رد افسانه ی شکستن پهلوی حضرت فاطمه زهرا توسط مرجع شیعیان آیت الله العظمی سید حسین فضل الله
Пікірлер: 1 000
@sharifaturabi75174 жыл бұрын
الله تعالی حق گویان را حفظ کند و منافقین را نابود کند آمین یا رب العالمین .
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی و پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
لعنت خدا بر منافقین که داعیه اسلام دارن اما هیچی از اسلام نفهمیدن اسلام بدون فاطمه سلام الله علیها و اهل بیت ع یعنی شرک زمان جاهلیت یعنی داعش و وهابیت ملعون
@@pubgplayer5866 اون موقع ک اسلام تازه بود دو قسمت میشد براحتی کاملا نابود میشد، اما الآن ک اسلام هزاروچهارصد سال هستش و مسلمانان دو ملياردن دو سه صد قسمتم باشه هسته ی اسلام نابود نمیشه
@fateme13657 жыл бұрын
میشه بگید پس چرا مقبره حضرت فاطمه زهرا سلام الله مخفی مونده؟ نکنه اینم افسانه است؟خدا منتقم مادرمون رو برسونه انشاءالله.الهی یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمه یا محسن بحق الحسن یا قدیم الاحسان بحق الحسین عجل لولیک الفرج صاحب عصر و الزمان
@user-sz2ib9kp6p5 жыл бұрын
قبر حضرت عایشه هم مخفیه و شب هم دفن شده حضرت ابوبکر رضی الله عنه هم شبانه دفن شد حضرت عثمان هم شب دفن شد اینکه شب دفن شدن چون سردخونه نبوده جسد بو میگرفته شب دفن میکردن تا جسد میت رو زمین نمونه
@amirabbas38315 жыл бұрын
أحسنت به تو
@MoMo-rb6bz5 жыл бұрын
محمد رحیمی چرا القایده و طالبان و بوکوحرام و داعش و وهابیها در دوستی و طرفداری عُمر و عایشه با هم متحد هستند؟ عایشه چرا بر علیه خلیفه ی مسلمانان شورش کرد و ۲۰ هزار نفر را به کشتن داد؟ مرگ بر تو ای تروریست......
@MoMo-rb6bz5 жыл бұрын
محمد رحیمی محل دفن عایشه قبرستان بقیع و مکانی معلوم هست...چرا دروغگویی میکنی ؟ چرا عمر به ایران حمله کرد و صدها هزار نفر را به کشتن داد؟ مگر دین اجباریست؟ کیر خر تو کوس ننت ای کوسکش وهابی
@thinkagain14544 жыл бұрын
جواب حرف این سید اینه :کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@anni26579 жыл бұрын
اگر ایشون تنها شخصی از شیعه بودند که ماجرای حجوم به خانه ی حضرت زهرا رو رد کرده . برید ببینید که چند نفر از علمای اهل سنت هستند که این قضیه رو قبول کردند اینم یه نمونه ش ابن أبي شيبه (239هـ) : وي كه از استاتيد محمد بن اسماعيل بخاري بوده ، در كتاب المصنف ميگويد : أنه حين بويع لأبي بكر بعد رسول الله ( ص ) كان علي والزبير يدخلان على فاطمة بنت رسول الله ( ص ) فيشاورونها ويرتجعون في أمرهم ، فلما بلغ ذلك عمر بن الخطاب خرج حتى دخل على فاطمة فقال : يا بنت رسول الله ( ص ) ! والله ما من أحد أحب إلينا من أبيك ، وما من أحد أحب إلينا بعد أبيك منك ، وأيم الله ما ذاك بمانعي إن اجتمع هؤلاء النفر عندك ، إن أمرتهم أن يحرق عليهم البيت ، قال : فلما خرج عمر جاؤوها فقالت : تعلمون أن عمر قد جاءني وقد حلف بالله لئن عدتم ليحرقن عليكم البيت وأيم الله ليمضين لما حلف عليه ... . المصنف ، ج8 ، ص 572 . هنگامى كه مردم با ابى بكر بيعت كردند ، على و زبير در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند ، و اين مطلب به عمر بن خطاب رسيد . او به خانه فاطمه آمد ، و گفت : اى دختر رسول خدا ! محبوب ترين فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو !!! ولى سوگند به خدا اين محبت مانع از آن نيست كه اگر اين افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند . اين جمله را گفت و بيرون رفت ، وقتى على (عليه السلام) و زبير به خانه بازگشتند ، دخت گرامى پيامبربه على (عليهم السلام) و زبير گفت: عمر نزد من آمد و سوگند ياد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود ، خانه را بر شماها بسوزاند ، به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است انجام مى دهد !
@user-cn7hd9ky3r7 жыл бұрын
amir faraji علمای اهل سنت باید انکار کنند اگه نکنند که همین آ بدوی پلاستیکی شون هم میره
@aizensouske54334 жыл бұрын
چرا روایت رد کامل نمیاری بیسواد معلومه دیگه چون که میدونی ربطی به هجوم نداره اولا راوی روایت شاهد این اتفاق نبوده پس حدیث قابل پذیرش نیست بیسواد دوما در هیچ کجای حدیث نگفته که هجوم رخ داد فقط قضیه تهدید بوده که البته حدیث صحیح نیست بیسواد سوما در آخر حدیث میگه که علی با اختیار خودش با خلیفه اول بیعت میکنه ولی شما تلبیس کردی و آخر روایت رو کات و برش کردی بیسواد پنجما در حدیث گفته محبوبترین شخص نزد ما توی فاطمه هستی بیسواد
@user-be5po8hn4e2 жыл бұрын
😅😅😅😅😅 ای بدبخت بیسواد رافضی مثلا الان رفتی سند اوردی 😅😅😅😅😅
@koda-ej4gp2 жыл бұрын
اون فاطمه خواهر حضرت عمر بوده نه فاطمه زهرا
@asab5736 жыл бұрын
کجای تاریخ آمده حضرت علی(ع) از بی بی فاطمه دفاع نکرده،ایشان به عمر حمله کرده او را از زمین بلند کرده و به زمین کوبیده،سپس به صورتش زده،لیکن بنا به وصیت پیامبر(ص) از کشتنش صرف نظر کرده.(نقل از کتب عمریه)
@mohammadmohammad-jt8ub6 жыл бұрын
Aseman Abi منابع؟
@NaserNaser-of9dz5 жыл бұрын
روجوع کردی به کتابی که تو قم چاپ شده؟؟ کجای کتابهای دینی معتبر این حرف آمده؟؟
@bahmankurd1165 жыл бұрын
Aseman Abi خب میشه روایت صحیح ببینم🤗
@samimatin62054 жыл бұрын
ههههههههههههه
@aizensouske54334 жыл бұрын
اگر از کتب اهل سنت آوردی همین الان شیعه میشم
@ahmadazizi37738 жыл бұрын
شیعه سنی به کنار ... انسانیت شرطه به همدیگه فحش ندید انسانیت کجا رفته
@rezareza48705 жыл бұрын
عزیز تا حالا شما دیدی ی عالم اهل سنت تو منبرهاشون توهین کنه به مقدسات بقیه حتی همیشه ما میگیم که احترام به بقیه مذاهب قابل احترامه چون از قرآن کریم انسانیت و ادب و اخلاق رو اموختیم
@user-zi4zl5jm3n4 жыл бұрын
این سنی ها مثالشون البته عالم هاشون مثال همون یهودی هایی هست که یه الاغن که باری از کتاب حمل میکنن کسی که به خالق خودش که تمام موجبات رفاه رو در اختیارش گزاشته و بحدی که میگن خدایی نیست چرا که بازخواستمون نمیکنه ویا هرچی بیشتر ظلم میکنیم بازهم نعمت بهمون میده در دنیایی که اگه یه نفر یه هندونه مجانی بهمون بده تا عمر داریم تشکر میکنیم ازش وهزار تعریف وتمجید ازش واون جوری با خدا رفتار میکنیم شما باشی به همچین فردی میگی انسان که انسانیت لازم باشه
@user-zi4zl5jm3n4 жыл бұрын
یه عالم اهل سنت جرعت وتوان نداره توهین بدتره یا به صورت انتهاری وبمب گزاری مردم بیگناه کشتن وتازه اگه میگیم عمر ابوبکر وعایشه کافرن که حقیقته توهین نیست وقتی زنی بگه یه مرد چهل ساله بیاد سینه های من بخوره تاشیر بیاد وبرادر بشیم شما میگید عالم دهر یا فاهشه وقتی عمر پیارهن پیامبر میکشه وسرش داد میزنه وزمان جنگ رهاش میکنه بین کفار وفرار میکنه ووقتی زمان مریضی میگه هزیان وچرت پرت میگه پیغمبر وقتی با اینکه دستور اسلام میدونه وایستاده میشاشه شما میگید منافق یا کافر یا میگید خدا ازش راضیه وقتی ابوبکر اموال دخت پیامبر بالا میکشه وهزار مدرک دیگه دیگه خجالت داره پیروی ولجاجت .
@ahmadazizi37734 жыл бұрын
@@user-zi4zl5jm3n مطالعتون کمه فله ای میپرونین برو چار ساعت مطالعه کن حضرت عایشه که بچه دار نبود که شیر داشته باشن . میشه بگید چند سالتونه ؟انگار از حالت زنانگی چیزی نمیدونین کودک هستین
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@user-cy9zy5bi6p7 жыл бұрын
جزاک الله خیر .عالم حقیقی اهل تشیع.
@omarkhodammi71324 жыл бұрын
kzbin.info/www/bejne/oGrdiJmjjbyBrpo
@thinkagain14544 жыл бұрын
ماهو الأصعب أن يأمر رسول الله امير المؤمنين بأمر من الله الا يدافع عن الزهراء، او ان يأمر الله تعالى نبيه ابراهيم بقتل ولده إسماعيل؟ طبعا الثاني، فاذا سلمنا بصحة الثاني وعقلانيته فالاولى ان نسلم بعقلانية الاول. للاسف السيد الله يرحمه في كلامه افترى على العقل ما لايقوله، مصيبة الزهراء مصيبة مابعدها مصيبة وهي فاتحة المصائب على اهل البيت وقد وردت بالطرق الصحيحة التي لاشك فيها، ليس كل ما لا أرى او ترى فيه مسوغ عقلي ترميه عرض الجدار بل الورع يقتضي ان تتوقف وتقول لا اعلم خصوصا اذا كان الامر يرتبط بآل محمد عليهم افضل الصلاة والسلام، هدى الله القلوب وهدى اتباع السيد إلى مصيبة الزهراء عليها السلام لان ظلامتها ظلامتين ظلامة من اعدائها وظلامة من شيعتها بأبي هي وأمي 💔.
@AllamaShabeebHusainiOfficial3 жыл бұрын
خدا لعنت کند قاتلین حضرت زہرا س و مدافعین ذلیل و بی غیرت آنان را بی بی ھمانند دیروز امروز نیز مظلوم است 😭😭
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@indeependentkurdistan37353 жыл бұрын
اسمش؟
@ebabaazar85383 жыл бұрын
پس چطور ایشان فوت کردند . شما که انقدر اطلاعات دارید حصرت فاطمه شهید نشده اند . پس علت فوتشان را بنویسید .
@user-ry7xj4kx2p5 жыл бұрын
سلام ....کاش قبل از نوحه و گریه بر فاطمه اخلاق فاطمه را فرا می گرفتیم ....فحش و ناسزاهایمان را حذف میکردیم ....غیبت و تهمت هایمان را کم میکردیم ...و قبل از اظهار فضل و مجادله و مباحثه کمی فکر میکردیم آیا این طرف که این حرف ها را می زند فاطمه را دوست ندارد ؟ نیاز به پول وهابی ها دارد ؟ کتاب های شیعه و سنی را ندیده یا نخوانده است ؟ تا قبل از این سخنرانی به عواقب آن فکر نکرده است ؟ دوستان در جهت آب شنا کردن به اندازه خلاف جهت آب شنا کردن سخت نیست ....البته میدانم الان هم حرف هام ی عده رو عصبانی تر میکنه ولی وظیفه ام گفتن بود
@mohammadb42865 жыл бұрын
این مردک بیناموس که دشمن اهلبیت است چرند میگه اولا وصیت پیامبر این بود: وقتی جبرئیل از مصائب بعد از وفات پیامبر بر اهلبیت و حضرت زهرا به پیامبر خبر میده ، پیامبر به امیرالمؤمنین فرمود اگر یار و یاور داشتی شمشیر بکش وگرنه صبر کن!! این امتحان بزرگ صبر مولا بود و وسیلهی آزمایش ملت اما به فرض اگر طبق استدلال این پیر خرفت، علی علیه السلام شمشیر میکشید چه اتفاقی میافتاد؟ خودش بود ۶ نفر که سلمان هم پیرمرد بود اهلبیت بشهادت میرسیدند و نسل امامت منقطع میشد یعنی عملا بساط اسلام بلافاصله بعد پیامبر جمع میشد دین رو چه کسی حفظ میکردند؟ همان قاتلین اهلبیت؟ این مردک اصلا شیعه نیست حتی ابتداییترین مبانی عقیدتی شیعه رو نمیدونه. تفکراتش کاملا تفکرات نواصبه و استدلالش هم ابلهانه حتی خلاف نص قرآن در سوره هود آیات ۷۷ به بعد جریان هجوم قوم لوط به خانه او رو بخوانید طبق استدلال این بیناموس، حضرت لوط علیهالسلام هم بیغیرت و بزدل بوده
@irantehran41694 жыл бұрын
این ها دشمنان پیامبر و حضرت علی هستند. هرگز نمیتوانند به سوالات شما پاسخ بدهند. هرجا عقل هست این ها نیستند
@thinkagain14544 жыл бұрын
کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@irantehran4169 کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@thinkagain14544 жыл бұрын
ماهو الأصعب أن يأمر رسول الله امير المؤمنين بأمر من الله الا يدافع عن الزهراء، او ان يأمر الله تعالى نبيه ابراهيم بقتل ولده إسماعيل؟ طبعا الثاني، فاذا سلمنا بصحة الثاني وعقلانيته فالاولى ان نسلم بعقلانية الاول. للاسف السيد الله يرحمه في كلامه افترى على العقل ما لايقوله، مصيبة الزهراء مصيبة مابعدها مصيبة وهي فاتحة المصائب على اهل البيت وقد وردت بالطرق الصحيحة التي لاشك فيها، ليس كل ما لا أرى او ترى فيه مسوغ عقلي ترميه عرض الجدار بل الورع يقتضي ان تتوقف وتقول لا اعلم خصوصا اذا كان الامر يرتبط بآل محمد عليهم افضل الصلاة والسلام، هدى الله القلوب وهدى اتباع السيد إلى مصيبة الزهراء عليها السلام لان ظلامتها ظلامتين ظلامة من اعدائها وظلامة من شيعتها بأبي هي وأمي 💔.
@thinkagain14543 жыл бұрын
@am ammd آهان، پس طرز فکرتون اینه، پس اول اخلاقتون رو درست کنید بعد درباره ای موندن یا نموندن اسلام در کامنتهای دیگرتون بحث کنید لطفا، روز خوش
@icor25102 жыл бұрын
. ابن ابی شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابی شیبه (159-235) مؤلف کتاب المصنَّف به سندی صحیح چنین نقل می کند: هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره می پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: ای دختر رسول خدا، محبوبترین فرد برای ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دختر گرامی پیامبر(علیها السلام) به علی(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام می دهد![1] 2. بلاذری و کتاب «انساب الاشراف»: احمد بن یحیی جابر بغدادی بلاذری (متوفای 270) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخی را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل می کند. ابوبکر به دنبال علی(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولی علی(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: ای فرزند خطاب، می بینم در صدد سوزاندن خانه من هستی؟! عمر گفت: بلی، این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است!![2] 3. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة»: مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (212-276) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامی است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... . وی در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین می نویسد: ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه علی(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش می زنم. مردی به عمر گفت: ای اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!![3] ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او می گوید: عمر همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید، با صدای بلند گفت: ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید، وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند، نزد ابی بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، علی(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه می شود؟ گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست، گردن تو را می زنیم... [4] مسلّماً این بخش از تاریخ برای علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار می باشد و لذا برخی بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالی که ابن ابی الحدید استاد فن تاریخ، این کتاب را از آثار او می داند و پیوسته از آن مطالبی نقل می کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشی از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالی که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است. «زرکلی» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه می داند سپس می افزاید: که برخی از علما در این نسبت نظری دارند. یعنی شک و تردید را به دیگران نسبت می دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس[5] این کتاب را از آثار ابن قتیبه می داند. 4. طبری و تاریخ او: محمّد بن جریر طبری (متوفای 310) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحی را چنین بیان می کند: عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند.[6]
@sabersaber45143 жыл бұрын
سلام آخه کدوم مردی دخترشو به قاتل زنش میده کدوم مردی اسم قاتل زنشو روی بچه اش میزاره عقلتون گجاست بیدارشید بسه دیگه خواب غفلت بسه
@sabersaber45143 жыл бұрын
سیدنا عمر فاروق فاتح امپراطوری ایران وروم که جانم فدایت
@emingheribani87722 жыл бұрын
عزیزان سنی و شیعه به خدا همه برادریم ، یعنی باید برادر باشیم ، چون مسلمانیم. و در اختلافات باید فرقان عظیم ، یعنی قرآن کریم ،که وسیله تفکیک حق از باطل است را حَکَم قرار دهیم. اما قرآن کریم ، البته غیرمستقیم ، بر عدم مومن بودن ابوبکر صحه گذاشته : قرآن کریم در آیه ۲۶ سوره توبه ، به صراحت میفرماید که سکینه ( آرامش الهی) بر مومنین فرود می آید : ثم انزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین ....(۲۶) التوبه همچنین در آیات ۱۸ و ۲۶ سوره فتح هم از فرود سکینه و آرامش بر مومنین اشاره شده : لقد رضی الله عن المومنین اذ یبایعونک تحت الشجره فعلم ما فی قلوبهم فانزل السکینه علیهم ...(۱۸) الفتح ...فانزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین و ... (۲۶)الفتح حال مراجعه میکنیم به آیه غار (آیه ۴۰ سوره توبه): إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۴۰﴾ ""اگر او [پيامبر] را يارى ندهيد، [بدانيد كه] خداوند او را هنگامى كه كافران آوارهاش ساختند، يارى داد، آنگاه كه يكى از آن دو به هنگامى كه در غار بودند به رفيقش [ابوبكر] گفت نگران مباش كه خدا با ماست، آنگاه خداوند آرامش خويش را بر او نازل كرد و به سپاهيانى كه نمىديديدشان يارى داد و [سرانجام] آرمان كافران را پست گردانيد، و آرمان الهى است كه والاست، و خداوند پيروزمند فرزانه است."" دقت کنید در جریان غار، دو نفر حاضرند ، حضرت رسول الله صلّی الله علیه و آله و ابوبکر. خداوند متعال فرموده : سکینه را فقط بر حضرت محمد ص نازل کرده ، یعنی اگر ابوبکر مومن بود ، مثل دیگر مومنان که در سه ایه فوق ، همراه حضرت محمد ص ، مشمول دریافت سکینه شدند ، ابوبکر نیز سکینه را دریافت میکرد ، ولی صراحتا قرآن کریم او را استثنا کرده ، پس حق تعالی، مومن نبودن ابوبکر را غیر مستقیم بیان فرموده. العاقل بکفیه الاشاره
@user-wf2vp2sb2d2 жыл бұрын
بابا بقرآن اسم پسر امام علی عمرو بوده نه عمر بعدشم شما به چه قیمتی عمر رو میخوای داماد امام علی قرار بدی اولا اولا ام الکلثوم دختر ابوبکر بعدشم در کتب خودتون اومده که عمر ۵۰ و خورده ای ساله به خواستگاری دختر رفت که به سن بلوغ نرسیده بود و امام علی گفت کوچیکه و عمر قبول نکرد بعد امام آرایشش کرد و فرستادش پیش عمر و عمر به اون دختر دست درازی کرد این کجاش فضیلت تو کتاب اهل سنت اومده ها نه ما
@user-wf2vp2sb2d2 жыл бұрын
@@sabersaber4514 فرمانده سپاه عمر خالد ابن ولید ایرانی ها رو به طرز فجیعی قتل عام کرد پس وطن دوستیت کجا رفته مگه در قرآن نگفته حب الوطن من الا ایمان چرا عمر بعد این کشتار مجازاتش نکرد و تازه خوشش هم اومده بود در کتب سنی اومده عمر گفت عرب ها از ایرانی ها بالا ترن و ایرانی ها رو باید زنانشون رو به کنیزی گرفت و مرد هاشون رو به غلامی سند هم از کتب خودتون برای اثباط حرفم دارم
@user-cr9ht8iy7k2 жыл бұрын
@@user-wf2vp2sb2d اسم بچه حضرت علی عَمر بوده نه عُمر جواب ابلهانه ای هست و اون دو تا دیگ اسمشون عثمان و ابوبکر هست لابد ابوبِکر بوده اون یکی هم عثِمان 😂 آنکس که نداند و نداند ک نداند در جهل مرکب ابدالدهر بماند
@icor25102 жыл бұрын
طبرانی و معجم کبیر: ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانی (260-360) که ذهبی در «میزان الاعتدال» در حقّ او می گوید: فرد معتبری است.[9] در کتاب «المعجم الکبیر» که کراراً چاپ شده است، آنجا که دربارۀ ابوبکر و خطبه ها و وفات او سخن می گوید، یادآور می شود: ابوبکر به هنگام مرگ، اموری را تمنا کرد. ای کاش سه چیز را انجام نمی دادم. ای کاش سه چیز را انجام می دادم. ای کاش سه چیز را از رسول خدا سؤال می کردم. درباره آن سه چیزی که انجام داده و آروز کرد که ای کاش انجام نمی داد، چنین می گوید: آن سه چیزی که آرزو می کنم که ای کاش انجام نمی دادم، آرزو می کنم که هتک حرمت خانه فاطمه نمی کردم و آن را به حال خود واگذار می کردم!.[10] ،این تعبیرات به خوبی نشان می دهد که تهدیدهای عمر تحقّق یافت.
@no_atheism7 жыл бұрын
برام یک مسئله خیلی عجیبه !! چون آخوندها می گویند پیامبر قبل از وفات در گوشی به حضرت فاطمه گفت که بعد از مرگ من محمد تو اولین کسی از خاندانم هستی که به من می پیوندی ، اما اگر افسانه شهادت فرزند فاطمه زهرا علیه السلام ( محسن ) درست باشد پس اولین نفر محسن بوده که به پیامبر ملحق شده است ، اگر اولی را بپذیریم پس دومی دروغ است ، اگر دومی را بپذیریم پس اولی دروغ است ؛؛؛ سر تا پا تناقض و نیرنگ برای سوء استفاده از اعتقادات مذهبی مردم برای رسیدن به اهداف دنیوی از قبیل پست و مقام و مال و ثروت مفت وووو
@fatemehheidari81387 жыл бұрын
رد شبهات ملحدین و اسلام ستیزان از كجا ميدوني حضرت محسن زودتر شهيد شدن ؟از يه پزشك زنان سوال كن .
@no_atheism7 жыл бұрын
fathima heidari ، خودت متوجه شدی چه گفتی ! اولا از پزشک زن سوال کنم که هزار و چهارصد سال پیش جنینی به نام محسن سقط شده یا نه !!! این نشان دهنده لا جواب و بی جواب بودن شماست ، دوما من که نمی گویم محسن کشته شده یا سقط شده بلکه امثال روحانیون شماها می گویند که محسن سقط شده است ، بنده همه می گویم اگر این حرفتان درست باشد چرا پیامبر در گوشی به فاطمه گفت تو اولین شخصی هستی که به من میپیوندی در صورتی که طبق ادعای شما محسن قبل از فاطمه زهرا کشته شده است ، آیا محسن جزو اهل بیت محسوب نمیشده !!!!! با دلقک بازی و طنز پردازی هرگز نمیتوانید این تناقضتان را ترمیم کنید
@user-hk8oe5zy4z7 жыл бұрын
رد شبهات ملحدین و اسلام ستیزان آی کیو یه جو اگه اون مغزتوبکاربندازی هیچ تناقضی نیست چون حضرت محسن سلام الله علیه رو اصن نگذاشتن که با ولادت طبیعی زنده به دنیا به دنیابیاد تا تو اشکال کنی که فاطمه علیهاسلام اولین نفربوده یا دومین نفر!! ومنظور پیامبرخداصلی الله علیه وآله هم اولین نفر ازخاندان درحال حیات بوده نه جنینی که هنوز متولدنشده و چن ماه هنوز به زمان ولادتش باقیمونده بوده بنابراین هیچ تناقضی تو فرمایش پیغمبربه دخترش فاطمه علیهاسلام مطلقاوجودنداره البته این شبهه تو یه شبهه قدیمیه که قبل ازاین هم مطرح شده وجواب مفصل بهش داده شده وچن تاجواب محکمتر وقویترهم داده شده که اگه خواسی بیاتوکانال جواباش اونجاس
@asab5736 жыл бұрын
کجای تاریخ آمده حضرت علی(ع) از بی بی فاطمه دفاع نکرده،ایشان به عمر حمله کرده او را از زمین بلند کرده و به زمین کوبیده،سپس به صورتش زده،لیکن بنا به وصیت پیامبر(ص) از کشتنش صرف نظر کرده.(نقل از کتب عمریه)
@hojjatdilmaghani6316 жыл бұрын
رد شبهات ملحدین و اسلام ستیزان احمق بیسواد، پیامبر مکرم گفت اولین نفر از اهل بیت من و اهل بیت رسول خدا حضرت فاطمه و امام علی و امام حسن و امام حسین بودند.
@user-cr9ht8iy7k2 жыл бұрын
ماشاالله آفرین یک اخوند درست حسابی دیدیم❤️
@barzanhemati32285 жыл бұрын
تو حجته الستکانم نیستی چه برسه العظمی، نامرد ریاکار حق بی بی رو چند فروختی؟؟؟
@molazehi5 жыл бұрын
خوب سوزونده تو رو
@barzanhemati32285 жыл бұрын
@@molazehi نه از این اخوندهای جیره خور زیاده، پول همه کار میکنه.
@barzanhemati32285 жыл бұрын
حالا شما چرا ناراحت شدی ،مگه به شما توهین کردم
@molazehi5 жыл бұрын
@@barzanhemati3228 جالبه که هر کسی که با شما مخالفت کنه میشه وهابی و مزدور ! تهمت زدن به مخالفین فکری از اصول اساسی مذهب شماست .
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@molazehi بسوزی بفرما : کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@user-rq1gi2id1g2 жыл бұрын
اگر این عقلانیت در بین علمای دیگر نیز میبود شاهد خرافه گویی و غالی گری نبودیم ، خدا شمارا رحمت کند ، ودرست گفتید چرا گریاندن مردم برای فرقه شیعه اینقدر مهم است ؟ همینطور هم مردم اشکشون در اومده .
@rezaakbarian81777 жыл бұрын
جوابت با خانم فاطمه زهرا
@user-ye9cz2qz5k3 жыл бұрын
یعنی منطقش قابل قبول نبود....وای بر جهالت
@azerill11733 жыл бұрын
@@user-ye9cz2qz5k اینکه به خانه حضرت علی حمله کردند و دست بلند کردند ، اینکه کفن و دفن مخفیانه تا حدودی بود ، اینکه حضرت فاطمه در اوج جوانی وفات یافت ، اینکه خیلی ها در مراسم او نبودند ، اینکه آخر عمر آن حضرت او بغض بعضی ها را داشت. غیر قابل کتمان است و در صحیح ترین کتب اهل سنت مثل بخاری و مسلم آمده است. تمام دعوای بعد رسول الله میشه گفت تقریبا اینست که بعد ایشان از چه کسی دین را بگیریم ، بعضی ها دین را از قاتلین و آزار دهندگان اهل بیت و کسانی که مورد غضب اهل بیت بودند و اهل بیت آنها را غاصب میدانستند خوش دارند !!
@user-ye9cz2qz5k3 жыл бұрын
@@azerill1173 خدا همه ما رو هدایت کنه ...اما در اون خانه جوانان و مردانی بودند منطق شما قبول میکنه....این بزرگترین توهین به حضرت علی هست که از یک طرف ادعا کنیم صاحب ذوالفقار بوده و از یک طرف عاجز از دفاع از همسرش بوده...والا شیعه آنقدر در موهومات و بت برستی غرق شده که تشیخص حق از باطل در این مذهب مشکل است
@azerill11733 жыл бұрын
@@user-ye9cz2qz5k در منابع اهل سنت هم حتی آمده که حضرت علی به فرموده پیامبر مامور به صبر شد . درست همانطور هارون در قوم بنی اسرائیل ، دشمن خارجی جهان اسلام داشت ، و چیزی از اسلام نمیماند ، تازه اگر اهل بیت همه کشته میشدن اسلام اهل بیت نمیرسید و همان اسلام معاویه و یزید و ... ادامه میداشت. حتی در یکی از منابع اهل سنت آمده که علی عمر را به زمین کوفت و قصد قتل او را کرد ولی از جانب پیامبر مامور به صبر شد و اینکار را نکرد پس.
@javadra97893 жыл бұрын
@@user-ye9cz2qz5k ادله آمده از کتب اهل سنت رو ذکر می کنم تا متوجه بشید با پاره تن پیامبر چه کردند عبدالرّحمن بن عوف مى گوید: که من در بیمارى ابوبکر براى عیادت او وارد خانه او شدم پس از گفتگوى زیاد به من گفت: آرزو مى کنم اى کاش سه چیز را که انجام داده ام، انجام نمى دادم، همچنان که آرزو مى کنم اى کاش سه چیز را که انجام نداده ام، انجام مى دادم. همچنین آرزو مى کنم سه چیز را از پیامبر سؤال مى کردم. امّا آن سه چیزى که انجام داده ام و آرزو مى کنم که اى کاش انجام نمى دادم عبارتند از: ۱. «وددت انّی لم أکشف بیت فاطمة و ترکته و ان اغلق على الحرب».(۱۵) اى کاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمى گشودم و آن را به حال خود وامى گذاشتم هرچند براى جنگ بسته شده بود. ابو عبید هنگامى که به اینجا مى رسد به جاى جمله: «لم أکشف بیت فاطمة و ترکته...» مى گوید: کذا و کذا. و اضافه مى کند که من مایل به ذکر آن نیستم!. ولى هرگاه «ابو عبید» روى تعصّب مذهبى یا علّت دیگر از نقل حقیقت سربرتافته است; محقّقان کتاب «الاموال» در پاورقى مى گویند: جمله هاى حذف شده در کتاب «میزان الاعتدال» (به نحوى که بیان گردید) وارد شده است، افزون بر آن، «طبرانى» در «معجم» خود و «ابن عبدربه» در «عقد الفرید» و افراد دیگر جمله هاى حذف شده را آورده اند.(دقت کنید!) ۷. طبرانى و معجم کبیر ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانى (۲۶۰-۳۶۰) که ذهبى در «میزان الاعتدال» در حقّ او مى گوید: فرد معتبرى است(۱۶). در کتاب «المعجم الکبیر» که کراراً چاپ شده است، آنجا که درباره ابوبکر و خطبه ها و وفات او سخن مى گوید، یادآور مى شود: ابوبکر به هنگام مرگ، امورى را تمنا کرد. اى کاش سه چیز را انجام نمى دادم. اى کاش سه چیز را انجام مى دادم. اى کاش سه چیز را از رسول خدا سؤال مى کردم. درباره آن سه چیزى که انجام داده و آروز کرد که اى کاش انجام نمى داد، چنین مى گوید: أمّا الثلاث اللائی وددت أنی لم أفعلهنّ، فوددت انّی لم أکن أکشف بیت فاطمة و ترکته.(۱۷) آن سه چیزى که آرزو مى کنم که اى کاش انجام نمى دادم، آرزو مى کنم که هتک حرمت خانه فاطمه نمى کردم و آن را به حال خود واگذار مى کردم! این تعبیرات به خوبى نشان مى دهد که تهدیدهاى عمر تحقّق یافت. ۸. ابن عبد ربه و «عقد الفرید» ابن عبد ربه اندلسى مؤلّف کتاب «العقد الفرید» (متوفاى ۴۶۳ هـ ) در کتاب خود از عبدالرحمن بن عوف نقل مى کند: من در بیمارى ابى بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت: آرزو مى کنم که اى کاش سه چیز را انجام نمى دادم و یکى از آن سه چیز این است: وودت انّی لم أکشف بیت فاطمة عن شی و إن کانوا اغلقوه على الحرب.(۱۸) اى کاش خانه فاطمه را نمى گشودم هرچند آنان براى نبرد درِ خانه را بسته بودند. و نیز اسامى و عبارات و شخصیت هایى که این بخش از گفتار خلیفه را نقل کرده اند خواهد آمد. ۹. سخن نَظّام در کتاب «الوافی بالوفیات» ابراهیم بن سیار نظام معتزلى (۱۶۰-۲۳۱) که به خاطر زیبایى کلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است در کتابهاى متعددى، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه(علیها السلام) را نقل مى کند. او مى گوید: انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتى ألقت المحسن من بطنها.(۱۹) عمر در روز اخذ بیعت براى ابى بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندى که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط کرد!!(دقت کنید). ۱۰. مبرد در کتاب «کامل» محمّد بن یزید بن عبدالأکبر بغدادى (۲۱۰-۲۸۵) ادیب، و نویسنده معروف و صاحب آثار گران سنگ، در کتاب «الکامل» خود، از عبدالرّحمن بن عوف داستان آرزوهاى خلیفه را مى نویسد، و چنین یادآور مى شود: وددت انّی لم أکن کشفت عن بیت فاطمة و ترکته ولو أغلق على الحرب.(۲۰) آرزو مى کردم اى کاش بیت فاطمه را نمى گشودم و آن را رها مى نمودم هرچند براى جنگ بسته باشد. ۱۱. مسعودى و «مروج الذهب» مسعودى «متوفاى ۳۲۵) در مروج الذهب مى نویسد: آنگاه که ابوبکر درحال احتضار چنین گفت: سه چیز انجام دادم و تمنا مى کردم که اى کاش انجام نمى دادم یکى از آن سه چیز: فوددت انّی لم أکن فتشت بیت فاطمة و ذکر فی ذلک کلاماً کثیراً!(۲۱) آرزو مى کردم که اى کاش هتک حرمت خانه زهرا را نمى کردم و در این مورد سخن زیادى گفت!! مسعودى با اینکه نسبت به اهل بیت گرایش هاى نسبتاً خوبى دارد; ولى باز اینجا از بازگویى سخن خلیفه خوددارى کرده و با کنایه رد شده است، البتّه خدا مى داند و بندگان خدا هم اجمالاً مى دانند! ۱۲. ابن أبى دارم در کتاب «میزان الاعتدال» «احمد بن محمّد» معروف به «ابن ابى دارم»، محدث کوفى (متوفاى سال ۳۵۷)، کسى که محمّد بن أحمد بن حماد کوفى درباره او مى گوید: «کان مستقیم الأمر، عامة دهره»: او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود. با توجه به این موقعیت نقل مى کند که در محضر او این خبر خوانده شد: انّ عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن. عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد! (۲۲) (دقت کنید
@alifeily92733 жыл бұрын
اهالی تحقیق و مطالعه، کتاب الهجوم علی بیت فاطمه تالیف عبدالزهرا مهدی رو بخونن
@user-xi1kn8ms9i3 жыл бұрын
خب .از گجا اتفاق ۱۴۰۰قبل را نوشته.ایجور که اینا میگن نیست .پس چرا دوباره دخترش داد عمر
@Salahaddinfarjaam6 ай бұрын
آخه پفیوز همین که اسمشو عبدالزهرا گذاشته کافر شده و کافرم هست مسلمان چطور میتونه بنده زهرا باشه آخه مگه میشه یه مسلمان به خودش بگه عبدالزهرا این شخص کافره تو هم همینطور
@irantehran41694 жыл бұрын
عجب استدلال مسخره ای خب حضرت علی یار و یاور نداشته گیریم شمشیر میکشید تمام اهل بیت به شهادت میرسید لابد دین را همان قاتل ها باید به دست ما میرساندند!! خدا عقل را این جماعت عمرپرست گرفته یک عمری جرأت کنه و این سؤال ساده را پاسخ بده: اگر حضرت علی شمشیر می کشید و اهل بیت همگی بشهادت میرسیدند. دین را ( دین مورد نظر اهل بیت، نه دین قاتلین اهل بیت) چه کسی باید حفظ میکرد و به دست نسل بعد میرساند؟
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@irantehran41693 жыл бұрын
@@thinkagain1454 با بخش دوم سخن شما کاملا موافقم دوست من قطعا صبر امیرالمؤمنین تابع حکمت بوده که یکی از دلائلش رو شما به درستی ذکر کردید. اما بهعقیدهی من در فرمایش نخست شما تشخیص اینکه کدام سختتر است کار سادهای نیست. در یکی امیرالمؤمنین با حمله به خانهی وحی مواجه شد و در این میان ناموس عالم حضرت صدیقه صدمه دید و به شهادت رسید و صبر بر این مصیبت و شمشیر نکشیدن کسی مثل حیدر کرار آسان نیست در مثال دوم هم البته فقط بحث فرزند بودن اسماعیل برای ابراهیم علیعما سلام مطرح نبود، بلکه نسل حضرت اسماعیل که پیامبر خاتم و اهلبیت او و موعود آخرالزمان عج از آن نسل هستند مورد نظر ابراهیم علیهالسلام بوده. لذاست که این امتحان رو برای او هزاران برایر دشوارتر کرده. در کل با سخن شما موافقم فکر نمیکنم خزعبلات جاهلانهی این آخوند مشکوکالهویه از روی نادانی باشه. در طول تاریخ گاهی نواصب و دشمنان اهلبیت تونستن در لباس شیعه در بیان تا بنام شیعه با اهلبیت و امیرالمؤمنین دشمنی کنند. این مردک بیمایه هم از اون دست افراده که پول سعودی اون رو به این فلاکت انداخته
@user-kt6jo7jq4y2 жыл бұрын
ک...یرم به اون پاسارگاد. همه این آتش مذهب گرایی از زیر سر شما فارسها بلند میشه. آل بویه رو شما فارسهای مجوسی ساختید . مذهب تشیع اثنی عشری رو شما فارسهای زرتشتی آتش پرست تئوریزه کردید و صفوی را طی یک پروسه صدساله شما فارسها به داخل ایران ریختید و به فارسهای سنی هم رحم نکردید. چون روح ایرانیت نداشتند. امیدوارم نسلی از فارس در کره زمین نماند
@irantehran41692 жыл бұрын
@@user-kt6jo7jq4y قشنگ معلومه ایرانیها صبح تا شب در حال فشار دادن مامانت بودن و تو هم کاندوم بهشون میدادی. تو انقدر کودن و بیسوادی که مثل یک جلبک حتی مغز نداری هر خزعبلی برات بافتن از روی حماقت ذاتی باور نکنی.
@soheil.r.a.s.r2 жыл бұрын
اول بگودین اسلام چیه بعد حرف بزن و دین اسلام رو کی به تو رسوند آهل بیت یا حضرت عمر رضی الله عنه در زمان خلافتش تو خیلی عقل داری معلوم هستش
@user-nr4dt2ce5l Жыл бұрын
جانم فدایت ای سیدنا علی ' جانم فدایت ای شیر خدا ' جانم فدایت ای ابر مرد جهان اسلام ' جانم به فدایی شهامت و شجاعتت ' بلی علی (رض) که ما میشناسیم این صفت ها را داشت، بلی علی (رض) که ما میشناسیم هیچ وقت در برابر ناموسشان بی توجهی نمی کرد زبانم لال شود این را میگویم سیدنا علی(رض) ما نعوذبالله هیچ وقت بی ناموس نبود، آنهم در مقابل جگر کوشه پیامبر اکرم(ص) سیدنا علی(رض) ما هیچ وقت کوچکترین بی احترامی را در مقابل جگر گوشه رسول الله(ص) را تحمل کرده نمی توانستند چه رسد به دیگر حرفها آیا عقلی چطور شخصی این را میپذیرد بخاطر صلاح مسلمان ها سیدنا علی (رض) از ناموسش دفاع نکرد ،یعنی صلاح چه، یعنی مسلمان چه، مگر برای دفاع کردن از ناموس مصلحت مسلمانان را بخواهی یعنی چه' به ناموس من تجاوز شده بروم و کاری نکنم ايجاد تفرقه نشود یعنی چه، شخص که از خود و از ناموسش دفاع کرده نتواند چطور امور مسلمان ها را به او میسپارند ! چرا شما هایی که خود را دوستداران سیدنا علی(رض) میگویید این لقب مزخرف و ترسوگری را به سیدنا علی (رض) میدهید! اگر فرض کنيد این داستان دروغین به شما هایی که حرف از ناموس میزنید روخ دهد چه عکسالعمل از خود نشان میدهید ! مینشینید و نگاه میکنید و یا بی تفاوت میباشید در مقابل ناموس خود يا اينکه دست متجاوزگر را میگیرید؟
@HosseinAsgari-mt9bo9 ай бұрын
برادر اگر سیدنا علی میزد عمر رو میکشت پیروان سقیفه ساکت مینشستن سر جاشون اگر سیدنا علی،عمر را میزد ابوبکر ساکت مینشستن اگر سیدنا علی عمر را میکشت جنگ بین شیعه و سنی رخ میداد و کل مسلمین کشته میشدند شما که پیروان حنفی هستی من از عاشقان امام ابوحنیفه و امام محمد بن ادریس شافعی هستم این نصیحت برادرانه ی من به شماست اصلا تاریخ رو شما ول کنید و به قرآن که تحریف نشده است بنگرید دو اثبات جانشینی حضرت علی اومده آیا نشانه ی از عمر داخله قرآن هست؟ فقط یک نشانه از ابوبکر هست که داخله قرآن به دوست پیغمبر معرفی شده ولی سیدنا علی وسط نماز به گدای مسکین انگشتر داد آیه ی قرآن=انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنو الذین یقیمون الصلاة و یوتون زکاة و هم راکعون آیا خدا یک آیه همینطور آوورده بود که بگه علی دوست شماست؟
@j.vs.h33674 жыл бұрын
شیخ ابوموسی اشعری
@kasramaslub44623 жыл бұрын
هم وطن خوب توجه کن ببینه اسلام چه ننگی است مسلمان سنی سر مسلمان شیعه را بنام الله می برد تا الله را خرسند کنند تا خدایشان بعد از گور بگور شدن به آنها حوری و غلمان بدهد مسلمان شیعه هم سر مسلمان سنی را بنام الله می برد تا خدایشان را خرسند کنند تا بعد از گور بگور شدن در بغل حوری ها و پسر های خوشگل اهدایی الله بخوابند . در حالیکه این مسلمانان هر دو گروه خدایشان یکی است کتابشان یکی است و پیامبرشان هم یکی است قضاوت با خود مسلمانان فریب خورده و جهت دیگران
@proltariaqandil84035 жыл бұрын
مذهب افیون توده هاست می گن یک ژنرال امریکایی به کشورش میره ازش در مورد جنگهای مذهبی عراق میپرسن که سر چیه ژنراله می گه سر پریزیدنت شدن دوشخص به اسم های ابوبکر و علی یه یه گروه می گن علی پریزیدنت باس بشه یک گروهم می گن نه ابوبکر اونام میگن خوب یک دور این یک دور هم اون پریزیدنت بشه ژنراله میگه مام اینو می دونیم مشکل اینه این دو تا مردن اونم ۱۴۰۰ سال قبل سناتورها هم می گند پس ولشون کنید تا می تونن همو بکشن این جاهلان حالا انسان در زمان ما مهمه که زیر سایه حکومتهای فاشیستی و ضد بشری در قهقرای بدبختی فرو رفته اند بد و خوب بودن انسانها در تاریخ نه ربطی به ما داره و نه دردی از دردهای ما دوا می کنه زنده باد انسانیت و عقل بدور از خرافات و جهل
@user-im6jg4zy2h3 жыл бұрын
عزیزان حالا چن سال گذشته اما باز نشر این کلیپ تحریف و تقطیع شده و سوخته رو میبینیم ولی بیاموزیم به سرعت قضاوت نکنیم و صبر کنیم تا حقیقت مشخص بشه. بعضی از علما مباحث درون حوزوی رو که وظیفه ی متخصصین امر هست و سوالاتی تخصصی و تاریخی و... هست رو اشتباها در این فضای آلوده ی مجازی مطرح میکنن و این حرفها تقطیع میشه و به اسم اینکه یک معمم شیعی چنین علیه اصل اعتقادی تشیع صحبت میکنه پخش میکنن. بنده شخصا این کلیپ رو دیدم از آقای فضل الله دلخور شدم که چنین مساله ی متواتر و صریحی رو اونهم یک شیعه میتونه انکار کنه! خدا هم منو ببخشه هم ایشونو رحمت کنه... این رو دقت کنید. امروز همونطور که هنوز سلطنت طلبها فعالن در عراق هم باز ماندگان و طرفداران حزب بعث هستند و دقیقا هم پیاله ی عربستان سعودی وهابی هستن و هر شبهه ای که مغز های لجن آلود جهلای اهل سقیفه و وهابی تولید میکنن رو همین سیاست مدار های عراقی مایل به بعث در کانال های وابسته به خودشون مطرح میکنن و بعضا این سیاستمدار ها خودشون رو شیعه معرفی میکنن... چون بنده این کانالهای عربی رو دنبال میکنم دقیقا متوجه میشم که رسانه های فارسی مثل منوتو در همون برنامه ی رودر همون مسائلی رو که ناسیونال های عرب مطرح میکنن و اذناب بعثی علیه تشیع مطرح میکنن رو کپی پیست و ترجمه فارسیش رو به مخاطبشون تحویل میدن. در همین عراق بعثی ها مرجع سازی کردند و مرجع تقلید با عمامه مشکی تحویل دادن. مثل صرخی که در زمان صدام کارمند حکومت بوده (استخبارات و از نزدیکان پسر صدام) در همین عراق یمانی تولید کردند و امام زمان دروغین قدرتمندتر به نسبت ایران ساختند. مثل حسن همبوشی حواسمونو جمع کنیم فریب نخوریم. یا علی
@hosseinmoradi42618 жыл бұрын
راست میگه
@mohammadb42865 жыл бұрын
ماشالله به عقلت 😂😂
@user-wd6zo9xt4c5 жыл бұрын
آخه تو چیزی از تاریخ بلدی تو کاری که به تو مربوط نیست و بلد نیستی دخالت نکن کار دست خودت میدی
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@ahmadrezapalang45814 жыл бұрын
باز خدا پدر سنی هارو بیامرزه که حد اقل رسول خدا و خود خدارو باور دارند 😂😂
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@ahmadrezapalang45813 жыл бұрын
@@thinkagain1454 من مسلمانم اما حدس میزنم شخصی قصد تخریب چهره عمر خطاب بود و مقصر اصلی نامش مشخص نیست گفته شده اون موقع حسین و حسن در خانه بودن کاری نکردن چون بچه بودن ازشون کاری بر نمیامد لابعد 2 امام علی هم مرد است و اون موقع امام علی خارج از خانه بود متاسفانه این اخوند خودش عقل خودشو به کار ننداخت و اینو گفت
@azerill11733 жыл бұрын
اینکه به خانه حضرت علی حمله کردند و دست بلند کردند ، اینکه کفن و دفن مخفیانه تا حدودی بود ، اینکه حضرت فاطمه در اوج جوانی وفات یافت ، اینکه خیلی ها در مراسم او نبودند ، اینکه آخر عمر آن حضرت او بغض بعضی ها را داشت. غیر قابل کتمان است و در صحیح ترین کتب اهل سنت مثل بخاری و مسلم آمده است. تمام دعوای بعد رسول الله میشه گفت تقریبا اینست که بعد ایشان از چه کسی دین را بگیریم ، بعضی ها دین را از قاتلین و آزار دهندگان اهل بیت و کسانی که مورد غضب اهل بیت بودند و اهل بیت آنها را غاصب میدانستند خوش دارند !!
@javadra97893 жыл бұрын
پس ادله آمده از کتب اهل سنت رو ذکر می کنم تا متوجه بشید با پاره تن پیامبر چه کردند عبدالرّحمن بن عوف مى گوید: که من در بیمارى ابوبکر براى عیادت او وارد خانه او شدم پس از گفتگوى زیاد به من گفت: آرزو مى کنم اى کاش سه چیز را که انجام داده ام، انجام نمى دادم، همچنان که آرزو مى کنم اى کاش سه چیز را که انجام نداده ام، انجام مى دادم. همچنین آرزو مى کنم سه چیز را از پیامبر سؤال مى کردم. امّا آن سه چیزى که انجام داده ام و آرزو مى کنم که اى کاش انجام نمى دادم عبارتند از: ۱. «وددت انّی لم أکشف بیت فاطمة و ترکته و ان اغلق على الحرب».(۱۵) اى کاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمى گشودم و آن را به حال خود وامى گذاشتم هرچند براى جنگ بسته شده بود. ابو عبید هنگامى که به اینجا مى رسد به جاى جمله: «لم أکشف بیت فاطمة و ترکته...» مى گوید: کذا و کذا. و اضافه مى کند که من مایل به ذکر آن نیستم!. ولى هرگاه «ابو عبید» روى تعصّب مذهبى یا علّت دیگر از نقل حقیقت سربرتافته است; محقّقان کتاب «الاموال» در پاورقى مى گویند: جمله هاى حذف شده در کتاب «میزان الاعتدال» (به نحوى که بیان گردید) وارد شده است، افزون بر آن، «طبرانى» در «معجم» خود و «ابن عبدربه» در «عقد الفرید» و افراد دیگر جمله هاى حذف شده را آورده اند.(دقت کنید!) ۷. طبرانى و معجم کبیر ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانى (۲۶۰-۳۶۰) که ذهبى در «میزان الاعتدال» در حقّ او مى گوید: فرد معتبرى است(۱۶). در کتاب «المعجم الکبیر» که کراراً چاپ شده است، آنجا که درباره ابوبکر و خطبه ها و وفات او سخن مى گوید، یادآور مى شود: ابوبکر به هنگام مرگ، امورى را تمنا کرد. اى کاش سه چیز را انجام نمى دادم. اى کاش سه چیز را انجام مى دادم. اى کاش سه چیز را از رسول خدا سؤال مى کردم. درباره آن سه چیزى که انجام داده و آروز کرد که اى کاش انجام نمى داد، چنین مى گوید: أمّا الثلاث اللائی وددت أنی لم أفعلهنّ، فوددت انّی لم أکن أکشف بیت فاطمة و ترکته.(۱۷) آن سه چیزى که آرزو مى کنم که اى کاش انجام نمى دادم، آرزو مى کنم که هتک حرمت خانه فاطمه نمى کردم و آن را به حال خود واگذار مى کردم! این تعبیرات به خوبى نشان مى دهد که تهدیدهاى عمر تحقّق یافت. ۸. ابن عبد ربه و «عقد الفرید» ابن عبد ربه اندلسى مؤلّف کتاب «العقد الفرید» (متوفاى ۴۶۳ هـ ) در کتاب خود از عبدالرحمن بن عوف نقل مى کند: من در بیمارى ابى بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت: آرزو مى کنم که اى کاش سه چیز را انجام نمى دادم و یکى از آن سه چیز این است: وودت انّی لم أکشف بیت فاطمة عن شی و إن کانوا اغلقوه على الحرب.(۱۸) اى کاش خانه فاطمه را نمى گشودم هرچند آنان براى نبرد درِ خانه را بسته بودند. و نیز اسامى و عبارات و شخصیت هایى که این بخش از گفتار خلیفه را نقل کرده اند خواهد آمد. ۹. سخن نَظّام در کتاب «الوافی بالوفیات» ابراهیم بن سیار نظام معتزلى (۱۶۰-۲۳۱) که به خاطر زیبایى کلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است در کتابهاى متعددى، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه(علیها السلام) را نقل مى کند. او مى گوید: انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتى ألقت المحسن من بطنها.(۱۹) عمر در روز اخذ بیعت براى ابى بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندى که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط کرد!!(دقت کنید). ۱۰. مبرد در کتاب «کامل» محمّد بن یزید بن عبدالأکبر بغدادى (۲۱۰-۲۸۵) ادیب، و نویسنده معروف و صاحب آثار گران سنگ، در کتاب «الکامل» خود، از عبدالرّحمن بن عوف داستان آرزوهاى خلیفه را مى نویسد، و چنین یادآور مى شود: وددت انّی لم أکن کشفت عن بیت فاطمة و ترکته ولو أغلق على الحرب.(۲۰) آرزو مى کردم اى کاش بیت فاطمه را نمى گشودم و آن را رها مى نمودم هرچند براى جنگ بسته باشد. ۱۱. مسعودى و «مروج الذهب» مسعودى «متوفاى ۳۲۵) در مروج الذهب مى نویسد: آنگاه که ابوبکر درحال احتضار چنین گفت: سه چیز انجام دادم و تمنا مى کردم که اى کاش انجام نمى دادم یکى از آن سه چیز: فوددت انّی لم أکن فتشت بیت فاطمة و ذکر فی ذلک کلاماً کثیراً!(۲۱) آرزو مى کردم که اى کاش هتک حرمت خانه زهرا را نمى کردم و در این مورد سخن زیادى گفت!! مسعودى با اینکه نسبت به اهل بیت گرایش هاى نسبتاً خوبى دارد; ولى باز اینجا از بازگویى سخن خلیفه خوددارى کرده و با کنایه رد شده است، البتّه خدا مى داند و بندگان خدا هم اجمالاً مى دانند! ۱۲. ابن أبى دارم در کتاب «میزان الاعتدال» «احمد بن محمّد» معروف به «ابن ابى دارم»، محدث کوفى (متوفاى سال ۳۵۷)، کسى که محمّد بن أحمد بن حماد کوفى درباره او مى گوید: «کان مستقیم الأمر، عامة دهره»: او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود. با توجه به این موقعیت نقل مى کند که در محضر او این خبر خوانده شد: انّ عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن. عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد! (۲۲) (دقت کنید
@KhalilAhmad-fz9ih7 жыл бұрын
اين يك افسانه است
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@atanaqvi2 жыл бұрын
هیچ چیز اسطوره نیست
@tofan25762 жыл бұрын
الان هم دو دسته شده و شماها دارین اسلام ناب محمدی رو با این چرندیاتتون خراب کردین .کاش همون موقع عمر و علی یکیشون اون یکی دیگر رو میکشت و کار یکسره و راه یکطرفه میشد .اگر مصلحت این بوده علی سکوت کنه .شماها هم که پیرو علی هستین سکوت کنید چون مصلحت همینه
@arkahkeshan84783 жыл бұрын
من مدینه رفته ام چطور می شود کودک ۳ساله پیامبر ابراهیم مکان قبرش مشخص وسنگین دارد ولی از هرکدام از عربهای آنجا قبر فاطمه را خواستم نمی دانستند جالبه قبور همسران ودختران پیامبر همشون جاشان مشخصه این استاد شجاعت را با تعصب وخشم اشتباه گرفته
@molazehi3 жыл бұрын
قبر حضرت عایشه همسر پیامبر کجاست؟
@user-xz6sd1ce7p9 жыл бұрын
در خصوص اظهارات آقاى فضل الله بايد گفت: اولا- مراجع معظم تقليد و بزرگان شيعه در برابر اين اظهارات موضعگيرى كرده و بطلان آن را گوشزد كردند. ثانيا- وى تنها دليلش اينست كه روايات ونقلهاى تاريخى با عقل جور در نمياد(البته عقل ايشان) خب بايد از ايشان بپرسيم: شبيه همين اشكال شما را سنى ها درباره ولايت وخلافت بلافصل حضرت امير(ع) مطرح كرده اند كه مگر باعقل جور درمياد همه مسلمانها از دستور پيامبر درباره ولايت حضرت على عليه السلام تخطى كنند!؟ اين عقل نيست بلكه وهم است. ثالثا- چه كسى گفته كه وصيت پيامبر اين بوده حتى اگر خواستند دخترم رابكشند سكوت كن!؟ چنين چيزى مورد ادعاى علماء شيعه نيست، آنها اقدام به سوزاندن و شكستن درب نيم سوخته كردند و بى بى كه پشت درب بود از اين ضربه زخمى شد و فرزندش سقط شد و بر اثر اين ضربه، بعد از چندماه شهيد شد، اى بسا شايد هدف آن ملعون ها هم قتل بى بى نبوده، پس حضرت امير درمقابل كشتن دختر پيامبر سكوت نكرده بلكه در برابر زخمى كردن و كتك زدن بى بى، دست به شمشير نشده و اينكه در اين بخش مامور به سكوت باشد ابدا خلاف عقل نيست . رابعا- حتى اينكه پيامبر ، على(ع) را به سكوت و خويشتن دارى در قبال كشتن بى بى (س) امرفرموده باشند نيز خلاف عقل نيست، آيا معقول نيست كه مصلحت اصل اسلام مهمتر از شهيد شدن بى بى(س) باشد!؟ مگر سيدالشهدا خودش و يارانش وعزيزترين عزيزانش را فداى اسلام نكرد!؟ خامسا- اينكه از مردم ميخواهد حضرت اميرالمؤمنين را باخودشان مقايسه كنند سخنى بس گزاف و ابلهانه است، آن حضرت براى مصلحت اسلام حاضر بود از عزيزترين چيزها بگذرد، حتى اگر آن چيز، دردانه رسول الله(ص) حضرت صديقه كبرى(س) باشد. آيا آقاى فضل الله حضرت اميرالمؤمنين را باخودش مقايسه كرده و ديده نميتواند براى مصلحت حفظ اصل اسلام از جان و ناموس خود بگذرد!؟ سادسا- درست است مسأله شكسته شدن پهلوى حضرت زهرا از اصول يافروع دين نيست ولى كسى كه خود را مرجع تقليد ميداند نميفهمد مطرح كردن اين نظريه شاذ در تريبون هاى رسمى موجب گستاخى وهابى ها و اهل تسنن و هجمه آنها به تشيع باشد!؟ مگر هر نظر شاذى را بايد بالاى منبر گفت!؟
@user-yj9ye1rg6j9 жыл бұрын
احسنت
@user-ip2pd8qp2i7 жыл бұрын
ايوان نجف خیلی عالی .قاطع معقول و متین.جزاک الله.اجرت با خود بی بی سلام الله علیها
@AM-xd9st7 жыл бұрын
خوب این فوقش میشه قتل غیر عمد شهید محسوب نمیشه
@raufnazari67857 жыл бұрын
ايوان نجف . Salam Jan Baradar. Khodavand Orat Ra Tolani Atta Befarmayad. Ajrat Ba Fatemhe Zahra. Javabe Kamel va Mohkami Bod.
@parsaparsian95456 жыл бұрын
ايوان نجف در اثر ضربه که گاها نیت بر خسارت زدن بر ایشان نداشتن وچند ماه بعد جان به جان افرین.... شهید ؟ ایشان نیت بر جهاد فی سبیل الله داشتن رفتن پشت درب و انان چی ... یا باز کردن درب برابر با جهاد است اگر این چنین باشد که شما فرمودین یک حادثه و یک تصادف است و منجر به جرح .... من شیعه هستم ونظرم را پای دیگر گروه ها ننویسید
@GAMIN.BALOCH10 ай бұрын
برائ قبر بیبی میپرسن شیعہ ۔۔۔۔ برادر اگر قبر بیبی می بود شیعہ بجائ حج رفتن میرفت سر قبر بیبی بالاتر از حج میدونست مثل کربلا سوریہ وغیرہ ۔ بیبی فاطمہ عاقل تر ازآن بود کہ امروز شیعہ دنبال دفن قبر بیبی است
@abbastasviri78839 жыл бұрын
بسیار جالب بود روش آیت الله سید فضل الله در بررسی این موضوع باید سرمشق همه علمای اسلام شود خدارحمت کند ایشان را
@user-yj9ye1rg6j9 жыл бұрын
بسیار زشت بود اتفاقا
@hassanbeygi94768 жыл бұрын
اینم از مذهب شیعه رفته بیرون مول گرفته سنی شده که این حرفارو میزنه
@hassanbeygi94768 жыл бұрын
خدا لعنتش کنه
@user-ip2pd8qp2i7 жыл бұрын
HASSAN Beygi مشکل اینجاست که بعضیا مثل همین خطیب میاد خودشو با امیرالموئمنین مقایسه میکنه .همین کارو هم کرد بین صحبتهاش. از طرفی اینکه ایشون داره میگه مگه میشه ینفر هم بلند نشه در مقابل اعتراضی بکنه والا زبیر همون موقع باشمشیر چنینو چنان میکرد.من میپرسم شما مگه شیعه نیستی پس بگو مگه میشه بعد از کمتر از دوماه که از غدیر نگذشته همه مردم یادشون بره که پیامبر اون روز چه خطبه ای خوند.مگه خود عمر اولین کسی نبود که اومد جلو بیعت کرد با امام و گفت بخ بخ لک یا علی اصبحت و انت مولی..... خود عمر و ابوبکر که از صحابه نزدیک بودند مگه میشه خودشون چنین جنایتی در مورد ولایت و حکومت و سرنوشت اسلام رو مرتکب بشند.ولی شد. و جزع فزع شیعه در مورد شهادت حضرت زهرا هم به همین بعید الوقوع بودن ماجراست.وقتی مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها خونده میشه شیعه ها دو جور اشک میریزند .یه اشک برای مصائبی که به بی بی وارد شد و اشکی هم برا مظلومیتی که اقا امیرالموئمنین اون روزها متحمل شدند.سید بجای انکار بهتره گریه کنی به اون پایمال کردن حقوق که اثارش تا امروز هم ادامه داره. ادامه اون ظالم ها همین حامیانشون هستند که جنایت به اون بزرگی رو منکر میشن تا بتونن پا در جا پای همون ظالمین بزارند و شیعیان رو ذبح کنندو ناموسو اموالشون رو مالک بشن!!!گه انکار نکنند که بلافاصله متهم به تبعیت از ظالم میشند و دیگه نمیتونن جولان بدندو بر مکه و اماکن مقدس حکمرانی کنند. این قصه سر دراز دارد ....
@shah69097 жыл бұрын
Abbas Tasviri آقا شما چرا افراد را می بینی. .آیا تا بحال مدارک اهل سنت را بر رسی کرده آید ...نوشتند که چه کسی کجا را به آتش کشید...چه جور هیزم آوردند. .چرا الکی داری جو میدی
@mohammadrahimi46924 жыл бұрын
اگه همه و آخوندا مثل اين سيد بودن خوب بود
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@mohammadrahimi46923 жыл бұрын
@@javadra9789 خب این روایات بی اساس که بعضی هاش ساختگی و ضعیف هستن روایت کردی که چی بشه : به فرض مثال همه ی چیزهایی که ذکر کردید صحیح است خب کجای این قصه ها آمده که عمر رضی الله عنه پهلوی حضرت فاطمه رضی الله عنها را شکسته ؟؟؟ و کجای این قصه هایی که ذکر کردید گفته شده که عمر رضی الله عنه خانه را با آتش کشیده؟؟ و ده ها حدیث صحیح از روابط اخوت و برادری این بزرگواران وجود دارد که دلیل بر محبت آنها نسبت به هم است. اینقدر با این خرافاتتون ذهن مردم رو مشوش نکنید اهل سنت مثل شما شیعه هر حدیث و روایتی را قبول نمیکنند مگر با سند محکم و متصل به پیامبر صلی الله علیه وسلم ولی شماها بر عکس همه ی صحابه ها را تکفیر کردید زنان پیغمبر را تکفیر کردید و کل کلام و صحبت هاتون قال فلان امام ، قال فلان امام بدون هیچ ذکر سندی!!! آیا این دینتونه ؟
@javadra97893 жыл бұрын
@@mohammadrahimi4692 مشگل اینه که احادیث معتبر رو قبول نمی کنید این ها کلا در کتاب های شما اهل سنت ذکر شده حالا کتاب های ما بکنار ما با برادران اهل سنت مشگلی نداریم اما از گفتن حقایق دریغ نمی کنیم و حقیقت تاریخ باید روش شود و در ثانی در اسنادی که از کتب اهل سنت و و از علمای اهل سنت اووردیم به وضوح نام خلیفه دوم شما بدستور خلیفه اول برای هجوم به خانه حضرت فاطمه سلام الله علیها پاره تن پیامبر ذکر شده
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
@@mohammadrahimi4692 همین که عمر حضرت زهرا سلام الله علیها رو تهدید میکنه یعنی گستاخی یعنی میشه مصداق روایتی که حضرت رسول ص میفرماید هر که فاطمه س را بیازارد مرا ازرده البته عمر دیگه کار همیشگیش اینه که با خدا و رسول الله ص مخالفت کنه
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
@@mohammadrahimi4692 هیچ کدوم از علمای شیعه به حدیث ضعیف استناد نمیکنن اونایی به حدیث ضعیف استناد میکنن جماعت عمریه ان که دینشون را از بعد ها بعد پیامبر ص (ابوحنیفه و شافعی و) میگیرن ما از زبان مبارک معصومین علیهم السلام میگیریم
@user-ce9wm4bg1m3 жыл бұрын
تو کی هستی که بخوای عقلتو به کار بندازی؟ یک شورش اتفاق افتاد به خانه حمله کردند در رو آتش زدن و... کاملا قابل هضمه. شما فکرت سطحیه
@molazehi3 жыл бұрын
هر انسانی موظفه عقلش رو بکار بیندازه .. شما که عقلت رو بکار نینداختید ببنید بکحا رسیده اید ! ..قضیه ایی با این همه تناقضات و اسانید ضعیف را قبول داری .. چیزی که بیشتر به یک فیلم هندی شبیه هست .. و هیچ کدام از اولیای دم یعنی حضرت علی و حسن و حسین که حتی یک روایت هم در این کورد نگفتند ..در صورتی که بنا به ادعای شما در آنجا حاضر بودند و شاهد عینی بودند ..
@aliamdige98103 жыл бұрын
بيخشيد شما اونجا تشريف داشتين!؟ قضيه رو براي ما شرح بدين دقيقا چ اتفاقي افتاد!؟ من ب همين حمله بسنده ميكنم ك ٣٠سال پيش ت تقويم خوده اخوندا وفات حضرت فاطمه بود ده سال نميشه شد شهيد😂😂 برو عمو ملت ديگه خر نيستن
@user-ur1ci8mt5i8 жыл бұрын
1.اولاآقاامیرالمومنین باعمردرگیرشدوعمررابرزمین زد. 2 .شجاعت حضرت محمد بیشتر است یاحضرت علی؟خوب معلوم است حضرت محمد سوال پس چراوقتی یاسروسمیه اولین شهدای اسلام راداشتن شکنجه میدادندچراحضرت محمد کاری نکردم. 3.چراحضرت علی باوجودجناب عمروعثمان شبانه وبصورت مخفیانه حضرت فاطمه رابدون اطلاع این دونفردفن کرد.4.این کلیپ کامل نیست وکلیپ بصورت خیلی ابتدایی مثل کلیپهای دیگه برنامه ریزی شده درصورتی که شیخ میخواهد مردم را اعم از سنی وشیعه به برادری وبرابری واتحاد دعوت کندوگرنه درکتب اهل سنت باروایت صحیح هجوم عمروصحابه به خانه حضرت علی وحضرت فاطمه ذکرشده است.
@behzadfard13077 жыл бұрын
کدام حدیث در کدام کتاب اهل سنت دروغ نگوید لطفا خدا هدایت کند شمارا
@mehdi51863 жыл бұрын
خوب با فرمایشات ایشون سوال پیش میاد .1- اولا دلیل شهادت به قول شما فوت حضرت زهرا چه بود در سن 18 سالگی 2- چرا حضرت زهرا وقتی خلفا به عیادت ایشون امدن اولا انها را نپذیرفت و بعد از اصرار حضرت علی انها را پذیرفت و با انها صحبت نکرد و ابوبکر بعد از خروج از خانه ان حضرت چرا گریه کردن و 3- چرا حضرت درخواست کرد شبانه دفن شود و خلفا و باقی اصحاب بجز اصحاب خاص به تشعیع جنازه ان حضرت نیایند؟
@molazehi3 жыл бұрын
تمام فرزندان پیامبر در سنین پایین فوت کردند . ابراهیم ، قاسم، رقیه، ام کلثوم .. پس باید ادعا کرد که همگی شهید شدند و کشته شدند! در خود کتب شیعه اومده که ایشون بر اثر بیماری فوت کرده .! مساله دلخوری و ناراحتی از حضرت ابوبکر هم بخاطر مساله ارث بودو نه چیز دیگه . و گرنه چطور حضرت علی اصرار میکنه که کسانی که محسن را سقط کردند و زنش را کتک زدند و هتک حرمت کردند به دیدارش بیایند!!! در مورد شبانه دفن شدن ، حضرت عایشه و حتی خود پیامبر هم شبانه دفن شدند به تاریخ مراجعه کن.. این که دلیل خاصی نمیتونه باشه .. تمام موارد فوق شبهات سست و بی پایه اخوندها هست برای اثبات شهادت ، چون هیچ دلیل قطعی ، ثابت و صحیحی ندارد به این موارد استناد میکنند .. در یک کلام : تمام روایات مربوط به شهادت و سقط جنین و آتش زدن خانه ضعیف و بی اساس و متناقض هست .. کاقیست به سخنرانی آخوند های خودتون در مورد این حادثه مراجعه کنید تا متوجه بشید که هر کدام با شیوه ایی مختلف این نمایشنامه را بیان میکند . یکی میگوید عمر سبلی زد ، یکی میگه عمر با غلاف شمشیر زد، یکی میگه قنفذ غلام عمر بود نه خود عمر ، یکی میگه بین درب و دیوار فشار دادند ، یکی میگه درب افتاد روی او و از رویش رویش رد شدند و ..... دهها جزییات متناقض و مختلف با هم .. همین بس که حتی یک روایت .. حتی یک روایت واحد هم از حضرت علی یا حسن و حسین در این باره نیست اینهایی که می بایست شاهد عینی ماجرا باشند ، هیچ حرفی در این مورد نگفتند!!! چطور روایت افرادی که دهها سال بعد امده اند و شاهد ماجرا نبودند می تواند قابل قبول و استناد باشد؟؟ آیا هیچ دادگاهی در دنیا هست که روایت افرادی که حاضر و شاهد یک ماجرا نبودند را به عنوان دلیل و اثبات برای وقوع آن حادثه می پذیرد؟ عقل هم نعمت بزرگیه که گاهی باید بکار برد ...
@bahramnajafi34468 жыл бұрын
خدابیامرزدش،،عقل منم قبول نمیکنه.خداخودش بهترین گواه روزقیامت هستش،،
@user-ip2pd8qp2i7 жыл бұрын
bahram najafi344 میدونی چرا عقل تو هم مثل عقل سید هنگ کرده.برا اینکه ما که نمیتونیم یکامنت بزاریم و برائت خودمونو از امثال این سخنران که داره حقایق رو میپوشونه رو اظهار کنیم چون میترسیم نکنه یوقت.ضایع بشیم،. هرگز نمیتونیم درک کنیم چطور ممکنه یه انسان انقدر در عظمت خالقش محو شده باشه که یگانه هستی،ام الائمه رو که همسر و معشوقش هم .هست رو فدا کنه. اگه امیرالموئمنین قرار بود مثل منو شما موضع گیری کنه که ..... برا جلب نظر همسرامون چه کارها که نمیکنیم.... معلومه نمیتونیم درک کنیم چطور ممکنه ادم همسرشو فدای دینش بکنه.تازه عظمت ماجرا وقتی متحیرالعقول میشه که اون همسر،همسر امیرالموئمنین باشه.همون که کوثر پیامبر بود همون که حدیث لولاک رو دربارش داریم همون که .... امانت پیامبر بود همون امانت که پاره تن پیامبر بود..... بله دوست عزیز.برا ما هیچ وقت قابل درک نیست ولی واقعیت اینه که این اتفاق واقع شده چه عقل ما قبول بکنه چه نکنه. روضه شکوندن درب منزل حضرت و شهادت بی بی در واقع روضه مظلومیت غیر قابل درک حضرت امیر الموئمنینه. من که معتقدم خود حضرت زهرا سلام الله علیها اون روزها غم از دست دادن پدر رو بهانه ای کرده بود که بمظلومیت همسرش گریه کنه.قطعا بی بی درک میکرد وقتی صدای شکستن درب منزل و مجروح شدن خودش رو علی علیه السلام شنیدند چه مصیبتی رو امیرالموئمنین باید تحمل میکردند و تسلیم به مشیت الهی، اجازه بدند دست هاشون رو ببندند و به مسجد راهی کنند.در حالی که همون مردم غاصب میدونستند شیری رو به بند کشیدند که اگه اراده کنه از همسرش و خودش دفاع کنه کسی جلودارش نمیتونه باشه ولی خیالشون راحت بود که این شیر بسفارش پیامبر صلوات الله علیه بنای سکوت داره و همین موضوع غاصبان رو جسور تر مولا رو مظلومتر و بی بی رو محزونتر میکرد. خون رگ غیرت شیعه از همون روز بتپش افتاد که البته بزرگترین امید شیعه ها به همین رگه که محرم ها و عاشوراها رو خلق کرده و خواهد کرد.. الهم عجل لمنتقم ال نبی صلوات الله علیهم الفرج
@user-ip2pd8qp2i3 жыл бұрын
دقیقا مشکل حرف من کجا بود؟! کی با حضرت علی خودم رو مقایسه کردم. کجا بی ادبی کردم. ضمنا من با برادرای سنی مشکلی ندارم.چون اونها هم فکر میکنن راهشون درسته. هیچ عنادی یا لجاجتی نیست.شما پیرو عمر ما پیرو امام علی.
@indeependentkurdistan37353 жыл бұрын
بژی
@moslemmohammad16784 жыл бұрын
نعم معقول ، لما استشهدو یاسر و سمیه امام نبی ص لما ضربو زوجت خلیفه ثالت ، اما ضرب و الخادمه امام سید ابوبکر رضی الله فی لدینا کثیر من اسناد
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@graph50942 жыл бұрын
خدا لعنت کند کسانی را که منکر فضیلت بی بی ع و قاتلش را برای دنیای پوچ ہمایت می کنند
@molazehi2 жыл бұрын
فضیلت بی بی همین است که به دروغ گفته بشه پهلویش شکسته شده و جنینش سقط شده و شوهرش ترسیده و ازش دفاع نکرده؟؟
@araz_19906 жыл бұрын
اینو ایت الله وحید چند سال پیش سیفون کشید بهش
@user-vz9wd6we6h4 жыл бұрын
پیر خرفت رو میگی؟
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@user-vz9wd6we6h سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@graph50942 жыл бұрын
این چه سیدی است
@alitahani65507 жыл бұрын
mashalhh
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@kurdkurdistan70337 жыл бұрын
verry good
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@agahmhmh96608 жыл бұрын
متن زیر در مورد اقای امیر فرجی نوشته ام
@helalahmadsharifi50953 жыл бұрын
آفرین !
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@HA-oo5gs3 жыл бұрын
واضح أن هذا المعمم غير مطلع على التاريخ من جهة ، ومن جهة أخرى هل يسأل المعمم الناس البسطاء عن موقفهم في مشكلة ما ليقيّم موقف الامام علي ، وارث علم رسول الله ؟ يعني اذا البقال لم يفعلها ، الامام علي لن يفعلها ؟ هذا عالم بطاطا اللي يستمد من اهل الشارع تكليف الامام علي !!
@molazehi3 жыл бұрын
لان المسالة عقلية و الناس كلهم لديهم عقول
@omarkurd89913 жыл бұрын
راستە
@candoasal64023 жыл бұрын
آیت الله برقعی هم علیه معبد امون قم وایساد درود بر بزرگان
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@ehsanhasny44252 жыл бұрын
ببخشید داداش امثال حقو حقیقت کویانی چون آیت الله برقعی گلوله جوابشونه باس نباشن دکان کاسبی بعضی ها بسته نشه....بازم شرمنده مزاحم شدم
@amiralikarami85887 жыл бұрын
✅آیا می دانید برخی از صحابه شیعه بوده اند؟ 📝یکی از مسائل بسیار مهمی که حائز اهمیت است، و خط بطلانی بر مخالفین شیعه محسوب می شود، شیعه بودن برخی از صحابه است. 👈اهل تسنن معترفند که پیشینه لفظ "اهل سنت و جماعت" از زمان معاویه شروع شده و در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله هیچ استعمالی نداشته است. 🔹این در حالی است که "شیعه" در زمان خود پیامبر وجود داشته است و به صحابه ای که معتقد به برتری و خلافت بلافصل امیرالمومنین سلام الله علیه بعد از پیامبر بوده اند اطلاق می شده است. ◀️یکی از صحابه ای که از شیعیان حضرت علی بن ابی طلب صلوات الله و سلامه علیهما بوده است، ابوالطفیل (عامر بن واثله) می باشد. 📜ذهبی در کتاب سیراعلام النبلاء که مختص ذکر صحابه است نام وی را جزو اصحاب پیامبر ذکر و چنین می نویسد: 💠«واسم أبی الطفيل عامر بن واثلة بن عبد الله بن عمرو الليثي الكناني الحجازي الشيعي كان من شيعة الإمام علي مولده بعد الهجرة رأى النبي صلى الله عليه وسلم وهو في حجة الوداع. ✍اسم ابی الطفیل چنین است: عامر بن واثلة بن عبد الله بن عمرو الليثي الكناني از شیعیان حجاز محسوب می شد. او شیعه امام علی [سلام الله علیه] بود که بعد از هجرت پیامبر به دنیا آمد و رسول خدا را در حجة الوداع درک کرد». 📚سير أعلام النبلاء، ج 3 ص 468 🌺در نتیجه طبق این اعتراف ذهبی، برخی از صحابه به شیعه معروف بوده اند که خود بهترین دلیل بر حضور شیعه در زمان پیامبر بوده است. ➕ کانال شبکه جهانی ولایت telegram.me/joinchat/Bik6vjvj7rPixXcMqHUclg ✅ @velayattv
@user-qo5zo9qu2q5 жыл бұрын
افرین ب اخونده فهمیده
@thinkagain14544 жыл бұрын
کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@user-wf2vp2sb2d2 жыл бұрын
دوست عزیزی که داشتی در مورد اسم پسران حضرت علی با من بحث میکردی گفتی عمرو نبوده عمر بوده اینم چند تا سند از کتب اهل سنت که نام پسر حضرت عمرو بوده الطبقات لابن خیات جلد ۱ صفحه ۱۱۸ و ۱۸۸ نسب قریش جلد ۲ صفحه ۵۱ و ۶۶ مصنف ابن ابی شیبه جلد ۵ صفحه ۵۶۱ اون ابوبکر هم که گفتی ابوبکر کنیه است و مردم کنیه را انتخاب میکنند عثمان هم خود حضرت فرمودند از روی اسم عثمان ابن مظعون گذاشتم خلیفه که عثمان ابن عفان بود
@Amen-Magi4 жыл бұрын
هیچ کس تو خونه نبوده بعد پس چطور توی ۱۸سالگی فوت شده توجیه کن
@molazehi4 жыл бұрын
دیگر فرزندان پسر و دختر پیامبر در چند سالکی فوت کردند؟
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@molazehi کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@Jenni.f3513 жыл бұрын
آخه نامرد شهادت بانوی مطهر ما در قرآن بهش اشاره شده تو سوادشو نداری من بی سواد دارم؟؟؟سوره شمس زمانی ک آن وحوش محشور میشن(محشور شدن برای جانداران داری شعور مثل انسان و جن).از آنها سوال میشود از موده(پیامبر اجر خود رو فقط مودت به نزدیکان و خویشان خود خواسته).زمانی ک سوال میشود به کدامین گناه آن یک زن رو کشتید؟؟ خب حالا شما به من بگو کدوم زن در طول تاریخ اینجور توسط وحشی ها به قتل رسیده ک خدا واسه خون خواهیش زمین و زمانو بهم میدوزه؟؟؟اون دنیا بدجور باید جواب پس بدین.نزدیکه
@molazehi3 жыл бұрын
اینو هیچ تفسیر ی نگفته که منظور آیع افسانه ی شهادت هست 😆
@Jenni.f3513 жыл бұрын
@@molazehi خب دیگه تو عقل نداری پیداش کنی دلیل نمیشه نباشه...سرچ کن تفسیر شیعی سوره شمس...گذشته ازون.شما مگه سنی نیستی؟؟معنی لغوی آیه رو بخون مثل همیشه ک کلا با تفسیر میونه ای ندارین...میگه یک زن رو به کدامین گناه به قتل رسوندین؟؟اون یه زن کیه؟؟کیه ک انقد مقدسه ک خدا تمام آیات قبلش به خون خواهیش زمین و زمان رو بهم دوخته؟؟
@javadra97893 жыл бұрын
@@Jenni.f351 داداش بی خیال من اسناد قوی از کتب اهل سنت براش اووردم اما همشو میگن ضعیفه هیچ سواد تاریخی هم ندارند متاسفانه کاش واقع بین بودند
@hamayon1353 жыл бұрын
هو لا ءِ لا عقل لهم ان یتفکرون
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@Serviteur3132 жыл бұрын
بر منكرين شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها لعنت .. بر ابو بكر وعمر لعنت ... اللهم العن لعنا يستغيث منه أهل النار.
@soheil.r.a.s.r2 жыл бұрын
لعنت بر هفت جد و ابادت لعنت شده لعین خواهی مرد تو هم سال های تو
@Serviteur3132 жыл бұрын
@@soheil.r.a.s.r اللهم العن النواصب والبترية أجمعين في قعر الجحيم مع أبي لهب وعمر
@emadakbari25663 жыл бұрын
کم حدیث تو کتب سنی ها هست در مورد شهادت و حمله به خانه حضرت زهرا.ببینید وحدت مهمه ولی حقایق هم مهمه.
@nasirahmadghoryani17243 жыл бұрын
یکی بیار فقط یکی. شغال شیطان پرست
@hassinarib46073 жыл бұрын
چرا دروغ میگی؟ در اسناد اهل سنت چندین روایت صحیح است که رسول خدا چندین بار بشارت بهشت را به حضرت ابوبکر و عمر و عثمان دادند. یعنی رسول خدا نمیدانست که نسبت دخترش همچون جنایتی میشه و از روی هوا بشارت بهشت میداد؟ در خطبه ۲۲۰ نهجالبلاغه حضرت علی به تمجید عمر بن خطاب پرداخته اون چی هست؟
@nasirahmadghoryani17243 жыл бұрын
مادر امام صادق علیه السلام از نوادگان حضرت ابوبکر بوده و دختر اما صادق عايشه نام داشته و حضرت عمر رضي الله دامام حضرت فاطمه علیهالسلام بوده و نام برادارن امام حسین و فرزندان امام حسین ابوبکر و عمر و عثمان بود که همه ای شان در کربلا به شهادت رسیدند.
@azerill11733 жыл бұрын
بله درست است. اینکه به خانه حضرت علی حمله کردند و دست بلند کردند ، اینکه کفن و دفن مخفیانه تا حدودی بود ، اینکه حضرت فاطمه در اوج جوانی وفات یافت ، اینکه خیلی ها در مراسم او نبودند ، اینکه آخر عمر آن حضرت او بغض بعضی ها را داشت ، این باغ فدک ارثیه پیامبر به حضرت فاطمه را از خانواده علی غصب کردند. غیر قابل کتمان است و در صحیح ترین کتب اهل سنت مثل بخاری و مسلم آمده است.
@azerill11733 жыл бұрын
تمام دعوای بعد رسول الله میشه گفت تقریبا اینست که بعد ایشان از چه کسی دین را بگیریم ، بعضی ها دین را از قاتلین و آزار دهندگان اهل بیت خوش دارند ، همان کسانی که اهل بیت آنها را غاصب گفته بود و به آنها غضب کرده بودند !!!
@saeiddamshge78733 жыл бұрын
سیدنا شما اولاد پیغمبر هستید و احترام شما واجب اما ما مکلف به اطاعت از معصوم هستیم واز آنجا که امام کاظم(ع)فرمودند که.فاطمه صدیقه شهیده،یعنی حضرت فاطمه شهید شده،واحادیث بسیار وصحیح وسند داریم از حجوم به خانه حضرت فاطمه وآتش زدن خانه پس با کمال احترام بخاطر سید بودنتان باید بگویم که به گفته خودتان عقل هم چیز خوبی است و نباید آکبند نگه داشت پس سیدنا کمی تفکر و تحقیق کنید
@molazehi3 жыл бұрын
بس عقل خود را بکار بگیر و کمی فکر کن چرا از حضرت علی و حسن و حسین که طبق داستان در خانه بودند و شاهد قضیه بودند، حتی یک نیمچه روایت هم در این مورد نیست؟ چرا روایات ساخته شده در این مورد با هم تناقض دارند؟ چرا در مهمترین کتب حدیثی شیعه در م.رد این موضوع فوق العاده مهم و حساس هیچ رواینی نیست؟؟ فقط همین یک روایت که گفتی (صدیقه شهیده) که شهبده را برخی علما به معنای شاهذ بر اعمال معنا کردند ! حالا این داستان رو برای خود و زنت تصور کن و ببین اگر چنین چیزی برات اتفاق می افتاد چیکار میکردی؟ آیا زنت را میفرستادی در را برای غریبه های مهاجم باز کنه و خودت در آشپزخانه پنهان میشدی؟!
@saeiddamshge78733 жыл бұрын
@@molazehi عجب داستانی برای خودت بافتی که ای کاش واقعیت داشت ،اما دوست عزیز بهتر است جهت اطلاع شما عرض کنم اتفاقا تمام امامان ما از حضرت علی (ع) تا امام زمان(عج)همه به نحوی حجوم به خانه حضرت فاطمه(ص)را روایت کرده اند در کتب شیعه مفصل نقل شده ودر کتب اهل سنت بطور مختصر فقط کافیست که شما کمی مطالعه کنید ،درضم روایت صحیح داریم که حضرت محمد(ص)در وصیت به حضرت علی بیان میکنند که در سه جنگ خواهی جنگید .جنگ جمل،جنگ نهروان،وجنگ صفین،وتوصیه کرد که بعد از وفات رسول اکرم حق بزرگی از تو ضایع خواهد شد اگر بدون جنگ توانستی حقت را بستان واگر نه بخاطر مصلحت اسلام صبر پیشه کن این خلاصه ای از وصیت رسول اکرم به حضرت علی بود ،حال من میپرسم اگر اصل دین اسلام در خطر نابودی باشد وتو در دو راهی دفاع از زن و بچه ویا دفاع از اسلام باشی کدام یک را انتخاب میکنی صد درصد که هر مسلمان واقعی ومومنی حفظ دین را بر هر چیزی ارجح میداند درضمن حضرت علی در آشپزخانه پنهان نبود بلکه با چند ده تن از صحابه درجه یک پیامبر در خانه بودند و قصد داشتند تا چندین قاصد به بلاد اسلامی بفرستند تا مسلمانان وصحابه های سرشناس پیامبر به مدینه دعوت شوند تا حقی که به ناحق از حضرت علی ضایع شده را باز ستانند وشهادت به جانشینی حضرت علی بدهند واز این جریان ابوبکر و عمر و اطرافیانشان آگاه شدند و تنها راه جلوگیری این کار را در دو چیز دیدند یک،یا از حضرت علی برای ابوبکر بیعت بگیرند که شش ماه بود هنوز بیعت نکرده بود یا صورت میله را پاک کنند و حضرت علی وکل خانواده اورا به شهادت برسانند و ابوبکر چندین بار و چندین گروه را به خانه علی فرستاد تا به زور حضرت علی را برای بیعت با ابوبکر بیاورند و حضرت فاطمه هربار پشت در حاظر میشد وبه حمله کنندگان خطاب میکرد که شما شرم نمی کنید من دختر رسول الله هستم واین خانه من است از رسول خدا شرم نمی کنید وآزار اهل بیت پیامبر هجوم آورده آید و هر بار مهاجمان با خطابه حضرت فاطمه شرمگین وخجل باز میگشتند اما سر انجام ابوبکر مجبور شد عمر بن خطاب که در مورد خلق و خوی او درکب تاریخی بسیار آمده وفرد معلوم الحالی است را برای آوردن حضرت علی بفرستد که عمر با صدها تن به دم در خانه حضرت فاطمه آمدند و باز حضرت فاطمه از پشت در خطاب کرد که اینجا خانه وحی است اینجا بیت دختر رسول الله است شرم کن یبن خطاب اما عمر گفت یا حضرت علی با ما به مسجد می آید وبیعت میکند ویا ای خانه را آتش خواهم زد و قرار بود تمام خانه را آتش بزنند اول از درب خانه شروع کردند درب نیم سوخته را بالگد باز کردند و حضرت فاطمه را مجروح کردند و حضرت علی چاره ای جز تسلیم نداشت ،یاباید تسلیم میشد یا اگر دست به شمشیر میبرد بعلت تعداد کم یارانش در خانه همه کشته میشدند وچون هنوز اسلام نوپا بود و امپراطوری ها روم و ایران در کمین بلاد اسلامی بودند جنگ داخلی به هیچ عنوان به سلاح دین اسلام نبود وخطر نابودی دین میرفت پس به اجبار حضرت علی را دست بسته برای بیعت با ابوبکر به مسجد بردند ،اگه یک سری به نهج البلاغه بزنی در گفته های حضرت علی در مورد قصب خلافت و جانشینی خودش توسط ابوبکر و عمر و عثمان بسیار خواهی دید ،درضم گیریم که هیچ روایتی در مورد هجوم به خانه حضرت فاطمه نباشد که البته گفتم از همه اعمه روایت داریم حال بر فرض بگوییم که فقط همین یک روایت بیشتر نباشد .همین یک روایت هم برای ما فصل الخطاب است و برای اثبات این واقعه تاریخی کافی و وافی است،البته اگر جزییات بیشتر بخواهی من حاضرم از همه اعمه روایات هجوم به خانه حضرت فاطمه را که درکتب معتبر شیعه آمده بیاورم
@molazehi3 жыл бұрын
@@saeiddamshge7873 به جای مقاله نویسی فقط یک روایت صحیح از کتب خودتون از امام علی و حسن و حسین بیاورید که در آن تصریح شده باشه که حضرت فاطمه کشته شده ... روایت صحیح و صریح و گرنه وقتم را تلف نفرمایید چون آخوندهای شما ( آیت الله قزوینی نماینده مکارم شیرازی ) با اساتید اهل سنت بهزبان عربی در این باره مناظره کردند و حرفی برای گفتن نداشتند ، مگر شما میخواهید چه چیز جدیدی بیاورید که او نتوانسته بیاره .. مناظره در سه قسمت در کانال من هست می توانید مراجعه و مشاهده کنید .. کافیه عنوان ( مناظره ی جنجالی شهادت یا وفات فاطمه) را در یوتیوب سرچ کنید
@saeiddamshge78733 жыл бұрын
@@molazehi عجب شمایی که امامت اعمه وجانشینی حضرت علی را در قرآن وکلام رسول الله انکار میکنید،من انتظار ندارم که شما حادثه هجوم به خانه حضرت فاطمه را که متواتر از کتب شیعه وبعضا کتب اهل سنت نقل شده است را انکار نکنی،شما وقتی خلاف قرآن وخلاف دستور پیامبر عمل میکنید ،انتظار بیشتری نیست ،اما باید بگویم که در کتاب مسند فاطمه از عبد الرحمن عوف نقل شده که خود ابوبکر در لحظات آخر عمر از هجوم وحرمت شکنی خانه حضرت فاطمه ابراز پشیمانی میکند .بهتره اینجور بگویم که خود قاتل با سند صحیح در کتب خود اهل سنت به جنایت خود اعتراف کرده و ابراز ندامت وپشیمانی کرده ،خود طرف اقرار میکند شما دنبال چه میگردی ،شما بیا ثابت کن که ابوبکر دروغ گفته وله دروغ اقرار به هجوم به خانه حضرت فاطمه کرده،در ضمن همین مقاله که گفتی خلاصه ای از همان روایات معتبر کتب شیعه بود از کیفیت جنایت خلفای شما در حق اهل بیت پیامبر ،که در اصول کافی شریف وبهار النوار و....آمده،ودر ضمن گفتم که برای ما امامان از لحاظ مقام مرتبه وفضیلت هیچ فرقی باهم ندارند یعنی امام حسن با امام حسین با امام صادق از لحاظ فضیلت باهم فرقی ندارند کلام امام علی عین کلام امام صادق وکلام امام صادق عین کلام امام باقر است و هیچ فرقی ندارند پس حدیث امام کاظم در باره شهادت حضرت فاطمه برای ما فصل الخطاب وحجت وبرای شما ننگیست بر پیشانی تا قیامت،پس شما اول اقرار قاتل را ثابت بکن که دروغ گفته عزیز دل برادر
@zedmim37206 жыл бұрын
وقتی دو دقیقه از این صحبت رو میذاری قابل استناد نیست. خطبه کاملشو بذار
@thinkagain14544 жыл бұрын
کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@godnature59383 жыл бұрын
پس چرا قبر حضرت فاطمة زهرا صلوات عليه ما نمي دانيم چرا؟ چرا فقط خلفاء در تشيع در ختر پيامبر نبودند،. چرا بي بي گفتند صبت علي مصائب لو انها صبت علي الايام سرنا ليالية
@edrisfakher21673 жыл бұрын
قبر حضرت فاطمه زهرا در قبرستان بقیه در کنار مسجد نبوی است پهلوی امام حسن
@hassinarib46073 жыл бұрын
قبر خیلیها نامعلومه مثل قبر حضرت عایشه یا دیگر دختران پیامبر با حتی خیلی صحابی پیامبر. اونوقت ها قبر پرستی و قبر خوشگل درست کردن وجود نداشته الان هم نیست. قبر خاکی درست میکردند بعد یکسال اثر و نشانش هم معلوم نمیشده.
@azerill11733 жыл бұрын
اینکه به خانه حضرت علی حمله کردند و دست بلند کردند ، اینکه کفن و دفن مخفیانه تا حدودی بود ، اینکه حضرت فاطمه در اوج جوانی وفات یافت ، اینکه خیلی ها در مراسم او نبودند ، اینکه آخر عمر آن حضرت او بغض بعضی ها را داشت. غیر قابل کتمان است و در صحیح ترین کتب اهل سنت مثل بخاری و مسلم آمده است.
@azerill11733 жыл бұрын
تمام دعوای بعد رسول الله میشه گفت تقریبا اینست که بعد ایشان از چه کسی دین را بگیریم ، بعضی ها دین را از قاتلین و آزار دهندگان اهل بیت و کسانی که مورد غضب اهل بیت بودند و اهل بیت آنها را غاصب میدانستند خوش دارند !!
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@user-jl6os1rf9l3 жыл бұрын
دختر هجده ساله چرا فوت میکنه ؟
@molazehi3 жыл бұрын
بقیه فرزندان پسر و دختر پیامبر که فوت کردند، مگر چند ساله بودند؟
@mreza843 жыл бұрын
وقتی یک مشت دروغ در دروغ بشه نتیجه همین میشه که شما هم یک مشت دروغگوی بیهمیت هستید چه شیعه و چه سنی، بنای کار شما بر دروغ و شمشیر و آدمکشی است چون دین شما توان این را نداشت که بدون شمشیر دلها را تسخیر کند.
@tarazad19873 жыл бұрын
بقیه فرزندانش هم در سن کم فوت کردند. آن زمان سطح پزشکی و بهداشت بسیار پایین بود و بیماریهای ساده باعث مرگ میشدند. این خانم از نه سالگی چهارتا زایمان داشت و بدنش ضعیف شده بود. حتی یک گلودرد میتوانست ایشان را از پا درآورد مخصوصا که آن زمان آنتی بیوتیک وجود نداشت.
@hedayatamiri5523 жыл бұрын
چند میلیون ریال سعودی گرفتی تا این چرت و پرتا رو بگی 🤔🤔
@molazehi3 жыл бұрын
آخوندهای دیگه چقدر از یهود پول گرفتند تا قضیه افسانه ی شهادت رو مطرح کنند؟؟
@aliamdige98103 жыл бұрын
خب داره راستش ميگه تا كي ميخواين نفهم بميريد
@user-wq9kn9to2q5 жыл бұрын
خدا هدایتش کنه.....این همه سند و کتب معتبر.....مگه عقل ما چی چی میفهمه ....که میگه عقل من نمیفهمه.....
@mohammadsepahisardarsardar69305 жыл бұрын
اسناد و کتب و تاریخ معتبر میگویند فاطمه زهرا وفات کرده..فقط چند روایت که فقط بعضی از شیعه ها قبول دارند حرف شهادت رو زده...اونم چندصد سال بعد از واقعه..
@irantehran41694 жыл бұрын
هم بر اساس عقل و هم نص روایات این پیرمرد خرفت داره مزخرف میگه عقل ناقص او بر اساس ادعاهای اهل سنت داره استدلال میکنه نه بر اساس واقعیات
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@mohammadsepahisardarsardar6930 سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@candoasal64024 жыл бұрын
احسنت خدا وارد بهشتت کنه ان شا الله که اهل عقل ومنطق هستی بخدا قسم در قلبم جا داری ودوستت دارم وبرایت احترام قایل هستم 😍😘
@irantehran41694 жыл бұрын
هر کس بیشتر مزخرف گفت در مذهب شما عاقل تره؟ عجب مذهبی
@vivaislam91425 жыл бұрын
تایید جسارت عمر بن خطاب به حضرت صدیقه کبری علیها السلام در برخی منابع اهل سنت: - ابابکر بعد از آن که با تهدید و ترس و شمشیر از مردم بیعت گرفت، عمر و قنفذ و جماعتی را به درب خانه علی و زهراعلیهماالسلام فرستاد. عمر هیزم را درِ خانه فاطمه جمع نمود و درب خانه را به آتش کشید، هنگامی که فاطمه زهرا علیهاالسلام پشت در آمد، عمر و اصحاب او جمع شدند و عمر آن چنان حضرت فاطمه علیهاالسلام را پشت در فشار داد که فرزندش را سقط نمود و میخ در به سینه حضرت فرو رفت (و بر اثر آن صدمات) حضرت به (بستر) بیماری افتاد تا آن که از دنیا رفت.»[1] - عبدالکریم بن احمد شافعی شهرستانی (548 - 479 ق.) نقل کرده: «اِنعُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَ فاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْاَلْجَنینَ مِنْ بَطْنِها، به راستی عمر در روز بیعت، ضربتی به فاطمه علیهاالسلام وارد کرد که بر اثر آن، جنین خویش را سِقط نمود.»[2] - «اَن عُمَرَ ضَرَبَ فاطِمَةَ وَ مَنَعَ میراثَالْعِتْرَةِ، عمر فاطمه علیهاالسلام را زد و از ارث اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کرد.»[3] - صفدی یکی دیگر از علمای اهل سنت میگوید: «اِن عُمَرَ ضَرَبَ بَطْنَفاطِمَةَ یَوْمَ الْبَیْعَةِ حَتی اَلْقَتْ اَلْمُحْسِنَ مِنْبَطْنِها، به راستی عمر آن چنان فاطمه علیهاالسلام را در روز بیعت زد که محسن را سقط نمود.»[4] منابع : 1 . الامامة والخلافة، مقاتل بن عطیة، ص160 161. 2. الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، ج1، ص57. 3. اَلفرقُ بین الفرق، عبدالقاهر الاسفرائینی، ص107. 4 . الوافی بالوفیات، صفدی، ج5، ص347 ر.ک: سفینة البحار، شیخ عباس قمی، ج2،ص292.
@aizensouske54334 жыл бұрын
دارید دروغ و تلبیس میکنید میخوای همه این دروغ ها را که گفتی رو کنم
@azerill11733 жыл бұрын
@@aizensouske5433 اینکه به خانه حضرت علی حمله کردند و دست بلند کردند ، اینکه کفن و دفن مخفیانه تا حدودی بود ، اینکه حضرت فاطمه در اوج جوانی وفات یافت ، اینکه خیلی ها در مراسم او نبودند ، اینکه آخر عمر آن حضرت او بغض بعضی ها را داشت. غیر قابل کتمان است و در صحیح ترین کتب اهل سنت مثل بخاری و مسلم آمده است. تمام دعوای بعد رسول الله میشه گفت تقریبا اینست که بعد ایشان از چه کسی دین را بگیریم ، بعضی ها دین را از قاتلین و آزار دهندگان اهل بیت و کسانی که مورد غضب اهل بیت بودند و اهل بیت آنها را غاصب میدانستند خوش دارند !!
@user-dg7ov1op9x5 жыл бұрын
وقتی به نفع شما کسی چیزی بگه میشه ایت الله العظمی اما وقتی حقایق را بگه میشه مرجع گمراه. برو بابا جاهلان اخرالزمانی . اللهم عجل لولیک الفرج
@user-wd6zo9xt4c5 жыл бұрын
بر دروغ گو لعنت
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
بسیجی حرام زاده
@HosseinAsgari-mt9bo9 ай бұрын
@ahmadazizi3773 با نظر شما موافقم من با اهل سنت مشکلی ندارم و نه اون ها رو تکفیر میکنم نه بهشون اهانت ولی این آخونده شیعه ی رو اصلا ما شیعه ها قبولش نداریم کله کبری رو
@azerill11734 жыл бұрын
لعنت به قاتلان و هجوم برندگان به اهل بیت
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
حدیثت سند داره
@javadra97893 жыл бұрын
@@mobinasadigi5706 اسنادش در متن ذکر شده از کتب اهل سنت هم هست یکبار دیگر بدقت کامنت را مطالعه بفرمائید با ذکر سند هست
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
@@javadra9789 اقا من کاری به کتب اهل سنت ندارم قران دارم میگم قران و قبول نداری بگو بریم کنب اهل سنت اون شاخه به اون شاخه نپر
@javadra97893 жыл бұрын
@@mobinasadigi5706 دوست عزیز کدام آیه قرآن بر عایشه نازل شده؟؟ حتی پدر حفصه عمر می گه این آیات در مذمت و سرنش عایشه و حفصه نازل شده و آیه مورد بحث شما که همسران پیامبر مادران مومنان هستند درسته اما اولا همسر پیامبر فقط عایشه نبوده بلکه در راس همسران پیامبر و اولین و والاترین آن ها همسر با وفای پیامبر عزیز اسلام حضرت خدیجه بوده که به شهادت تاریخ زنی والا و از خود گذشته و مادر واقعی مومنان می باشد و پیامبر عزیز اسلام را در سختی ها بسیار یاری کرده ایشان را تنها نگذاشتند حتی زمانی که حضرت خدیجه سن بالایی داشتند عایش به پیامبر اعتراض کرد که چرا با وجود همسری زیبا و جوانی همچو من به خدیجه توجه می کنی پیامبر عزیز اسلام در جواب عایشه فرمودند:وای بر تو چگونه به او توجه نکنم زمانی به من رو کرد که دیگران از من روی برگرداندند و موقعی مرا یاری کرد که یاوری نداشتم
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
@@javadra9789 اخه گه اضافه نخور در ایه واضه و روشن اومده همسران پیامبر مادران مومنان هستند در حالی که از علی یک ایه هم در قران نیست و دوم کاری نکن فضایل ام مومنین عایشه رو از صحیح مسلم و بخاری بگم چون بی نهایت رسولله از ام مومینین عایشه تعریف کرده
@fatemehheidari81387 жыл бұрын
اگر ايشون عقل درست و حسابي داشتن ،حضرت علي ميشدن يه روحاني معمولي ناقص العقل نميشدن .يا فاطمه الزهرا مظلومه الشهيده
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
اره یعنی میگی علی داشت نگاه میکرد که همسرشو دارن میکشن و از عمر بن الخطاب ترسید
@seyedmohammadseyedmohammad99305 жыл бұрын
لعنت برریشت بااین حرفت
@user-zi4zl5jm3n4 жыл бұрын
تاریخ ونوشته های تاریخی همیشه دست خوش حوادث میشوند به عنوان مثال ... ولی بحث اصلی اولا برای کشتن زهرا نرفته بودن واو پشت در بود وثانیا علی عمر را بلند کرد وبر زمین زد ولی نکشت چون نمیتوانست به دو علت یکی شما فرض کنید همین امروز نمیگوییم صد مامور آگاهی مصلح میگوییم دو فقط یه لباس شخصی با یه برگه کاغذ به عنوان حکم به خانه شما به زور وارد شود شما از ترس طبعات ان چکار میتوانید بکنید وبعد دم از حمایت مردمی میزنید که در غدیر بودن وانکار کردن ودومی علی به امر پیامبر عمل کرد ولی اگر میخواهید که باورتان بشود این قضیه خود رااینگونه که من شیرم اگر کسی به خانواده ام چپ نگاه کند عل وبل میکنم نه درست نگاه کنید .اینهمه روایت را به چپ خود گرفته یه عقل نخود خودرا سند میگیرد
@molazehi4 жыл бұрын
چرندیاتی که گفتی هیچ سندی ندارد جز کتاب مشکوک و مجعول سلیم بن فیس هلالی که حتی برخی از علمای شیعه هم این کتاب ضعیف و مشکوک دانستند
@user-zi4zl5jm3n4 жыл бұрын
@@molazehi کدوم اینایی که این عالم نادون میگه چرنده اگه میگی که امام علی به عمر حمله نکرده چشم آدرس فرستادن از من صداقت از تو واگه میخوای بدونی چطور میشه یکی به خانه آدم حمله کنه وآدم هیچ کاری به هزار دلیل نتونه بکنه که همین جامعه خودمون در نظر بگیر دزد میاد خونت اگه آسیب دید میتونه جدا گانه داد خواست وشکواییه بر علیه صاحب خانه تنظیم کنه حالا چه برسه به اینکه مامور حکومتی به خانه شما تجاوز کنه اگه مادرت رو هم بکشه ترس از اینکه بقیه را ره هم نابود کنه ودر آخر انگ آشوب گر وهزار تحمت دل بخواهیشون بهت نبندن انسان خفه میشه وخودش هم انکار میکنه خدا کنه که هیچ انسانی به این بلا گرفتار نشه .
@user-om8df8vw9m2 жыл бұрын
@@user-zi4zl5jm3n اگر اینطور که تو میگی عمر به زور اومد حضرت فاطمه رو شهید کرد ،،،اگر حضرت علی در اونجا از عمر میترسید پس چرا بعد اسم بچه های خودشو گذاشت ،ابوبکر عثمان ،عمر ،،،تو تاریخ چنین چیزی ننوشته که ،حضرت علی بگه که من شمشیرم را کشیدم برای حفظ ناموس خودم ،،،چرا حضرت محمد رسول الله بگه که هرکس که اومد دختر من رو کش بزارین که بکشتش ،،،این حرفی که میزنید اصلأ با عقل جور در نمیاد ولی لطفاً عقل خودتون به کار بندازید و این قدر شرک نگید
@tofan25762 жыл бұрын
😂😂😂😂😂😂😂😂عجب جوک باحالی
@mohammadrezasaraei9561 Жыл бұрын
سلام همیشه خدا رو در نظر داشته باشید وزیاد ناراحت نشیداصل دوست داشتن پیامبر ص واهل بیت ع هست والگو قرار دادن آنها بقیش چه فرقی داره شهید شده باشه یا فوت کرده باشه خدا اجرشان رو مضاعف کنه اختلاف بین مسلمین جالب نیست وگرنه امامان ع خیلی بهتر می توانستند انتقام بگیرم ویاترغیب به انتقام کنند اسلام دین صلح وسلامت وآرامش وآسایشه تا بتوانی رشدکنی وبه آرامش ابدی برسی
@amiralikarami85887 жыл бұрын
عزیزان حضرت آقای فضل الله خودشون کتاب"الزهرا القدوه"رو نوشتن، که تو اون کتاب خودشون مستقیما تصریح به شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) دارن و حتی صوت سخنرانی خودشونم در رابطه با شهادت حضرت فاطمه (علیها سلام) موجوده . می تونید برای دیدن این صوت و متنِ کتاب به کانال تل گرام شبکه جهانی ولایت به آدرس: telegram.me/joinchat/Bik6vjvj7rPixXcMqHUclg مراجعه کنید و در قسمت سرچِ کانال،واژه فضل الله رو سرچ کنید تا کلیپ مورد نظر بیاد 🌹🌷
@molazehi7 жыл бұрын
اون قبل از این بوده که عقلش رو بکار بیندازه و فکر کنه . این کلیپ مال اواخر زندگیش هست . اگر راست میگی پس چرا اغلب مراجع شیعه علیه او بیانیه دادند و او را نفرین کردند ؟؟
@amiralikarami85887 жыл бұрын
molazehi اولا آقای ملا زهی سلام ثانیا شما لطفا فیلم رو که گفتم مشاهمده کنید بعد در خدمتم
@molazehi7 жыл бұрын
فیلم نیست . صوت هست .صوت که از فیلم مستند تر نیست . در ضمن اون صوت قدیمی تر از این کلیپ هست
@amiralikarami85887 жыл бұрын
شما خواهشا تاریخ سخنرانی رو اولا بگید و ثانیا با کتاب الزرا القدوه مقایسه کنید 😊
@molazehi7 жыл бұрын
تاریخ دقیق رو نمی دونم فقط میدونم قدیمی تر از کلیپ هست و نظر اخیر فضل الله هم همین است و دلیلش هم غضب مراجع شیعه بر وی تا آخر عمرش هست و نظر مراجع شیعه تا الان هم در سایتهایشان موجوده
@mansurefaezinia18052 жыл бұрын
خوبه معنی افسانه رو هم فهمیدیم!!!!! شیعه ی انگلیسی که میگن،همینه
@mas91163 жыл бұрын
اگه فاطمه الزهرا سلام الله را نکشتند پس کو قبرش؟؟؟
@molazehi3 жыл бұрын
قبر دیگر فرزندان پیامبر و قبر همسرانش کو؟ پس بگیم اونها هم کشته شدند!!!
@mas91163 жыл бұрын
خیر شما بروید اینفوگرافی قبرستان بقیع رو نگاه کنید محل دفن سه دختر پیامبر ص رقیه وام کلثوم وزینب وابراهیم فرزند پسر پیامبر وهمسران پیامبر وحتی محل دفن عمه های پیامبر هم ببینید. ولی قبر فاطمه الزهرا علیها سلام دختری که پیامبر بارها درباره ی او فرموده ام ابیها یا سیده النساء العالمین و.... کجاست؟
@molazehi3 жыл бұрын
@@mas9116 کجاست این اینفوگرافی ! ما که بقیع رفتیم چیزی پیدا نکردیم . نه قبر همسران پیامبر و نه قبر فرزندان پیامبر ! اگر شما عکسی از قبور آنها دارید بفرستید !!!! در ضمن در کتب شیعه در روایت متعدد مکان قبر حضرت فاطمه مشخص شده است و موجود می باشد
@mas91163 жыл бұрын
بنده هم قبرستان بقیع رفتم. درکجای کتاب شیعیان جای قبر فاطمه زهرا مشخص شده است؟ بعضا احتمال داده شده که فلان جا دفن شده باشن. اینفو گرافی را با ی سرچ ساده داخل گوگل میتوانید پیدا کنید. در ثانی این سخنران میگوید باعقل جور درنمیاید که جلوی یک مرد همسرش رابزنند وسکوت کند ومیگوید من قانع نشدم. این آدم خیال کرده که ملاک حقیقت عقل ناقص خودش است که هر چیز قبول کرد حقیقت باشد. اگر عقل ناقص این آقا ملاکحقیقت باشه پس احتمالا عقلش هم نباید موارد زیر رابپذیرد. تصمیم ب سر بریدن فرزند توسط پدر انداختن برادر در چاه توسط دیگر برادران.!!!َ بارداری وتولد یک زن بدون اینکه شوهر داشته باشد. اژدها شدن یک عصا خواب حدود سیصد وچندسال که در ایات قران امده ومربوط به حضرت ابراهیم و حضرت یوسف وتولد حضرت عیسی و واصحاب کهف است. ومثال های دیگر پس اگر ملاک حق وحقیقت عقل ناقص انسان باشد پس عقل ناقص انسان قران را هم باید رد کند.
@molazehi3 жыл бұрын
@m as سرچ زدم چیزی دقیق و مشخص و قطعی از اماکن قبور فرزندان و همسران پیامبر در دسترس نیست .. اگر هست بسم الله تصاویر قبور آنها را ارسال کن تا من در کانال خود منتشر کنم .. اینکه مواردی از قرآن ذکر کردی و گفتی اگر ملاک شناخت حقیقت عقل باشه پس این موارد با عقل جور در نمی آید .. یعنی از نظر تو آیات قرآن با روایات تاریخی مثل هم است؟؟ یک داستان تاریخی که هزاران تناقض در آن هست و اسانید آن سست و ضعیف و دروغ است را که نمی توان با آیات قرآن قطعی قرآن که همه مسلمانان قبول دارند مقایسه کرد .. ولی در مقابل این روایات تاریخی را بجز شیعیان هیچ مسلمان دیگری قبول ندارد و حتی در کتب درجه اول شیعیان یعنی کتب اربعه هم افسانه ی شهادت ذکر نشده است و ۹۹ درصد روایات موجود در این باره همگی سند ضعیف و جعلی دارند . در چنین حالتی کسی که برای عقل خود احترام قایل است باید آن را بکار بگرد تا قضات کند .. ولی ظاهرا امثال جنابعالی با بکار گیری عقل مخالف هستید و آن را تعطیل کرده اید و تسلیم روایات تاریخی دروغ و جعلی شده اید .. کافی است روایات موجود در مورد این داستان خیالی را جمع آوری کنی و سپس کنار هم بگذاری و آنها را مقایسه کنی آنوقت اگر عقل خود را بکار گیری در آن دهها تناقض خواهی یافت که کل داستان را زیر سوال می برد .. و اما مکان قبر حضرت فاطمه طبق روایان شیعه .. صرفا به دو روایت اشاره میکنم . دفنت في بيتها فلما زادت بنو أمية في المسجد صارت في المسجد . وهذا هو الصحيح عندي . ( در خانه خودش دفن شد و هنگامی که بنی امیه مسجد را توسعه دادند جزو مسجد شد . نزد من صحیح همین است) من لا يحضره الفقيه - صدوق - ج 2 - 572 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ غَيْرُهُ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ قَبْرِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا اَلسَّلاَمُ فَقَالَ دُفِنَتْ فِي بَيْتِهَا فَلَمَّا زَادَتْ بَنُو أُمَيَّةَ فِي اَلْمَسْجِدِ صَارَتْ فِي اَلْمَسْجِدِ . (از امام رضا علیه السلام در مورد قبر فاطمه علیها السلام سوال شد ، گفت: در خانه خودش دفن شد و هنگامی که بنی امیه مسجد را توسعه دادند ، قبر درون مسجد شد .) کافی جلد 2 - 461
@mohammadrahimi46924 жыл бұрын
و شهد شاهد من أهلها
@user-zo6jp6fe9f3 жыл бұрын
عوام عمامه به سر یعنی همین پیر مرد
@cutenewham93883 жыл бұрын
🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮🤮
@atanaqvi2 жыл бұрын
Lanathullah
@mahmadi39623 жыл бұрын
گویا شیخ خودشان را عقل کل میداند و تاریخ و روایات را یا نخوانده یا قبول ندارد .ببینیم علی ع چه میکرد در زمانی که عمر لعنت الله به خانه زهرا س حمله کرد. علی ع برای دفاع از فاطمه س چه کرد؟ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 همۀ ما آنچه از مصیبتهای وارد شده بر مادرمان حضرت زهرا روا داشته شد، باخبریم. همیشه و همهجا غم مادرمان، بر دلمان بوده و بر دوش قلبمان سنگینی کرده است. 🏴این مصیبت برای همه، بهخصوص برای پدرِ غیرت سختتر و گرانتر آمده است. تا جایی که فرمود: «... بهراستی که امانت پس گرفته شد و گروگان دریافت گشت و زهرا چه شتابان از دستم ربوده شد. ای رسول خدا! اکنون دیگر چه قدر این آسمان نیلگون و زمین تیره در نظرم زشت جلوه میکند.» 🏴بهراستی که پس از رسول خدا(ص)، فاطمه(س) عزیزترین یادگار او و محبوب قلب امام علی(ع) بود. اما مسئلهای که همیشه در گوشهای از ذهن شیعۀ داغدارِ فاطمه(س) بهجای مانده و لاینحل باقی مانده است، این است که بهراستی مولا علی(ع) از ایشان(س) در مقابل اشقیا و نامردان واقعۀ درب سوخته دفاع نکرد؟ 😔مگر نه اینکه حضرت فاطمه(س) بانوی مولا علی(ع) بود و تنها یادگار بهجا مانده از پیامبر رحمت؟ 😔مگر نه اینکه حضرت فاطمه(س) خود را سپر بلای جان امامش کرد و بهموجب دفاع از ولایت و جایگاه وصایت به همصحبتی با نامردی چون عمر(لع) تن داد؟ به روایت زیر دقت کنید: 🔥«عمر آتش طلبيد و آن را بر در خانه شعلهور ساخت و سپس در را فشار داد و باز كرد و داخل شد! حضرت زهرا سلام الله علیها بهطرف عمر آمد و فرياد زد: يا ابتاه، يا رسولالله! عمر شمشير را در حالی که در غلافش بود بلند كرد و بر پهلوى فاطمه سلام الله علیها زد. آن حضرت ناله كرد: يا ابتاه! عمر تازيانه را بلند كرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد: يا رسولاللَّه، ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مىكنند! علی(ع) ناگهان از جا برخاست و گريبان عمر را گرفت و او را بهشدت كشيد و بر زمين زد و بر بينى و گردنش كوبيد و خواست او را بكشد؛ ولى به ياد سخن پيامبر(ص) و وصيتى كه به او كرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صهاك! قسم به آنكه محمّد را به پيامبرى مبعوث نمود، اگر نبود مقدرات الهى و عهدى كه پيامبر با من بسته است، میدانستی كه تو نمیتوانی به خانۀ من داخل شوى.»🔥 🔥ابوبکر باری دیگر امر به آتشکشاندن منزل فاطمه سلام الله علیها میکند: 😔«عمر، (نفر) فرستاد و کمک خواست. مردم همه آمدند، تا داخل خانه شدند، و امیرالمؤمنین(ع) هم سراغ شمشيرش رفت. قنفذ نزد ابوبکر برگشت در حالی که میترسید علی(ع) با شمشير سراغش بيايد؛ چراکه از شجاعت و شدتعمل آن حضرت اطلاع داشت. ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد، اگر علی از خانه بيرون آمد (دست نگهدار) وگرنه در خانهاش به او هجوم بيار. بر قاتلان فاطمه (س) تا ابد لعنت
@molazehi3 жыл бұрын
این روایات جعلی به درد عمه ات میخورد .. روایتی که هیچ سند صحیحی ندارد و فقط در کتب شیعه یافت میشود و آن هم با تناقضات بسیار زیاد !
@mahmadi39623 жыл бұрын
@@molazehi حقیقت به مزاق شما خوش نمی اید . باشه از کتب خودتان برایت می اورم . من موندم به چه دلیل الهی شما جماعت گمراه عمر و ابوبکر را خلیفه مسلمین و جانشین رسول الله ص میدانید ؟ با قران یا وصیت رسول خدا ص ؟
@mahmadi39623 жыл бұрын
@@molazehi ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتيب دينوري (معروف به ابن قُتَيبَة) در گذشته سال 276 هجري، در کتاب خود بنام الامامة والسياسة جلد اول صفحه 12، چاپ سوم، 2 جلد در يک مجلد، تحت عنوان کيفَ کانَت بيعة علي أبي طالب کرَّمَ الله وجهه (علي کرم الله وجهه چگونه بيعت کرد) با ذکر سند از عبدالله بن عبدالرحمن انصاري روايت کرده که گفت: همانا روزي ابوبکر از عده اي که از بيعت با او سرپيچي کرده و نزد علي جمع شده بودند، سراغ گرفت. پس عمر را به دنبال آنها ـ که در خانه علي جمع شده بودند ـ فرستاد، پس آنها از خارج شدنِ از خانه خودداري نمودند، در اين هنگام عمر دستور داد که هيزم حاضر کنيد و خطاب به اهل خانه گفت: «قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست بايد خارج شويد و الا خانه را با اهلش به آتش مي کشم.» شخصي به عمر گفت: اي ابا حفض، آيا مي داني در اين خانه فاطمه است؟! عمر گفت: اگر چه فاطمه در خانه باشد! در همان کتاب جلد 1 صفحه 13 با ذکر سند مي گويد: ... پس از چندي که گذشت عمر به ابوبکر گفت بيا تا نزد فاطمه برويم، چرا که ما او را به غضب درآورده ايم. پس به اتفاق يکديگر نزد فاطمه رفته واز او اجازه ورود گرفتند، لکن فاطمه به آنها اجازه ورود نداد، ناچار نزد علي آمده و با او سخن گفتند، تا آنکه آنها را بر فاطمه وارد کرد. پس همين که آن دو نزد فاطمه نشستند، فاطمه صورت خود را به ديوار برگرداند. در اين هنگام آن دو به فاطمه سلام کردند، لکن او جواب سلام آنها را نداد، لذا ابوبکر شروع به سخن کرده و گفت: اي حبيبه رسول خدا آيا ما در مورد ارث پيامبر و همچنين در مورد شوهرت تو را به غضب درآورديم؟ فاطمه گفت: چه مي شود تو را، که اهل و خانواده ات از تو ارث ببرند، لکن ما از محمد ارث نبريم! سپس فاطمه گفت: آيا اگر حديثي از پيامبر را به ياد شما بياورم قبول مي کنيد، و به آن اعتقاد پيدا مي کنيد؟ عمر و ابوبکر گفتند: آري. پس فاطمه گفت: شما را به خدا قسم آيا از پيامبر نشنيديد که مي گفت: «رضايت فاطمه، رضايت من و غضب فاطمه، غضب من است. پس هر کس فاطمه دختر مرا دوست داشته باشد، همانا مرا دوست داشته و هر کس فاطمه را راضي کند مرا راضي کرده است و هر کس فاطمه را به غضب آورد، همانا مرا به غضب آورده است». عمر و ابوبکر گفتند: آري از پيامبر شنيديم. فاطمه گفت: پس همانا من، خداوند و ملائکه را شاهد مي گيرم که شما دو نفر مرا به سخط و غضب درآورديد و مرا راضي نکرديد، و هرگاه پيامبر را ملاقات کنم از شما دو نفر به او شکايت خواهم کرد. در اين هنگام، ابوبکر شروع به گريه کرد در حالي که فاطمه گفت: به خدا قسم تو را (ابوبکر) در هر نمازي که بخوانم نفرين خواهم کرد.
@mahmadi39623 жыл бұрын
@@molazehi ابن شهر آشوب سروي (درگذشته سال 588هجري) در کتاب المناقب خود جلد سوم صفحه 132 از کتاب المعارف ابن قتيبه دينوري در بيان ذکر اولاد فاطمه(س) چنين نقل مي کند؛ فرزندان فاطمه عبارتند از: حسن ،حسين، زينب، ام کلثوم و محسن که همانا از ضربه قنفذ کشته شد. لازم به تذکر است که در چاپهاي امروزي کتاب المعارف ابن قتيبه چنين آمده است: پس علي داراي چند فرزند شد به نامهاي حسن، حسين، ام کلثوم و زينب کبري که مادرشان فاطمه دختر رسول خدا(ص) بود، لکن محسن ابن علي در سن کودکي به هلاکت رسيد! ذهبي مورخ مشهور (در گذشته سال 748هجري) در کتاب خود بنام «لسان الميزان» جلد اول صفحه 268، شماره 824 تحت عنوان «احمد» با ذکر سند مي گويد: «محمدبن احمد حماد کوفي» (از حافظين حديث اهل سنت) گفته است: «بدون شک عمر چنان لگدي به فاطمه(س) زد که محسن از او سقط شد». خدا لعنت کنه عمر را
@mahmadi39623 жыл бұрын
@@molazehi عمر رضا کحاله از علماي معاصر اهل سنت، در کتاب خود بنام «اعلام النساء» چاپ پنجم بيروت سال 1404- قسمت حرف«فاء» فاطمة بنت محمد صلي الله عليه وآله با ذکر سند مي گويد: تا آنکه ابوبکر از عده اي که از بيعت با او سر باز زده و تخلف کرده بودند و نزد علي بن ابيطالب(ع) جمع شده بودندٰ مانند عباس و زبير و سعد بن عباده سراغ گرفت، و آنها در خانه فاطمه(س) از بيعت با ابوبکر باز نشسته بودند. پس ابوبکر، عمر بن الخطاب را به سوي آنان فرستاد. عمر روانه منزل فاطمه شده و فرياد کشيد و آنان را به خارج از خانه جهت بيعت فراخواند. آنان از بيرون آمدن خودداري کردند، در اين هنگام عمر هيزم طلبيده و گفت: قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست يا از خانه خارج مي شويد و يا آنکه خانه را با اهلش به آتش مي کشم. شخصي به عمر گفت: اي ابا حفض (کنيه عمر)، در اين خانه فاطمه است! عمر گفت: اگر چه فاطمه در اين خانه باشد، آن را به آتش مي کشم!
@mohammadhassani68334 жыл бұрын
این جناب از اروی عقل خود فیصله میکند
@molazehi4 жыл бұрын
و شما هم بىون بىون عقل فيصله مي كنيد
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@molazehi جواب استدلالم بده بفرما، سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@javadra97893 жыл бұрын
@@molazehi متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@user-hr1xj1jk4q3 жыл бұрын
هیچ سندتاریخی برای شهادت حضرت فاطمه وجودندارد.
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
یکم مطالعه کن
@user-hr1xj1jk4q3 жыл бұрын
@@user-tj9us5yn8j شما ازآیت الله فضل الله بیشترمطالعه دارید؟ اتفاقااگرمطالعه بفرماییدحرف من راتاییدخواهیدکرد. حضرت فاطمه زهرابراثربیماری سرطان وفات کرده اند.
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
بله علمای ما امثالی مثل اقای وحید هزاران برابر امثال این اقا مطالعه کردن این آقایون وهابی ان تو مصادر پر از روایات دال بر شهادت این حرفای بیماری و اینا از کجا دراومده
@user-hr1xj1jk4q3 жыл бұрын
@@user-tj9us5yn8j جناب سید علامه فضل الله شیعه است واصلا کلمه وهابی جعلی وساختگی است. ثانیاآیت الله وحیدخراسانی شاگردایشان محسوب می شوند. ضمنا آیت الله وحیداختلافات جدی واساسی بارهبرایران دارندچطوردراین گونه مواقع به نظرات ایشان استنادمی کنید؟! حضرت فاطمه رضی الله عنه مادرخانم عمرهستندودامن زدن به این اختلافات پوچ وواهی تهمت به ساحت حضرت علی واثبات بی غیرتی ایشان است که تهمت بزرگی است. مطالعه کتب جعلی دردی ازشمادوانخواهدکرد. توبه کنیدکه خداوندمتعال توبه پذیراست.
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
@@user-hr1xj1jk4q هیچ بی غیرتی نیست حضرت امیر ع مامور به سکوت بودن در مقابل جریان به ظاهر اسلامی بعدشم امثال این اقایون شیعه نیتسن بلکه نفوذی های سعودی آن و پول بگیر اونان امثال این اقا و سید کمال حیدری این همه علمای باسواد مثل علامه وحید و خود رهبر اینا کین بعدشم اقای وحید اصلا با رهبر مخالف نیستن نمونه بارزش رفتن اقای وحید به مراسم خواهر رهبر و عیادت پسر اقای وحید از رهبر
@user-cr9ht8iy7k2 жыл бұрын
آخوند های خر 😂😂خدا رو شکر شیعه ها دارن عاقل میشن دست از صیغه بر میدارن😂😂بدبختا
@user-id7wv2od7f3 жыл бұрын
امان از سربازان شیطان امان از چشم فراموشکار آدمی بسیاری از یهودیان با نفوذ میان جامعه مسلمانان و گفتن حرفهای جعلی مسلمانان رو به انحراف می کشانند به این دسته از یهودیان( مارانو ) یا(آنوسی )گفته میشود . این فرد حتما یا یکی از این یهودیان یا نوکران آنهاست .
@eliasjamalzadeh83584 жыл бұрын
ما ایرانیها عادت داریم دروغ بشنویم و دوست داریم باور کنیم اخونده میگه حمزه کعبرو گذاشت رو نوک نیزه بلندش کرد یکی نیست بشاشه تو دهنش بگه دیوث چی میگی یا یکی دیگه میگه حضرت علی اولین کسیه که خلق شده خخخخخخخ یا یه ملا دیوث دیگه میگفت حضرت ادم تو بهشت چشمش افتاد به یه دختر خیلی خیلی خوشکل هوش از سرش پرید گفت خدایا این حور کیه خخخخخ خدا در جواب بهش میگه هذهی فاطمه خخخخخخخخخخخخ خجالت نکشید اینارم باور کنید بسه یا بازم بگم تورو خدا چشاتونو باز کنید
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@ismailhussainmehdi40804 жыл бұрын
این نہ فہمد
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@khankian20393 жыл бұрын
عقل!!!!
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@user-tj9us5yn8j3 жыл бұрын
@@javadra9789 درود بر شما
@user-cr9ht8iy7k2 жыл бұрын
@@javadra9789 #اگر_عقل_نباشد_جان_در_عزاب_هست الحق ک شیعه بی عقله دل سیاه شده سفید نمیشه همون جاهلیت لیاقت تونه
@user-cr9ht8iy7k2 жыл бұрын
@@user-tj9us5yn8j و خیلی بی عقل هستن مثل این میان یه سری سفسطه رو باور میکنن تا این ابلهان هستن اون نادان ها حکم رانن
@javadra97892 жыл бұрын
@@user-cr9ht8iy7k شما برای دانستن تاریخ به عقلتون رجوع می کنید یا تاریخ موثق علمای اهل سنت جنایت صورت گرفته توسط خلیفه دوم و به اجازه خلیفه اول شما را ذکر کرده اند حقیقت از روز روشن تره
@user-if8cb8yu1z5 жыл бұрын
این شخص شیعه نیست...خیلی از امور با عقل جور در نمی آید اما اتفاق افتاد..با عقل جور در می آید که دو نوه پیامبر را شهید کنند؟امام حسن و حسین ع ؟آنهم به اسم دین!!
@mahmadi39623 жыл бұрын
ای اهل عالم !! خبر مهم kzbin.info/www/bejne/aqXQaImve5WmrLM
@javadjaghobi37049 жыл бұрын
Lanat e khoda bar rohe to kasif va rohe khomeini Dajal va sheitan,, va on khamenei lavat kar... Omar e koni mesle khamenei koni valavat kar zad hazrate zahra ra shahid kard,...... to Akhonde koni chi migi
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@user-tm6sy2yo1y3 жыл бұрын
هذا السید لم یقراء التاریخ بصحیح لمصالح لم یبین الحقایق التی قالها المعصوم
@molazehi3 жыл бұрын
لا يوجد في كتب تاريخ المسلمين شئ عن هذه القصة المكذوبة .. هناك فقط بعض الروايات المتناقضة و ضعيفة السند في كتاب سليم بن قيس الهلالي و بحار الانوار .. لا توجد حتي رواية واحدة من الامام علي و الحسن و الحسين عن هذه قصة المزعومة !!
@javadra97893 жыл бұрын
متاسفانه هجوم خلیفه دوم بر خانه حضرت فاطمه و شکست پهلو و بی احترامی خلیفه اول و دوم به امیرالمؤمنين امام علی و همسر بزرگوارشان حضرت فاطمه حقیقت دارد در کتاب های اهل سنت ذکر شده که در اینجا بدان اشاره می کنیم ۱.ابن ابى شیبه و کتاب «المصنَّف» ابوبکر ابن ابى شیبه (۱۵۹-۲۳۵) مؤلف کتاب المصنَّف به سندى صحیح چنین نقل مى کند: هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره مى پرداختند، و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد، و گفت: اى دختر رسول خدا، محبوبترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو خود تو; ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على(علیه السلام)و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر(علیها السلام) به على(علیه السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شماها بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!(۷) یادآور شدیم که این رویداد در کتاب «المصنف» با سند صحیح نقل شده است. ۲. بلاذرى و کتاب «انساب الاشراف» احمد بن یحیى جابر بغدادى بلاذرى (متوفاى ۲۷۰) نویسنده معروف و صاحب تاریخ بزرگ، این رویداد تاریخى را در کتاب «انساب الاشراف» به نحو یاد شده در زیر نقل مى کند(۸). ابوبکر به دنبال على(علیه السلام) فرستاد تا بیعت کند، ولى على(علیه السلام) از بیعت امتناع ورزید. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد، و با فاطمه در مقابل باب خانه روبرو شد، فاطمه گفت: اى فرزند خطاب، مى بینم در صدد سوزاندن خانه من هستى؟! عمر گفت: بلى، این کار کمک به چیزى است که پدرت براى آن مبعوث شده است!! ۳. ابن قتیبه و کتاب «الإمامة و السیاسة» مورّخ شهیر عبداللّه بن مسلم بن قتیبه دینوری (۲۱۲-۲۷۶) از پیشوایان ادب و از نویسندگان پرکار حوزه تاریخ اسلامى است، مؤلّف کتاب «تأویل مختلف الحدیث»، و «ادب الکاتب» و... (۹). وى در کتاب «الإمامة و السیاسة» چنین مى نویسد:(۱۰) ابوبکر از کسانى که از بیعت با او سربرتافتند و در خانه على گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه على(علیه السلام)آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع ورزیدند در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: به خدایى که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش مى زنم. مردى به عمر گفت: اى اباحفص (کنیه عمر) در این خانه، فاطمه، دختر پیامبر است، گفت: باشد!! ابن قتیبه دنباله این داستان را سوزناکتر و دردناکتر نوشته است، او مى گوید:(۱۱) عمر همراه گروهى به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند، هنگامى که فاطمه صداى آنان را شنید، با صداى بلند گفت: اى رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایى به ما از فرزند خطاب و ابى قحافه رسید، وقتى مردم که همراه عمر بودند صداى زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند، ولى عمر با گروهى باقى ماند و على را از خانه بیرون آوردند، نزد ابى بکر بردند و به او گفتند، بیعت کن، على(علیه السلام)گفت: اگر بیعت نکنم چه مى شود؟ گفتند: به خدایى که جز او خدایى نیست، گردن تو را مى زنیم... مسلّماً این بخش از تاریخ براى علاقمندان به شیخین بسیار سنگین و ناگوار مى باشد و لذا برخى بر آن صدد آمدند که در نسبت کتاب به ابن قتیبه تردید کنند، در حالى که ابن ابى الحدید استاد فن تاریخ این کتاب را از آثار او مى داند و پیوسته از آن مطالبى نقل مى کند، متأسفانه این کتاب به سرنوشت تحریف دچار شده و بخشى از مطالب آن به هنگام چاپ از آن حذف شده است در حالى که همان مطالب در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید آمده است. «زرکلى» در اعلام این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند سپس مى افزاید: که برخى از علما در این نسبت نظرى دارند. یعنى شک و تردید را به دیگران نسبت مى دهد نه به خویش، همچنان که الیاس سرکیس(۱۲) این کتاب را از آثار ابن قتیبه مى داند. ۴. طبرى و تاریخ او محمّد بن جریر طبرى (متوفاى ۳۱۰) در تاریخ خود رویداد قصد هتک حرمت خانه وحى را چنین بیان مى کند:(۱۳) عمر بن خطاب به خانه على آمد در حالى که گروهى از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وى رو به آنان کرد و گفت: به خدا سوگند خانه را به آتش مى کشم مگر اینکه براى بیعت بیرون بیایید. زبیر از خانه بیرون آمد در حالى که شمشیر کشیده بود، ناگهان پاى او لغزید و شمشیر از دستش افتاد، در این موقع دیگران بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. این بخش از تاریخ حاکى از آن است که اخذ بیعت براى خلیفه با تهدید و ارعاب صورت مى پذیرفت حالا این نوع بیعت چه ارزشى دارد؟ خواننده باید خود داورى نماید. ۵. ابن عبد ربه و کتاب «العقد الفرید» شهاب الدین احمد معروف به «ابن عبد ربه اندلسى» مؤلف کتاب «العقد الفرید» متوفاى (۴۶۳ هـ ) در کتاب خود بحثى مشروح درباره تاریخ سقیفه آورده و تحت عنوان کسانى که از بیعت ابى بکر تخلف جستند چنین مى نویسد: على و عباس و زبیر در خانه فاطمه نشسته بودند که ابوبکر عمر بن خطاب را فرستاد تا آنان را از خانه فاطمه بیرون کند و به او گفت: اگر بیرون نیامدند، با آنان نبرد کن! و در این موقع عمر بن خطاب با مقدارى آتش به سوى خانه فاطمه رهسپار شد تا خانه را بسوزاند، در این موقع با فاطمه روبرو شد. دختر پیامبر گفت: اى فرزند خطاب آمده اى خانه ما را بسوزانى، او در پاسخ گفت: بلى مگر این که در آنچه امّت وارد شدند، شما نیز وارد شوید!
@molazehi3 жыл бұрын
@javad Ra تمام روایات فوق مرسل، ضعیف یا جعلی هستند اولا : صرف نظر از ضعف و جعلی بودن روایات فوق ؛ در هیچ کدوم به قتل حضرت فاطمه و شکستن پهلو و این چرندیات اشاره نشده و صرفا مساله تهدید هست و نه آتش زدن خانه .. ثانیا : روایت ابن شیبه و روایت دیگری که قه قضیه تهدید اشاره میکند در ذیل همین روایت آمده که افراد از خانه بیرون آمدند و بیعت کردند و از همین روایات ثابت میشود که هیچ آتش زدن و هجومی در کار نبود .. جواب تمام اینها در مناظره با آیت الله قزوینی نماینده حوزه علمیه قم داده شده .. کافیه عبارت( مناظره جنجالی- شهادت یا وفات فاطمه) را در کانال یوتیوب من سرچ بزنید
@javadra97893 жыл бұрын
@@molazehi پس ادامه ادله ازآمده ار کتب اهل سنت رو ذکر می کنم تا متوجه بشید با پاره تن پیامبر چه کردند عبدالرّحمن بن عوف مى گوید: که من در بیمارى ابوبکر براى عیادت او وارد خانه او شدم پس از گفتگوى زیاد به من گفت: آرزو مى کنم اى کاش سه چیز را که انجام داده ام، انجام نمى دادم، همچنان که آرزو مى کنم اى کاش سه چیز را که انجام نداده ام، انجام مى دادم. همچنین آرزو مى کنم سه چیز را از پیامبر سؤال مى کردم. امّا آن سه چیزى که انجام داده ام و آرزو مى کنم که اى کاش انجام نمى دادم عبارتند از: ۱. «وددت انّی لم أکشف بیت فاطمة و ترکته و ان اغلق على الحرب».(۱۵) اى کاش پرده حرمت خانه فاطمه را نمى گشودم و آن را به حال خود وامى گذاشتم هرچند براى جنگ بسته شده بود. ابو عبید هنگامى که به اینجا مى رسد به جاى جمله: «لم أکشف بیت فاطمة و ترکته...» مى گوید: کذا و کذا. و اضافه مى کند که من مایل به ذکر آن نیستم!. ولى هرگاه «ابو عبید» روى تعصّب مذهبى یا علّت دیگر از نقل حقیقت سربرتافته است; محقّقان کتاب «الاموال» در پاورقى مى گویند: جمله هاى حذف شده در کتاب «میزان الاعتدال» (به نحوى که بیان گردید) وارد شده است، افزون بر آن، «طبرانى» در «معجم» خود و «ابن عبدربه» در «عقد الفرید» و افراد دیگر جمله هاى حذف شده را آورده اند.(دقت کنید!) ۷. طبرانى و معجم کبیر ابوالقاسم سلیمان بن احمد طبرانى (۲۶۰-۳۶۰) که ذهبى در «میزان الاعتدال» در حقّ او مى گوید: فرد معتبرى است(۱۶). در کتاب «المعجم الکبیر» که کراراً چاپ شده است، آنجا که درباره ابوبکر و خطبه ها و وفات او سخن مى گوید، یادآور مى شود: ابوبکر به هنگام مرگ، امورى را تمنا کرد. اى کاش سه چیز را انجام نمى دادم. اى کاش سه چیز را انجام مى دادم. اى کاش سه چیز را از رسول خدا سؤال مى کردم. درباره آن سه چیزى که انجام داده و آروز کرد که اى کاش انجام نمى داد، چنین مى گوید: أمّا الثلاث اللائی وددت أنی لم أفعلهنّ، فوددت انّی لم أکن أکشف بیت فاطمة و ترکته.(۱۷) آن سه چیزى که آرزو مى کنم که اى کاش انجام نمى دادم، آرزو مى کنم که هتک حرمت خانه فاطمه نمى کردم و آن را به حال خود واگذار مى کردم! این تعبیرات به خوبى نشان مى دهد که تهدیدهاى عمر تحقّق یافت. ۸. ابن عبد ربه و «عقد الفرید» ابن عبد ربه اندلسى مؤلّف کتاب «العقد الفرید» (متوفاى ۴۶۳ هـ ) در کتاب خود از عبدالرحمن بن عوف نقل مى کند: من در بیمارى ابى بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت: آرزو مى کنم که اى کاش سه چیز را انجام نمى دادم و یکى از آن سه چیز این است: وودت انّی لم أکشف بیت فاطمة عن شی و إن کانوا اغلقوه على الحرب.(۱۸) اى کاش خانه فاطمه را نمى گشودم هرچند آنان براى نبرد درِ خانه را بسته بودند. و نیز اسامى و عبارات و شخصیت هایى که این بخش از گفتار خلیفه را نقل کرده اند خواهد آمد. ۹. سخن نَظّام در کتاب «الوافی بالوفیات» ابراهیم بن سیار نظام معتزلى (۱۶۰-۲۳۱) که به خاطر زیبایى کلامش در نظم و نثر به نظّام معروف شده است در کتابهاى متعددى، واقعه بعد از حضور در خانه فاطمه(علیها السلام) را نقل مى کند. او مى گوید: انّ عمر ضرب بطن فاطمة یوم البیعة حتى ألقت المحسن من بطنها.(۱۹) عمر در روز اخذ بیعت براى ابى بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندى که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند، سقط کرد!!(دقت کنید). ۱۰. مبرد در کتاب «کامل» محمّد بن یزید بن عبدالأکبر بغدادى (۲۱۰-۲۸۵) ادیب، و نویسنده معروف و صاحب آثار گران سنگ، در کتاب «الکامل» خود، از عبدالرّحمن بن عوف داستان آرزوهاى خلیفه را مى نویسد، و چنین یادآور مى شود: وددت انّی لم أکن کشفت عن بیت فاطمة و ترکته ولو أغلق على الحرب.(۲۰) آرزو مى کردم اى کاش بیت فاطمه را نمى گشودم و آن را رها مى نمودم هرچند براى جنگ بسته باشد. ۱۱. مسعودى و «مروج الذهب» مسعودى «متوفاى ۳۲۵) در مروج الذهب مى نویسد: آنگاه که ابوبکر درحال احتضار چنین گفت: سه چیز انجام دادم و تمنا مى کردم که اى کاش انجام نمى دادم یکى از آن سه چیز: فوددت انّی لم أکن فتشت بیت فاطمة و ذکر فی ذلک کلاماً کثیراً!(۲۱) آرزو مى کردم که اى کاش هتک حرمت خانه زهرا را نمى کردم و در این مورد سخن زیادى گفت!! مسعودى با اینکه نسبت به اهل بیت گرایش هاى نسبتاً خوبى دارد; ولى باز اینجا از بازگویى سخن خلیفه خوددارى کرده و با کنایه رد شده است، البتّه خدا مى داند و بندگان خدا هم اجمالاً مى دانند! ۱۲. ابن أبى دارم در کتاب «میزان الاعتدال» «احمد بن محمّد» معروف به «ابن ابى دارم»، محدث کوفى (متوفاى سال ۳۵۷)، کسى که محمّد بن أحمد بن حماد کوفى درباره او مى گوید: «کان مستقیم الأمر، عامة دهره»: او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود. با توجه به این موقعیت نقل مى کند که در محضر او این خبر خوانده شد: انّ عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن. عمر لگدى بر فاطمه زد و او فرزندى که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد! (۲۲) (دقت کنید)
@molazehi3 жыл бұрын
@@javadra9789 دوست عزیز ! معلوم میشه که شما سواد دینی و اطلاع کافی در این زمینه ها نداری و فقط این چرندیات و دروغها را از سایت های دروغگوی شیعه کپی پیست کردی ... تمام این مطالبی که در در مورد لگد زدن به شکم حضرت فاطمه و سقط جنین کپی پیست کردی ، مولفین این کتابها از زبان شیعه نقل کردند تا آن را رد کنند .. نه اینکه خودشان این عقیده را داشته باشند .. مثلا من کتابی تالیف کنم و در آن می نویسم : ( مسیحی ها اعتقاد دارند حضرت عیسی فرزند خداست) .. و یکی مثل شما بیاید سه کلمه ی آن را حدف کند و منتشر بکند و بگوید فلانی اعتقاد دارد که مسیح فرزند خداست ... !! هر کاذی بکنی برای اثبات این افسانه ی هالیوودی هیچ دلیلی از کتب ما پیدا نمیکنی.. و لذا مجبورید مطالب قیچی شده و تحریف شده کپی پیست کنید
@ahmadrezapalang45814 жыл бұрын
1 امام علی حظور نداشت این داستان ربطی به امام علی نداره 2 عمر خطاب خودشو جانشین پیامبر میدونست و لایق عشق حضرت فاطمه 3 در حالیکه پیامبر خودش کسی بود فاطمه را برای امام علی گرفت 4پیامبر امام علی را جانشین قرار داد 5 عمر خطاب با همکاران خبیث همکاری کردن و بعد مرگ پیامبر علی را از خلافت بر کنار کردن 6 کسی که به امام علی جسارت کرد عمر خطاب بود 7 عمر خطاب نسبت به امام علی حسادت می ورزید تا اینکه یار رسول خدا باشه 8 سنی ها با وهابی ها یکی هستن 9 روز عاشورا امام حسین گفت چرا با من به جنگ بر خواستید قوم ابن زیاد چه گفتند؟! گفتند ما به خاطر دلخوری که از پدرت علی داریم با تو به جنگ بر خواستیم حالا کمتر دروغ وهابی هارو بخوانید و بروید حقیقت را بخوانید
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
خخخخ مگه علی علم غیب نداشته نمی دونسته میان رنشو بکشن
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
در کتاب شیخ مفتی شیعه اومده که علی اصلا کلا فرار کرد رفت از مدینه بیرون
@GOD-GAMER19823 жыл бұрын
#هماسلاموهمقرآنهردوفدایایران
@user-ii2ix2it3t2 жыл бұрын
کیرم تو ایران کثیفت یاشاسین آذربایجان وعاشت الاحواز وبلوچستان وکوردستان ومردم کاسپین والخلیج العربی الی الابد
@user-bq4wi6ge8x3 жыл бұрын
این شخص عقل درست و حسابی نداره.
@user-tp8lb1uw1k5 жыл бұрын
دارد دروغ میگوید حالا چ سودی برایش دارد ما نمیدانیم.
@test-eg7yb5 жыл бұрын
زرررت
@mobinasadigi57063 жыл бұрын
شما ایرانیا عربی بلد نیستید هر چرت و پرتی اخوندا میگن باورتون میشه ولی شیعه های عراق و لبنان نمی شه بهشون دروغ گفت چون عربی بلدن می رن مطالعه میکنند
@user-mt3ee1gc9h4 жыл бұрын
...
@mahyarjahani61523 жыл бұрын
شهادت مادرم افسانه نیست
@molazehi3 жыл бұрын
یک افسانه ی بالیوودی هست
@mahyarjahani61523 жыл бұрын
@@molazehi گم شو عوضی
@molazehi3 жыл бұрын
@@mahyarjahani6152 البته این افسانه خوب کارگردانی نشده .. نسخه های مختلفش با هم تناقض داره
@mahyarjahani61523 жыл бұрын
@@molazehi روتو کم کن عوضی ادم نیستی که جوابتو بدم
@molazehi3 жыл бұрын
@@mahyarjahani6152 البته آدم هایی که عقل ندارند این افسانه رو باور میکنند
@mohamadm77066 жыл бұрын
ایشان از علماء شيعه نيست و از كساني است كه علماء شيعه از او متنفرند.براي اطلاع دقيق مي توانيد به كتاب حوزة العلمية تدين و انحراف مراجعه كنيد.
@user-cr9ht8iy7k2 жыл бұрын
خودش میگه برای اطلاع به انحراف مراجعه کنید شیعه نادان😂
@user-vb9qf1qx7g5 жыл бұрын
عالی عالی 👍
@thinkagain14544 жыл бұрын
سؤال کوچیک، کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر به امام علی بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@ya_mahdi59204 жыл бұрын
ان شاء الله خدا با ضاربین حضرت زهراء محشور کنه
@hosseinghi91664 жыл бұрын
الحق که از کلب نیز پست تر هستی.
@eliasjamalzadeh83584 жыл бұрын
چه سگ خوبی
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@eliasjamalzadeh8358 کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@thinkagain14544 жыл бұрын
@@hosseinghi9166 کدومش سختتره آیا اینکه پیامبر (ص) به امام علی (ع) بگه از دخترم دفاع نکن یا اینکه خدا به پیامبر ابراهیم بگه پسرت اسماعیل رو بکش؟ معلومه دومی خیلی سختتره، پس وقتی عقل دومی رو قبول کرده باید اولی رو قبول کنه، اره وصیت بوده چون اگر امام علی علیه السلام میجنگید و مسلمانان رو دو قسمت میکرد هم رم هم فارس اون موقت با یک حمله ی بزرگ میتوانستن کل اسلام محمدی رو پاک کنن، پس صبر واجب بود.
@user-gv4kg9ze5d4 жыл бұрын
درود خدا بر محمد مصطفی وال واصحابش
@NaserNaser-of9dz5 жыл бұрын
پیامبر(ص) در گوش حضرت فاطمه فرمود بعد از وفات من تو اولین نفر به من ملحق میشی تو بهشت ولی محسن تو شکمش زودتر مُرد حالا بدیشم اینجا بوده که میخشم زنگزده بوده وگرنه شاید با عمل سزارین زنده می موند حالا اینجا سوال پیش میاد که پیامبر(ص) فرموده اول فاطمه میاد پیشم پس چرا محسن اول مُرد و رفت پیشش پس کل علم غیب پیامبر و امامان زیر سوال میره کدوم رو باور کنیم