Рет қаралды 15,016
«هستی حسین پناهی» یکی از هزاران نوجوان ایرانی است که پس از قتل «مهسا (ژینا) امینی» توسط «گشت ارشاد»، به خیابان آمد و آزادی را فریاد کرد. هستی و بسیاری از همکلاسیهایش در شهر دهگلان در استان کردستان به اعتراضات سراسری پیوستند.
این نخستین بار پس از انقلاب ۱۳۵۷ بود که دانشآموزان هم به جنبشی عمومی میپیوستند. نیروهای امنیتی هستی ۱۴ ساله را شناسایی و بازجویی کردند. پس از آن بود که هستی برای شش ماه به کما رفت و نیمی از بدنش فلج شد. او و خانوادهاش به دلیل آزار و اذیتهای نیروهای سرکوبگر مجبور به مهاجرت شدند و اکنون در شهر مونیخ، در جنوب آلمان زندگی می کنند؛ شهری که این روزها پناهگاه بسیاری از ایرانیها شده است.
به دلایل مختلف نتوانستیم در کمپ پناهندگی با آنها مصاحبه را انجام بدیم. به همین دلیل با هستی، پدر و مادرش، خواهرش «محنا» و عروسک هستی، «باران» در پارک گفتوگو کردیم.
باران عروسکی است که از کودکی همراه هستی بوده است: «روزانه هر کاری کنم، برای باران میگویم.»
به هستی قول دادم که چه در مستند و چه در گزارش و کتاب او ، باران حتما حضور داشته باشد.
گفتوگوی کامل «آیدا قجر» را با هستی حسینپناهی و خانوادهاش در سایت «ایرانوایر» بخوانید و ببینید.