Рет қаралды 1,414
راه گُم کرده ای احوالِ مرا می گیری
یا که با رُخ زدنت حال مرا می گیری
تو مرا دوست نداری، تو کبوتر بازی
از منِ خسته پر و بال مرا می گیری
چشم هایت به خدا حافظ شیراز منست
این چه فعلی ست که تو فال مرا میگیری؟
به بهایی- که یگان لحظه کنارم باشی
حاصل زحمت صد سال مرا میگیری
به خدا راهبر زندگی من هستی
هی نگو این همه دنبال مرا می گیری
ابراهیم امینی