درود به فیلم رنگی؛ که خاطرات ما جوانان دیروز و روزهای قبل را زند میکنند! یاد عزیزانی روحشان آسمانی شدند شاد؛ وعزیزانی زنده هستند عمری با عزت وسلامت آرزو دارم.s
@yvegnmdcbidbАй бұрын
اوسنه بابا سبحان محمود دولت آبادی ❤
@LevikMousakhani-oj4bf4 ай бұрын
آفرین بر شما روحشان شاد
@nasser135910 ай бұрын
فیلم عالی بازیگران عالی روح فرزانه تاییدی شاد❤
@MehtiKarimi11 ай бұрын
کیفیت عالی ممنون
@AP-jn1tk11 ай бұрын
سلام استاد دمت گرم خیلی خیلی عالی
@ناصرغیاثی-س3خ10 ай бұрын
با دیدن این فیلم بسیار زیبا یادمان نمی ره که دوره قاجار ظالم اربابان وخانها چقدر به مردم ظلم کردن که مسبب تمام این ظلمها حکومت وقت بوده .واما تاریخ داره تکرار میشه فقیران اکثریت جامعه حق تحصیل و حق اولیه زندگی وخیلی حقه ای دیگر از اکثریت گرفته شده دقیقا داریم میریم به سمت زمان قاجار
@gilberthaghnazarian95762 ай бұрын
منفی
@hamiddini9058 ай бұрын
آرزوی سلامتی و طول عمر برای استاد بهروز وثوقی عزیز هنوز بعد از گذشت بیش از ۵۰ سال کسی نتونست تو سینمای ایران حتی لحظه ای بتونه ادای شمارو در بیاره تا چه برسه بتونه نقش اجرا کنه حتی نمیتونن نقش های شمارو تقلید کنن
@amirhoseyn-l4v10 ай бұрын
کانال تلگرام دارید؟
@alidalir-qz1fl10 ай бұрын
باعرض ادب وبادرودبی پایان به افرادی که ازگوشه کناراین فیلم هاروجمع اوری کردن. این فیلم منویادپدرخدابیامرزم می اندازه که اون دوران با اربابان وبعضی ازخودفروختگان که باعث دردسرمیشدن ومی جنگید.بااینکه نه برادری داشت ونه پشتبانی؟ نه رفیقی داشت ونه حامی..اما باتمام اراده وتوانش درمقابل ناحقی ها می ایستاد. یادمه من خیلی کوچک بودم.شایدسه الی۴ساله.مادرم میگفت ماموراومده دنبالت.چی بگم بهشون؟میگفت بگونیست.یابگوبعدمیادپاسگاه.وخداشاه روبیامرزه که این زمینهای شالیزاری را گرفت وداددست خودکشاورزان وبعداز اون زمان پدرمن وپدران دیگرنفسی تازه کشیدن.همیجورجنگهاداشتند. اون زمان که وسیله کشاورزی وجودنداشت.ازاول پاییز شروع به کارمیکردن.زمین شالیزاری رو باگاو نر شخم میزدن.حساب کنید با یک گاو سی هزارمترزمین شخم بزنی.تا یکماه ازبهارمیرسید تازه شخم زدن تمام میشد.وسط زمستان ازسرمای زیاد زمان ادرار کوچک گاو پاشون میگذاشتن زیر ادرار گاو تا که کمی گرم بشه.وبااین نوع مکافات ماهاروبزرگ کردن. اماالان دوما ازبهارمیگذره؟ بعدطرف یکروزه تمام زمین شخم میزنه وسر ته شومی بنده.ولی ازطرفی افرادی مثل اینابودن که نمیگذاشتندطرف اب خوش ازگلویش پایین بره.ببخشیدزیادی نوشتم اما منویاداون زمان انداخت.که عجب روزگاری داشتندمردم کشاورز برای یک لقمه نان ازهفت خان رستم میگذشتند.