Рет қаралды 4,270
ترانه: رافی شاهوردیان
ملودی: اوژنی سرکیسیان
کلبـهٔ عشـق🧡
~همه جا جنگ و ستیزه
همه جا ناله و ماتم
همه جا فریاد و درده
همه جا غم خونه کرده
من میخوام یه جای آروم
من میخوام یه جای خلوت
خونۀ عشق و محبت
اونجاست که آدم می مونه
~اونجا که عشق و محبت
میشکفه تو دلهای سخت
اونجا که اشکها پاک میشه
انگشت خدا تَر میشه
اونجا که غبار پاتُ
میشورن با اشک چشم
اونجا که شب سیاتُ
با طلوع صبح می کنن
~اونجا که دل زخمیتُ
می زارن مرهم عشق
اونجا که یتیم نداره
اونجا که فقیر نداره
اونجا که غم جا نداره
شادیش اشکتو در میاره
اونجا که بخشیده میشی
اینجاست که آدم می مونه
~اونجا که آبهاش شیرینه
تلخیها از دل بیرونه
اونجا که همه آشتی ان
درستن و تو راستی ان
اونجا که کلبۀ عشقه
درش بازه به روی تشنه
اونجا که خسته و کوفته
سرش رو شونۀ دوسته
~اونجا که صفای قلبه
دردهاتو یکی میشنوه
اونجا که فریاد دلت
به گوش خدا میرسه
اونجا که بهار می مونه
کوچه هاش پر گل و سبزه
اونجا که تو باغچه هاشون
خار و خس عمری نداره
~اونجا که همۀ دستها
بلند سوی آسمونه
اونجا که همۀ حرفها
وصف رب مهربونه
اونجا که گناه مصلوبه
اونجا که عیسی محبوبه
اونجا که خدا پدره
اینجاست که آدم می مونه