Dr.Soroush Mathnawi 45 شرح دفتر نخست مثنوی از سوی دکتر عبدالکریم سروش- جلسه چهل وپنجم

در نشست چهل و پنجم دکتر عبدالکریم سروش به بخش دیگری از «داستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب رسید»، جایی که وزیر خود را کشت و طوماری که او بین ۱۲ امیر توزیع کرد سب‌ساز اختلافات فراوانی شد.
عنوان این بخش از داستان«منازعت امراء در ولی عهدی» نام دارد که با بیت ۷۰۳ شروع می‌شود:
یک امیری زان امیران پیش رفت
پیش آن قوم وفااندیش رفت
گفت: اینک نایب آن مرد من
نایب عیسی منم اندر زمن
در ادامه دکتر سروش ضمن شرح ابیات ۷۰۳ تا ۷۳۵ شرح این نوبت را با دوبیت زیر به پایان می‌رساند و به پرسش‌های حاضران درباره موضوعات مطرح شده در این جلسه پاسخ می‌دهد:
دل تو را در کوی اهل دل کَشد
تن تو را در حبس آب و گل کَشد
هین، غذای دل بده از همدلی
رو بجو اقبال را از مقبلی

[@behroozrezai6651]

چه زيبا و دلنواز و چشم سوز : فوقالعاده است

[@kordstaniran4254]

شرح کامل به این میگن

[@kingofblack2019]

👌🙏🏾🖤🌿⚘

[@naserrasoulibeirami2504]

سلام. چرا می خواهید جلو پرسش های یک نفر را بگیرید. خوب، سوال برایش پیش آمده و می پرسد چه مشکلی دارد؟ اتفاقا من از سوالاتش خیلی هم خوشم می آید. بعضی چیزها را مشخص می کند.

[@geeteemasoomehhashemi8564]

دقیقا با شما موافقم اصلا نمیفهمم این پاسخهایی که از دکتر میگیره به چه دردش میخوره آخه؟ نه ذره ای ایمان آدم رو زیاد می کنه نه کاربردی تو حکمت عملی داره. اصلا طبق آموزه های خود آقای دکتر و جناب مولانا ایمانی که با سوال و جواب کم و زیاد بشه پای چوبینه. این خانم فقط بنظرم حوصله من یکی رو که خیلی سر میبره بعدم به یه سوال قانع نیست بلکه بحث و جدل میکنه. چرا مسوولین جلسات بهش تذکر نمیدن که لااقل فقط یه سوال بپرسه. 😔😔😔😔😔واقعا آقای خیلی صبورن. این خانم حداقل به این درد میخوره که صبوری رو از آقای دکتر یاد بگیریم

[@azitasmnizadeh8337]

اقای دکتر سروش واقعا از صحبت صاحب دلان درس صبوری اموخته اند

[@diyakopars4154]

این خانومه کیه؟! هر جلسه سوال میپرسه هر جسله هم سوالش بی ربط و مسخره ست، اصلا ن سر داره ن ته نه قابل توضیحه ن تفسیر سوالش