Рет қаралды 38,101
سلام عزیزانم به یک ویدیو دیگه از موفقیت در زندگی خوش اومدین من عادله هستم و در این ویدیو اوشو (اشو) دلیل و شرح رقص سماع مولانا را بیان میکند.
سماع به نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی گفته میشود.
از دیگر طرفداران سماع، مولانا جلال الدین محمد بلخی بوده که توجه روزافزون او به سماع در جاودانه شدن این آئین در میان درویشان به ویژه مولویه بی تأثیر نبودهاست.مولانا ابتدا همانند پدرش، بهاء ولد، مشغول درس گفتن و وعظ و مجاهده بود و هرگز سماع نکرده بود اما چون شمس تبریزی را دید عاشق وی شد و هر چه او میفرمود را غنیمت میداشت؛ پس چون شمس به وی اشارت کرد که به سماع درآ، مولانای ۳۸ ساله آنچنان تحت تأثیر شمس قرار گرفت که منبر و مدرسه را ترک کرد. استدلال شمس در تشویق مولوی به سماع این بود که آنچه مولانا میطلبد با سماع، زیاد میشود و سماع برای انسانهای عادی که به هوای نفس مشغولند حرام است نه برای کسانی که عاشق و طالب حق هستند. و حتی از نظر او سماع مدد حیات محسوب میشد. شیفتگی مولانا به سماع آنچنان بود که پس از آگاهی از کشته شدن شمس نیز مراسم سماع را به جای آورد. تفضلی مولانا را در این زمان اینگونه توصیف میکند: «یک فرجی هندی به تن کرد و کلاهی پشمین و عسلی رنگ بر سر گذاشت - جلوی پیراهنش را باز کرد و دستارش را به شکل شکرآویز بست و کفش و چکمه مخصوص پوشید و با این شکل و شمایل به سماع پرداخت». صلاح الدین زرکوب نیز وصیت میکند تا جنازهاش را در حالت سماع تدفین کنند و مولانا هم به این وصیت عمل میکند و جنازه او را با نواختن دف و نقاره در حالی که سماع میکردند دفن میکند و شب بعد از تدفین صلاح الدین زرکوب را، شب عرُس مینامد؛ عرُس واژهای عربی است به معنای نکاح یا طعامی که در سور و ضیافت زفاف داده میشود. علت این نامگذاری این است که اهل تصوف بر این باورند که وقتی کسی میمیرد و روح او از عالم خاکی جدا میشود به معشوق میپیوندد. اما سماع در زمان مولانا به شکل امروز نبود؛ مریدی غذایی تهیه میکرد و دوستان و آشنایان را دعوت میکرد و غذا صرف میشد و بعد یا قبل غذا، قوالان نشیدههایی که طبعاً آهنگ و سرود معینی نداشت را میخواندند و هرکس که میخواست سماع میکرد؛ بنابراین برخلاف سماع امروز که نمیشود مردم را بدان خواند یا کسی نمیتواند وارد سماع خانه شود، تمام این حالتها در زمان مولوی وجود داشت. از مناقب العارفین افلاکی چنین بر میآید که یک صدای خوش کافی بود که مولانا به سماع بپردازد. در این اثر از ۲ نوع سماع سخن رفتهاست: ۱) سماعی که مولانا به تنهایی میپرداخت. ۲) سماعی که بهطور دسته جمعی اجرا میشد. مولانا سماع را غذای روح میدانست و معتقد بود در حین سماع در هر چیز خداوند را میبیند و گاهی نیز اتفاق میافتاد که تا بیش از یک هفته در حال سماع باقی میماند.
موفقیت در زندگی
دوستتون دارم 🌹
00:00 شروع شرح رقص سماع مولانا ( جلال الدین محمد بلخی )
00:41 اشو بیان حکایت مولانا و رقص سماع
02:12 حکایت رقص سماع مولانا از بیان اشو
04:36 علت رقص سماع مولانا - اشو