Рет қаралды 156,780
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
/ deeppodcastiran
Instagram: / deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.m...
جنگی که "آلمان" رو بوجود اورد.
در یک روز معمولی، در جولای سال 1870، صدر اعظم پروس، کنت اتو فون بیسمارک، بر سر میز شام نشسته بود. در همین لحظه یک تلگرافی به دستش میرسه. تلگراف از طرف فرد مهمی بود. از طرف پادشاه. ویلهلم اول.
اما در تلگراف چه چیزی نوشته شده بود؟ این تلگراف مربوط به فردی بود به نامِ بندتی، بندتی سفیر فرانسه بود و درباره مساله جانشینی پادشاه در اسپانیا توضیح داده بود. یک مدت قبلتر حکومت در اسپانیا تغییر کرده بود و انقلابیون به دنبال یک پادشاه جدید برای کشور میگشتن. اونها تاج و تخت رو به یکی از اعضای خاندان سلطنتی پروس پیشنهاد داده بودند. یکی از پسرعموهای شاه ویلیام. مسلما فرانسه با این کاندید جدید که آلمانی تبار بود به شدت مخالفت داشت. ویلهلم یکم که اصلا دوست نداشت با فرانسه وارد جنگ بشه، به آقای بندتی اطمینان داد که پروس از این کاندید جدید، برای پادشاهی اسپانیا حمایت نخواهد کرد.
ویلهلم که از تصمیمش راضی به نظر میرسید یک تلگراف برای بیسمارک فرستاد تا رونوشت این جلسه رو برای عموم منتشر کنه. تا اینجای کار به نظر همه چیز آروم میرسید. اما بیسمارک، بیسمارک اصلا دوست نداشت با این خبر، فرانسوی ها رو خوشحال کنه. در ازاش تصمیم گرفت از این فرصت، برای اعلان جنگ به فرانسه استفاده کنه. بیسمارک متن تلگراف رو تغییر داد و اعلام کرد پروس، هیچ پاسخی به تلگراف فرانسوی ها نداده. تلگرافی که به EMS "تلگراف اِمس" شهرت داره در 14 جولای به فرانسه رسید، روزی که در فرانسه روز باستیل نامیده میشه.
تاثیر این تلگراف شگفت انگیز بود. فرانسوی ها از کوره در رفتند و فقط به مدت 5 روز، به پروس و متحدان آلمانیش اعلان جنگ کردند. جنگ فرانسه و پروس آغاز شده بود. و تا یک ماه بعد یک امپراتوری سقوط کرد و یک ابرقدرت جدید در اروپا ظهور کرد.
جنگ پروس و فرانسه یه جنگ معمولی نبود. برای فهمیدن این جنگ باید اول بفهمیم اصلا انگیزه دو طرف جنگ چی بوده و چرا این دو قدرت اروپایی به یکباره با هم وارد جنگ شدند.
پروس در اون زمان یکی از پنج قدرت اروپایی بود. در کنار فرانسه، بریتانیا، اتریش و روسیه. اما در بین این ابرقدرت ها، پروس کوچکترین و جدیدترینشون بود. در قرن هجدهم بود که اونها تازه به عنوان یک کشور آلمانی تبار ظهور کردند. اما جدید بودن اونها اصلا به معنی ضعیف بودنشون نبود. در واقع اونها در همون ابتدا در جنگ با ناپلئون بناپارت شرکت داشتند و حتی تونستند امپراتوری فرانسه رو سرنگون کنند.
قدرت های اروپایی در وین دور هم جمع شده بودند تا مرزبندی های جدید رو در اروپا تعیین کنند. طبق قرارِ سران کشورهای اروپایی، مناطق آلمانی زبان به 39 حکومت مستقل تقسیم میشدند. در همین جلسه بود که با توافق قدرت های اروپایی، نظم نوین جدیدی در جهان پیاده شد که به "کنسرت اروپا" شهرت داره. از اینجا بود که به طور رسمی قرار شد کشورهای اروپایی با همدیگه کاری نداشته باشند، در عوض اروپایی ها بنوازند و سایر کشورهای جهان برقصند.
طبق عهدنامه "کنگره وین"، 39 ایالت مستقل آلمانی زبان در اروپا بوجود اومد که بهشون "کنفدراسیون آلمان" گفته میشد. در این کنفدراسیون جدید، پروس و اتریش، دو قطب قدرت در کنفدراسیون شدند. اما آلمانی ها اصلا دوست نداشتند کشورهای کوچک و ضعیفِ جدا از هم باشن. در سال 1848 جنبش های ملی گرایانه در تمام ایالت های کنفدراسیون آلمان شروع شد و همه اونها خواهان تشکیل یک آلمان یکپارچه و متحد بودند. در جریان این انقلاب ها، نمایندگان حکومت های آلمانی در فرانکفورت دور هم جمع شدند و "مجلس فرانکفورت" رو تشکیل دادند. اونها تصمیم گرفتند همه حکومت ها با هم متحد بشن و یک حکومت پارلمانی واحد تحت عنوان "امپراتوری آلمان" رو بوجود بیارن. اونها همچنین عنوان پادشاهی مشروطه رو هم به "فردریش ویلهلم چهارم" پادشاه پروس دادند اما او قبول نکرد و تصمیم گرفت کنترل همه حکومت های آلمانی رو به دست بگیره. ویلهلم چهارم یک سلطنت مطلق در پروس راه انداخت و قصد داشت همه حکومت های آلمانی رو تحت فرمان خودش در بیاره که البته هیچوقت هم موفق نشد.
انقلاب های سال 1848 آلمان ها برای متحد کردن همه حکومت های آلمانی زبان با شکست مواجه شد ولی این رویا اصلا از ذهن مردم آلمان پاک نشد.
وقتی درباره جنگ جهانی اول و دوم میخونیم یکی از قسمت های عجیبش قرارداد صلح ورسایه. شاید برای شما هم سوال پیش اومده باشه که چرا این قرارداد صلح اینقدر برای آلمان تحقیر آمیز بسته شده بود. اونقدری که خیلیها دلیل جنگ جهانی دوم رو همین قرارداد ورسای میدونند.
در واقع دلیلش همین قرارداد فرانکفورته. اصلا دلیل اصلی دشمنی فرانسه و آلمان که نهایتا به جنگ جهانی اول و پیمان ورسای ختم شد، همین قرارداد تحقیرآمیز بیسمارک در قبال فرانسه بود. به دنبال قرارداد تحقیرآمیز ورسای، ظهور آدولف هیتلر و جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. در واقع از این جنگ به بعد اروپایی ها اونقدر با هم جنگیدند تا اینکه در سال 1945 فقط یک ویرانه از کل اروپا باقی موند.
پیمان صلح فرانکفورت به طور رسمی به جنگ پروس و فرانسه خاتمه داد. این جنگ تاثیر بسیار زیادی در سرنوشت اروپا داشت. تسلیم لویی ناپلئون در صدان باعث شد که آخرین تکه پازل برای استقلال ایتالیا گذاشته بشه. ناپلئون بعد از تسلیم شدن، منطقه پی پال papal رو به ایتالیایی ها داد و باعث شد بالاخره ایتالیا بتونه رم رو ضمیمه قلمروی خودش کنه. در این جنگ بود که پروسی ها فهمیدند حرکت سریع نیروها چقدر میتونه موثر باشه، تکینیکی که بعدها در هر دو جنگ جهانی از اون استفاده کردند و باعث شد عملا رقیبی در جهان نداشته باشند. به واسطه این جنگ دشمنی آلمان و فرانسه آغاز شد که نهایتا به دو جنگ جهانی خونین منجر شد. مسلما به واسطه این جنگ بود که آلمانی ها تونستند متحد بشن و یک کشور واحد