قصه های مکر و حیلۀ زنان در ادبیات کهن - با صدای: ح. پرهام - ادیت وفنی : ح. عزت نژاد و گ. جاسمی - موزیک: م. سلطان پور کانال ما در تلگرم: t.me/PersianAudioBooks1 ایمیل ما: danesherooz2019@gmail.com
Пікірлер: 80
@majidmoghaddasi78533 ай бұрын
درود و سپاس فراوان..ممنون. thanks 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
@AAPaik-ri4txАй бұрын
با عرض سلام و درود تشکر از داستانهای بسیار زیبا و آموزنده تان
@siminbazargani-ed8zf3 ай бұрын
با درود خدمت استاد پرهام و سپاس از خواندن داستان های آموزنده و دیگر اینکه اظهارنظر شنوندگان هم بسیار جالب بودند🙏🙏🙏🌻🌻🌻💚💚💚Thank you so much
جناب پرهام درود ، فرا رسیدن سال ۱۴۰۳ بر شما مبارک . قربونتون بشم دوستون دارم 🌹❤👍👍👍👍👏👏👏👏🙏🙏🙏باید سال شاهنشاهی رو مینوشتم ولی حضور ذهن ندارم متاسفانه.
@user-tg3wz9un9v3 ай бұрын
بسیار عالی درود و سپاس 😂😂😂
@shaunnazari19619 ай бұрын
Zaban va goftar é Parsi é dar doreh Samanian cheghadr shirin va goosh navaz ast .
@davoodnoori81510 ай бұрын
Hi dear master really appreciate for your very informative professional performance 9. S 🙏🙏🙏👌👌👏👏👏🎉👌🙏🙏 yours
@hamidkeramati338011 ай бұрын
درود بر جناب پرهام که با هنرنمایی فوق العاده و دانش زیاد همچنان به ما آموزش میدهد
@IsanShaban-jk4tc6 ай бұрын
ای جانم بفدای راوی و داستانهای بسیارقشنگ وجالب ش خیلی عالین وجذاب خسته نباشی ❤
@DavoodPedram-su4kb7 ай бұрын
دنبال فرصتی بودم که مراتب متشکرم را ابلاغ نمایم ...استاد بزرگواری که صدایی زیبا در خواندن دارندبعد از شنیدن صدای شما دلیل ارادت مرا فهمیدن الهی که سالهای سال زنده باشید و ما هم از زحمات شما بهره مند گردیم این شیوه در خواندن رمان را کمتر شنیده بودم و در وسط خوانش قصه از دستم میرفت ولی شما مثل آهنربا شنوندگان را مجذوب میکنید و یک لحظه نمیگذارید که از قصه جدا شویم از شما سپاسگزارم
@madat6339 ай бұрын
Thank you so much
@maryamlarsson607510 ай бұрын
🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹baray aghay dadan shoma baray roshan kardan zehnah dargir va na aghah ma
@masoudsoleymani111811 ай бұрын
سلام و سپاس از شما 🌹
@Josh-wz1ez11 ай бұрын
بسیار عالی آقای پرهام از گفتگو ها لذت بردیم😅😅😅
@marypirasteh79909 ай бұрын
با درود بشما جناب پرهام خودمونیم جناب پرهام زنان آن زمان عجب هار بودن پناه بر خدا دست رد به سینه هیچ بغال چغالی نمیزدن 🤣😂🤣😂
@sidshahrokni111 ай бұрын
خسته نباشید آقای پرهام. واقعا باذوق وصدای گوشنواز واحاطه به ادبیات، ادبیات را به خلوت تنهای فارسی زبانان آورده اید. پایدارباشید.😂❤❤
@maryammokhtari79153 ай бұрын
سپاس❤
@snab10917 ай бұрын
بهتر بود عنوان را مکر و حیله زنان در برابر مردان هوسران و طمعکار می گذاشتید
@z.z.A.___m----A5 ай бұрын
دوسال نیم ویا و سه و سال ونبم هست که حقیقتا معتاد صدای جناب پرهام شده ام ودر کانال های صوتی مختلف فقط کتاب هایی که با صدای شماست را گوش میدهم
@marypirasteh79909 ай бұрын
سپاس از شما جناب پرهامگرامی ❤
@parvin9910011 ай бұрын
سپاس ازشما جناب پرهام! مانا باشید!
@DavoodPedram-su4kb7 ай бұрын
استاد پرهام عزیز با درود و احترام با چه زبانی از جنابعالی بایستی تشکر کرد که زحمت خواندن و اجرای هنرمندانه شما ما را با ادبیات غنی کشورمان دمساز کرد تمام مدت مونس تنهایی هایم شنیدن داستانهایی است که با اجرا هنرمندانه شما روحم رابه پرواز در می آورد . استاد جمالزاده را با خواندن یکی از داستانهایش میشناختم ولی شما مرا مرید جمالزاده کردید آنقدر شی.ا و به شکل نمایشنامه خوانی این قصه های زیبا و رمان های را میخواند که در همه حال هدفون از گوشم جدا نمیشود ....به ه ه تمام دوستانم شما را معرفی کردم و جالب اینجاست انهاییکه کتاب خوانی با این شیوه را نقد میکردند امروز حز علاقمندان شما شده اند
@iranparsi743311 ай бұрын
جناب پرهام کتاب صدو ده قصه عامیانه رو اگر پیدا کردید خیلی جالبه برای خواندن چون گویش جالبی داره که مخصوص تهرانی های قدیمه
@marypirasteh79909 ай бұрын
با درود فراوان بشما جناب پرهام گرامی واقعا با شتیدن به کتابها و داستانهای شما چنان به صدای گرم و طرز خوندن کتاب هایتونعادت کردیماصلا نمیتونیمکهکتابهای صوتی دیگران گوش دهیم چون صدا صدای شما نیست بار هم سپاس از زحمات شما ❤❤❤❤❤
@mansurmaroofi40711 ай бұрын
Good
@user-zd6ji6od8d11 ай бұрын
Mr Parham stoma besiar shreen asten. Your Afghan fan ❤❤❤
@sepehr828611 ай бұрын
بین این همه گفتگو که مابین این آتشین مزاج ها گذشت هیچ کدوم اون شاهزاده که زبون کوچیکش بزرگ شد و با زن گرمابه بان بسیار گفتگو کرد نبود 😂😂😂😂
@elhammdh46084 ай бұрын
❤❤❤❤❤
@user-ru2tm6dv2b11 ай бұрын
سلام ودرودبرنیکمردی.چون.پرحام❤
@user-rv5lo6qs4i7 ай бұрын
من این حکایت رو تعرف کردم حسن فیضی هستم از شهرری ❤❤❤❤
@Mariya-og6fw5 ай бұрын
😃😃🙃🙃🙃🫠🫠🫠
@mansurmaroofi40711 ай бұрын
Merci
@carloshannone11 ай бұрын
Very nice 🌹❤️🗣️ like that 👍. Thanks 🙏
@alikeshavarziyan580110 ай бұрын
Great
@user-zd6ji6od8d11 ай бұрын
We really do love you dude !
@amirmohammadghorbani639611 ай бұрын
🙏❤️
@leilafouladpouri75042 ай бұрын
عنوان كتاب جالب بود و به عنوان يك زن كنجكاو شدم ببينم باز دوباره چه ها كه قراره دربارهء خودمون بشنوم..😅 بنظرم بيشتر هوش و زكاوت بود تا مكر و حيله..😅 (البته قطعاً بخاطر "گفتگو" هاى خارج از تعهُد و عُرف بوده، اين عنوان) امّا كلاً آدمهاى با عقل و هوش نه خودشون به دردسر ميوفتن و نه اطرافيانشون رو به هزار گرفتارى ميندازن يك جورى بلخره مسأله رو رفع و رجوع ميكنن..👍🏼 قضاوت و داورى هم ديگه با خداوند
@alphathechicken424811 ай бұрын
زبون = همون که خانوما میخان 😂😂😂
@elhammdh46084 ай бұрын
قدیمیها جقدر گفتگو 😅میکردن 😂وااااااااااای
@carloshannone11 ай бұрын
حالا خوبه گفتگو میکردن،،،مناظره نمیکردن😂
@user-lx5cf6ix8g5 ай бұрын
جناب پرهام جان عزيز اگر این حکایتها و داستانهای کلاسیک رو اگر با صدايی غیر شما شنيده بشه واقعأ لطفي نداره.... ممنونم از شما در پناه خداوند سلامت و شادکام باشيد.....
@user-rv5lo6qs4i7 ай бұрын
اگر مایل بودین حکایت های جالبی رو پست کردم ببینید جالبه 😂😂😂😂❤❤❤❤
@user-jy8vp2xw5f13 күн бұрын
سلام حال شما خوبه گوش نکردم ولی چقد صدات آرامبخشه اولین فرصت باید گوش بکنم داستان شمارو
@nassimemaratpardaz622920 күн бұрын
sedaye besyar zibayi darid. amma chera inghadr yavash ??? sorat ro ba 1.5 ghoosh midam tabiitar ve delpazirtar mishe.
@h.parham11720 күн бұрын
نسیم گرامی با همین سرعت مورد انتقادم که چرا تند صحبت میکنم. تصدیق بفرمائید که در یک زمان و با یک کار پاسخگوی سلیقه های گوناگون بودن تقریبا محال است.
@zohrehh.22463 ай бұрын
گفتگو🤣🤣🤣🤣🤣
@sidcohennavi447320 күн бұрын
یعنی دیگه هر موقع به زبان فکر میکنم حالم بد میشه 😅
@kazemkhoshdel11 ай бұрын
سلام خسته نباشید بسیار عالی بود ولی در تمام زندگی من هرگز نتوانستم با کسی خوب گفتگو کنم نمیدانم چرا تا میگم سلام گفتگویمان به پایان میرسد ولایت خداحافظی کنیم ایا کسی میداند مشکل کجاست 😂😂😂😂😂😅😅😅😅😅😢😢😢😢😢❤❤❤❤❤
@shokutajammoly208510 ай бұрын
واقعا چه داستانی مزخرفی برای نو جوانان میذاشتند ما که از خحالت اب شدیم 😮😮😮
@sahelzarrin6210 ай бұрын
چرا ما یکی از این کلکها بلد نیستم 🤣🤣
@malihehhushidari544811 ай бұрын
چه تئوری های شخصی را وسط داستان به شنونده تحمیل می کنید. من در آوردی و توقف داستان
@user-xb7in7iv7q8 ай бұрын
ما هم بچه دبستانی باور کردیم!!😂😂 فقط یه سئوال آقا معلم اجازه ست؟! اگه مثلاً یه خانم بدریخت زشت رو میآمد شاهزاده باهاش صحبت نمیکرد؟ چرا؟!!!😮 ولی قربان ما همه بزرگسالیم، هر چند کوچک سالها هم باید از همان اوان بدونن که چی به چیه, و ایضأ عالمان و بزرگان آموزش پرپرش ما تهی مغزانی بیش نیستند که چنین رفتاری دارند، و در خاتمه با نظر اون دوست عزیزی که دو پیشنهاد برای جایگزینی داستان داد بنده هم موافقم و لایک شون رو هم تفدیم کردم، ولی با پاسخ حضرتعالی خیر،، همواره نیک اندیش و پایدار باشید و سرافراز جناب پرهام عزیز.😂❤❤❤
@h.parham1178 ай бұрын
محمد عزیز اینکه شاهزاده با زن زیبا گفتگو کرد تصمیم نویسنده داستان بوده نه بنده. اما منطق هم دارد. ظاهرا زیبایی نشانه هائیست که مغز در طول تکامل آموخته که به این نشانه ها واکنش غریزی نشان بدهد. چون گویا این نشانه ها حاکی از ژن مناسب برای ترکیب شدن با ژن بیننده است. ممکن است بفرمایید شاهزاده که نمیخواست بچه دار شود. بله. این را بخش آگاه مغز شاهزاده میداند اما بخش غریزی نمی داند. مغز وقتی پاداش هورمون لذت را به طرفین یک گفتگو میدهد که بداند ترکیب ژنتیکی خوبی بوجود میآورند. در خصوص اینکه مگر میشود بخشی از مغز از بخشی دیگر بی خبر باشد ؟ باز پاسخ مثبت است. در خود ارضائی بخشی از مغر با تخیل صحنه ای میسازد و بخش غریزی را فریب میدهد که واقعی است و بخش غریزی بخیال ساختن فرزند دستور آزاد شدن اسپرم و همزمان اِندروفین در مغز را میدهد که تعبیر انسانی ما از ترشح این هورمون “لذت” است. در مورد اینکه جامعه باید آموزش بدهد با شما موافقم اما نه تنها سیستم آموزشی علاقه به سانسور هر چه که تولید مثل مربوط میشود را دارد بلکه مکانیزم های کار گذاشته شده توسط فرهنگ و سنت در مغز اغلب افراد آنها را وادار به مقاومت در برابر عریان شدن کلام و گفتار میکند. امیدوارم مطلب شما را درست فهمیده باشم و پاسخ بی ربط نداده باشم.
@hashormagbes916911 ай бұрын
زبان در دو داستان نماد چیز دیگه ست به گمونم😅
@user-vg6hp6rx6w10 ай бұрын
با احترام به خواننده و با کمال تأسف به اندیشه بعضی از نویسنده های قدیم که البته نمیدانم شناخته شده باشه یا نه باید بگم از قدیم وندیم همیشه گفتند کافر همه را به کیش خود پندارد البته که جدیدا دختر ها کمی خیره سر شدند ولی همون ها هم اکثرا فقط با دوست پسر یا شوهر خود تا ابد وفادار میمانند چرا نویسنده احمق نمیدیده که در قدیم اکثر زنان و مادران قدیم با داشتن چندین فرزند و کمترین امکانات و با اکثرا مردانی بی محبت و بعضاً بد اخلاق باز هم با عفاف زندگی میکردند و با تمام سختی ها و با دنیایی آرزو و با بدنی خسته و کوفته پیر شده و از دنیا میرفتند .اکثر آنها رو باید مانند قدیسه دانست و این در حالیست که شوهر همین زنها (آنهایی که توی شهر ها بودند) اکثرا شبها به قهوه خانه و کاباره ها میرفتند وبا عده خیلی کمی از زنان که اونها هم قربانی سیاست و تربیت نادرست شده بودند با شوهر های همین زنان های نجیب میخوابیدند و باز هم فقط زنان فاحشه نامیده میشدند و مرداناز هر صفت زشتی مبرا .خواننده عزیز حتی اگر در کتاب هم چنین نوشته بود باید میگفت مثل (بعضی) از زنان چون با این حساب زن و بچه و دختر و وخواهر ایشان هم از این دایره مستثنا نخواهد بود.ش
@user-vg6hp6rx6w10 ай бұрын
از نظر بنده مردان و پسرانی هم که با دختران و زنان متعدد رابطه برقرار میکنند کلمه ی فاحشه یا به قول اروپایی ها روسپی کاملا برازنده شونه.
@shaunnazari19619 ай бұрын
@@user-vg6hp6rx6w Doost aziz vajeh Ruspi az vajegan é asil é é Parsi mibashad.!!!!
@user-bo5mh1bu2y8 ай бұрын
دوست عزیز اگر کمی با تامل و دقت گوش میدادید متوجه میشدید صحبت از فاحشه بودن یا خراب بودن زنها نیسات و قصد و نیت مکر و سیاست زنها هست و هوش و فراست زنها را بیان کرده، و اینکه در بسیاری از کتابهای تاریخ اومده که در بسیاری از موارد سیاست زنها هست که مرد را به درجات بالا میرسونه و اینکه برای نشون دادن سیاست و مکر زنان از این داستانها استفاده شده برای بهتر نشان دادن شرایط وخیمی هست که پیش آمده؛ و قصد این بوده که خواننده اون موقعیت را متصور شود و مسلط بودن زن بر روی خود در چنین شرایطی که هیچ مردی چنین توانایی برای جمع نمودن مسئله و کنترل کردن شرایط را نداشته و ندارد را نشان دهد... توی یک داستان نمیدونم واقعی یا خیالی خوندم که اوباما یا یک رئیس جمهور دیگه آمریکا توی بازاری میگشتند و یک نانوایی سیاه پوست را میبینند و زن رئیس جمهور به اون میگه این شخص خواستگار قبلی من بود ولی من قبول نکردم و پس از دو سال با تو ازدواج کردم، رئیس جمهور لبخندی میزنه و میگه پس الان باید زن یک نانوا میبودی؟؟؟ همسرش لبخندی بهش پس میده و میگه نه من همچنان زن رئیس جمهور بودم و تو معلوم نبود که چیکار میکردی؟؟؟؟؟ این داستانها سیاست و فراست و مکر زنان را نشون میده و کتابهایی که این داستانها را از اونها برداشت کردند مانند سندبادنامه مفهوم جالبی داره که اگر به حرف زنهای خود گوش بدید به درجات بالایی میرسید ولی در برابر باید مواظب باشید چون زنها ضعیف رای هستند و زود گول میخورند و بسیاری از اونها بدنبال هوای نفس و شهوت خود هستند... اینکه شما فقط با نگاه منتقدانه به این داستانها پرداخته اید جای تاسف داره و اینرا میدونم زنان ایران زمین یکی از بهترین انسانهای دنیا هستند و اگر کارهای مهمی به آنها واگذار شود اوضاع خیلی خیلی بهتر از این میشه و میتونیم با وضعیت بهتری زندگی نماییم....
@h.parham11720 күн бұрын
نیک عزیز هدف این هم هست که بدانیم اندیشه های امروز ما ریشه در چه آموزش هایی دارد.
@nedakhodaei57237 ай бұрын
ببخشید رفت دم در شوهره گفت زن خونه باباشه. چطور پارچه رو گذاشته لی رختخواب
خانم خدائی عزیز سپاس از تذکر این اشتباه بنده. حق کاملا با شماست.
@ladanmohsenin305123 күн бұрын
خیلی کتاب های بدیه برای نوجوانان !! همش راجع به گفتگو !!!
@aftab570711 ай бұрын
چه نویسنده نفهم و نادانی، چگونه همه زنان رو شهوتران میدونه؟ چه توهین و تهمت بزرگی به زنان، و چطور شما اقای پرهام این چرندیات رو برای مردم میخونید؟ چطور به همه مادران و زنان این چنین توهین میزنید، ایا مادر شما هم تابع شهوت بوده است؟
@h.parham11711 ай бұрын
آفتاب عزیز این قصه ها از سندبادنامه، مرزبان نامه، بختیارنامه و غیره استخراج شده. شما که بیش از ابتدای قصه ها را مورد توجه داشته اید قطعا با توضیحاتی که داده شده در یافته اید که هدف ما انتقاد از فرهنگ حاکم بر قصه هاست که مقصودش تحکیم سلطه مردان بر زنان و اندیشه مرد سالارانه است.
@Suzan.p710 ай бұрын
خوانش این کتاب به معنای تاییدش نیست..
@h.parham11710 ай бұрын
@@Suzan.p7 بیشک خوانش کتاب برای نشان دادن سفاحت فرهنگی که که سایه دیروزش بر زندگی امروز مردم افتاده
@Mariya-og6fw6 ай бұрын
سپاس از اجرای زیبا و دلنشین شما اما باعث تأسف و تأثر است که نویسنده این داستانها بی انصاف و ضد زن بودند!😐😐😑😑
@Joy_Entertainment76 ай бұрын
سلام. هر موضوعی رو باید با توجه به زمان و مکان خودش سنجید. شما الان این داستانهای قدیمی رو با معیارهای الان میسنجید. وگرنه قدیم اروپا هم فمینیست نبودن.
@owl855810 ай бұрын
زبان. کوچیک از همون اول مشکل مرد ایرانی بوده😂
@user-bo5mh1bu2y8 ай бұрын
درود بر دوستان گروه مشعل دانش و استاد پرهام عزیز ضمن تشکر بابت زحمات بیدریغ شما یک مسئله کوچک را خواستم عرض کنم و اون اشتباهی که در داستان گرمابه دار شده بود... یک داستان بر این قرار است که پسر جاکم هر هفته حمام را قرق میکرده و به اون حمام میرفته و در یک شکار یا جنگ هنگامی که بچه بوده یکی از بیضه های خود را از دست داده بوده و از ترسی که کرده بوده نمیتونسته کاری انجام بده و میل نداشته و مسئله مهمتر اینکه آلت تناسلی بسیار کوچکی داشته که فقط دلاک یا همان حمامی از آن خبر داشته و یکبار که با هم صحبت میکردند، پسر حاکم پول زیادی خرج دوا و درمان مرده بوده و تفاوتی متوجه نشده و با حمامی قرار را بر این میگذاره که زنی را بیاورند و متوجه بشوند آیا شاهزاده میتونه کاری انجام بده یا خیر؟؟؟ شاهزاده پول زیادی به حمامی میدهد و حمامی چندبار دیگر زنانی را برای شاهزاده برده بوده که هیچکدام نتوانسته بودند میل پسر حاکم یا شاهزاده را برانگیزند و پول گرفته و کار نکرده به کار خود رفته بودند، پس زن حمامی میگه پسر حاکم که مردی نداره و تو هر دفعه پول زیادی به دختران فلانی میدی و اونها پول را گرفته و شادان میروند، پس بیا و پول را به من بده و من به نزد پسر حاکم میروم و اون مردی ندارد و کاری نمیکند و ما راحت این کیسه زر را از آن خود میکنیم.... اما داستان دیگری که بیشتر به این مضمون نزدیک است: داستان از این قرار است که پسر حاکم و زن حمامی با یکدیگر دوست بودند و رابطه داشتند که پس از مدتی حمامی شوی زن شک میکند؛ زن او که بسیار زیبا و خوش اندام بوده با یکی رابطه دارد و هدایا و پیراهن های زیبایی از او هدیه میگیرد و به دروغ میگوید پدرم یا برادرم از سفر برای من آورده اند، پس از آن زن را توی خونه حبس میکنه و زن از پشت درب با پسر حاکم درد دل میکرده و برای اینکه راحت توی آغوش پسر حاکم بره این نقشه را میکشه و با پسر حاکم اجرا میکنند و این داستان برای مکر و حیله زنان بسیار نزدیک تر است تا داستان شما و داستان قبلی که بالا گوشه ای از آنرا نگاشته ام..... ممنون از شما دوستان عزیز که زحمت زیادی در را ه فرهنگ این مردم میکشید
@mashaledanesh8 ай бұрын
با سپاس از نظر لطف شما. ظاهرا کتابهای قدیمی هم دستخوش دستکاری شده است. بهر حال حداقل به گفته راوی قصه ها در نسخه مورد استفاده ایشان داستان بهمین شکل است که روایت شده با تفاوت کاربرد زبان بجای آلت مردانه و اینکه گرماوه بان از شرم کاری که کرده خود را حلق آویز میکند. بیشک توضیحات شما هم برای کاربران کانال مفید خواهد بود و موجب امتنان ماست.