داستان با دوتا مرد در خانه بود !! ، واقعی و ارسالی از طرف شما ، پادکست و ولاگ فارسی

Рет қаралды 14,796

Күн бұрын

سلام دوستای عزیزم امروز با داستان با دوتا مرد در خانه بود !! ، در خدمتتون هستم که واقعا ارزش شنیدن داره ، پیشنهاد میکنم از این پادکست و ولاگ فارسی حتما دیدن کنید❤️
.
.
دوست های خوشگلم ممنون میشم اگر از ویدیو خوشتون اومد ویدیو رو لایک کنید و نظراتتونو برام کامنت بزارید و اگر دوست دارید هر وقت ویدیو میزارم متوجه بشید رو لینک زیر بزنید 👇 و سابسکرایبم کنید ☺️ و بعد از زدن گزینه سابسکرایب زنگوله کنارشم بزنید و ‌گزینه همه رو فعال کنید 😍 👇
/ @roozmareginarges
از کانال آشپزی هم دیدن کنید دوستان 👇👇👇
/ nargesghasemi
لیست داستان های جذاب و پربازدید که پیشنهاد میکنم حتما نگاه کنید دوستای گلم 👇👇👇
داستان مادربزرگم :
• داستان مادربزرگم
داستان ترسناک و واقعی زندگی لعیا :
• داستان ترسناک و واقعی ...
داستان واقعی شهلا :
• داستان واقعی شهلا
داستان های کوتاه و تک قسمتی :
• داستان های کوتاه و تک ...
داستان واقعی زیور خانوم :
• داستان واقعی زیور خانوم
#داستان
#داستان_واقعی
#پادکست
#ولاگ
#ولاگ_روزانه
#ولاگ_ايراني

Пікірлер: 171

@roozmareginarges Ай бұрын

اینم لینک داستان چقدر منتظر نامزدم بمونم ؟ 👇 kzbin.info/www/bejne/fWXZgJmDoqx3pdU

@chinlang2020 Ай бұрын

اشتباه شما این بوده که همسرتون شغلشونو کنار گذاشتن وصرفاکارای خونه رو انجام میدادن،طبیعت مردا این نیست و بایدهرچند با درامد کم فعالیت داشته باشن و حس ارزش مند بودن رو نباید ازشون گرفت ومعمولا هم با بیکاری به سمت وسوی خوبی کشیده نمیشن.....

@rostamm-o6y Ай бұрын

مرد بی بخار دیگه

@zahraaliannejhad5267 Ай бұрын

عزیزم این اشتباه خانم نبوده اشتباه آقا بوده ک وقتی دیده خانمش درآمد دارن تن پروری کرده و سرکارنرفته هرکسی حق داره برای زندگی ک دوست داره داشته باشه تلاش کنه اون آقا هم درکنار خانم باید ب فعالیتش ادامه میداد ولی خودش طمع کرد

@mahina876 Ай бұрын

واای حال آدم از این همه گذشت بهم میخوره ، چرا اول نباید عاشق خودمون باشیم و برای خودمون ارزش قائل باشیم

@siamakjafari9274 Ай бұрын

چون بهمون یاد ندادن، در اطرافیانمون هم ندیدیم

@MasoomeSaei Ай бұрын

سرنوشت امان از سرنوشت

@ElhamAbasi-fh9ew Ай бұрын

افرین دقیقا

@ElhamAbasi-fh9ew Ай бұрын

هرچی دختر دهه۶۰دیدم همین بوده من خودم شخصا هنوز دارم زندگی میکنم یه جورایی میسوزم و میسازم

@farzanehnorozkhah Ай бұрын

دقیقا باهات موافقم ...متاسفانه یاد ندادن بهمون@@siamakjafari9274

@touranmahmoudi1722 Ай бұрын

سلام نرگس خانم تیتر داستان خیلی ارتباط نداره

@farzanehdargahi9596 Ай бұрын

متاسفانه تیترها اصلا با داستان همخوانی نداره

@Feri-n5k Ай бұрын

نرگس خانم سلام ، خسته نباشید قصه زندگی رزیتا خانم بسیار عبرت انگیز بود ممنون از ایشان و شما اعتیاد صورتهای فراوانی دارد فقط شامل مواد مخدر نیست. در اقوام ما هم فردی هست که معتاد به قمار است و اصولا"معتادان قابلیت اصلاح ندارند خیلی خیلی خیلی کم اتفاق می افتد که فردی موفق به ترک اعتیاد شود. کسی که معتاد می‌شود باید خودش تصمیم به اصلاح بگیرد و دیگران تقریبا" هیچکاری اند.

@mahsaalizade8396 Ай бұрын

عجب حرفی زدید آفرین به شما دقیقا درست 👍

@australia164 Ай бұрын

شبیه یکی دیگه از داستانها بود که البته اون از زبون آقا گفته شده بود. این مکمل همون داستانه؟

@azinlaa5376 Ай бұрын

منم اينطور فكر مى منم👍

@ashraftabatabaei3534 Ай бұрын

نرگس جان خیلی قشنگ تعریف میکنید واقعا ممنونم داستان خیلی جالب بود محبت بیش از اندازه طرف مقابل را متوقع می‌کنه برا عاقبت این خانم خوشحالم مرسی

@QWDFGH Ай бұрын

خانم عزیز ، از همان موقع که فهمیدی شوهرت داره قمار میکنه باید حساب بانک خودت رو ازش جدا میکردی و پول در اختیارش نمیزاشتی.

@rostamm-o6y Ай бұрын

دقیقا

@sepidehk8087 Ай бұрын

از وسط داستان تحمل گوش دادن نداشتم، مگر میشه آدم اینقدر خودش و زحمتش و جوانیش رو دوست نداشته باشه ... حتی اگر جدا می شد و دیگه به اون مرد پول نمی داد ، شاید اون آدم به خودش می آمد ...

@QWDFGH Ай бұрын

@@sepidehk8087 ایشون جدا شدن و ازدواج کردن .ولی در آخر هم گفتن که شوهر سابقش هنور هم بیکار و علاف میگرده و به خودش نمیومده.

@نسیم-ج1ر 10 күн бұрын

شاید😮

@MehrabanYsf-mp9cl Ай бұрын

این داستان چند وقته پیش گفته شد فقط از طرف اقا محسن..و این داستان از زبان خانمه هست.نشون ب اون نشون ک اقا محسن گفت خانمم رفت ی شهر دیگ😂

@sglhekmat5123 18 күн бұрын

فقط اونا دوتا پسر داشتن😅

@zari.m6804 Ай бұрын

این خانوم بهترین کارو کرده کاش زوتر جدا میشدی .همون موقع که قمارو کنار نذاشت .خدا روشکر که خودت و بچه هات رو از بدبختی نحات دادی .مردی که کار نکنه تا اخرعمرش هم کار نمیکنه .🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻ممنون نرگس عزیز❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

@Z..A-xx7do Ай бұрын

به نظرم این سرگذشت با واقعیت فرسنگها فاصله دارد...........

@sirvanmohammadi1401 Ай бұрын

صدای گرم و دلنشین نرگس جان هرشب منو به خواب می بره بهترین مسکن ❤

@sherryrezanejad5002 Ай бұрын

نرگس جون سلام ، من یادمه یک داستان تعریف کردید که تیترش بود به خاطر مادرم زنم رو از دست دادم این داستان خیلی شبیه اونه.

@QWDFGH Ай бұрын

@@sherryrezanejad5002 آره منم یادمه.

@adrinBarzan-pr9fn Ай бұрын

فکر کنم اینم همون سرگذشته ولی از طرف خانمشون فرستاده شده

@MehrabanYsf-mp9cl Ай бұрын

اره@@adrinBarzan-pr9fn

@لالهحکیمی Ай бұрын

نرگس جان میخواستم در کنار همه کامنتهای مثبتی که واقعا هم درست است سوال کنم گاهی موضوع داستان خیلی ارتباطی با خود داستان ندا رد فقط جذب شنونده میشود .انتخاب اسم داستان میتواند صادقانه تر باشد.همیشه یکی از دلخوشیهای زندگی من شنیدن این داستانهای واقعی با صدای گرم شماست.خواستم نظرم را گفته باشم و تشکر میکنم از توجه شما به این مورد.

@mahnaz-ye5sn Ай бұрын

نرگس جون این داستان که تکراری بود،چندوقت پیش تعریفش کردیدولی اززبون آقا،اسم داستان یادم نیست ولی موضوعش دقیقاهمین بود🤔

@shahlamousavi9468 Ай бұрын

به نظر من این خانم خیلی زودتر از اینها باید راهش را جدا می‌کرد

@saram-zb8wf Ай бұрын

سلام وباعرض أدب خدمت خانم نركس عزيز اميدوارم هميشه خوش وتشكر از وفرستنده داستان

@ShahnazKargar Ай бұрын

خدارو شکر که این خانم وبچه هاش عاقبت بخیر شدن ❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉

@tahereh_ravand8373 Ай бұрын

سلام قبلا این داستان رو از زبون همسر سابقشون (آقا محسن ) برامون تعریف کردید ولی یه قسمتهایش فرق میکرد مشخص نیست کدومشون راست میگن کدومشون دروغ

@mahnazmasomi5626 Ай бұрын

اسمش چی بود؟

@fattanehmirzazadeh3541 Ай бұрын

بله منم تا شنیدم حدس زدم که همون باشه البته مطمئن نیستم

@reyhaneheidari5524 Ай бұрын

اسمشو لطفا بگید

@MehrabanYsf-mp9cl Ай бұрын

دقیقا..حالا از زبون خانم گفت

@monaalikhani2565 Ай бұрын

@@reyhaneheidari5524بخاطر مادرم زنم از دست دادم

@NeginKh-f8b Ай бұрын

خانم نرگس ممنون از صدای دلنشین وارام بخش شما .

@Sina.cc11 Ай бұрын

نرگس خانوم كاش اين كلمه " براي" رو انقدر استفاده اشتباه نكنيد. شخص از يك شهر است ، نه براي يك شهر. و غيره. البته متاسفانه فقط شما نيستيد. بخاطر همينه كه سطح باسوادي در ايران متاسفانه رو به زواله. شما كه در كار گويش هستيد، اين اشتبا هات رو رواج ميديد. دقت بفرماييد. سپاس.

@samajavid164 Ай бұрын

خیلی ناراحت کنننده بود ،ممنون ازین که به اشتراک گداشتید اینجوری تلنگر میخوریم که عقل خیلی چیز خوبیه

@p.fatemi9268 Ай бұрын

الهی شکر که عاقبت بخیر شدید و نتیجه ی زحماتتون رو دیدید امیدوارم که خوشبختی فرزندانتون رو هم ببینید. 🤲آمین

@raha222 Ай бұрын

سلام این داستان چقدر شبیه داستان آقایی بود که گفته بودن بخاطر مادرم همسرم رو از دست دادم

@ShahabHoseini-jz9im Ай бұрын

سلام ممنونم نرگس جان مثل همیشه عالی❤❤❤

@marziehbakhtiary1588 Ай бұрын

نرگس جون کاور زرد نذارین، کاورتون هیچ ربطی به داستان نداره! اعتماد ببینده رو سلب نکنید …

@noushinlot8867 Ай бұрын

درود سپاسگزارم

@mehrbanoo2255 Ай бұрын

سلام نرگس خانم عزیزم این داستان بسیار عالی بود و تشکر از داستانهای واقعی را تعریف. میکنید خود من یکی از سرگرمی های مهم من گوش کردن به داستانهای شماست و واقعأ از شما ممنون م متشکرم و برای اون عزیز هم که سرگذشت زندگیشان را برای شما فرستادن از آن همه استقامتی که در زندگیشان بکار بردن و خدا را شکر نا امید نشدند و قدم شون سر سوزنی در زندگی کج نشد باید بهشون تبریک گفت و بعد خیلی عاقلانه زندگی دوباره ای برای خودشون و بچه هاشون ساختند واقعأ قابل تحسین هستند،و امیدوارم بچه های خودشون و همسرشون هم خوشبخت باشند و خودشون و همسر محترمشون هم همیشه سلامتی کامل و خوش شاد باشند در کنار عزیزانشون 🍃🌺🍃

@امیننیا-ز9ز Ай бұрын

یه داستان اینجوری تعریف کردید ولی با شیوه دیگه

@marziehshajeri2956 Ай бұрын

سپاس❤❤

@ارمان-خ2ن Ай бұрын

مرد نباید خونه نشین بشه.

@fattanehmirzazadeh3541 Ай бұрын

سلام نرگس خانوم خسته نباشید لطفا عنوان داستانی که همسر این خانوم برای شما فرستاده بودن رو هم تعریف کنید ما دوباره بریم با حزئیات گوش کنیم.

@monaalikhani2565 Ай бұрын

بخاطر مادرم همسرم رو از دست دادم

@fattanehmirzazadeh3541 Ай бұрын

@@monaalikhani2565 ممنونم 🙏🙏

@fattanehmirzazadeh3541 Ай бұрын

@@monaalikhani2565 ممنونم از شما 🙏🙏

@user-km9lx9vz5m 18 күн бұрын

بالاخره فهمید

@parvinsaghezi2309 Ай бұрын

چقد زندگی آدما میتونه شبیه بهم باشه ، سرنوشت این خانواده خیلی شبیه به داستان زندگی آقایی بود که چند وقت پیش تعریف کردید به اسم بخاطر مادرم همسرم و از دست دادم.

@Meisam2631 Ай бұрын

باعرض معذرت خدا بعضی ها رو مفلص آفرید وزن ومرد نداره

@maryaj98 Ай бұрын

چقدر شبیه اون داستان بود که قبلنا تعریف کردید که زنه رفت شهر دیگه که دست طلبکاراش بهش نرسه و بتونه کار کنه و قرضاشو بده و شوهرش یه شهر دیگه بود سوری طلاق گرفتن و دیگه زنه برنگشت

@awin1751 Ай бұрын

اتفاقا من دیشب اون داستان رو دوباره گوش دادم، اسمش هست به خاطر مادرم زنم را از دست دادم.. خیلی خیلییی شبیه اونه ، فقط توی اون داستان میگه ما دوتا پسر داشتیم اینجا این خانم میگه بچه اولم دختر بود و دومی پسر، و اینکه اون آقا از ماجرای خودش نگفت که قمار باز بوده .. .. ولی مابقی داستان کلا همون بود

@podcastlililand6971 Ай бұрын

عزیزم خوبی بیش از حد وظیفه میشه.آخه چقدر گذشت؟؟؟؟؟؟با این همه خطا و اشتباه.در واقع به‌جز همسرتون ،شما هم خیلی مقصر هستید😡

@zr9516 Ай бұрын

فقط یک پیشنهاد برای شما دارم، رفتاری که با همسر سابقتون داشتید بااین آقا نداشته باشید. مادر همسرتون نشید، باید براتون خرج کنه و شما مسئول زندگی دیگران نیستید ،فقط به فکر خودتون و فرزندانتون باشید. موفق باشید

@اسمانمهربانی-ك3ج Ай бұрын

سلام مهربونم خیلی خیلی تشکر و خسته نباشی❤❤❤❤❤❤

@azitanouroozi1087 Ай бұрын

قسمت هر کس جوری نوشته شده خوشبخت باشید❤❤❤❤❤

@zinabmohammadi5336 Ай бұрын

سلام علیک نرگس جان جانا، ممنون از زحماتتون، ممنونتم از زحماتتون، کاش گلچین که قبل بود درست میکردن، تمام داستان هارو گوش میکردم پشت هم عالی بود، نمیدونم چرا برداشتن ،داستان ها پشت هم نمیاد،عزیزم ،عمرتون مستدام عزیز دلم ❤❤❤❤❤❤🎉🎉🎉🎉🎉

@idk2427 Ай бұрын

نرگس عزیز ممنون از شما ولی اسم این سرگذشت را باید می گذاشتید «قمار » 😂

@MehrabanYsf-mp9cl Ай бұрын

خب از اول میگفتی این ادامه داستان اقا محسنه😢چرا تیتر پرت زدی؟؟این از زبون خانم اقا محسنه

@arammaleki Ай бұрын

درود. بهتون پیشنهاد میکنم کتاب شوهر آهو‌خانوم رو بخش بندی کنید و برامون بخونید. من این کتاب و خیییلی وقت پیش خوندم و میدونم با صدای شما ترکیب خوبی در میاد. 😊

@shabihamrah6443 Ай бұрын

درودوسپاس❤❤❤❤

@sheida8450 Ай бұрын

چی بگم والا ،زن دوم شدید در صورتی خانم طرف زندست ان شالله خدا کمکمون کنه

@نازنینفاطمه-ض3ز Ай бұрын

اول داستان این خانم گفتن محسن خیلی خوش سروزبون بودن به خاطر همین من عاشقش شدم. بعد یه جای داستان میگن شوهرم نسبت به برادرهای دیگش خیلی بی زبون هستش بلاخره خوش سر زبونه یا بی زبونه 😕

@samajavid164 Ай бұрын

ممنون نرگس عزیزم ❤❤❤❤❤❤❤❤

@azamaghaee-zt8ms Ай бұрын

درود بر شما بانو باعث افتخارین

@Azam_saraj Ай бұрын

نرگس جون چجوری حفظ میکنی آخه همرو خودت میگی چقدر باهوشی آخه ❤❤❤❤❤

@ensiehaminrosta2648 Ай бұрын

ممنون نرگس جان عزیز🌺🌺🙏🙏😍😍

@taherehtajdaran Ай бұрын

چه سرگذشت سخت وتلخی ولی آفرین به این خانم وتلاش زیاد که باز هم زندگیش رو ساخته موفق باشید خانم رزیتا و از شما نرگس خانم عزیز تشکر فراوان دارم ❤❤❤❤❤

@simaroshan6879 Ай бұрын

درود و سپاس از شما❤❤❤❤

@nasrinmansuri9436 Ай бұрын

چرا مدتیه داستان نمیزارید یا من ندیدم

@salemgholami9212 Ай бұрын

این داستان گویا قبلاً هم بنشر رسیده بود فکنم از زبان آقا شون بود بهرحال شاید هم شبه شون بوده ولی هرچیزی پایانی داره صبر هم حدی

@azammonshizadegan7551 Ай бұрын

دقیقا درست میگید حتی یادمه که اقا محسن دچار عذاب وجدان شدیدی هم بود و همه تقصیرها رو گردن مادرش انداخت و بجه ها هم پیش خودش بودند 🤪

@rostamm-o6y Ай бұрын

داستان زندگی ها شبیه همه. فقط مشکل اینه که ما درس نمی گیریم و اشتباهات بقیه رو تکرار می کنیم

@salemgholami9212 Ай бұрын

@@rostamm-o6y حق باشماست البته ماهای که اینجا هستیم درس میگیریم البته این داستان ها را باید داستان نگفت درس زندگی اسمش گذاشت چون همه چیز را درزندگی نمیشه آدم شخصاً تجربه کنه

@leila.s.1274 24 күн бұрын

سلام نرگس جان ، ممنونم عزیزم بابت تعریف قشنگت❤ در کل خانوما نباید زیادی مرد بشن و بیرون از خونه کار کنن. هر کسی در جایگاه خودش باید قرار بگیره. بعد این داستان منو یاد مثال پیامبر انداخت ، همون کشتی و سرنشینانش که یکی جای خودش رو سوراخ میکرد و میگفت به کسی کاری ندارم جای خودمه. به نظرم شوهر این خانوم به خاطر اینکه از لحاظ درآمد کم نیاره دست به قمار زده. عزیزم بشین تو خونه بزار شوهرت خودشو پیدا کنه

@mitraatehranii4140 Ай бұрын

خسته نباشی خوشگل خانم من که معتاد صدات شدم. انشاءالله همیشه شاد و سلامت و سربلند در کنار عزیزانت باشی. 😍

@fattanehmirzazadeh3541 Ай бұрын

عالی بود از خدا میخوام خوشبختی و سلامتی به همه ی مردم کل جهان بده و این خانوم هم همینطور ❤ انشاءالله ❤ ولی متاسفانه عنوان داستان با خود داستان مطابقت نداشت مثل چندین موارد قبل

@mhdemhde Ай бұрын

سلام نرگس خانم عزیز خسته نباشید عزیزم من نتونستم این چندروز داستان های شما رو گوش کنم مسافرت بودم ولی الان یکی یکی دارم گوش میدم مثل همیشه عالی بود عزیزم ❤❤❤❤❤

@afsaneh.parvaneh8606 Ай бұрын

سلام نرگس جان .تلیستان چون مدارس تعطیل بود بیشتر داستانهای شما را. گوش کردم وسپاسگزارم. ازشما🎉❤☘️🌱🌸🙏🥀🌷⚘️🪴☘️😘💚🤍💜🥰🤩💙🌻🌼🍿🌲🌲🌲

@لالهحکیمی Ай бұрын

سلام نرگس جان تشکر از شما و همچنین .این خواهر عزیز که قصه زندگیشان را برای ما فرستادند. نرگس جان ارزو میکنم همیشه سلامت و موفق باشید .خدا را به وجود شما و این کانال پند اموزتان شکر میکنم .فن بیانتان بسبیارعالیست و مطمعنم که هیچ کسی مثل شما پیدا نمیشه .پاینده و سلامت باشید..❤

@siamakjafari9274 Ай бұрын

Thank you so much

@melorinconstructionclinic8753 Ай бұрын

Thank you

@jasminekent320 Ай бұрын

❤❤❤

@setayesh.75 Ай бұрын

❤❤❤موفق باشی نرگس جون

@alicezakarian6413 Ай бұрын

وای حالم بد میشه اینجور سرنوشت میشنوم 😢😢😢عجب

@MaryTab-ns5nt Ай бұрын

Lovely ❤❤❤

@ShahnazQholizadeh Ай бұрын

سلام عزیز دلم خیلی دوستت دارم عاشق سرگذشتهایی که تعریف میکنی هستم شوهر وبچههام بهم میگن تو خسته نمیشی از بس داستان گوش میکنی ولی همه دلخوشیهام شنیدن صدای دلنشینت هستم❤❤

@siminshapoorian487 Ай бұрын

اشکالی نداره همین که کسی بالای سرت هستی قدر دان باش انشاالله که خدا بهترن ها را برایت بخواد

@QWDFGH Ай бұрын

@@siminshapoorian487 چرا خانما همیشه باید یکی بالا سرشون باشه؟

@MonaGoodarzi-pv5rg Ай бұрын

نرگس جان موفق باشی❤

@Sargozashthay Ай бұрын

عالی هستین نرگس جان❤

@بیبیدل Ай бұрын

سپاس از شما فکر کنم نعناع یا گرسنه بود یا آب میخواست اینقدر میو میو میکرد یه مشکلی داشت

@sirvanmohammadi1401 Ай бұрын

خداروشکر عاقبتشون خیر شده ولی آدم ازیه سوراخ چند بار نباید گزیده بشه چون اون همه کار و در آمد صرف لاابالی بودن محسن شده خداروشکر بالاخره از دستش خلاص شده هم قمار باز هم زن باز واقعا غیرت هم خوب چیزی آدم داشته باشه 😢😢

@farzanedehghan524 Ай бұрын

اصلا نمیخوام بی احترامی کنم ولی بعضی مواقع ما آدم ها حماقت میکنیم مثل این داستان

@shimaxful 29 күн бұрын

عنوان داستان چه ربطی داشت به اصل داستان ؟ ممنون که زحمت میکشید ولی لطفا با عنوان بی ربط به شعور مخاطب توهین نکنین.

@دیاناپایروند Ай бұрын

ممنون❤❤❤❤❤❤

@b1339m Ай бұрын

سعیده جان اول ممنون از تعریف این سرگذشت و دوم میخوام به دوستان بگم عنوانی که ایشون روی داستانهای ارسالیشون میگذارند نشان دهنده هوش بیزینسی ایشون هست . که باعث میشه بیننده جذب گوش دادن به این داستان بشه و ماهیت اصلی ذاستان هم لو نره . مثل تبلیغ یک فیلم که دو سه تا ز بهترین سکانس هاشو با بهترین بازیگری که مردم بهش علاقه مند هستند میذاره و شما ترویج میشوید به دیدن اون فیلم در حالی که گاهی اون هنرپیشه همئن دوسه تا سکانس کوتاه در فیلم رو داشته یا اصلا بازیگر میهمان اون فیلم بوده . از نظر جذب مخاطب کار ایشون و نام گذاری برای داستانها کاملا عاقلانه و درست و کلا اگر سعیده جان روزنامه نگار بودی کاملا کارت صحیح و ژورنالیستی هست و دمت گرم افرین به هوش ات دوستدارت بیتا

@Donna_shahpar Ай бұрын

سلام عزیزم خسته نباشید 😘😘❤

@Bothofthemm Ай бұрын

درود بر شما ❤

@ZahraKaabomer-hq8nf Ай бұрын

سلام عزیزم نرگس جون خسته نباشی مثل همیشه عالی و دلنشین داستان رو روایت کردی موفق و پیروز باشی انشالله منتظر هستم تا برنامه‌های بعدی مراقب خودت و بچه‌ها ت باش سلام من رو خدمت خانواده ی محترم برسون داستانه خ ناراحت کننده ی بود خدای شکر که آخرش ختمه بخیر شد رزیتا جون زنه فعال و پرتلاش هموطن من بهت افتخار میکنم عزیزم و از همسره دومت تشکر فراوان کن لطفا چنین انسانهایی کم پیدا میشن دوست عزیز مراقب خودت و بچه‌ها ت باش رزیتا جون.❤❤❤❤❤❤🌷🌷💕💕🥰🥰😍😍🤩🤩🙏🙏🙏🙏😘😘😘😘😘🤲🤲🤲🤲👌👌👌👌👌🇩🇪🇩🇪🇩🇪🙏🙏🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪👋

@qwertyuioplkjhgfd116 27 күн бұрын

نرگس جون خسته نباشی ولی این داستان بنظرم تکراری بود درسته؟

@sheida8450 Ай бұрын

نرگس جان زیاد تیتر ب داستان نمیخوره یعنی در واقع ربطی نداره

@Farzanh-q2n Ай бұрын

سلام نرگس جون نعنا چشه؟❤😂

@dbak308 Ай бұрын

سلام نرگس جان ❤❤❤❤

@صدراطالب Ай бұрын

اخر داستان به نظر دروغ بود ادم عوض نمیشه

@فرنازذاکریان Ай бұрын

چ خانم باگذشت واصیلی براشون آرزوی عاقبت بخیری میکنم وهمه هم وطنانم درهرجا❤❤❤

@afsanehariana6014 Ай бұрын

با گذشت ؟؟؟ یا نر ذلیل !؟@؟

@فرنازذاکریان Ай бұрын

😄ای باباچرااین روزاهرچی بگی گیری حالاتایچی بشه میزارن میرن هم میگن دخترااین زمانه نسازن

@فاطمه-ه2ت Ай бұрын

❤

@latifehRezadad Ай бұрын

👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻🤲🏻🤲🏻

@MasoomeSaei Ай бұрын

خانم بیچاره چیکار کنن این همه زحمت کشید اخرشم همسرش دادبباد الان خیلی خانم ها اگاهی پیدا کردن خدا راشکر اخرعاغبت بخیر شدی هریکی یه سرنوشتی داره

@banafshehdabeshlim9204 Ай бұрын

🥳💞🥰😊😇🤗🤗

@SaraRazjo Ай бұрын

نه بابا اون داستان دوتا پسر. داشتن. اینجا یه پسر. ویه دختر دارن😂😂

@hengamehjahn2584 Ай бұрын

این کجاش با دوتا مرد تویه خونه بود؟

@vidaasasnik Ай бұрын

🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉🎉

@میتسو-ص2ش Ай бұрын

وای چقدر گذشت اه😡 خیلی محسن رو پرو کردید

@lilisaket3811 Ай бұрын

عه عه وااااای خاک بر سر چنبن مردی چقدر حرص خوردم قلبم درد گرفت

@MonaGoodarzi-pv5rg Ай бұрын

@Bita-i4m Ай бұрын

چقدر این داستان شبیهه (بخاطر مادرم همسرم را از دست دادم هست ) سری قبلی از زبان مرد و این بار فکر کنم همسر برای کامل کردن حرفای شوهر ثابقش تعریف کرده، جالبه چند وقته با خودم کلنجار میرفتم که کامنت بزارم :که کاش آقایان بیشتری بیان سرنوشت خودشون را تعریف کنن و دیدشون را نسبت به زندگی خودشون بگن الان با این داستان متوجه شدم ایده ای خیلی خوبی‌ هم شاید نبوده. چون جزئیات کمتری یادشون می مونه.

@vahidehyousefi4174 Ай бұрын

وای چقدر بد است این قماربازی شوهر من ۵۰ سال کارش است منم هر روز سرنماز سر سفره دعامیکنم که هیچ وقت بورد نداشته باشد که از اون پول حرام برای من و بچه هایم چیزی بخرد بیارد خونه ولی خیلی سخت است ولی به‌خاطر بچه هام تحمل میکنم خداوند همه مارا در راهی راست هدایت کند ان شاءالله 🤲🤲🤲