داستان ارسالی پادکست داستان اجتماعی داستان عبرت انگیز داستان عبرت آموز سرنوشت سرگذشت #داستانگو #داستان_صوتی #داستان_واقعی
Пікірлер: 27
@جمشیدآلنگ8 күн бұрын
الاهی درکنار همسرت روزهای خوبی روداشته باشی 🎉
@HoriyaMojahedi-hw5zn8 күн бұрын
عالی بود عزیزم❤
@shabihamrah64437 күн бұрын
درودوسپاس❤❤❤
@mitraahasanii8 күн бұрын
درود و سپاس فراوان از راوی داستان 🙏
@homamirmoradi97688 күн бұрын
درود برشما ممنون از زحماتت ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@wahidmirmalek98888 күн бұрын
عالیست❤❤❤❤❤❤❤❤👍👍👍👍👍👍 Beantwoorden
@Dastanhayevaghei_bamohammad8 күн бұрын
درود مرسی عالی
@Vivaz-se2oe8 күн бұрын
با سپاس از شما راوی عزیز خصوصا با اون صدای گـــرم و صمیمــی دلنشــین تـــون ❤
@Dastan_Gou7 күн бұрын
ممنون از شما
@mehnushbagheri89768 күн бұрын
در آرامش زندگی کنید
@ShimaFaraji-kp5hw8 күн бұрын
خدا را شکر که خوشبختیاگر خانواده رضایی نباشند اون ازدواج فایده ندارد
@Sedaye_Dastan4 күн бұрын
❤❤❤❤❤
@raziebahadori82038 күн бұрын
این متاسفانه بیشتر از روستا هستند.واین نرماله😢ولی هر گس سزای بد ذاتیشو میده❤❤
@Manssour-zm7mg8 күн бұрын
الهی امین که مادر آن پسر که دروغ گو و حیله کر هم بود و با آبروی دختر پاکی و آبرومندی بازی کرد و عشق هیچ احترامی نگذاشت به سازی کاراش اگر خدا بخواد برسه . عجب عفریته ای بود این نازن ، پسرش هم که عرضه نداشت . او برای هیچ دختر خوبی سزاوار نیست
@siminarya90498 күн бұрын
یعنی ما ایرانیها قرار نیست یکقدم به جلو برداریم ؟ هنوز پدرو و مادرها برا بچه هاشون همسر انتخاب میکنن؟ چه وحشتناک .
@Manssour-zm7mg8 күн бұрын
تلفن دختر بزرگشان را هم می گیرن و پدر نادان او باهاش حرف نمیزنه به جای اینکه کمکش کنند. مردم نادان کوچه محل هم غیبت میکنند هر بلائی که سر مردم می اید ناله که چرا این بلا سر ما آمد !