داستان واقعی یلدا بخش یکم - از کتاب شازده حمام نوشته دکتر محمد حسین پاپلی یزدی گویش: ح. پرهام ادیت وفنی : گ. جاسمی و ح. عزت نژاد موزیک: ب. شاهیده کانال ما در تلگرم: t.me/PersianAudioBooks1 ایمیل ما: danesherooz2019@gmail.com
Пікірлер: 57
@Rachel-Farahi4 ай бұрын
جاوید شاه پاینده خاندان مقتدر پهلوی خاندان سازنده ی ایرانزمین خاندان وفادار به وطن و هموطن
@aftab5707 Жыл бұрын
تنها چاره مبارزه با اسلام و آگاه نمودن مردم از اسلام واقعی
درودتان جناب پرهام و سپاس از معرفی و خوانش دلنشین این کتاب 👌🙏👏🌺💐
@Sina.cc11 Жыл бұрын
گويش خيلي خوب.ممنون.
@butterfly022 Жыл бұрын
🙏🙏🙏🙏
@mohammadnovin4456 Жыл бұрын
بسيار ممنون. زحمت مشيدين.
@Sina.cc11 Жыл бұрын
Thanks for sharing
@mansurmaroofi407 Жыл бұрын
Good
@Mary-no5fy7 ай бұрын
تشکر فراوان
@NadiaMehdifarАй бұрын
Very good thanks
@elhammdh46083 ай бұрын
🌺🌺🌺🌺🌺
@khadijeh5094 Жыл бұрын
ممنون عالی بود🌺
@zohrehh.2246 Жыл бұрын
مثل هميشه عالى
@Mariya-og6fw Жыл бұрын
❤❤❤❤❤❤
@Niknejad2 ай бұрын
🙏🙏🙏🙏🙏
@monaamir2419 Жыл бұрын
اونموقع ها من ده سالم بود و تمام این تحولات را یادمه توی مدرسه ها انجمن های خانه و مدرسه با بودجه ای که داشتند برای دانش اموزان بی بضاعت لباس تهیه میکردند که مثل همکلاسی هاشون لباس تمیز داشته باشند الان یکی یکی یادم میاد و افسوس میخورم وقتی دبستان میرفتم هر صبح توی مدرسه به همه بچه ها شیر داغ میدادند معلم که بودم یادمه که به بچه ها انواع خوراکی ها را میدادند و انقدر بچه ها سیر بودند که گاهی سیب هایی را که بعنوان میان وعده بهشون میدادند مثل توپ فوتبال شوت میکردند یکی از فامیل ها اواخر سال پنجاه دانشجو بو د علاوه بر اینکه شهریه پرداخت نمیکرد با پول سالهای پنجاه و چهار به بعد ماهی پانصد تومان کمک تحصیلی دریافت میکرد با اینکه از نظر مالی هم احتیاج نداشت که انزمان پول زیادی بود ای خدا چرا این ملت گور خودشان را با دست خودشان کندند حالا نه دین را دارند و نه دنیا را
@shahina.ta.72 Жыл бұрын
این نعمت از پول بیحساب نفت بود که ته مانده آن را به ملت صدقه می دادند و ملت نادان هم شکرگذار بودند....البته حرف برسر بد و بدتر است!
@minoosamimi690310 ай бұрын
منم یادم میاد آن روزها را، افسوس قدر نشناس بودیم. چقدر خوشحال و خوشبخت بودیم. هر روز یک نوآوری بود. 😢
@shaparak47076 ай бұрын
@@shahina.ta.72اونپولی نفتی که شما میگی ته مانده را به مردم میدادن … چرا الان بر سر سفره مردم نیست ، ضمنا انزمان با پول نفت و برنامه ریزی های انزمان ، کلی اشیائ موزه های امروز ایران از کشور های دیگر که غارت کرده بودن ، خریداری شد و اینکه برای همه عمر باقی مانده است و هزار هزینه پایه ای وبنیادین انجام دادن برای روز مبادا ویکیش تجهیز کامل ارتش بود که بهترین اسلحه و تجهیزات جنگی رو خرید که ما در زمان جنگ با اونها کشور رو نجات دادیم … کمی بیاندیش وکتاب بخوان هم میهن .
@NaNi-kp1cq4 ай бұрын
کلاس پنجم دبستان بودم که انقلاب شد قبل از انقلاب تغذیه رایگان داشتیم بین خوراکی هایی که به ما میدادن یک مدل سیب بود که خیلی درشت و سرخ و زیبا بود اندازه این سیب بقدری بزرگ بود که نمیتونستیم تو مدرسه بخوریم و با خودمون میبردیم خونه شاید هم بین راه به جای توپ فوتبال باهاش بازی میکردیم یادم میاد بعد از انقلاب میگفتن بدبخت ها اون سیب ها که بهتون میدان سیب خراب های باغ اشرف بوده ببین خودشون چی میخورن که اینها خرا بهای باغشون و میدن به شما حق مردم ایران بهتر از اینها هست بعد از اون دیگه هرگز تو عمرم سیبهای به اون بزرگی ندیدم ولی اونچه که کثافتهای پنجاه و هفتی تو گوش مردم میخوندن رو به وضوح دیدم که لیاقت ما همین بود که امروز هست @@shahina.ta.72
@m.sh1818 Жыл бұрын
🙏🙏🌹🌹🌺🌺🌺
@settymohammadikhah5606 Жыл бұрын
Thanks
@farzadsepahani8745 Жыл бұрын
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹👍🙏
@leilaazizi52174 ай бұрын
متاسفانه .الان هم عده ایی هستند که در مقابل دانستن و آگاهی و خیلی چیزهای دیگر مقاومت میکنند !😔😔😔😡😡😡😡
@atenafarokhnia4999 ай бұрын
❤❤❤
@alighodusi Жыл бұрын
نمیدونم چند تا از خواننده ها اون روزها رو دیدن اما من ده سال بعد ۴۶رو دیده بودم نویسنده منو یاد این چیزا میندازه در سال ۵۵ یعنی ۱۵ سال بعد از روایت نویسنده اینا رو به چشم دیدم
@saeidtat-ez6xq5 ай бұрын
Drood bar zanan yazdi
@kharjkharj4757 Жыл бұрын
الله يرحم ضعفكم 🍉
@helsark28711 ай бұрын
علایق هر چه لایق
@zahradehghani3535 Жыл бұрын
جناب پرهام تلفظ ده تو کلمه ده بالا نیازی به کسره زیر هه نداره باید ساکن تلفظ کنید
@h.parham11711 ай бұрын
چشم
@user-fz9bx5yx2nАй бұрын
نویسنده بزد را مرکز دنیا میدانستند و فکر میکردند همه ی شهرها مثل یزد بودند. یزد هنوز هم در ۱۴۰۳ به نسبت دیگر شهرها محدویت داره.