Рет қаралды 7,998
ردیف دشتی
اجرای محمدرضا شجریان
حاجیانی (تا ۱:۴۱)
سحرگه رهروی در سرزمينی
همی گفت اين معما با قرينی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شيشه برآرد اربعينی
اوج (۱:۴۱ تا ۲:۵۸)
مروت گرچه نامی بینشان است
نيازی عرضه کن بر نازنينی
ثوابت باشد ای دانای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشهچينی
بیدگلی (۲:۵۸ تا ۳:۵۵)
گر انگشت سليمانی نباشد
چه خاصيت دهد نقش نگينی
غم انگیز (۳:۵۵ تا ۶:۳۷)
نمیبينم نشاط عيش در کس
نه درمان دلی، نه درد دينی
اگرچه رسم خوبان، تندخويی است
چه باشد گر بسازد با غمينی
گیلکی (۶:۳۷ تا ۸:۴۸)
درونها تيره شد، باشد که از غيب
چراغی برکند خلوت نشينی
ره ميخانه بنما تا بپرسم
مآل خويش را از پيشبينی
دشتستانی (۸:۴۸ تا ۱۱:۰۴)
به کشت خاطرم جز غم نرويد
به باغم جز گل ماتم نرويد
به صحرای دل بیحاصل ما
گياه نااميدی هم نرويد
دیلمان (۱۱:۰۴ تا ۱۴:۴۹)
چنان در قید مهرت پای بندم
که گویی آهوی سر در کمندم
گهی بر درد بیدرمان بگریم
گهی بر حال بیسامان بخندم
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلی بیهوده پندم
تصنیف قدیمی چشم نرگس(۱۴:۴۹ تا ۱۸:۴۶)
خواهم که بر زلفت، زلفت، زلفت
هر دم زنم شانه، هر دم زنم شانه
ترسم پريشان کند بسی
حال هر کسی
چشم نرگست
مستانه مستانه، مستانه مستانه
خواهم که بر رويت، رويت، رويت
هر دم زنم بوسه،هر دم زنم بوسه
ترسم که مجنون کند بسی
مثل من کسی
چشم نرگست
ديوانه ديوانه، ديوانه ديوانه
يک شب بيا منزل ما
حل کن دو صد مشکل ما
ای دلبر خشکل ما
دردت به جان ما شد، روح و روان ما شد
تصنیف دشتی از شیدا(۱۸:۴۶ تا ۲۰:۳۱)
شبها زاشتیاقت در آتش فراقت
سوز و گداز دارم
حبیبم طبیبم خدا را تو کم کن جفا را
سوز و گداز من ببین
جفا مکن یار
با من آشنا نشین
صفا بکن یار
تصنیف پای لنگ(۲۰:۳۱ تا آخر)
های های، های های، دل تنگ من
پیش دوست، پیش دوست شده ننگ من
ره کجاست جانم ره کجاست؟ پای لنگ من