پیام این داستان زیبای کودکانه بسیار روشن است. با اگاهی/ تلاش /خودباوری و اتحاد میتوان پیروز شد
@Cursed19839 жыл бұрын
اطمینان دارم من تنها شخصی نبودم که این نوار رو که گوش می کردم از ترس زهره ترک می شدم. مخصوصا اون آخرش
@siamak12465 жыл бұрын
CurseD من اینو روی لبه دوم خروس زری پیرهن پری داشتمش. البته نصفه بود. کسی میدونه بجز خروس زری و خرگوش ها و ستاره ها و لوبیای سحرآمیز نوارهای دیگری هم از این سری داستانها هست؟
من متولد سال ٦١ وقتى ابتدايى بودم اين نوار قصه رو داشتم و با اينكه دوسش داشتم و خيلى گوشش ميكردم ولى خيييييلى هم از اين داستان ميترسيدم و دلم خيلييييى ميگرفت مخصوصاً اونجاش كه خرگوش دلاور مرد با تمام احساسم ناراحت ميشدم و مردنش رو تصور ميكردم و دلم بدجور ميگرفت دلم براى خرگوشا ميسوخت و دلهره ميگرفتم براشون...امروز كه دوباره اينجا گوشش كردم همه ش منتظر بودم كه جاهاييش كه ترسناكه برسه تا اينكه تموم شد و ديدم كه اصلاً ترسناك نبود...تا قبل از امروز هر وقت ياد اين نوار قصه ميوفتادم اون ترس و دلهره بچه گيم ميومد سراغم و فكر ميكردم خيييلى ترسناك بود ولى امروز كه تو سن ٣٧ سالگى بعد از ساااالها دوباره گوشش كردم ديدم كه داستان ترسناك نبود ما بوديم كه زيادى معصوم و دل پاك و ساده بوديم...يادش بخير ...دلم براى اون روزا براى سالها پيش خيلى تنگ شده كاش ميشد يه جورى به عقب برميگشتم و خودمو تو اون روزا ميديدم جوونى پدر و مادرم و كودكى خودم و خواهرم و خونه مون كه ديگه هيچ اثرى ازش نمونده....انگار همه چى يه خواب بود...
@Rammbock2 жыл бұрын
این داستان در باره ترس مردم (ایرانیان) ازشترگاوپلنگ (آخوندان) است. یک داستان بسیار ژرفیست.