Рет қаралды 3,643
سرگردان و محزون و غمگینم. مرا در این وطن جایی نیست- در ماگادان کسی پیر نمیشود
1/4- بخش اول کتاب صوتی در ماداگان کسی پیر نمیشود
• 1/4 -کتاب صوتی در مادا...
3/4- کتاب صوتی در ماداگان کسی پیر نمیشود- دکتر عطاالله صفوی-بخش سوم
• 3/4-کتاب صوتی در ماداگ...
4/4- کتاب صوتی در ماداگان کسی پیر نمیشود- دکتر عطاالله صفوی-بخش چهارم
• 4/4- کتاب صوتی در مادا...
Memory of Magadan خاطرات دکتر صفوی از اردوگاههای کار اجباری استالین
• Memory of Magadan - خ...
دانلود رایگان کتاب در ماگادان کسی پیر نمیشوددانلود کتاب در ماگادان کسی پیر نمیشود
www.4shared.co...
” میدانی ماگادان چگونه جایی است؟
آنچنان جایی است که در آن ۹۹ نفر میگریستند و فقط یکنفر میخندید.
او هم دیوانه بود! ماگادان جایی است که مردگان را توی کیسهای میگذاشتند
و روی برفهای ابدی میانداختند. جایی است که کسی ترانه شاد نمیخواند.
در ماگادان زندانیان هرگز پیر نمیشوند…” (ص ۱۱۰)
صفوی پس از مرگ استالين و آمدن خروشچف سرانجام تبرئه می شود و به
تاجيکستان می رود. در آنجا درس می خواند و پزشک و جراح می شود اما تا پايان
حکومت شوروی برده سوسياليسم می ماند و تا امروز در حسرت مام ميهن می سوزد.
زندگی برخی انسانها براستی از بازی تقدير با انسان حکايت دارد.
مقصود از کسی "پير" نمی شود هم اين است که در ماگادان همه بر اثر اعمال شاقه
و شکنجه توانفرسا جوانمرگ می شوند. "اردوگاه ما در اواسط سال ۱۹۴۹ بين ۲۰۰۰
تا ۲۵۰۰ نفر زندانی داشت، اما در سال ۱۹۵۱ ، ۳۰۰ يا ۴۰۰ نفر زنده مانده بودند
و بقيه نابود شده بودند. بعضی از زندانيان به هر وسيله ای ۱۰۰ تا ۱۵۰ گرم نمک
از آشپزخانه می دزديدند، سپس اين نمک را با آب و سهميه نان شبانه روزی توی
کاسه حلبی شان تريد و مخلوط می کردند و می خوردند. پس از يکی دو روز
تمام بدن، بخصوص دست و پا و بيضه ها بطور وحشتناکی ورم می کرد.
زندانی با اين خود آزاری فقط چند روزی می توانست به سر کار نرود.
آن ديگری مرتب يخ می خورد ( در کنار اقيانوس منجمد شمالی )
تا گرفتار آنژين بشود. بعد علامت بيماری قلبی نمودار می شد. خيال نکنيد
که اين افراد با اين کارها می توانستند از دست عذاب روزمره فرار بکنند! مسئولان
زندان به آنها بی اعتنايی می کردند تا جان بسپارند و ديگران متوجه
بشوند که اين کارها فايده ای برايشان ندارد."
روايت دکتر صفوی خاطرات يک ايرانی از مجمع الجزاير گولاک است.
در واقع اين کتاب، مجمع الجزاير گولاک فارسی است. او که ده سال در
اردوگاههای سيبری به سر برده، در کتابش فورانی از تصاوير دهشتناک
به نمايش می گذارد. تصاويری که در آنها جانورانی در هيئت انسان بر
انسانهای ديگر فرمان می رانند و از رفتار غير انسانی نه تنها ابايی ندارند،
لذت می برند. از رنجها و ددخويی هايی می گويد که جز با خواندن کتاب
نمی توان درک کرد همچنانکه حسرتها و افسوسهای بی پايانی دارد
که جز با خواندن سرگذشت او قابل درک نيست.
درهمین موضوع (مهاجرت)
کتاب صوتی اجاق سرد همسایه- بخش اول ازچهارم- اتابک فتحالله زاده
• 1/4-کتاب صوتی اجاق سرد...
facebook -Memory of Magadan در ماگادان کسی پیر نمی شود