خون شد دل على | شيخ حسين حاجي | ضَلَّ مَنْ فارَقَكُمْ | الليالي العلوية ١٤٤٥هج

بسمه تعالى
بند ١
اى با خبر از درد همه ولى
همه بى خبر از درد على
مولا دنبال ائتلاف و، يه عده دنبال اختلافن
مولا راهش راه هدايت، يه عده تو راه انحرافن
على حق بود، چه حيف كه حرف حق و نشنفتن
به مولاشون، "چرا" و "شايد" و "اگر" گفتن
خون شد دل على
جهل مردم شد قاتل على
بند ٢
مى گفت تو خطبه ها با مهربونى
سلونى قبل ان تفقدونى
گفتن عدل مولا گناهه، راهى كه رفته راهى تباهه
گفتن به هر كى با على بود، بودنه با على اشتباهه
تو حرفاشون، بالاتفاق خدا و عقبا بود
تو دلهاشون، پر از نفاق و حب دنيا بود
خون شد دل على
جهل مردم شد قاتل على
بند ٣
مردم على رو خوب نشناختن
تو آتش فتنه ها گداختن
اولين مظلومه تو عالم، غريب و خسته و دل غمينه
"اين اصحابي اين عمار"، حرف دل امير مؤمنينه
على بود و ، جلوى حكم مولا وايسادن
على بود و، به مولا خط امر و نهى دادن
خون شد دل على
جهل مردم شد قاتل على
| شعر و ملودى؛ شيخ حسين حاجى |

[@IQ-H.313]

يـا عـلي 🛐