لوموس: محفل ققنوس - فصل ۳۸: آغاز جنگ دوم

Рет қаралды 1,775

Wizarding Center

Күн бұрын

Пікірлер: 64

@FaribaAzizian Ай бұрын

این دو اپیزود آخر که راجع به مرگ و سوگ صحبت کردید خیلی به دلم نشست.. ❤

@MohammadHosseinhp 2 ай бұрын

خدایی زشته.37 هفته بدون وقفه،به صورت مداوم طبق برنامه پیش رفتید.بابا ی بار حداقل میومدید میگفتید چه میدونم برق نبود،فایل آماده نشد،مشکل خوردیم نبودیم.ایرانیم ها،انقد منظم و متعهد به کار آخه😂.تازه کارهای خارج پادکست که کردید به کنار❤.نهایت خسته نباشید رو خدمت تون میگم،واقعا کار فوق العاده ای کردید و دم همه تون به خصوص آقا مرتضی گرم😂❤

@faezehmohtasham6787 2 ай бұрын

😂😂😂😂

@Elham.Taghipour92 2 ай бұрын

ممنون از همگیتون واقعا عالی هستین.خسته نباشین❤❤❤❤ ممنون که مارو لوس میکنین😅وقراره پشت هم اپیزودها پخش بشه ولی لطفا و حتما هرجاکه لازم بود استراحت کنین و به قول آقا امید که انسان بالغ باید رفتار درست نشون بده مشخصا ما هم درک میکنیم شما به استراحت و مسافرت و انجام کارای دیگه تون احتیاج دارین هرچند هم که دلمون براتون تنگ بشه. بازم تشکر میکنم از همگی و بچه های پشت صحنه و فیلمبردار و آقای راوی و شادی جان و آقای غریبی و ...🌹🌹🌹

@ashkan1king 2 ай бұрын

مرسی ازتون❤

@ymacm7590 Ай бұрын

عالی ممنون

@mohammadhosseineslamian 2 ай бұрын

دلم برای امید این اپیزود تنگ شده بود. امیدی که توی بحث‌ها شرکت میکنه و نکته‌هایی را میگه‌ که به ذهن بقیه نرسیده یا جا مونده ❤😍

@hastias79 2 ай бұрын

همینطور که کتاب پنجم کتاب مورد علاقه ام از هری پاتره فکر میکنم سیزن پنجم لوموس هم سیزن مورد علاقم باشه😭😭 ممنونم ازتون توی این سیزن مثل همیشه عالی و بدون نقص بودین و همه چیز و پرفکت پیش بردین❤️ صحبت های خیلی عمیق تر و جدی تر و اجتماعی تر مثل خود کتاب. خسته نباشید بزرگ و تشکر ازتون❤️

@FaribaAzizian Ай бұрын

Thanks guys.. you're best🎉❤

@hastias79 2 ай бұрын

مرسی ازتون اپیزود عالی بود مثل همیشه❤️

@melikazarei6527 2 ай бұрын

بهترینید مراقب خودتون و صداتون باشید ❤️

@HosseinShabani-w7m 2 ай бұрын

Thanks!

@wizardingcenter 2 ай бұрын

ممنون حسین عزیز ♥️

@mohammadhosseineslamian 2 ай бұрын

دمتون گرم بچه‌ها برای همه‌ی چیز ❤ واقعا دوست‌داشتنی هستید‌🥰

@wizardingcenter 2 ай бұрын

ممنونیم از دلگرمیتون محمدحسین عزیز ❤️

@baharehjm 2 ай бұрын

یه خسته نباشید جانانه می‌گم بهتون و تشکر جانانه‌تر بابت محتوای خوبی که تولید می‌کنید ♥️

@gandommim 2 ай бұрын

❤❤❤❤❤❤

@sabaaakbarii 2 ай бұрын

❤

@NeginAhmadii 2 ай бұрын

خسته نباشید بچه‌ها ❤️ کلی استراحت کنید و زود برگردید پیشمون که دوری ازتون سخته 😘😘

@amirmohammadrmzp1050 2 ай бұрын

🖤🖤🖤🖤🖤

@MohammadHosseinhp 2 ай бұрын

اما درباره این دو فصل.اول که خب حرف های فوق العاده زیبایی زدید.درباره سوگ،کنار اومدن با خود،مرگ،عزیزانی که هیچوقت ترکمون نمیکنند و یروز میبینیمشون.واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم.کلا یکی از دلایلی ک عاشق این کتابیم همین مفاهیمشه که قلب هامون رو تاچ کرده و شما هم به خوبی بازش میکنید.ولی ی جمله ای میلاد اپیزود قبل گفت:آدم باید خودش،خودش رو ببخشه.شاید بزرگترین اسیری زندگی من الان اینه.امیدوارم که بتونم اینکارو بکنم.مرسی از حرف هایی که زدی میلاد❤

@eli.potter_1990 2 ай бұрын

پادکست این سری سه قسمت داشت 😂 بخش اول افتضاحات ترجمه که واقعا قابل توجه بود، بعدم افسردگی هری و اون عکس کنار دریاچه که قلب ادم رو به آتیش میکشه، و اخرم انقدر از سیریوس و روح و دنیای دیگه گفتین که اشکم در اومد 😢. ولی در کل عالی بود این سیزن، خسته نباشید. ❤

@wizardingcenter 2 ай бұрын

ممنون الی عزیز ♥️

@Elham_Hdri 2 ай бұрын

خسته نباشید بچه ها مرسی عالی بودید چقد خوشحال شدم‌فهمیدم تو این فاصله بازم اپیزود هست😢❤

@mhjabbari 2 ай бұрын

خیلی ممنون ❤

@ArezooGholizadeh 2 ай бұрын

Beautiful people, amazing episode. 💝

@alirezajavadi2740 Ай бұрын

خسته نباشید. دمتون گرم و مرسی بابت زحماتتون. یه پیشنهاد کوچیک دارم، توی فایل صوتی معمولا صدای امید خیلی لول پایینتری نسبت به صدای بقیه داره. اگه راهکاری پیدا بکنین این مشکل هم برطرف بشه عالی میشه. مررررسی ❤

@halehabadi3127 2 ай бұрын

تا اونجا که میدونم آدم بالغ نداریم ولی رفتار بالغانه داریم، حالا تلاش میکنیم رفتارهای بالغانه ی بیشتر داشته باشیم تا رفتار والدانه یا کودکانه.

@dalirimojde 2 ай бұрын

بچه ها مرسی خسته نباشید و حتما است استراحت کنید❤❤

@saeed_toosi500 2 ай бұрын

دوستون دارم

@ArashSalmani-n4t 2 ай бұрын

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

@faezehmohtasham6787 2 ай бұрын

بچه‌ها من نمی‌دونم دقیقا چند بار محفل ققنوس رو خوندم ولی این بار، احساس می‌کنم کتاب جدیدی رو خوندم، شما کمک کردید چیزهای خیلی تازه‌ای رو از کتاب و زندگی درک کنم. مرسی از این همه پشتکار و کیفیت بالای کارتون، برید استراحت کنید که با انرژی عالی برگردید، ما همینجور سفت و محکم پای کانال یوتیوبتون نشستیم.❤

@سپهرسلک 2 ай бұрын

خسته نباشید به همه تون عزیزان ❤ برید استراحت کنید تعطیلات خوشی رو براتون آرزو میکنم تا بازگشت با شاهزاده دورگه مرســــــــــــــــــی😘

@nedavahedian1267 2 ай бұрын

اخجووون پس از مدتها اپیزود زودتر از موعد ❤❤

@wizardingcenter 2 ай бұрын

ممنون از همراهیتون ندای عزیز ♥️

@fatemehdelkash Ай бұрын

❤hi❤ 0:12

@سپهرسلک 2 ай бұрын

دوپنجره شعرش از اردلان سرفراز هست با آهنگسازی حسن شماعی زاده و تنظیم واروژان گوگوش عزیزم که خونده اشتباهی گفتید شهیار قنبری 😊

@Callmenobody564 2 ай бұрын

54:45 با حرفاتون توی این قسمت یاد وی فور وندتا افتادم

@yasaminrhbr 2 ай бұрын

منطقیه که نشستم های های گریه کردم یا این تیکه‌ی حرفاتون؟ 50:28

@faezehshafiei5635 2 ай бұрын

44:33 و دلیل فایرنز تدریس تاریخ بود. 😂

@leofanthegreat 2 ай бұрын

بچه ها اشکمو درآوردین خب😢

@faezehshafiei5635 2 ай бұрын

56:39 اشک تو چشمام جمع شد :')

@arminmehdibehesht5809 2 ай бұрын

واااییییی آخرش گفتید چهار قسمت جمع بندی 😱 امید که گفت ولی کوتاهه

@faezehmohtasham6787 2 ай бұрын

توی بحث سحر و امید، من با امید موافقم، از آدم بالغ (کاری به سن ندارم) انتظار رفتار بالغانه میره وگرنه هر آدمی توی هر موقعیتی مثل سوگ، عصبانیت و... می‌تونه هر رفتاری داشته باشه. دقیقا تفاوت همین ری‌اکشن‌هاست که بالغ‌بودن آدم‌ها رو نشون میده.😊

@hastias79 2 ай бұрын

ولی با این اپیزود چه اشکی ازمون در آوردین😭😭😭😭

@hesamdolat 2 ай бұрын

بچه هااا من سربازم و تو مسیرای رفتو آمد با جهان هری پاتر به وسیله پادکست شما حسابی حال میکنم و لذت میبرم...مرسی ازتون❤❤❤

@gabrielmooon2065 2 ай бұрын

منم سربازیم تو خدمت بچه ها رو دنبال می کنم

@samyar4759 2 ай бұрын

قسمت تلخ داستان اینه که قراره یک ماه نباشید🥲

@wizardingcenter 2 ай бұрын

ما تا خود ۱۳ مهر با پخش اپیزودهای فیلم و ۴ قسمت جمع‌بندی محفل ققنوس همراهتون هستیم. و از هفته‌ی بعدش، ۲۰ مهر، با کتاب شاهزاده‌ی دورگه میریم سراغ فصل ۶! پس خبری از غیبت یک ماهه نیست! 🥳

@samyar4759 2 ай бұрын

خب خداروشکر 😂@@wizardingcenter

@mohiravenclaw 2 ай бұрын

بعد از مدتهااااااااااااا😂😂😂😂❤❤❤❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉

@MohammadHosseinhp 2 ай бұрын

با بحث امید و سحر تو این اپیزود خیلی همراه بودم.واقعا بهترین کار موقع سوگ ی طرف چیه؟! تنهاش بزاریم یا نزاریم چی بگیم از کجا بگیم؟!شاید ی اصولی باشه ک باید رعایت بشه ولی در نهایت فرمول ثابتی وجود نداره خیلی بستگی ب اون شخص و رابطه ات با اون فرد داره.مثلا تو اگه به عنوان همسر طرفت رو موقع سوگش تنها بزاری قطعا بعدا برات تبعاتی خواهد داشت😁. و این جمله زخم افکار مادام پامفری که چنین جمله فوق العاده ای واقعا انتظار شنیدن از زبان دامبلدوری چیزی داشتم نه مادام پامفری.واقعا که زخم افکار بدترین زخم هاست.تو حتی اگه زخم واقعی هم میخوری به خاطر فکرته که درد میکشی.واقعا جمله ایه ک با تمام وجودم حسش کردم. در نهایت ولی شاید همین هاست که مارو انسان میکنه.خیلی ها مثلا از ترس درد شکست عشقی و تنهاییش هیچوقت سمت تجربه عشق نمیرند ولی خب فقط خودشون رو دارند محروم میکنند.قطعا می ارزه قطعا باید تجربه کرد و قطعا همین احساسات شیرین و رنج ها در کنار همدیگه است که مارو انسان میکنه،که از ما انسان بهتری میسازه.دوستون دارم تا بعد❤

@alishs497 2 ай бұрын

من فکر میکنم سانتورها احترام زیادی برای دامبلدور قائل بودن چون خیلی بهشون کمک کرد که دور از فشارهای وزارت خونه، بتونن تو جنگل زندگی کنن و سال بعد هم که دامبلدور میمیره، همشون برای ادای احترام میان. دلیل اینکه آمبریج رو تحویل دادن احتمالا همین بوده

@hastias79 2 ай бұрын

یادمه اما مطمئن نیستم که یه بار سال چهارم وقتی از قبرستون برمیگرده و توی درمانگاه گریه میکنه توی بغل خانم ویزلی که خانم ویزلی بهش میگه تقصیر تو نبوده 😢

@edwardJey 2 ай бұрын

حالا اخرش عقل کلتون میلاده یا امید

@bijan6891 2 ай бұрын

سوال: چرا هری در مواجهه با دمنتورها فریاد مادرش یا آخرین کلمات پدرش رو میشنوه. جواب ساده : در حالی که هری در هنگام مرگ والدینش واقعاً نوزاد بود و درک عمیقی نداشت، دمنتورها فقط خاطرات را به یاد نمی‌آورند، بلکه احساسات شدید مرتبط با تجربیات تروما را نیز به یاد می‌آورند، آنقدر عمیق که حتی هری به طور معمول قادر به یادآوریش نیست. جواب صحیح (به نظر من) : یادآوری هری به هنگام مواجهه با دمنتورها با توجه به هورکراکس بودنش، در واقع بازتاب ترس ولدمورت ه، که بدترین اتفاق عمرش در هنگام کشتن هری در خانواده پاتر ها رقم می خوره (فریاد های لی لی پاتر در واقع ترس ولدمورت ه نه هری)، به همین دلیل که لوپین بدون علم به اینکه بداند هری هورکراکس ه، دمنتورها به این دلیل جذب هری میشن که اون " وحشت هایی داشته که دیگران نداشتن ".

@MohammadHosseinhp 2 ай бұрын

درباره اشتباهات دامبلدور من با خشایار موافقم.یعنی فصل ۳۶ رو من برای اولین بار میخوندم اینجوری بودم که گه میخوری بابا تو که اشتباه نمیکنی😂.و خیلی جاهاش هم قبول نکردم اشتباه کرده حالا هرچی خودش اصرار کرد.ولی ی سوالی ک دارم درسته دامبلدور همیشه ی درصد زیادی رو به فیل شدن پیشگویی اختصاص میداد چون در کل زیاد با این مفهوم حال نمیکنه،ولی بنظرتون ی بازی از پیش باخته رو داشت بازی میکرد؟!اگه یکی شون باید به دست اون یکی کشته میشد و دامبلدور میدونست ک هری باید به دست ولدمورت کشته بشه پس درواقع ته پیشگویی رو میدونست فقط امیدوار بود که تا اونموقع هورکراکس ها نابود شده باشند و فقط خود ولدمورت مونده باشه که بعد هری حالا بقیه یکاریش بکنند.دونستن که البته نه به قول خودش حدس و حدس های من اکثر وقت ها درست درمیاد. ی نکته دیگه ک ب ذهنم رسید: بنظرتون دامبلدور بجز اسنیپ قدح اندیشه رو به کس دیگه ای حاضر هست بده؟!چون خب ب اون داد ولی خب اطلاعات خیلی حساسی اون تو هست.

@سپهرسلک 2 ай бұрын

من فکر نمیکنم دامبلدور یک بازی از پیش باخت رو داشته انجام میداده دامبلدور اصولاً پیشگویی رو رد میکنه میگه این ما هستیم که به پیشگویی بها میدیم و انتخاب میکنیم چه تصمیمی بگیریم اما اگر کسی مطابق با پیشگویی رفتار کنه نمونه اش ولدمورت ، دامبلدور میتونه شرایط رو بررسی کنه و اقدامات لازمو نسبت به اطلاعاتی که به دست آورده انجام بده دامبلدور به هری گفت میتونی انتخاب کنی! اصلاً بیا فرض کن اون پیشگویی رو نشنیدی میتونی بری یه جای دور زندگی کنی و از همه این ماجرا ها خودتو بکشی کنار یا بمونی که ممکنه بمیری یا پیروز بشی انتخاب و تصمیم خودت تعیین کننده است نه اون پیشگویی ! خیلی ضروریه که تو اینو بفهمی هری! هری ام گفت می‌مونم می‌جنگم حتی اگه بمیرم و دامبلدور گفت این چیزیه که تو داری و ولدمورت ازش بی بهره است قدرتی که تو داری و اون نداره عشقه و دامبلدور داشت اینو به هری میفهموند چون نهایتاً همون جادوی باستانی قرار بود جون هری رو حفظ کنه عشق همون جادویی که از خون مادرش فدا کاری مادرش به وجود اومد و مصونیت پایداری درش ایجاد کرد بازیه از پیش باختی نبود چون اگر طبق همون پیشگویی هم میخواست پیش بره گفته شده هریک باوجود دیگری قادر نیستن و یکی باید به دست دیگری کشته بشه نگفته کی کیو می‌کشه! دامبلدور هم سعی کرد کسی که زنده می‌مونه هری باشه همه اطلاعاتی که داشت و به دست آورد رو پردازش کرد برنامه ریزی کرد رمز گشایی کرد همه ته توی راز های ولدمورت در اورد به هری ام هرچی لازم بود نشون داد تا نهایتاً جان پیچ ها نابود بشن و حتی آخرین جان پیچ که خود هری بود نابود بشه و دامبلدور میدونست حدس میزد هری نمی میره بخاطر خونش و اغلب حدس هاش درست از آب در می اومدن هری بخاطر این که ولدمورت از خونش برای باز گشت استفاده کرد دوباره از طلسم مرگ زنده برگشت تو جام آتش وقتی هری میگه خون منو گرفت سیروس عصبانی شد اما دامبلدور چشماش برق زد و خوشحال شد! اونجا فهمید که ولدمورت حماقت کرده و میتونن اگر آگاهانه پیش برن شانس ام باشون همراه باشه همه جان پیچ ها و خود ولدمورت ام نابود کنن و هری پسری باشه که زنده میمونه پسر برگزیده