوبی نداره. ولی خوب از طرف دیگه میبینم کسانی که تو فامیل ما که حق ما رو خوردن و کاری نمیتونستیم بکنیم ، دارن خیلی خوش و خرم زندگی میکنن

@آریامساسانیان-ح4م 6 ай бұрын

هر روز بزار عالیه

@fatemeahmadi2105 6 ай бұрын

عالی

@setarehmaleki7808 6 ай бұрын

Ilove you ❤❤❤❤❤narges jooon😊

@FaSa-nr8ju 6 ай бұрын

سلام وركس خانم عزيز شما بسيار زيبا و بالشخصيات هستيد و لانوى باسليقه ودر استغنى هستيد كه من وقتى در ايران بودم ميكفتم وقتى من مردم منو تو شمال دفن كنيد انشاالله كه خود شما و خانواده محترمون سلامت و موفق باشيد و براى ما اورگان دور از وطن دعاكنيد كه عمرمن قد بده كه بتونم به وطن ازاد برگردم برقرار باشيد خانم محترم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

@feskandari5592 6 ай бұрын

Thanks ❤❤❤

@monaalikhani2565 6 ай бұрын

بی شک حق بچه یتیم خوردن تاوان داره حق کسی خوردن میشه چوب خدا بی صدا میخوره ب ادم حتما سر همه ما بلاهایی امده اما شما ها هم خیلی بی برنامه بودید گنج قارون هم داشته باشی بدون برنامه باشی اونم ب باد میره الهی خدا پدر مادرتون رحمت کنه خدا شمارو حفظ کنه

@mahboobehmahmoodi1847 6 ай бұрын

چرا حرفی از آقا رحیم نبود و سرگذشت ایشون گفته نشد

@میتسو-ص2ش 6 ай бұрын

چقدر سخته گذراندن روزهای سخت زندگی و جه زود ادما میان و میرن یه روز هست تو اوج جوونی یه روزیم تنها و پیر و مریض فقط زحمت سختی غصه نگرانی خدایااا حکمت افرینش انسان و زندگی سخت یه سری ادما 😢😢

@فرنازذاکریان 6 ай бұрын

perfect❤❤❤

@ashraftabatabaei3534 6 ай бұрын

نرگس خانم به نظرم اگه امکان داره هر روز داستان بزارید یکی از چیزاایی که فکر منو درگیر نمی کنه این داستاهاست ممنون میشم خیلی لطف میکنید

@parvinxosravi4729 6 ай бұрын

خدا از حق خودش می‌گذره ولی از حق‌و‌ناس نه. کاش شما هم هر جور شده اون حق برادرت رو بدی تا حقی به گردنت نباشه.

@Ghazsl-yd4pe 6 ай бұрын

سلام چه خوب من همش منتظر داستان شما هستم❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉

@roozmareginarges 6 ай бұрын

بزرگوارید❤

@ABopo-x3x 6 ай бұрын

ب یک قضاوت اشتباه و تهمت ...ن تنها زندگی و خوشبختی یه دختر جوان و بیگناه نابود شد ، بلکه در ادامه اشتباه پشت اشتباه و بی عدالتی ... امان از کارما و طبیعت ، امان از دل شکسته ، واقعاً امیدوارم خداوند هیچ گاه مارو از انسانیت و مرام و مردصفتی دورمون نکنه ... و همیشه بخاطر داشته باشیم که یه جا بالاخره باید جواب خوبی ها و بدی هامون و بدیم دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نه ...‌ کاش هیچ وقت واسه ی هیچ بشری زود دیر نشه 😢❤ از شما دوست گرامی و بزرگوار هم بسیار تا بسیار سپاسگزارم بابت داستان سرایی بسیار زیبا و با حوصله و صدای دلنشینتون ، بابت زحماتتون ممنون عزیزم ، پایدار و مانا باشید 🙏🕊️🌱❤️🌹

@roozmareginarges 6 ай бұрын

سلامت باشید❤

@nanakhaki2271 6 ай бұрын

منکه عاشقه حرف زدنهای شما (قرص آرامبخش من) و مادره ماااهتون هستم🥰♥️♥️ داستان بیشتر ریلکسیشنِ بیشتر👍🏻🌺

@roozmareginarges 6 ай бұрын

عزیزممممم😍😍😍🙏🏻💋

@ybsn34 5 ай бұрын

سلام داستان های شما را خیلی دوست دارم از این طرف دنیا شما وطن را برای من باز سازی می کنید . با صدای گرم شما هر شب به خواب می‌روم ‌آینده باشید

@shivakarimi6222 6 ай бұрын

چقدر خوبه تعداد داستان ها زیاد بشه. زحمت شما بیشتر می شه اما برای ما مفید است. در مورد داستان چقدر این خانم صادقانه داستان زندگی اش را تعریف کرد. خوبه گاهی نظری بدیم شاید برای دیگران یادگیری داشته باشه. زندگی مادر این خانم سراسر اشتباه بوده. تصمیم اشتباه برای ازدواج .... آوردن این همه بچه بدون مسئولیت ... بی درایتی ... فقط تصمیم آخر زندگی اش اشتباه نبوده که .... از اول سنگ بنا را اشتباه گذاشته .

@پریسامعظمیگودرزی 6 ай бұрын

عالی میشه دیگه انتظارت رو نمیکشم انگاریه چیز گم گردم وقتی داستان میاد بالا دیگه همه چیز رو ف آموزش میکنم عزیزم❤❤❤❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

عزیزمممم😍😍😍💋

@maliheheidari7542 6 ай бұрын

😅😅چهارمیی

@goligoli3833 6 ай бұрын

Sepas AZ Shoma Narges jann. Kheyli gashange bod

@mhdemhde 6 ай бұрын

سلام نرگس خانم عزیز و بزرگوار خسته نباشید عزیزم ❤❤❤❤❤

@roozmareginarges 6 ай бұрын

سلامت باشید❤

@LavinNazarl-pm2jk 6 ай бұрын

وسط داستان گنگ شد یه جوری شد

@MonirEsmaeilFard 6 ай бұрын

سپاسگزارم خدا جای حقه

@kokobarfipinkokonjed7822 6 ай бұрын

درود و سپاس نرگس بانو امکان داره زمان سرگذشت سکینه خانم رو بگید متشکرم

@roozmareginarges 6 ай бұрын

راوی داستان پنجاه و سه ساله هستند مادرشون رو دقیق نمیدونم حدودا هفتاد سال پیش حدس میزنم باشه

@kokobarfipinkokonjed7822 6 ай бұрын

@@roozmareginarges متشکرم ممنون فکر میکنم سکینه خانم حدودا متولد 1320 باشند روحشون شاد و یادشون گرامی

@Elham.Mohammadi4871-p8j 6 ай бұрын

بسیار عالی ممنون از فرستنده سرگذشت . درسی که از این سرگذشت میگیریم اینکه حق الناس خوردنی نیست باید پس بدی. خداوند مادر گرامی این سرگذشت رو بیامرزه ولی ای کاش مادرشوهرشرو حلال نمیکرد . ولی شاید منم جای سکینه خانم بودم حلالش میکردم.

@siamakjafari9274 6 ай бұрын

very very nice

@Ll9yaxbieizm 6 ай бұрын

نرگس خانم گل و عزیز شما هرروز هم داستان بذاری من با کله میام گوش میکنم ❤ من دهه هفتادیم انقدر که این دو سال از داستانهای شما تجربیات مختلف یاد گرفتم که حس میکنم ۲۰ سال از سنم جلو افتادم در ضمن در مورد قسمت دوم صحبت هاتون هم که گفتید قضاوت و توهین ممنوع من فقط مردای خیانتکارو قضاوت و بهشون توهین میکنم (شوخی) 😅😂

@roozmareginarges 6 ай бұрын

عزیزمید🙏🏻💋 😂😂😂😂