Рет қаралды 402
۰۰۰همینکه جمال را فرستاد به حمام، خواجه تنها ماند و کامال! پس با خود گفت بگذار او را امتحان کنم و از او پرسید۰۰۰
سلام و درود خدمت شما دوستان عزیز قصه های نیمه شب، از اینکه به صدای من گوش میدین صمیمانه سپاسگزارم 🙏🌹❤️ اگر دنبال داستانهای آموزنده و جذاب مثنوی مولانا و شمس و دیگر بزرگان ادب پارسی هستید کافیه کانال قصههای نیمه شب رو سابسکرایب کنید و نظراتتون رو برام کامنت کنید تا هرشب با یک داستان جذاب دیگه همراه شبهای زیباتون باشم 😉🌹
داستان دو غلام
دو غلام
حکایت دو غلام
داستان های کهن فارسی
داستان های مثنوی مولانا
مثنوی مولانا
مثنوی
مولانا
#داستان
#حکایت
#قصه
#مولانا