Рет қаралды 66
بعد از فوت پدرم عموم مادرم رو مجبور کرد تا باهاش ازدواج کنه، عموم به زور من و به خدمت خان فرستاد اما من با دیدن پسر خان عاشقش شدم اما اون قرار بود ... سلام دوستان گلم به کانال خودتون خوش اومدین من فریده بانو هستم، با یک داستان واقعی دیگه در خدمتتون
پادکست
رمان
داستان قدیمی
رمان عاشقانه
داستان خاص
رمان ایرانی
کتاب