@Fati...fa20ادا در نمیاره خواهرشه خب طبیعیه شبیه هم باشن 😐23
@ahmadkianifar62567 ай бұрын
چقدر شما دوتا خواهرا خوشگلین خدا حفظتون کنه ❤❤❤
@saraimani-qn4hz7 ай бұрын
وااااای من الان فهمیدم خاهره نازنینی چقد صداتون مثله همه حتی لحن و گویش
@KocheRaz7 ай бұрын
چندسال پیش ما یه خونه باغ خریدیم تو هشتگرد چون ویلای داخل باغ خیلی قدیمی بود یه مدتی تصمیم گرفتیم کلا از تهران بریم داخل اون باغ زندگی کنیم و قسمت قدیمی ویلا رو بازسازی کنیم یادم رفت بگم که یه سوئیت کوچیک نوساز کنار همین ویلا بود که قرار بود اونجا سکونت داشته باشیم و ساخت و ساز رو شروع کنیم اهالی محل چون فهمیده بودن اون باغ و ویلای قدیمی که خیلی ساله متروکه بوده حالا ساکنینی داره که دارند همونجا زندگی میکنند هر ازگاهی میومدن و با ما حرف میزدن بعضیها خوش آمد میگفتن و آرزوهای خوب داشتن بعضیا هم با تعجب وقتی میدیدن ساکنین اون ویلا یه زن و شوهر جوان با یه بچه ی کوچیک هستن میپرسیدن چجوری میتونید اینجا دوام بیارید و نمیترسید! من به شخصه فکر میکردم این حرفها همش یه جورایی خرافاته و چون سرایداری که تا اومدن ما به اونجا سالها مجانی اونجا زندگی کرده و حالا با اومدن ما مجبور شده که بره و از طرفی محلی همون جا بود دارند این چیزا رو میگن که ما بریم و همون سرایدار با خانواده اش برگردن اونجا تو اون خونه اتفاقاتی افتاد که آخر مجبور شدیم به یک سوم قیمتی که خریده بودیم بفروشیمش و برگردیم تهران ویلای اونجا با یه سطح کمی از باغ بالاتر بود یعنی وقتی میخواستیم از باغ بیایم داخل ویلا اول یه بالکن بزرگ و سرتاسری بودو با دوتا پله جدا شده بود از محوطه باغ بعد تمام ویلا سرتاسر شیشه های قدی داشت رو به باغ....چندین بار وقتی من تو ویلا تنها با پسرم بودم به وضوح میشنیدم یکی میزنه به شیشه.. اولش فکر میکردم شاید کسی اومده تو باغ و میخواد اینجوری مارو با خبر کنه و باهامون کار دارند اما هر وقت بعد از زدن به شیشه ها بیرون رو نگاه میکردم هیچ خبری نبود منم جدی نمیگرفتم این موضوع رو اتفاقات این شکلی زیاد بود و عادی شده بود تا اینکه یه شب همسرم و پسرم قسمت سوئیت خوابیده بودن و من قسمت ویلای قدیمی مشغول کار بودم فردا کلی مهمون داشتم و تصمیم گرفتم تو آشپزخونه ی ویلا که بزرگتر بود غذاها رو آماده کنم تو آشپزخونه بودم از تو اتاق صد شنیدم که به وضوح منو به اسم صدا کرد با صدای همسرم منم از همون آشپزخونه جواب دادم نخوابیدی هنوز بله من دستم بنده بیا اینجا ولی نیومد و باز صدام زد من رفتم سمت اتاق دیدم برقش خاموشه گفتم چرا تو تاریکی موندی و براق رو روشن کردم دیدم کسی نیست همون لحظه از اتاق پشتی باز صدام کرد منم که کلافه شده بودم بهش گفتم وقت گیراوردی واسه بازی کلی کاردارم و خسته ام و برگشتم سمت آشپزخونه یهو با خودم گفتم نکنه اون صدای همسرم نبود سریع دویدم سمت سوئیت دیدم همسرم کنار پسرم خوابه اینم بگم مسیر رفتن به اون سوئیت از داخل ویلا از تو آشپزخونه بود یعنی امکان نداشت شوهرم بیاد و بره داخل ویلا و من نبینمش و باز برگرده بره بخوابه و از جلوی من رد نشده باشه من خیلی ترسیدم ولی چون خیلی کار داشتم خودم رو زدم به بیخیالی و همش سعی میکردم به خودم تحمیل کنم اون صداها رو نشنیدم در حالیکه خیلی واضح شنیدم برگشتم تو اشپزخونه دیدم سفره و دستمال سفره ای که آماده کرده بودم برای فردا از روی کابینت افتاده وسط آشپزخونه همینکه با عصبانیت دولا شدم برش دارم شنیدم از اتاق باز صدا میاد دویدم تو اتاق همون لحظه دیدم در کمد دیواری به شدت باز و بسته شد با سرعت رفتم از آشپزخونه یه چاقو آوردم و اومدم تو اتاق و برق رو روشن کردم و در کمد دیواری رو با ضرب باز کردم دیدم خبری نیست همینکه اومدم در کمد رو ببندم دیدم روی ظروفی که داخل کمد گذاشته بودم چندتا از قاشق و چنگالهام از طرف دسته قاشق و چنگال دقیقا به شکل فنر تا خورده و کامل رول شدن شما تصور کنید یه انسان چجوری میتونه چنین کاری انجام بده چون خیلی مقاوم و جمع کردن دسته قاشق اون به اون صورت از انسان ساخته نبود حداقل از منو همسرم و بچه ام ساخته نبود این بود که واقعا ترسیدم اما به خودم مسلط شدم و بلند گفتم ببین هرچقدر دوست داری اذیت کن ما از اینجا نمیریم بهتره با هم کنار بیایم اون شب دیگه اتفاقی نیفتادبراتون از ترسها و پنیک هایی که کردم حرف نمیزنم ولی فکر نکنید خیلی شجاع هستم نه ولی نمیخوام خیلی طولانی بشه ماجرا دو روز بعد تو باغ بودم با پسرم دقیقا وقت اذان مغرب بود یهو یه گوشه از پرچین باغ شعله ور شد و تو آتیش سوخت که اونجا هم چز منو پسرم کسی نبود یک ماه بعد زیر کرسی خوابیده بودیم تازه چشمام گرم شده بود احساس کردم از زیر بالش پسرم یه نور شدید داره میزنه بیرون تا بلند شدم برای اینکه پسرم متوجه نشه و نترسه با وجودی که داشتم از ترس سکته میکردم آروم پسرم رو بغل کردم و سریع بردم گذاشتم تو یه اتاق دیگه و برگشتم سمت همون بالش و بلندش کردم دیدم زیر بالش پسرم آتیش گرفته و تا بالش رو بلند کردم شعله ها زبانه کشید به سمت پتو و پرده و زنگ زدم آتش نشانی و آتش خاموش شد اما هیچ دلیلی برای شروع آتش سوزی به ما ندادن این شد که با وجود مشتهای زیاد و تموم پر رویی خودم واسه موندنم تو اون ویلا به خاطر خطراتی که پسرم رو تهدید میکرد مجبور شدیم اونجا رو بذاریم و برگردیم تهران الان که دارم اینا رو مینويسم با خودم فکر میکنم چقدر احمقانه فکر میکردم که میتونم مکانی که برای اوناست ازشون بگیرم اینم بگم که اون باغ الان شده مسجد ولی هنوزم اتفاقات بدی داخلش میفته
@healthhealthy12357 ай бұрын
وای خیلی ترسناک بوده ادم گاهی نمیخواد باور کنه ولی بعضی موضوعات رو که از شخصی که براش اتفاق افتاده میشنوه شوک میشه و میترسه
@Hadisstory7 ай бұрын
🫠😱مرسی برامون تعریف کردید
@nili0R7 ай бұрын
ای جانم که تو و نازنین انقدر خوشگلید آخه😍😍😍😍❤❤❤❤
@Hadisstory7 ай бұрын
💖😘
@محمدجوادعیوضی-ه3ش5 ай бұрын
خواهرشون هستن
@nili0R5 ай бұрын
@@محمدجوادعیوضی-ه3ش میدونم😄
@sisieisi43147 ай бұрын
چقدر صدا و قیافت شبیه نازنینه😢
@Kati967 ай бұрын
من تجربه های خیلی زیادی دارم از جن که سالها تو اتاقم بود و هر وقت چشامو باز میکردم کنار تختم بهم خیره بود نه تنها من دوستمم که تو اتاقم چند بار خوابیده بود میگفت نصفه شب یه دختر دقیقا با اون چیزی که خودم همیشه میدیدم بالا سرت بوده من اصلا ترسو نیستم ولی خیلی اذیتم میکرد پتو رو از سرم میکشید به کمد ضربه میزد زیر تخت صدای ضربه میومد فقط یک بار ترسیدم خواب بودم اتاقمم مثل همیشه درش بسته بود یه سیلی محکم خورد تو صورتم که از شدت ضربه و صدای سیلی از خواب بیدار شدم و تاریکی مطلق بود فکر کردم داداشم اومده تو اتاق اذیت کنه بلند شدم چراغو روشن کردم هیچکس تو اتاق نبود اووه اگه بخوام بگم چه چیزایی دیدم کتاب میشه و کسی باور نمیکنه متاسفانه چون اون خونه پر از جن بود و هر کی قبل ما تو اون خونه زندگی کرده بود یکی از اعضای خونوادش فوت شده بود و ما اون خونه رو خریدیم و این موضوعو نمیدونستیم تو اتاق من یه زن فوت شده بود ۴ تا اتاق داشت اتاق داداشمم جن داشت و اونم اذیت میکرد برادر دوقلوم،پدر منم بدون هیچ بیماری قلبی تو سن ۵۴ سالگی سکته ی قلبی کرد و درجا فوت شد پدرم ششمین نفر بود که تو اون خونه فوت شد ما اون خونه ی نحص رو بعد فوت پدرم فروختیم ،تو سرد خونه وقتی رفتم دیدمش هرگز یادم نمیره بدن سرد و کبود پدرمو جیغ زدم و خودمو انداختم رو بابام و صورتشو چشماشو میبوسیدم و جیغ میزدم بابام یه لحظه چشماشو باز کرد نه تنها من دیدم عموم هم دید و بدترین صحنه ی زندگیم اون روز بود که پدرمو تو سردخونه دیدم و بشدت افسرده شدم بستری شدم و سالهاس قرص میخورم،ولی چند روز پیش که تعطیلات ۱۵ خرداد بود به باغ پدر شوهرم رفتیم توی یه منطقه از قزوین یک ساعت فاصله داره با قزوین نشستیم بحث جن پیش اومد منم کمی از تجربیاتم گفتم و پدر شوهرمو عموی شوهرمم گفتن ولی نه به شدتی که من دیده بودم باغ خیلی بزرگ بود دسشویی ته باغ بود و تاریک پر از درخت حدود ۶۰۰متر فقط حیاط باغ بود من رفتم دسشویی چراغو روشن کردم یه دفعه خاموش شد بعد خودبه خود روشن شد من نترسیدم چون خیلی بدتر از اینا دیده بودم برگشتم داخل به کسی نگفتم چون میدونستم میگن توهم زدی و خیلی بهم برمیخوره وقتی چیزی رو واضح میبینم بگن توهم زدی،فرداش به همسرم گفتم دسشویی لامپش اتصال داره گفت نه چطور منم گفتم اینجور شده خیلی ترسید اون میترسه خوب طبیعیه،و من میدونم که اگه از جن صحبت کنی میاد سراغت اصلا نباید اسمشو بیاری از خداشونه اونم با خانوش کردن چراغ خودشو بهم نشون داد که اره من هستم شاید باور نکنید ولی من یک صدم چیزایی که دیدمو الان گفتم
@Hadisstory7 ай бұрын
ممنون که داستانتو باهامون به اشتراک گذاشتی، اون خونرو فروختین یا هنوزم هست؟
@Kati967 ай бұрын
@@Hadisstory بعد فوت پدرم فروختیم عزیزم خونه طلسم بود
@Sadaf-bo6ub3 ай бұрын
عینی داستان های فلم توقع داری کسی بیاد باور کنه😄🤦🏻♀️
@tirdadhashemi59317 ай бұрын
به اتفاقات ماورا طبیعه خیلی علاقه دارم و دوست دارم بازم از این نوع موصوعات کاور کنی🙏
خدا قوت دختر زیبا فوق العاده بود با قدرت ادامه بده موفق و موید باشید❤❤
@Hadisstory7 ай бұрын
💖 ممنونم عزیزم
@Dniyal137 ай бұрын
همه جوره با هات موافقم منم از رفتن به بیمارستان حتی برای ملاقات اصلا خوشم نمیاد چه برسه اونجا کار کنم
@Dniyal137 ай бұрын
فوقالعاه ایی و ماهمیشه حمایت و دوست داریم
@yegane_p7 ай бұрын
جالب بود ، راجع به آتلانتیس و رازهای اهرام مصر و اهرام تمدن مایاها و ارتباط افراد تمدن مایا با فرازمینیها هم ویدیو بساز ، ممنون
@Kati967 ай бұрын
اونو باید بری کانال مدگل
@민윤지_sg76 ай бұрын
سلام عزیزم من تازه با چنلت اشنا شدم و از این سبکا خیلی دوست دارم امیدوارم هر جایی هستی موفق باشی ❤
@FatemehMajdi-yf8in7 ай бұрын
سلام زیبا خوش اومدی❤❤❤❤❤
@khode_.seti79137 ай бұрын
قربونت بشم زیبا چقد نازی و تو شبیه به هم هستید انگار دوقلویید 😻🥺💜
@healthhealthy12357 ай бұрын
اره قشنگ معلومه خواهر هستند
@ahmad.farhani14 күн бұрын
سلام حدیث جان من تازه با کلیپ هات اشنا شدم زیبا روایت میکنی موفق باشی بیانت زیباست. ❤
@daruoshbabaei8717 ай бұрын
فول لایک داری دختر
@نرگساسماعیلی-و3ث7 ай бұрын
حدیث جان عالی بود😍
@Nda-mokhani7 ай бұрын
اولین لایک و کامنت برا حدیث قشنگم❤🎉🎉🎉❤❤❤
@maryam_kiani_827 ай бұрын
عالییییی بود عزیزم لطفا ویدیوهاتو زودبه زود بزار و اینکه یه ویدیو درمورد اینکه چطور تو خواب آگاهی پیدا کنیم که خوابیم و کنترل کنیم خوابمون رو بزار ممنون ازت❤
@hosseinjon-pb2uj7 ай бұрын
دمت گرم بابت انرژی مثبتی که برای درمان سرطان دادی
@fatima-em5eh7 ай бұрын
خدا همه بیماران رو شفا بده
@hosseinjon-pb2uj7 ай бұрын
@@fatima-em5eh آمین 👐💖💙
@NahideMans6 ай бұрын
خب واضحه معلومه کجا میریم دنیای آخرت، دنیای اعمالمون یا بهشت یا جهنم اللهم انی اسالک الجنه❤
@f4temeh7 ай бұрын
نازنین و حدیث بهترین هستین❤ i love you guys
@Hadisstory7 ай бұрын
We love you too Fatemeh
@Arasto259o7 ай бұрын
سلان حدبث عزیر بابت ویدیو ممنون و بنظرم مسیر جالب و خوبی رو برا کانالت انتخاب کردی امیدوارم موفق باشی
@Artemis_0215 ай бұрын
منم اتفاق های مشابه این دارم و این چند روزه خیلی شدید تر شده مرسی از داستان های جالبت عالی بود حدیث ❤
@AbasAnsary-pb4yt7 ай бұрын
ممنونم از ویدئو های خوبتان
@حشمتگ6 ай бұрын
خاهر نازین مثل خودش عالیع کارت ❤ بوس،بهت
@mobina1857 ай бұрын
خیلی خوب بود 💗
@حشمتگ6 ай бұрын
وای نازنین مو مشکیو نگاه خدایا چقد کیوتیییییی❤😢
@HazharaTamadon7 ай бұрын
چقد خوجل شدی حدیث جان موفق باشی ویدیوت عالی بود ❤❤❤😊😊
@مریممیرزاعباسی2 ай бұрын
چقدرشبیه نازنین هستی شما
@مرتضیشرافتی7 ай бұрын
عالیه محتوا ویدیو هات موفق باشی
@ayobghodrati36275 ай бұрын
خیلی زیبا و جذابی لامصب❤❤
@Bigdeli-p8g7 ай бұрын
عالی بود کاش خیلی تند تند ویدئو بزاری❤
@mehrianoory325 ай бұрын
حدیث جون مرسی بابت تمام زحماتت ملکه قشنگ❤قشنگم تو بهترین محتوار رو تو کل یوتیوب داری ولی اگه یکم صدای ویدیو هات بلندتر باشن خیلی ممنون میشیم قشنگم❤چون من عین انجام کارهای خونه ویدیو هاتو گوش میدم و مجبورم از هدفون استفاده کنم که واقعا دوست ندارم😅یزره بلندتر باشه خوبتره قشنگم ❤مرسی😊
@Hadisstory5 ай бұрын
💙🦋
@قاسمهمتی-ج3ذ7 ай бұрын
سلام ویدئوتون قشنگ وجذاب بود مرسی❤
@nazzadeh86837 ай бұрын
چقدر شبیه نازنین هستی خواهر هستین شما؟؟
@nazbabaei13977 ай бұрын
خیلی خوب بود حدیث جان❤❤❤
@Shadi.MD.7 ай бұрын
حدیث جون چرا اینقدر دیر به دیر میای ؟ ما مشتاقیم ببینیمت زود به زود و تند تند بیا زیبا ❤❤❤
@نسرینسعدی7 ай бұрын
چون واسه اولین بار دیدمت. رفتم بقیه برنامه گدشته دیدمذخبلی عالی فهمیدم خواهر نارنینی چون مث اون هستی صدا و. شکل وفن بیان عالی موفق باشی عزیزم ❤
@Setayesh_mz7 ай бұрын
وای خیلی خوب بود ولی چقدر تو این ویدیو ناز تر شدییی😭 N4z4ninam & Hadistory forever
@nazbabaei13977 ай бұрын
شما دو تا خواهر بهترین هستین❤❤❤
@sorinamoghadam26867 ай бұрын
درود بسیار عالی موفق باشی عزیزم ❤
@nazbabaei13977 ай бұрын
خیلی خیلی خیلی خوب بود آفرین به تو دختر زیبا❤
@khanomkhas73887 ай бұрын
دوماه بخش سوانح سوختگی کرمان بیمارستان شفا بستری بودم چند شب ایزوله بودم خیلی امیدی بهم نبود بدجور سوخته بودم بچم سقط شده بود بخاطر سوختگی زیاد اونجا دوتا بچه دائما بالا سرم میومدن و ازم شکلات میخولست و میگفتن پاشو نخواب بیا بازی بعد ک پرستار میومد غیبشون میزد میپرسیدم میگفت توهم میزنی تا بعد مرخص شدنم مادرم گفت بچه هات دوقلو بودن ی دختر یه پسر 😢
@amo_groot7 ай бұрын
cheghad jazab shodid to in video ❤ tamame 15 min mahv zibaieton bodam 🌹 bi tavajo be esmeton video ro didam fek mikardam nazi khanom hastan ! be shedat shabih ham hastid 😮
@amirazimi33267 ай бұрын
حدیث جون من یه مشکل بزرگ دارم متاسفانه من از بچگی حدود دو دقیقه قبل از مرگ بعضیا رو میبینم بچه بودم زیاد بود الان شده ماهی یکی دوبار پدرم میگه موهبته اما به نظرم عذابه چون رنج و مرگ بقیه رو میبینم اونم کسایی که اصلا نمیشناسم تو یک ثانیه مثل الهام میاد جلو چشمم اوایل فکر میکردن دیوونه ام اما وقتی بعد از دیدن من چند دقیقه بعد صدای جیغ از خونه همسایه بلند شد و پدرشون فوت کرد پدرم باور کرد نمیدونم چیکار کنم 😔
@Hadisstory7 ай бұрын
به نظرم پدرتون درست میگه جالبه آدم یه نیروی ماورایی داشته باشه
پدر بزرگ پدرم تقریبا 92 سالش بود و با مرگ طبیعی از دنیا رفت بابام که لحظه مرگش پیشش بود میگفت روح مادر بزرگم(مادر پدرم) با چند نفر از اقوام درجه یکشو موقعه مرگ دیده حتی با اسم صداشون میکرده و بغلشونم کرده واقعا عجیب و ترسناکه
@Hadisstory7 ай бұрын
دقیقا همینه مثل اینکه اون لحظه واقعا کسیو می بینن
@JafarHashemi-q6u3 ай бұрын
مگه میشه که شما با این همه زحمت ویدئو بگیرید و ما نگاه نکنیم؟اصلا شدنی نیست در ضمن خیلی هم جالب بود
@BitaB-ej8uh7 ай бұрын
نصف شب بود هیجانم رفت بالا یهووو😅❤
@Milan401.107 ай бұрын
خیلی شبیه نازنین جونم هستی ❤
@fatemekardoost84467 ай бұрын
کارتون عالیه با آرزوی موفقیت و پیشرفت ❤❤❤❤
@Eileen_Tirdad7 ай бұрын
عالیی بوددد❤❤ یکم زود زود ویدئو بزار
@Weirdo-gu3qh7 ай бұрын
اگه امکانش هست بیشتر ویدیو بزارین.. خیلی کارتون درسته🖤
@Hadisstory7 ай бұрын
🌹
@نرگساسماعیلی-و3ث7 ай бұрын
لطفا زود به زود ویدیو بزار😘😘
@raha94527 ай бұрын
خیلی خوب میشه بازهم از افسانه های یونانی و مصری برامون بگین♥️
@Hadisstory7 ай бұрын
حتما عزیزم 🌹
@raha94527 ай бұрын
@@Hadisstory 🫀♥️
@MmdBehrami7 ай бұрын
چقدر مثل نازنینی😮😮
@جمیلاریا7 ай бұрын
دقیقا حتی تن صداش شایدم خود نازنینه
@nazbabaei13977 ай бұрын
خوب خواهرن دیگه❤❤❤
@MmdBehrami7 ай бұрын
@@جمیلاریا جفتشون کراشن
@MmdBehrami7 ай бұрын
@@nazbabaei1397 جفتشون کراشن
@niloofarebrahimi54767 ай бұрын
ممنون حدیث جان 🙏🌺♥️
@Hadisstory7 ай бұрын
💖
@HOSSINABDIL7 ай бұрын
سلام طبق قرآن کریم روح موجود مجردی هست و بعد از مرگ میتواند به این دنیا رفت و آمد کند و اگر شرور باشد میتواند ایجاد مزاحمت کند اما با خواندن قرآن و پناه بردن به خداوند میتوان آن هارا دور کرد
@nazbabaei13977 ай бұрын
شما میدونی خواهر کوئین یوتوب فارس هستی❤خودت که عشقی ❤❤❤
@Mr.Meryouk7 ай бұрын
ندیده می دونم عالی هست
@maedehahmadpour74747 ай бұрын
چرا منی که پرستار سالمندانم بعد شیفت شب باید این ویدئو رو ببینم...تازه محل کارمم شماله و دور تا دور ساختمان حیاط و باغ و کوهه😐😂
@Hadisstory7 ай бұрын
😂
@نسرینسعدی7 ай бұрын
سلام شما با نازنین نسبتی دارین. اخه هم شبیه و. صداتون شبیه نازنینن هستین
@devilisheyess6667 ай бұрын
خواهرن
@nazbabaei13977 ай бұрын
واقعا این مدل مو اگه به یکی بیاد تونم تو هستی❤❤❤
@Avina0017 ай бұрын
زود به زود ویدیو بذار دلمون تنگ میشه 😢😢❤❤❤
@Hadisstory7 ай бұрын
🫡💖
@ReyhaneRezaee13667 ай бұрын
مثل همیشه عالی بود ممنونم ازت عزیزم 🙏🏻🧡🤍
@Hadisstory7 ай бұрын
مرسی دختر گل 🌹
@user-qg6op5bo6y7 ай бұрын
این جور ویدیو ها خیلی جالبن
@zohrehsaghafi54377 ай бұрын
مثل همیشه عالی .خیلی زیبا شدی با این آریش و رنگ مو خیلی بهت میاد .❤ میبخشی نظر دادم
@AlaleAfshar-vs7nb7 ай бұрын
حدیث خیلی دوستت دارم هم تو هم نازنین❤
@Hadisstory7 ай бұрын
💖🌹
@hasanaskarpour5897 ай бұрын
عالی ممنون ❤❤❤❤
@kianakiani73886 ай бұрын
سلام عزیزم خسته نباشی ویدیو عالی بود فقط فکر میکنم اگه ازمیکروفن استفاده کنی خیلی صدات شفافتر و قشنگتر میشه ✋🙏🩷💙
@ReyhaneRezaee13667 ай бұрын
Perfect 👍🏻
@asalariyanmehr0711 күн бұрын
من از مخاطبین نازنین هستم و چقدر خوب کانال شمارو دیدم درسته خیلی شبیه نازنین هستید ولی حالت و نوع روایت شما مخصوص خودتون هست اگه مرتب میشنوی که میگن شبیه نازنین هستی یه وقت ناراحت نشی که همش میگیم شبیه ایشون هستی چون نازنین دوست داریم شمارو هم مثل ایشون دوست داریم یه وقت فکر نکنید که چون شبیه نازنین هستی دوست داریم نه عزیزم خود خود شما دوست داشتنی هستی و نازنین عزیزم هم جدا دختر قشنگم مثل اینکه متوجه صدات نشدی و خیلی بد ضبط شده روایتت شمارو خیلی دوست داشتم
@Hadisstory11 күн бұрын
🩶🎄
@rokhsarsearch29217 ай бұрын
بابا چه عجب عشق جانم
@shahryarsamimi73207 ай бұрын
سلام حدیث من از دنبال کننده های قدیمی نازنین هستم خوشحالم که با کانال شماهم آشناشدم، میخواستم بگم اون حالتی که اول ویدیو گفتی دوسه بار من تجربش کرم، یبارتوی خدمت بودم میگفتن انبار پادگان جن داره واقعا هم داشت و من یه شب که نگهبان اونجابودم ساعت حدود۳شب یه پیرزن باچادرسفیدرو دیدم نفس کشیدم اما نمیتونستم بازدم بدم خالی کنم نفسمو چندثانیه خشک شدم یهو با هرپمپاژقلبم مقدارکمی از نفسم خالی شد و کم کم نفسم بالا اومد با سرعت گلوله در رفتم یکی دوبارهم توی محل کارم توی بیمارستان من پرستارهستم ...به وضوح چیزایی دیدم که تا مرز سکته رفتم...حمایتت میکنیم موفق باشی❤❤❤
@Hadisstory7 ай бұрын
خیلیا تجربه مشابه مثل شما داشتن 😯
@A_S_Z7 ай бұрын
چقد خوشگل شدی عسل منننن خوشگل بودی خوشگل تر شدی🥺💜 عاشق اینم وقتی میبینم تو و نازنين ویدیو میزارین🤩
@sahelbasharm20757 ай бұрын
چقدر عوض شدی. زیباتر و عالی تر
@harimmavara627 ай бұрын
چقدر شما ناز و تو دل بروئید❤❤❤
@Nda-mokhani7 ай бұрын
امیدوارم موفق باشی خوشگل دختر ❤با این موضوعات جذابی ک برا ما برنامه میسازی😘😘
@Hadisstory7 ай бұрын
مرسی از نگاه قشنگت 💖
@Nda-mokhani7 ай бұрын
@@Hadisstory ❤
@tirdadhashemi59317 ай бұрын
منم نمیدونم بعد از مرگ کجا میریم ولی اینو یقین دارم دیگه هیچ اثری از انسان چه روح چه چیز های دیگه در این جهان نمیمونه
@AmirGolrokh7 ай бұрын
میتونید با نازنین ویدیو بگیرید و انتظار یه بازخورد خیلی خوب رو هم داشته باشید ترجیحا با موضوع پرونده جنایی و اینو هم به عنوان یه انتقاد سازنده از یه غریبه داشته باش که هر چقدرم زحمت بکشید واسه ادیت و موضوع مناسب اگه کیفیت صدا خوب نباشه عملا هیچ مطمئنم خودتون به فکر هستید و امیدوارم در ویدیو های بعدیتون صدای قشنگتون رو از میکروفون بهتری بشنوم
@healthhealthy12357 ай бұрын
صدا برای من عالی بوذ
@nazbabaei13977 ай бұрын
منم صدا برام خوب بود
@JanaliQashghaii7 ай бұрын
حدیث ویدیوهات عالین فقط بنظرم یدونه میکروفن بگیر که کیفیت صدا یمقدار بهتر شه تو ویدیو
@Hadisstory7 ай бұрын
میکروفونم ازم دور بوده متاسفانه صدا اکو شده تو این ویدیو
@JanaliQashghaii7 ай бұрын
@@Hadisstory آره من از ساب کننده های قدیمیه نازنینم واقعا خفنین جفتتون خیلی خیلیم موضوعاتت و ویدیوهات جالبو خفنن همینطوری ادامه بده 💕😘
@فرشیدکهن-ظ5ج7 ай бұрын
بی خیال ادیان ابراهیمی آدما آنقدر متولد میشن تا یه انسان با خصایص پاک یه فرشته بشن و به ابعاد بالاتر دست پیدا کنند موفق باشی بخاطر شباهتتون با نازنین سابت کردم منتها صداتون یکم متفاوته خیلی کم موفق باشی 👌
@AlaleAfshar-vs7nb7 ай бұрын
ترو خدا بیشتر ویدیو بزار خواهش میکنمممم شده التماس میکنم❤❤❤❤😢😢😢
@reza.red.army-13576 ай бұрын
❤ من بوی الرحمان رو میشناسم پدر بزرگم و مادر بزرگم و پیر مرد همسایمون همشون بود بدنشون عوض شد و یک بو میدادن و بعد تقریبا یک ماه فوت شدن❤ پدرم که سن زیادی نداشت شروع کرد این بو را دادن و من تعجب کردم با خودم گفتم اشتباه میکنم ❤ اما بعد دو هفته سکته کرد و فوت شد ❤ دیگه مطمئن شدم
@Hadisstory6 ай бұрын
چقدر عجیب! خدا رحمتشون کنه !
@N4z4ninam7 ай бұрын
داستان پسر اسپایدرمن ناراحت کننده بود 😢
@Hadisstory7 ай бұрын
☹️ خودمم ناراحت شدم سر اون
@lionofking11956 ай бұрын
من به دینم اسلام که گفته بعد از مرگ ما به عالم دیگه نیریم اعتقاد دارم❤
@ghazalezarnegari573313 күн бұрын
برزخ شاید این جوریه
@YeganeTavakoli-r7k7 ай бұрын
عالی😂❤
@Zahra_vaghepour7 ай бұрын
تو عالییییی هستیییی😍♥️بیشتر ویدیو بذار توروخداااااا🩵🩵
@iiinumaki7 ай бұрын
KEEP GOING GIRL❤
@mahsa.197 ай бұрын
شبیه ملکه های مصری شدی 😍 مرگ و پس از اون همیشه یه راز بزرگ برای بشریت باقی می مونه 💫 ولی من اگه خودم بخوام به جهان پس از مرگ باور داشته باشم به نظرم تئوری ای که بیشتر از همه معنا داره و توضیحش میده تناسخه
@Hadisstory7 ай бұрын
💖
@فرشیدکهن-ظ5ج7 ай бұрын
شما خواهر نازنین هستین نه چه شباهتی اصلا منتظر جواب نمینونم بی شک خواهر ایشونین که کارش بی نهایت عالیه صداتون طرط صحبت کرنتون حتا حال و احوال و پرسیتون عجب 😉
@Hadisstory7 ай бұрын
بله 🙂
@nazbabaei13977 ай бұрын
بیشتر ویدئو بزار لطفا❤❤❤
@nazbabaei13977 ай бұрын
خیلی خوب بود❤❤❤
@mustafarezai91487 ай бұрын
عالی 😊❤
@رضامحمدی-ص5و7 ай бұрын
حدیث خانم یه سوال فنی تخصصی دارم هر کسی میدونه جواب بده که فرق متافیزیک و علوم قریبه چیه و دوم اینکه شهود چه حالتی در بعد چهارمه .مررررررسی حدیث جان .اسمت چه خوشگله حدیث .حدیث خانم .لایک زدم واسه اسم قشنگت که نازه .🎉🎉🎉🎉❤❤❤❤❤❤❤❤❤
@Hadisstory7 ай бұрын
متافیزیک (البته تا جایی که من می دونم) بیشتر به قسمت فلسفی تحلیلی مربوطه مثلا میاد اصول اولیه هستی بررسی می کنه ازون طرف علوم غریبه چیزای ماوراطبیعه جادو و… و اینجور چیزاست گرایش به راهای علمی و تجربی داره و قسمت بعدی سوال ( باز تا جایی که من می دونم) تو بعد چهارم شهود ورای یه حس معمولی می شه پشت داستان هر واقعیتیو متوجه می شن.