جن بازی ، چطور ارواح و موجودات اطرافمان را ببینیم

جن بازی ، چطور ارواح و موجودات اطرافمان را ببینیم
تا حالا به این فکر کردید تو خونه تنها نیستید ؟ یه بازی قدیمی ژاپنی هست که با انجام این کار میتونید بفهمید که ایا ارواح یا جن در محل زندگیتون وجود دارن یا نه .
This video is for educational purposes only!
CREDITS & LEGAL DISCLAIMERS
NikfarTV does not claim ownership of all the visual extracts featured in this video. NikfarTV includes such extracts either according to Creative Commons CC0 copyright free, or according to fair usage on the basis of original reportage, commentary and critique.
All of the visuals are legally licensed by Envato elements .
It is our intention to provide factual and educational information on this channel. As such, we go to great lengths to use a wide range of source materials which we deem to be trustworthy. We always strive to do the best research we possibly can before posting a new video. That said, due to the often complex and bizarre nature of the subject matter we cover, we recognise that we may make mistakes from time to time. For this reason, we encourage you to do your own research and, in case we have made a mistake, welcome you leave a friendly comment and correct us. Thank you.

[@livesport6931]

بیچاره خوانوادت چی میکشن از دستت با این صدات نصف شب یکی رو صدا بزنی یک لیوان آب بیار سکته مغزی میکنه بیچاره

[@salehtorabi4920]

khkhkhkh

[@dunyamuhammady6612]

🤣🤣🤣🤣🤣👍👍

[@arshiyaariyamehr]

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

[@jokerdead8125]

لطفا درمورد افسانه های ترسناک ایرانی رو بزارید هرکی موافقه لاک کنید

[@vampirequeen7023]

باشه لاک کردم😐

[@khadijhhosseihi7584]

@@vampirequeen7023 🤣

[@سجادعطارد-ج5ب]

هرکی مثل من اومده از ترسش کامنت هارو بخونه لایک کنه🤣🤣

[@REFLEX_codm]

دهنت سرویس منم 😂

[@EdivinSer]

من تو همه ی ویدیو ها کامنت می خونم از ترسم

[@yakan_kh]

دمت گرم.....خخخخخ. 🤣🤣🤣

[@mohmmad2078]

داداش خسته نباشی یه ویدیو دیگه بایه راه دیگه برای دیدن موجودات اطرافمون بزار و یه ویدیو از انجام جادوهم بزار موافقین لللااااییبککک

[@parisasaeeidi3458]

ازجونت سیرشدی

[@mohmmad2078]

@@parisasaeeidi3458 آخه خیلی ذوق دارم ببینمشون

[@abdullah7316]

@@mohmmad2078 مثل من هههههه ولی شب پشیمان میشم صبح خیلی خوشم میاد

[@mohmmad2078]

@@abdullah7316 منضورت چه تو دیدیشون

[@omidhassan9901]

یک نفرو دیدم که از پشت سرم در شد بهم بگید واقعی بود انتظار داشتم رو در رو ببینمش

[@tajikboy1137]

Salam from Tajikistan I really saw your president Iran Rohani 😂

[@mohsenkaizen]

He is not a president. He is only a clown sometimes funny sometimes horrible...

[@فاطینامی-ع5ف]

😂😂ys

[@arshiazareie3963]

😐 یه سوالی دارم... خودت که این کلیپا رو میسازی شبا چجوری میخوابی(خوابت میبره)..؟😑😐توی مرحله ضبط صدا کسی دوروبرت نمیاد...؟😯😕 منی که کلیپاتو نگاه میکنم شبا بزور خوابم میبره......😕😯😑😑😑😑

[@king-vz8dh]

وای

[@Farzad_Kiyani]

منم به زور میخوابم خخخ

[@hoseinnamdari225]

شماها چقدر ترسو هستید.

[@arshiazareie3963]

@@hoseinnamdari225 بالاخره از چیزی میترسیم که اگه بیاد سراغمون شوخی نداره...😑😐😑😐 نمیکشتمون...😏 ولی پارمون میکنه...😈😈

[@Farzad_Kiyani]

@@hoseinnamdari225 اخه تا حالا ندیدیم بعضیا اینقد دیدن که میبینن انگار یه ادم دیدن ولی من ببینم زره ترک میشم فکر کن تنها تو خونه خوابیدی یکی از پایین پتو رو از سرت بکشه 😂😂

[@peyman8080]

من چیزی ندیدم ولی وقتی درو باز کردم همه جا تاریک بود یکی پشت صندلی با چشم قرمز دیدم دیگه هیچ اونم که دیدم اصلا کاری نکرده بودم😑😐😄

[@کاظمریسی]

همش خرافاته واقعی نیست ولی اینکارا تاثیر داره تو زندگی هیپنوتیزم پروا روح خطرناکه

[@mohamadmahdirostamy2195]

من داشتم انجام میدادم همون اول جای نفس کشیدن یه صدایی از اتاق اومد دیگه ترسیدم بقیشو برم این یعنی چی؟😱😱

[@srror2460]

یعنی پدرت 😳😳😳😱😱😱😱😱😱

[@bardia452]

یعنی به چوخ رفتی. 🤣🤣🤣🤣

[@کاظمریسی]

اینکار ک انجام میداید داشتی هیمنوتیزم میشدی ادم توهم میزنه بیشتر

[@ehsanrezaiee6571]

حاجی من دو ساعت داشتم دنبال جهت عقربه ساعت میگشتم 😂😂😂😂

[@amirrezaab4509]

من یه اخوند دیدم فکر کنم رفیق حسن کیلید ساز بود به من نزدیک شد و میخاست بهم تجاوز کنه خیلی ترسیدم 😂😂✌

[@PUBG-fr7bd]

خیلی دیوثی😂😂😂😂

[@whoiam6891]

😅😅

[@BtsRavenQueenchimi]

😂😂😂😂

[@مهرانفلاح-ي2ر]

😂😂😂 عالی بود

[@nikanmosavi3145]

من فقط ی ماسک خیلی ترسناک روی زمین افتاد با ی مجسمه بتمن خیلی لاغر و دراز🤣😥

[@جوادجوادی-ف6ص]

اینکاررو انجام دادم نَنَمو دیدم . داداش ننه من جن بود تا حالا نفهمیده بودم . نکنه که منم جن باشم .

[@امینشمس-ع5ق]

😂😂😂😂

[@مقداداحمدی-ل3ج]

خخخخ

[@alihunk1786]

ای دهنتو پاره شدم 😂😂😂🤣🤣🤣🤣

[@Rahdoor]

اوه من فقط اخونددیدم تواین حالم دس ورنمیدارن اه...

[@zizozim79]

😂

[@jalil7759]

🤦🏾‍♂️😂😂😂😂😂

[@bijanfarhadi5992]

چندتا بودن؟ 😂😂😂😂😂😂

[@amirhossein208]

جررر

[@Rahdoor]

@@bijanfarhadi5992 تعدادش نمیدونم زیادبودن سردستشون خمینی بود خیلی وحشتناک بودخدایی

[@arashgn7322]

اینقدر حس گرفتم و پنجره ها رو بازو بسته کردم که دستگیره یکی از پنجره ها شکست و مجبور شدم تو همون حس برم مغازه😉

[@alion4107]

🤣🤣🤣

[@امینشمس-ع5ق]

😂😂😂😂

[@setayesh157]

نتیجه اخلاقی :آدمو برق بگیره جو نگیره 🤣🤣🤣

[@sepehrfbz]

😂😂😂😂

[@rasoolzarei8034]

من نوکرتم حال کردم با این حرف زدنت مخصوصا دستگیره پنجره

[@kiansetooni3028]

‌ای خدایا پشمام وختی چشمامو بستم و دم و بازدم میکردم یه تیکه هایی با اینکه چشمم بسته بود یه نوری یهو مساد و میرهههه ینی چیییییی؟؟؟؟؟؟؟؟

[@hamedanderson7599]

من فقط موافق عقربه های ساعت حرکت کردم از پنجره افتادم پایین الان از ccuاومدم بیرون😑😏 ازت شکایت میکنم

[@azadazady8360]

trekidam az khandeh

[@mobinahgh5675]

خوشم میاد ایرانی هستیم😂از هرچی یه جوک میسازیم😂😂

[@XxxJALEBOBAHALxxX]

🤣🤣🤣🤣🤣🤣

[@shotisavar4202]

عالی بود واقعا اما من تا آخر رفتم یه دفع صدای آمدومنم صدار دنبال کردم و صدا دیگه نیامد دیدم ساعت ۳:۳۰شب هست خوابم برده بیدار شدم نمیدونم چه بلای سرم امد

[@mohammadmahdi7035]

میترسم انجام بدم 😅😅😅قشنگ معلومه ریدم به خودم ها

[@shayannoori8968]

马虎地Mohammad mahdi داداش نكن اين كارو

[@mikaeel_963hz9]

من بهت قول میدم صد بار پشت سر هم اینکارو انجام بدم و هیچی نشه همه این ترس ها ساخته ذهن خودمونه

[@mohammadmahdi7035]

@@mikaeel_963hz9 نه اینطوری نیست واقعا

[@mohammadaghebatkhah4883]

مثل یوگای

[@amirjalali2182]

خاک تو سرت مردی مثلا تو

[@lizada3844]

من زیاد زول زدم به صندلی گهواره ای گوشه ای اتاق لامذهب تکون خورد تنم میلرزه 🤯😳

[@WuXiMu]

من اگه اینکارو کنم فک نکنم تو خونم دیگ خوابم ببره😂😂

[@benyaminmohammadezade8011]

ما خودمون دوتا بچه جن داریم 🤣🤣

[@livesport6931]

ماهم چند تا تخم جن داریم

[@h-v-rg-a-d9642]

ههههه

[@Iranazad-1977]

بنظرمن اخوندا جن هستن بچه هاشونم تخم جن

[@Parsa_Ariyae]

@@Iranazad-1977 👍🏻👍🏻😏😏🤣😂🤣😀👍🏽👍🏽👍🏽👌🏼👌🏼👌🏼

[@djjdjj3247]

شبا باهاشون بازی میکنی 😂😂😂

[@Ali-id2mu]

سلام برادر من از بچه گی حس می کردم همیشه کسی کنارمه که هوامو داره و به حر فام گوش میده الان 15 سالمه و به این نتیجه رسیدم که واقعا کسی هست کنارم بعضی مواقع عصابانیتشو حس می کنم و همچنین خوشحالیم رو و هم دردی بامن پس واقعا من اون کس رو دوست دارم حالنمی دانم چه شکلی هست ولی امیدوارم روشن موئثر باشه

[@rasuolkiyani7510]

سلام عجقم ممنون بابت کلیپات من که عمرااین کاروکنم مدیونیداگه فکرکنیدترسیدم😨😨😵😵😁😁😁

[@کوثرجمشیدجم]

من یه زن عجیب با موهایی که انگار در هوا معلقن دیدم اول شکه شدم که در کممدی بودکه در اتاق خودم بودند خیلی نترسیدم چون فکر کردم تفکر خودم بوده که یه هو بهش فکر کردم

[@amiralikeoxer101]

من مادر بزرگم و پدر بزرگم رو دیدم که مردن

[@آمنهصادقنعمتی]

خوبه دیگه اونا کاری باهات ندارن 😢 خدا هم رحمت کنه

[@yekta4143]

من یه موجودی دیدم تو اتاقم که میخوابم طبقه بالا پاهاش دراز بود لخت بود بدنش سفید بود و چشماش سفید بود وپشم داش و پاهاش مثل پاهای بز بود و توه اتاقم عروسک بچگیم رو دیدم که خیلی دوستش داشتم و اون موجود داشت به عروسکم نگاه میکرد و چند روز پیش انگار توی اتاقم یکی داشت همش تختم رو تکون میداد و من یه روز تو کمد اتاقم یه لباس بچه کوچیک دیدیم که خونی بود و من بعد این دیگه کمدم رو همیشه وقتایی که میخوام بخوابم میبندم و من واقعا نمیدونم چیکار کنم لطفا اگه کسی در مورد این جن یا موجود عجیب میدونید لطفا بهم بگید

[@farhadq28]

یه ویدیو بزار درباره کسانی که اینده یا جن رو می بینم و چطوری تقویتش کنن موفق باشی😉👌

[@jucelynaj4334]

سلام من فقط دیدم رد میشن😑😑چراا آخهه😕

[@oghdeheiihamed6202]

سلام اقا دستت درد نکنه ولی اگه میشه یه ویدیو بزار که چجوری روح اشخاص مورد نظر رو احضار و تسخیر کنیم و چجوری از خودمون دفاع کنیم تا تسخیر نشویم لطفا لایک کنید

[@amirkhaligh8630]

داداش مگه مراحل ساخت ته چین مرغو میخوای که اینجوری میگی ؟؟؟ بیخیال خدایی ایستگامون کردی؟ داداش یارو ده سال علوم غریبه میخونه و تمرین میکنه تازه بازم خیلی چیزا ناشناختس واسش بعد میگی نیکفر که خودش اول کاره بیاد مراحل احضار روح وتسخیر روح و تسخیر نشدن رو اموزش بده؟؟ اینایی که میبینی تو ویدیوهاش انجام نیده و میگه درحد یه کار امتحان کردنیه ابتداییه وفقط برای شناخت داستان این چیزایی که شما میخوای لا اقل ده بیست سال کار داره! چی فکر کردی پیش خودت؟

[@wittersaid6924]

😰من یک ابلیس دیدیم سیاه بود با چشمای سفید آرزوی مرگ میکمم۵

[@leondavisyt]

خدا بگم چیکارت کنه من یه چیزی دیدم ک نباید می دیدم.... چیکار کنم الان اونم منو دیده؟

[@mustafamrajabi2151]

واقعٲ چیزی دیدید؟؟!!!!🤔

[@leondavisyt]

اره

[@aryandaneshvar7223]

@@leondavisyt دروغ نگو

[@mustafamrajabi2151]

خب میشه کمی توضیح بدید چه دیدین؟

[@aidadarehshuori_singh7095]

میشه توضیح بدی دوست عزیز،شاید بتونم کمکت کنم، تو وقتی اونو دیدی احساس کردی اونم نگاهت کرد یا روشو به سمت تو کرد؟ اگر تو دیدی اونم حتما متوجه حضور شما شده به احتمال زیاد

[@shugofapayinda4891]

سلام واقعن خیلی ترسناک بود این کار را انجام دهید من انجام دادم یک دختر را دیدم گریه میکرد خیلی ناراحت شدم 😔

[@آمنهصادقنعمتی]

بدبخت شدی

[@shugofapayinda4891]

@@آمنهصادقنعمتی چیطور خواهرم

[@مهدیعجمی-س3ذ]

بارفتن به حالت خلصه دمت گرم بد نبود ضرر نداره فقط نباید به موجودات توجه کنی همین

[@mahsa2514]

یعنی واقعیه،دیدی؟😐

[@asallbg4072]

من انجام ندادم ، اما وقتی داشتم همینجوری گوش میدادم هوای سرد رو دستام و پام حس شد . البته تو خونه ما فعالیت های ماورایی خیلی میشه

[@فریادقلخانی]

سلام تکلیف من چیه فقط یه اتاق دارم

[@shhosseyni3849]

😅

[@famousjo5923]

نیکفر داداش خودت انجام دادی ؟؟ لطف کن جواب بده

[@Ali-cf5oh]

حاجی من ۱ دقیقه اول رو دیدم . جرات نکردم دیگه بقیش رو ببینم . با این حال وقتی تنها میشم احساس میکنم کسی پیشمه 😥😣

[@nnaderi9071]

این کار رو نکن این کار خیلی خطرناکه آگه ببینی چون استاد علوم غریبه نیستی جنها به جونت می افتن خدای نکرده از زندگی خودت و اطرافیانت از بین میرین، این کانال مدیرش دیونس اینو گذاشته، تمام استادها ی علوم غریبه میگن همنشینی انسان و جن عاقبت نداره خیلی خطرناکه

[@h-v-rg-a-d9642]

@@nnaderi9071 داداش اینطوری هم نگو به صاحب کانال من خیلی دوستش دارم و از صداش و فعالیت کاریش خوشم میاد، هرکس عقل و شعور داشته باشه دست به چنین کاری نمیزنه بخصوص وقتی میبینه هشدار هم دادن واسش منظورم همون جن بازیه

[@h-v-rg-a-d9642]

@@nnaderi9071 البته منظور ازین که میگم کسی نباید دست به چنین کاری بزنه افرادی هست که هیچ گونه تجربه ای در این موارد ندارن

[@shayannoori8968]

داداش اين كارو نكن منم نكردم

[@آریاداریوشسومنویدافکاریام]

اره داداش نکن .... چون احتمال اینکه خودتو قهوه ای کنی زیاده

[@haniehrezakhani22]

یه انسان که کامل سیاه است و مو های بلندی دارد و دارد منو نگاه می کند

[@eddi.007]

نمی دونم چرا موقع بستن در گوریل انگوری پشت در بود🤨

[@sobhanabdolvand4080]

😂😂😂دهنت سرویس

[@thvnijk3555]

😂😂😂😂

[@Mohammad-dq6lb]

😂😂😂

[@m.a.r.m.y7069]

گوریل انگوری اخه دهنت سرویس پاره شدم🤣🤣🤣

[@srror2460]

ریییییدم

[@zx_ttv2736]

۵ تا دختر در اتاق خواب اول دیدم و یک دختر در حال دیدم.

[@VAHRAM_vm]

من مدام یه نفررو می‌دیدم که که اصلاً صورتش معلوم نبود و همینطور که پنجره ها رو که باز و بسته میکردم همینطور داخل اتاق ها ظاهر و غیب میشد. من داخل اتاق نشسته بودم و لامپ هم روشن بود و ساعت هم تقریباً پنج صبح بود و وقطی چشم رو بسته بودم و داشتم آخرین پنجره ها رو می بستم یه نفر اومد بالای سرم و سایش افتاد روم و یه لحظه فکر کردم مامانمه که اومده داخل اتاقم و وقطی که در رو بستم چشمام رو باز کردم و هیشکی تو اتاق نبود بعد یادم اومد که قبل از این که چشام رو ببندم در اتاق رو قفل کردم

[@kingmax1st]

ادمین خونه مادربزرگ من تو شهرمون هست و پنج شنبه و جمعه ها یا روزهای تعطیل اونجا میریم تا حالا چند تا اتفاق اتفاده و یه بار پدرم تنهایی اونجا رفته بود شب میگفت موقع خواب یه نفر بهش لگد زده و اونو بیدار کرده اما هیچ کسی خونه نبوده بابام دوباره گفت یه شب دیگه که رفته بوده اونجا برای ابیاری باغ شب نصف شب بوده یه نفر در خونه رو زده اما وقتی رفته هیچ کسی نبوده یه بار هم توی عید بود من خونه بودم هیچکسی هم خونه نبود رفتم چراغ های اشپزخانه رو روشن کردم بعد داشتم تلویزیون میدیدم یهو دیدم چراغ ها خاموش هستن من از خونه زدم بیرون. اتفاق های زیادی افتاده مثل روشن کردن بخاری توی نصف شب یا انداختن قابلمه البته وقتی کسی تنها باشه اینکار میکنن و فقط هم برای ازار و اذیت هست چکار کنیم دیگه با ما این کار ها رو نکنند من خودم خیلی میترسم اما بابام و دیگران نمیترسن. حتی یه بار عمه ام میگفت یه روز صدای شیر اب حمام میومده.خونه یزد پدربزرگ من هم قدیمی هست اتفاق های زیادی داخلش افتاده چند سال پیش بود پدربزرگم گفت تو چرا دیشب نصف شب من صدا زدی ولی گفتم من که خواب بودم یا یه بار یکی از فامیل های ما که دانشجو بود اومده بود خونه مادربزرگم شب اونجا بود خواب بود هیچ کس هم خونه نبود همه شهرمون بودیم او گفت نصف شب پتوش رو میکشید بعد اونم بلند شده دیده توی اشپزخونه صدای خنده و ساز و رقص میاد رفته تو اشپزخونه و باهاشون حرف زده البته من حرف هاش رو باور نمیکنم

[@بهنامسیستانی]

من رفتم تو اتاق خوابم یه زن بود دستش رو به طرف من دراز کرده بود الان نشستم دارم گریه میکنم

[@manchsadinnn36]

بروبابا

[@a.s3731]

@@manchsadinnn36 راست میگه بچه دیگه حتما مامانش بوده دستش سمت این دراز کرده میگه چوب تد استینت میکنم خونه رو چرا بهم زدی من پیشش بودم

[@h-v-rg-a-d9642]

تی تی ش مامانی از چی ترسیدی از ی زن

[@mahditnt9455]

😂😂😂😂😂😂

[@whitebee8556]

:/ شماها اخرشید نباس چیزی بتون گف

[@abolfazl_p.k8179]

اره من این کارو انجام دادم جواب داد

[@iam_amin82]

آقا دمتگرم مثل همیشه ترسناک بود من خواستم انجام بدم ولی جرات شو اصلا ندارم👍👍😂😂😱😱😵😵😨😨

[@bahar3698]

شوخی کافیه بیاید جدی حرف بزنیم من یه دختر بچه احل رشتم اینجا اتفاقاتی عجیبی میوفته مثلا یه روز من و پسر عموم رو مبل نشسته بودیم مثل همیشه با گوشی ور میرفتیم یهویی جفتمون صدای باز شدن در و شنیدیم بعد یهو در با شدت وحشتناکی در باز شد و کوبیده شد تو دیوار من اول فکر کردم بابام دستش پر بود در و اینجوری باز کرد من رفتم یه نگاهی انداختم کسی و ندیدم همه جا رو گشتم هیچکس اونجا نبود نتونستم دلیل قانع کننده ای پیدا کنم خیلی ترسیده بودم اون شب باد و بارونی هم در کار نبود بعد از این که این ویدیو رو دیدم یه چیزایی میبینم به خدا قسم واسه یک لحظه کوتاه یه زنی و با موهای مشکی که یکم از سر شونه بلند تر بود و رو صورتشم بود با لباس سفید و کهنه دقیقا کنارم سما راستم ایستاده بود و داشت به من نگاه میکرد بهش احمیت ندادم دوباره سدمو کردم تو گوشی بعد چند دقیقه یه چیزی از اون طرف راهرو با سرعت زیاد و دیدم که رفت سمت اتاق من جرعت نمیکنم به این مساعل دقت کنم میرینم تو خودم به جون پدر مادرم به خدا قسم به جون عزیز ترین کسم همه حرفام حقیقت داشت لطفا بهم بگو چه راه کاری باید انجام بدم من فقط یه دختر بچم که هیچ کدوم از دور و بریام به این چیزا اعتقاد ندارن

[@shirinab1354]

مث بقیه ویدئوهات این ویدئو هم عالی👌♡:)♡ صداتم مث ویدئوهات جذاب فوق العادس👍

[@arminghafari2506]

من چیز خاصی که توجهم جلب شه ندیدم فقط بعضی نقاط سیاه تر از بقیه جاها بود ولی تورو گوشه اتاقم دیدم داشتی حرف میزدی فقط پشمام‌ریخت دیگ 😂 صدات مثل کسایی هست که گروگانشون گرفتن و مجبورشون کردن یه جمله رو به اجبار بگن

[@thenima6373]

😂😂😂😂ایول حال کردم

[@soheylpourianzade1252]

یه سوال همه ی این کارا رو باید توی ذهنمون انجام بدیم خوب ما قوه ی تخیل داریم و ممکن هر چی دیدیم چرتوپرت باشه

[@nazgolziba4660]

این روش در اصل مربوط به چشم سوم هست برای اینکه ادراکاتش با بشه به چشم سوم کمک میکنی که تخیل کنی درکنارش ادارکات چشم سوم هم وارد تخیلات و تصورات میشه و بعد کلی تمرین ،بعد مدتها،براحتی با چشم بستن یا باز بودن،بسته به مرحله ی تمرین داره میتونی از اطرافت باخبر بشی

[@mohammadvzn452]

من یه ادم دیدم که قدش خیلی بلند بود و صورتش کج بود ناخن های بلندی هم داشت همینطور داشت نگام میکرد😢😢😢😢 یعنی تو خونم این هیولاهه زندگی میکنه؟😲😲 چه گوهی خوردم اینکارو کردم😂 توی روحیه ام تاثیر گذاشت😂

[@madinaafghan7951]

واقعین این موجود را دیدی😯🙁 ؟؟

[@mohammadvzn452]

@@madinaafghan7951 اره بخدا خیلی وحشتناک بود😢😢

[@iam_amin82]

یه فیلم راجب دیپ وب با دارک وب بساز ممنون

[@امیرارسلانزعفرانزادهعطار-ه2ع]

داداش نمی دونم چرا تا حالا چند بار بهت گفتم ویدیو تایمشو زیاد کن و میدونم که خوندیش چون لایکشون کرده بودی واقعا فیلماتون خوبه ولی تایمش تایمش تایمشه که کمه اگه میتونی زیاد کنی بگو اگه هم راه نداره پس بگو بهم که الکی بهت سه پیچ نکنم هیچی نگی فکر میکنم خوندی یا یادت میره یا نمیخای از من بشنوی ویا منتظری همه این انتظارو داشته باشن در کل قبلا گفتم الانم میگم چنل مال خودته ما که باز تماشا گریم ببخشید طولانی شد

[@NikfarTV]

چشم هر ویدیو میخوام تایمش رو بالا ببرم ولی مثلا ویدیو اخر که گذاشتم ۵ تا ویدیو تمام شد دیدم شده ۱۰ دقیقه یا باید کشش میدادم یا باید میرفتم دوباره دو روز میگشتم چنتا ویدیو خوب براش پیدا میکردم ، ولی میخونم نظراتتو چشم تمام سعیمو میکنم تایم رو ببرم بالاتر ،

[@امیرارسلانزعفرانزادهعطار-ه2ع]

ممنون که انقدر پی گیری و میخونی حرفمو پس میگیرن هر جور خاسای بساز ما تا اخر باتیم و فقط میخاستم ببینم پی گیری یا نه ممنون ادامه بده که موفقی

[@امیرارسلانزعفرانزادهعطار-ه2ع]

راستی این برادرمونم که گفته درباره افسانه های ایرانی فیلم بزار بد نگفته ها ببخشید زیادی حرف میزنم

[@arashmoradi8175]

وقت بخیر. لطفاااا یه مقدار مدت زمان کلیپ هارو بیشتر کنید و همچین کلیپ هایی بیشتر بزارید. ممنون واقعا🙏

[@minajavid670]

داداش من همینطوری توروزای عادی دوربرم زیادمیبینم انواع واقسام دراز وکوتاها باشکلهای مختلف اخه من ختم قران زیاد انجام دادم ومیدم شاید به این خاطر شایدم چشم سومم باز اما بعضی وقتا ازتنهایی کمی خوف میکنم اما درمورد اینی که گفتی ردشدن ازاین واده ای که گفتی بیشتر تخیلات ذهنی ادم چیزی رو مژسازه وشکل میده این بنظرم ربطی بدیدن ارواح یاجن نداره اوناه همیشه وهمه جا درهمه شرایط کنارما هستن ساکنان عمار درهریکمترازمکان زندگی ماهمیشه حضوردارن هیچ خانه ای بدون عمارنیست یاهیچ مکانی خالی ازعمارنمیباشد محض اطلاع دوستان گفتم اگه سوال داشتید بپرسید جواب میدم اطلاعاتم دراین مورد زیاده اخه من یجنگیرم وبهمه دوستان میگم هیچگاه نترسید چراکه ترس شما باعث قدرت بخشیذن اینها درازارواذیت شماخواهد بود دراصل ازترس شما قوت میگیرن فراموش نکنید ترس ازعدم شناخت وقتی درکشون کنید وبشناسین دیگه ترس معنا نمیده اما گاهی بازم باتمام اینها یکم ترس توجون ادم سراصراربترسیدن میفته

[@rozanrawandzi8614]

mina javid ببخشید میشه بدونم عمار چیه؟!

[@Mostafa-ob9uy]

بالاخره بترسیم یا نترسیم...یچیز دیگه...عمار چیه خاهر روحانی

[@amirmo3er462]

بخدا واقعیه😱من روح داییم که شهید شده رو دیدم😔

[@arash8993]

یا امام حسین این واقعا عالی بود ولی من چیزی دیدم نمیدونم واقعی بود یا تو تصوراتم بود ولی چیزی که دیدم هیچوقت تو هیچ فیلمی یا کلیپی ندیدم یه ادم مانند بود با پاهای سم مانند و گوش های دراز و موهای ژولیده تا اینو دیدم سریع داد زدم نام خدا رو اوردم خیلی میترسم برم تو اتاقمون بچه ها کمکم ونید

[@hoseinnamdari225]

زود زود آدرست رو بده کمک تو راهه فقط در رو روی کسی باز نکن برو زیر تخت ،با کسی صحبت نکن چند تا نفس عمیق بکش الان میایم .....

[@seeme4255]

@@hoseinnamdari225 تو ام که یخچاله کامنتایی خنوووک🤣

[@mohammadaliheydari2629]

Pashm

[@ALI-pf4rr]

من فقط خوراکی دیدم😂 نه شوخی کردم یه زن دیدم بالباس های سفید و موهاش که جلوی صورتش ریخته بود😬😬😬

[@az2756]

دوستان فقط در این مورد ک پنجره را از پاین ب بالا باز کنیددو از بالا ب پاین ببندید 🤣🤣👍👍😅😅🤣🤣🤣🤣🤣🤣😅😅😅😅😅🤣🤣🤣 هر ننه قمری این کاره شده من نمیدون این لایک چیه ک بعضی ها شرفشونم حاضرند بدند تا لایک بشند😅🤣😅😅🤣😅🤣🤣😅😅

[@rezamoaser4533]

و اینکه خدا به داد اونی برسه که یه جن کچل رو بیینه که دستاشو به هم میماله 😂😂😂😂😂😂😂😂 اگر فهمیدی منظورم چی بود ته جهنم میبینمت 😂😂😂😂😂😂😂

[@امیرحسیناصلانی-ح8ب]

کسی تا حلا این کارو انجام داده

[@فرزندایران-ز1ف]

حاجی پشماممم..... آقا جون خدا بیامرزم رو دیدم ، داشت بهم میگفت مگه مریضی هی پنجره هارو باز و بسته میکنی .....

[@anabtsarmy7705]

من یه آدم ترسناک دیدممممممم🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐🤐😐😐😐😐😐😐😐😐

[@victrje_9456]

این کلیپا شدیدا ی بستن کامنت میطلبه،، شخص من همه چیو ب شوخی گرفتم،،،سیل زلزله گرونی بدبختی،،،،تا برسه ب اینجا. ... همین شکلی ک فقط در جا میزنم، اصلا درست نمیشم

[@TSMSMT]

وای داداش ریدم تو خودم 😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😱😭😭😭😭😭😭😭😭🤫🤫😰😰😰😰😢😢😰😰

[@mehdigorgani6813]

توم حتما باید اهنگه ترسناک یزاری!!!!؟ عجب گیری 😣افتادیم از دسته تو میترسم نصفه شبیه

[@animation4389]

من با هر نفس بیشتر بجای اینکه سنگین تر بشم بیشتر با هر نفس برگام یکی یکی میریزه 😂

[@jhmtrpublisher3014]

من یه کسی رو دیدم که رو تختم نشسته بود حاجی خیلی خیلی ترسدم بازم از این ویو ها بزار ترو خدااااااااا😨😨😨😨😨😨😨😨😨😱

[@SinaRaisi]

ما به چیزایی که بیشتر فکر می کنیم بر میخوریم هیچ چیزی نیست جز چیزی که زیاد بهش فکر می کنید پس مراقب باشید که فکرتون بیشتر به چی هست.

[@daviddalhamhassani9988]

داداش من با این کلیپت هیپنوتیزم شدم به جای اینکه جن ببینم. حالا چطور بیام بیرون🤲🤲🤲🤲🤲😭😭

[@aryapershan6296]

من ی ادم دیدم سرتاپاسیاه بودهرچی گفتم برگردشماکی هستی جواب نداد، التماسش کردم جواب ندادصورتشم معلوم نبودکه، گفتم توروجان امام خمینی توروبمرگ بسیجیاش... گفت قسمی دادی ک حساسم روش بایدمعرفی کنم خودمو اروم برگشت سمتم داشتم میمردم ازترس ی دفعه گفت من زرووم(zoroo) 🤭😂😂

[@aliruss7256]

من دیدم من شنیدم...هرپنجره که باز کردم توی خیالم بارون باشدت میزدتوصورتم همه جاتاریک بودوقت بستن پنجره ها،صدای گریه وهق هق وفریادمیومداما این صدای بابام بود،حس بدی دارم نتونستم برم بیرون وقتی چشاموبازکردم خیس بودم از اشکای خودم...بابام الان سه ماهه زندانه،،بیگناه..اماایناخیال نبود،ازواقعیت هم واقعی تر بود..براش دعاکنید من تنهاپسرش بودم که زورم نرسیدهیچ کمکی بهش کنم...دمت گرم علی اقا مرسی

[@mahbod2009]

آقای نیکفر ببخشید منظورتون چیه که به جهت عقربه های ساعت کنیم؟

[@Amirali_75]

سلام داداش. سلام دوستان. بچها بقران نمیدونم چی بگم. آقا این چه کاری بود. من خودم پژوهشگر هستم ببخشید خودستایی نباشه. به جون یه دونه بچم. به جون دختر کوچولوم.به روح بابام قسم تا تهش رفتم. قشنگ 4 نفر سیاه پوش کامل و دو نفر دیگه که سر تا پا سفید سفید بودن، رو دیدم. حاجی به ارواح بابام دوتاشون زیر تختم بودن. به مولا رنگم عوض شد وقتی چشمامو باز کردم. من خودم واسه خودم سرکتاب با قران باز میکنم و استخاره میگیرم واسه خودم. (یکی از دوستانم 7 سال پیش بهم آموزش داد بهم و خیلی چیزها یادم داده.) . حاجی اینو نگفتم پس فردا اسم دعانویس بذازید روی من. من واسه کسی انجام نمیدم اگر هم واسه دوستام انجام بدم به هیچ عنوان پولی نمیگیرم چون گناه کبیرست.. الان این کار رو هم انجام دادم به علمم اضافه شد. دوستان ، من با چیزهایی که آموزش دیدم به جون یه دونه بچم قسم هنوز هم میبینمشون.ولی ازشون چیزی نمیخوام. چون اگر چیزی ازشون بخوای . اونها هم یچیزی ازت میخوان. و اینکه من میدونم 4 تاشون که سیاه بودن به شدت شیطانی بودن یا طلسمی هستن که توی خونه ی ما گذاشتن. و من باید اینارو باطل کنم. و واسه ی امنیت بچم و همسرم از این خونه برم. ولی در کل فقط میتونم بگم ، داداش علی، بذار بیام ماه دیگه ترکیه. بهت میگم داداش. 😁 😀😁😀 داداش گلم عالی بود عالی بود بخدا عالی بود. ولی بچها یکبار انجام دادید دیگه انجام ندید لطفا چون خطرناکه به شدت. اگر توی اون حالت گم شدید یا از ترس قلبتون خدایی نکرده ایستاد یا بهتون اجازه ندادن چشماتونو باز کنید و گمراهتون کردن به دلیل شیطانی بودن بیش از حدشون، امکان سکته قلبی سکته مغزی و حتی خفه شدن و مردن هست. تورو به خدا قسمتون میدم امتحان نکنید. آقای نیکفر هم جهت بالا بردن علم دیگران و آموزش به ما اینکارو میکنن. سپاس از همگی مخصوصا آقا علی گل.😍🌷🌹🌷🌹🌷

[@xdgamer123masterx2]

من دقیقا همین کارو کردم😐من چنتا موجود بال دار بارنگ قر مز چنتام بارنگ سفیدو باله آبی دیدم بایه پیر زن خیلی ترس ناک😳😳بعد وقتی چشامو باز کردم سدای کوبیدن پا به پارکتایه خونمون🥺بعد احساس خفه گی میکردم از یه بچه ی 10 ساله 😐😐😳😳😳😳

[@aliyaz8765]

رفیق لطفا راهنماییم کن خسته شدم دیگه از جن زدگی رفته بودم قبرستون رفیقم خوابوندم رو قبر صاحب قبر بهم گفت متولد ۶۹هستم رفیقم از رو قبر ورداشتم دیدم اره متولد ۶۹ هست

[@مهدیصادقی-غ4و]

یه زن با لباس خاکستری و سفید با حجاب کامل پشت شیشه و صورت رنگ پریده

[@miladsbq6798]

داش ایستگاه مارو گرفتی را خودتم ایستگاه شدی!؟تو میگی بشین یکجای راحت درسکوت و بی سرو صدا و چندتانفس عمیق بکش و ...هرکسی که تو تصوراتت میبینی اونها هم تو رو میبینن!؟! یعنی چی!!؟😕😞😒

[@anahidtaban5792]

پسر تو خیلی باحالی خداییش خیلی دوستت دارم کلیپ هات واقعا عالی مرسی داری خیلی عشقییی😍😍💋💋💖💖👍

[@romina8414]

داداش به فاک رفتم(همون به چوخ رفتم خودمونه )😂😂😂😂

[@arad3070]

داشتن در اتاقمو میبستم یه چیز دیدم.اوه اون شرکه😮😮😮

[@티나-q7q]

محل زندگی من کلا یه اتاق داره ‌.توی اتاق یه موجود که مثل سگ و گرگ بود یعنی ترکیبی از اینا بود و چشاش قرمز بود وجود داشت و همینطور حس میکردم یکی داره نگام میکنه😂😂

[@arassaidahmadi2573]

لطفاً میشه آموزش جادو بزارید🙏🙏🙏🙏🙏

[@vianagheydi7991]

من هنگام انجامش تقریبا وسط سالن یکم سمت دومین اتاق ی چیز سفید دیدم که دست و پاهاش معلوم نبود، فقط لباس سفیدش معلوم بود

[@kiarashnasiri9322]

توی خونه ی همه و در هر مکانی موجودات ماورایی خودش رو داره که تو عبوم غریبه بهش میگن عمار مکان تقریبا تو اندازه ی یک اتاق به طور میانگین ۵ تا وجود داره با دین های مختلف و اینکه تو زندگی فرد دخالت کنن بستگی داره و احضارشون خیلی سخته و پیشنهاد میکنم تا به اینکار علمی ندارین وارد این موضوعات نشین عواقب داره

[@کاظمریسی]

اگ واقعی است پس بگین من احضار کنم شما ک میدونید این ویدیو ها ک همش چرته تو گوکل

[@kiarashnasiri9322]

@@کاظمریسیبدون استاد انجام دادن اینکار حماقت محضه،کاری که من اوایل میکردم،دارم روش احضار و اجابت عمار مکان،ولی به ضررت تموم میشه معلوم نیست با اون موجودی که ارتباط میگیری چی هست،اکثرا عفریت ها یا روحانیت های خبیث و کافر اجابت میشن،راه های دیگه ای برای ورود به متافیزیک هست

[@rezaheydari3075]

وای تو چقد چیز بلدی چقد سرت میشه بابا استاد

[@Hadizxzx1375]

من بیشتر شبا میخوابم یهو تو خواب بیداری هستم یهو انگار یه چیزی میخواد منو بگیره از اتاقم فرارمیکنم بیرون میرم تو حال تو اون فرارکردن برای چندثانیه صورتش تصور می‌کردم

[@MRSmokeLeo]

ای خدایا من انجام دادم احساس عجیبی تو اتاق کوچیکه خونمون احساس کردم تو ۳۰ ثانیه اول یعنی چی؟ بعد صدای دویدن و آه و ناله میومد😰😰😰 یعنی چی یعنی جنه؟😢😢😢😥

[@shavengers5298]

داداش من دیدم یه نفر تو اتاق بابام هست گوشه دیوار یه نفر ایستاده تا آشپزخانه هم همینطور یه نفر ایستاده بود و تو اتاق خودمم همینطور بود

[@بیدمجنون-ج5ه]

یه سوال دارم ،خودتون این کارو انجام دادین؟چه نتیجه ای گرفتی؟ لطفا به اشتراک بزارین

[@contemporaryhistory8841]

سلام، قبلا مواری را دیده ام که شرح مفصل دارد. اما در مورد این ویدیو، من وسط صحبت های تو دوست عزیز تا آنجا که بر خلاف عقربه های ساعت بچرخیم گوش کردم اما برای لحظاتی متوجه نشدم چی میگی تصویری کسی رو دیدم که ... بعد متوجه ادامه حرف تو شدم ... این رو برام بگو لطفا. چه معنی داره. ممنون بابت پاسخ ت.

[@shaidajavid6804]

و جدا از مسئله ای که پائین عنوان شد ..یک روز دایی ام که فردی بسیار شوخ طبع و بذله گویی بود به خونه ما اومد ..جریان را به او گفتم ..دایی ام خیلی خندید و به لودگی و شوخی ، اسم آن موجود را " سهیلا " گذاشت ..دایی ام برای امتحان ، مقدار گل گاو زبان در نایلونی ریخت و تمومی لحاف و تشک در پستو را بیرون ریخت و بسته گل گاو زبان را از پائین ، در سومین ردیف لحاف و تشک ها گذاشت ..یعنی اینکه شما اگر بخواید به اون بسته ، دسترسی پیدا کنید میبایستی تموم آن لحاف و تشک ها را پائین بیاری و در اعماق سومین ردیف ، نایلون را پیدا کنی ...ولی ..فردا صبح دیدیم که تمامی نایلون پاره شده و تمام گل زبانها روی فرش پخش شده بود ..بدون اینکه لحاف و تشکی دست خورده باشه ..و دایی ام شاهد این قضیه بود ..ولی برای اینکه روحیه ما پائین نیاد ..اونو منتسب به یکی از اهالی خونه دونست که نیمه شب به سراغ گل گاو زبانها رفته ..ولی اون " موجود " به یکباره نیمه شب سر راه دایی ام قرار گرفت ...یکشب که دایی ام برای نوشیدن آب خنک به یخچالی که در هال خونه بود ، میره ..به ناگهان به سایه سیاه زنی برخورد میکنه ..که در فضای تاریک و روشن هال ، کنار یخچال نشسته بود ..اون " موجود " جهنمی ، به گفته دایی ام پاهای درازی داشت و گویی موهای خود را میبافت که متوجه دایی ام میشه و یک کمی سر خود را به سمت دایی ام برمیگردونه ..اینجا بود ..که دایی ام لیوان از دستش میافته ..فرار میکنه و به سمت حیاط منزل که آن شب همه اهالی منزل در آنجا خوابیده بودیم ..فرار میکنه ..از برخورد تنه دایی ام با درب جدا گانه هال و حیاط ساختمان ، 3 شیشه شکسته میشه ..دایی ام قسم خورد که تا زمانی که در آن خونه هستیم ..هرگز قدم به خونه ما نمیذاره ...دیگه به اواخر جنگ ایران و عراق نزدیک شده بودیم ..پدر شوهر خواهرم به پدرم گفت : کرمانشاه دیگه خطرناک شده ..به یکی از خونه های من در اراک بیائید ..تا جنگ فروکش کنه ..پدرم ، همه ما را به اراک فرستاد و گفت : وقتی تمام اثاثیه را جمع کردم و در انباری گذاشتم ، منم به اراک میام ..به گفته مرحوم پدرم که هرگز در طول عمرش یکبار ..حتی یکبار ..نشنیده بودم که قسم به اسم خدا بخوره ..چون نام خدا را بالاتر از اون میدونست که بخاطر اون مسائل بهش قسم یاد بشه ..در جمع خانواده ، اونم در اواخر عمرش به ما گفت : من همیشه مواقع اذان صبح که برای نماز بلند میشدم ، سایه یک گربه بزرگ سیاه را میدیدم که به همراه من میامد ...دمای بدنش اونقدر گرم بود که من کاملا اونو احساس میکردم ...انگار از آتش جهنم اومده بود ..که همینکه چراغ را روشن میکردم .از .آن گربه خبری نبود ..پدرم قسم خورد ..که شماها زمانی که در اراک بودید ..یکشب بعد از نماز شب و تلاوتی چند از قرآن ، میبینه که پرده اتاقش تکون میخوره ..هیچکس در خونه نبود و بادی هم نمیوزید ..پدرم به آن " موجود " میگه ...من نمیترسم ..هرچه آفریده خداست ، همگی زیباست ..من از دیانت خودم میگم ..و تو هم از دیانت خودت بگو ..ولی آن " موجود" هیچ واکنشی نشون نمیده ...ولی نیمه شب احساس میکنه که دستی پشمالویی ، دست بر پشت گردنش گذاشته و دست دیگرش را زیر زانوان پدرم گذاشته وسعی میکنه که در حالت نشسته ، سر پدرم را به زانویش نزدیک کنه ..که پدرم ، او را قسم میده ..دارم خفه میشم ..ولم کن ..بعدها پدرم از درد کمری صحبت میکنه که هیچگاه از آن امان به در نبرد و پزشکان به او میگفتند ..ستون فقرات تو انحنا پیدا کرده ..تو از پله یا جایی بلند پرت شدی ..پدرم به ما گفت : از وقتی به شما راز آن زن که به هنگام وضوی نماز صبح در آینه همان اتاق دیده بودم ..آن زن ، گویی به قصد انتقام اومده بود ..بعدها به تهران اومدیم ..ولی آن موجود ، دست از سر ما برنداشت ...به جنت آباد جنوبی اومدیم ..یکشب خواهرم ، نیمه شب ، صدای هن هن نفسهایی را میشنوه که گویی میلیونها کیلومتر راه را با پاهای خسته میشنوه ..اونم از پله های ساختمان ..که صدای نفسهاش در جلوی درب آپارتمان ما قطع میشه و بعد خواهرم ، اسکلتی را میبینه که در کمد اتاق داخل رفت ..زن همسایه کناری ما هم این صدا را شنیده بود ..به ما گفت : از دریچه چشمی درب آپارتمان به سرسرای راه پله نگاه کردم ..ولی ساختمان غرق در تاریکی بود و هرکسی هم که نیمه شب وارد خونه میشد ، میبایستی چراغ راه پله ها را روشن میکرد ..ولی صدا در جلوی آپارتمان شما قطع شد ... به خونه دیگری نقل مکان کردیم ..به شهران اومدیم ..حال دیگه والدینم فوت کرده بودند ..تابستون بود ..خواهرم با یکی از همکاران خانم اداریش صحبت میکرد و غرق در بگو و بخند بود ..که ناگهان درنرده آهنی اتاق پدر مرحومم خودبخود باز میشه ..و دراتاق هم که مشرف به حیاط منزل بود ، اونم باز میشه ..و باد سردی در اتاق پیچید ..ولی هیچکس در اتاق نبود ..خواهرم از یکی از همسایگان که مشغول شستن ماشینش در حیاط بود ، پرسید : شما کسی را در حیاط خونه ندید ..آن آقا هم گفت : نه ..من الان حدود 2 ساعت درحیاط هستم ..و کسی را ندیدم ..یکشب هم ، خواهرم در هال خوابیده بود ..نیمه شب ، میبینه که زنی کوتاه قد را در هال میبینه ..و بعد بلافاصله تبدیل به گربه سیاه بزرگی شد که دم خود را بالا گرفته بود ..و پشت بوفه هال رفت ..خواهرم ، چراغ را روشن میکنه و پشت بوفه را نگاه میکنه ..ولی هیچ چیزی نمیبینه ..ولی فردا صبح ، جسد یک موش مرده را زیر بالشش میبینه ...دوستان ، بخدا ..این موجودات پلید وخبیث و بیوجدان وجود دارند ...به حریم آنها نزدیک نشید ...برای خونه ما هم ..نمیدونم ..شاید اگر بنای ساختمان ، آن استخوانها را به دور نیانداخته بود ...اهالی خونه ما هم دچار چنین ضربه مهلکی نمیشدند ...ببخشید که سرتون را به درد آوردم ..بشرافتم قسم ..عین حقیقت را میگم ...من هنوز از سایه شوم آن موجود خبیث ، تسکین پیدا نکردم ...شما دوستان هم بهتره ، هیچوقت دور بر چنین موجوداتی نرید ...بخدا ، جز شر و ترس و بدبختی هیچ چیز نصیب شما نمیشه ...خانواده من بیگناه بودند..چنین بلایی به سرشون اومد ..حالا خدا به فریاد کسانی برسه که پا در قلمرو اونا بگذارند ...با سپاس از همگی شما ...

[@چنلوحشتها2]

- من همیچه احساس میکنم یه نفر کنار م و و قتی که نفس کشیدم احساس کریم یه نفر پشته سرمه واسه همین اینکارها رو انجام ندادم واقهن خیلی عجیب بود 😱😱😱😱😱😱😱

[@مهدی-ي6ض4ح]

سلام وخسته نباشید یه خواهش دارم لطفا نحوه فروختن روح به شیطان وکل مراسم وشمع وپنتاگرام ونحوه اجرا وجزئیات رو به طور کامل میخام خواهش میکنم تهیه کن خواهش میکنم خیلی خیلی نیاز دارم اگه کسی اطلاعاتی داره کمکم کنه..

[@ehzar1630]

من همیشه توخونه صداشون صدای رفت امدشونو دست زدن ب وسایل ومخصوصا اشپز خونه رو قشنگ میشنوم وحس میکنم خیلی جالببه ک شبا ساعت دوشب ب بعد روپشت بوم خونه صدای پادر میارن وهدفشونم جلب توجه واعللم حضور کردن این جالب

[@سرایامید]

من همیشه فکرمیکنم اطرافم جن وجودداره.یعنی چندساله که احساس میکنم کسی کنارم هست ومطمئنم که این حس درست وواقعیه ولی هیچوقت نترسیدم.الان این کلیپ روتماشاکردم وبااینکه روزهست وهواروشنه باورکن ترس عجیبی روتجربه میکنم وهمین الان که تایپ میکنم ترس تمام وجودم روگرفته ولی بااین وجوداین ترس رودوسدارم وعاشق هیجان واسترسی هستم که بادیدن وشنیدن این کلیپ هاوفیلم های ترسناک بهم دست میده.فقط دوسدارم بدونم که اگه جن واقعی روببینم آیاممکنه به من صدمه ای بزنه یانه؟ازتون خواهش میکنم جوابموبدین چون خیلی دوسدارم ببینم واگه ممکنه صدمه ای ببینم بگیدکه چکارکنم تاترسم ازبین بره؟هیچوقت انقدرنترسیده بودم باورکنیدبااینکه روزهست اصلاباورم نمیشه اینجوری ترسیده باشم.راهکاری رونشون بدین که بشه جن رو دیدولی صدمه ای ندید،یعنی راهی که بشه اگه اطرافمون جن هست بفهمیم ولی آزاری بهمون نرسونه.این کلیپ فقط باعث ترس من شدچیزی بهم نشون نداد.شایدبهتره چیزی نبینم چون الان که ندیدم انقدترسیدم معلوم نیست وقتی ببینم چقدربترسم یاابلفضل

[@shaidajavid6804]

من در ویدئو هیچ چیزی ندیدم و خدا را شکر .. ...ولی در عوض الان خاطره ای را با شما در میون میگذارم که میدونم هیجکدوم از شما دوستان باور نمیکنید ..و آن را جزو تخیلات و فیلمهای ترسناک هالیوودی میدونید ...اون دیگه ..قضاوت با خودتون ..درست یادم هست زمانی که 11 سالم بود ..ما ساکن یک خونه قدیمی در کرمانشاه بودیم ..خونه ای به همراه 3 اتاق خواب و یک هال بود ..در آن خونه ، یکی از اتاقها ، پنجره اش مشرف به کوچه ای میشد که لامپ شهرداری محل ، فضای اون اتاق را نیمه روشن میکرد ..همیشه وقتی در آن اتاق قدم میزدیم ، یکی از موزائیک ها صدای ( تق ) میداد ..ولی هیچ موزائیکی درآن اتاق ، لق نبود ..تا بالاخره به یکباره آن قسمت ، خود به خود فرو ریخت ...پدرم ، فردی بنای ساختمان را آورد تا آن قسمت را تعمیر کنه ..بنای ساختمان ، زمین را حفر کرد ولی به یک استخوان نیم جمجمه ای برخورد کرد که مقداری بسیار کم ، موی سیاه به آن چسبیده بود ..به همراه سه تکه استخوان دیگر ..بنای ساختمان ، با پدرم این مسئله را در میان گذاشت ...پدرم که فردی متدین و با ایمان بود به بنای ساختمان گفت : فورا اون استخوانها را سرجایش قرار بدهد و آنها را دفن کند ..و خود برای ادای نماز ظهر رفت ...بنای ساختمان ، رو به من کرد وگفت : حاجی ، عجب اعتقاداتی داره ..آخه چند استخوان پوسیده به چه درد میخوره که اونها را دفن کنیم ..بعد به یکباره همه اون استخوانها را در نایلونی گذاشت و به زباله دانی انداخت ...بنای ساختمان آن محل را تعمیر کرد ولی بازم آن قسمت به یکباره فرو میریخت .....و درست اینجا بود که مصیبت و فاجعه برای اون خانه و اهالی آن رویداد ..بطوریکه همه اهالی محل ، شاکی چنین فاجعه ای نیز بودند ...سه هفته از این جریان گذشت ...یکشب که خواهر باردارم که شوهرش در ماموریت کرمان بود ، در آن اتاق خوابیده بود ، ناگهان ، نیمه شب احساس میکنه که دستگیره در اتاق باز شد و زنی که لباس مادرم را به تن کرده بود ، وارد اتاق شد ...خواهرم به تصور اینکه آن " موجود " مادرم هست ، خطاب به اون میگه : مامان ، نصف شب در این اتاق چکار میکنی و دنبال چه میگردی ..حداقل چراغ اتاق را روشن کن ...و دستش را به طرف آن زن میبرد تا او را مورد خطاب قرار بده ..که یکباره میبینه که دستش از بدن آن " موجود " عبور کرد ...و اینجا بود که ترس فلج کننده ای به خواهرم دست داد وخواهرم از ترسش پتو را روی سرش میکشه ..خواهرم احساس میکرد که آن " موجود " روی سرش نشسته بخاطر اینکه صدای نفسهای اونو میشنید تا اینکه پدرم برای ادای نماز صبح میخواد که وضو بگیره ، خواهرم جرات میکنه و جیغ دلخراشی میکشه ...همه ما به سمت اون اتاق رفتیم ..ولی هیچکس حرفای خواهرم را باور نکرد ..و این را از عوارض دوران حاملگی اش گذاشتند .. جنین بیچاره اش تا 4 روز از جای خود تکان نمیخورد ...دو روز بعد شوهرش به دنبالش اومد و او را با خودش به کرمان برد ...ولی این پایان ماجرا نبود ...برای اینکه یکماه بعد ، یکی از اقوام ما در اهواز فوت میکنه ..والدینم برای مراسم آن مرحوم به اهواز میرند ..هیچ وقت آن شب را از خاطر نخواهم برد ...من و دو خواهر و دو تا از دخترای همسایه مون در آن خانه خوابیده بودیم ..که ناگاه ، با صدای باز شدن شیر دستشویی توالت از خواب پریدم ..همگی به سمت دستشویی رفتیم ..و شیر آب را بسیتیم ..که به یکباره دیدیم ..شیر دوش حمام باز شد ..این بار دیگه از ترس فلج شده بودیم ..همگی به سمت حموم رفتیم و دوش حموم را بستیم ..که یکباره ، صدای زنگ تلفن بلند شد ..به سمت تلفن رفتیم ..ولی تلفن کار نمیکرد ...بعد زنگ درب ساختمان بلند شد ..از پنجره آشپزخانه به کوچه نگاه کردیم ..ولی هیچکس در پشت درب خانه نبود ...بعد صدای چرخ خیاطی از یکی دیگر از اتاقها اومد ..ولی هیچکس در آن اتاق نبود ..اونم در این شرایط ...همگی میخواستیم از ترس به کوچه فرار کنیم یا حداقل به خانه آن دختر همسایه مون بریم ..ولی چطور ..اونم 5 نوجوان ..هیچکس حرف ما را باور نمیکرد ...احساس میکردیم که آن " موجود " خبیث همه ما را دست انداخته بود و به ما میخندید ...تا اینکه والدینم به کرمانشاه بازگشتند ...همیشه در قسمتی از خونه ، سایه سیاهی را میدیم ...ولی به محض اینکه به آن نقطه نگاه میکردیم ..هیچ سایه ای نبود ..و همچنین شبها ، خونه ما به پاتوق گربه سیاه بزرگی در میامد که وقتی متوجه حضورش میشدی ، ناگهان غیب میشد ..و محو میشد .و شبها با حضور آن موجود پلید و جهنمی ، خونه ما بوی بسیار بدی میگرفت ..بویی شبیه تخم مرغ گندیده ..و عصرها ، وقتی که تنها در خونه بودم ، صدایی نجوا گونه در گوشم ، اسم منو صدا میکرد ...پدرم ، مقداری مرغ و خروس و جوجه خریده بود و روزها اونها را در حیاط منزل رها میکرد ..آن مرغ و خروسها که قبلا موجوداتی آرام و دوست داشتنی بودند ، حال دیگر همگی وحشی وهار شده بودند که همدیگه را به قصد کشت ، میزدند و زخمی میکردند بطوریکه دوتای از آنها مردند ..شبها موقع خواب ، انگار با ناخنهای تیزش کف پاهای ما را میخاراند ..و یا موی سر ما را میکشید ...و همچنین رخدادها و رویدادهای دیگری که بخدا قسم ، میدونم هیچیک از شما دوستان باور نمیکنید ...و آن را جز اوهام و تخیلات دوران نوجوانی ام میدونید ...ولی ایکاش که اینچنین بود ....نمیدونم ..شاید منو روانپریش بخوانید و این را جز داستانهای وحشتناک هالیوودی بدونید ......بعد ها ، به تهران نقل مکان کردیم ..ولی آن " موجود " پلید و خبیث و شیطانی به خونه جدید ما اومد .. ...و همسایگان جدید ما شاهد این ماجرا بودند ...برای کسانیکه حرفامو باور نمیکنند ..میتونند به آدرس خونه قدیمی ما در کرمانشاه مراجعه کنند و تحقیق کنند ...آدرس اینه : کرمانشاه - خیابان شریعتی ..کوی میرعبدالباقی - بن بست ثروتی - پلاک 77 ...دیگه قضاوت با خودتون ...الان هم در ونکوور کانادا زندگی میکنم .. الان سالهاست که از آن جریان گذاشته ...والدینم فوت کردند ..و خواهرانم همگی سروسامان گرفتند و به خانه های خود رفتند ...ولی همیشه به این فکر هستم که بنای ساختمان ، آن استخوانها را به دور انداخت ، گناه خانواده من چه بود .. آن موجود بیوجدان ، خبیث و پلید باید به سراغ آن بنای ساختمان میرفت ..نه اینکه اهالی خانه ما و آن محل را آزار بده ...

[@arshiyaariyamehr]

شاید باورت نشه ولی یه لحظه احساس کردم ۲ نفر کنارم هستن 😖 باد نفس عمیق یکیشون خورد بهم

[@driverdriver8894]

داداش این کلیپ فقط موقع سیگاری حال میده قبلش یه چلیم بکشی فاز ترس ورداریی بعد چت چت چشمات ببندی بعد بریی سراق پنجره ها. وای که چقدر حال میده ‌

[@azaloot3303]

من اینکار رو کردم‌وقتی که داشتم بر خلاف عقربه ها میرفتم مرد سفید پوشی رو دیدم و ترسیدم و ادامه ندادم😲😲😲

[@atrin7130]

داداش اونا مارودیدن ما لو رفتیم اتاق پنجره نداشت خونه 1طبقه باشه چی😐