Рет қаралды 193
عاشق شوهرخالم شدم شبا تو چایی خالم ... وقتی میخوابید منو شوهرش تا صبح با هم ... کلی کیف میکر*دیم
بعد از فوت شوهرم تن فرو*شی میکردم،سوارم که میکردن تو همون ماشین پا.ها.مو میدادم بالا و...تا اینکه...
منو فرهمند تو یکی از گروههای تلگرامی با هم آشنا شدیم ،اینقد پسر مودب و مهربونی بود که وقتی بهم ابراز علاقه کرد باورم نمیشد ما از نظر فرهنگی خیلی با هم تفاوت داشتیم تا اینکه فرهمند ازم خاستگاری کرد برخلاف انتظارم تونست خانوادشو راضی کنه که بین خاستگاری.... اما روزگار به من روی خوش نشون نداد و بعد از تجربه اتفاقاتی تلخ مجبور به تن فرو*شی شدم ...
دوستان و همراهان عزیزم این داستان بسیار زیبا و شنیدنی است پیشنهاد میکنم تا پایان همراه باشید .
بعد از فوت شوهرم به خاطر شیر خشک بچم تن فر*وشی میکردم • سرگذشت واقعی عشق الهام
با دوست شوهرم دوست شدم و به شوهرم خیانت کردم • بعد ازروشدن خیانت شوهر...
تو سن پایین با یه پیر زن دا*غ و پولدار ازدواج کردم .. • با یه پیرزن پولدار ازد...
#داستان_واقعی
#داستان_جنایی
#داستان
#پادکست
#زن_زندگی_آزادی
قصه های واقعی
قصه واقعی
داستان آموزنده
داستان خیانت و جدایی
عشق
ازدواج
داستان جالب واقعی
داستان عاشقی
داستانواقعی عاشقانه
داستان عاشقانه واقعی
همراهان عزیزم لطفا با سابسکرایب کردن از من و کانالم حمایت کنید ممنون از حمایت و همراهی ارزشمندتون ممنون.