دوستان اگر تونستید یه کم برا من دعا کنید اسمم علی محمد
@مهدیموحد-ز7ز2 жыл бұрын
سبحن الله
@abasrahimi62062 жыл бұрын
سلام من هرگز از سخنان شما خسته نمیشم که هیچ منتظرم بعدیش را سریع تر بارگذاری کنید متشکرم از زحمات شما و تیم محترم مصاف
@حسینزاری2 жыл бұрын
Perfect❤
@amirhosseinmoslemi90882 жыл бұрын
ya Ali (as)
@holymemoly38332 жыл бұрын
❤️❤️❤️❤️
@hamidbeygi37732 жыл бұрын
درود🙃
@hossein.ropejumper75962 жыл бұрын
🌹
@rezaakhlaghi72462 жыл бұрын
👍😎👍😎👍
@ruhollahhossaini20732 жыл бұрын
👍
@مهدیموحد-ز7ز2 жыл бұрын
انصافا سنگینه این سخنرانی بزور فهمیدم چی شد !
@kiarashkia4642 жыл бұрын
😍🇮🇷👑
@hani5102Ай бұрын
🙏🙏🙏
@علیهدشی-ث8و2 жыл бұрын
خوب بید
@davoudqafuori18942 жыл бұрын
سلام استاد صحب از شعر کردی آهنگ خلسه تتلو با آهنگ تناسخ ازت خواهش میکنم گوش کن توش فوشم نمیده.
@guillotine36542 жыл бұрын
English comment for Protection
@DocMir-pendareNik2 жыл бұрын
روز اول هر سال مهم است، مخصوصا برای ما ایرانیها. پیشنهاد میکنم روز اول سال را، روز (فاعل و درک کار) نامگذاری کنیم تا فرهنگ باستانی ایرانی ما قویتر شده و آخر سالش پر برکت و موفقیت آمیز برای فاعلش گردد تا مشتی نمونه خروار باشد و به امید خدا و همت ایرانیان، این موفقیت ما جهانی شود تا همگی از آن فیض ببرند. می گویند که فاعل کننده کار است، این یک معنی سطحی بوده و زیاد دقیق نیست چون هیچ توجه ای در آن نیست. معنی فاعل، مثل معنی هر لغتی، دارای دو بخش "واقعی" و "حقیقی" است. معمولا ما اولی رو میفهمیم و بلدیم اما کافی نیست و باید جلوتر رفته، چون دانستن هر دو قسمت معنی مخصوصا دومی (حقیقت) برای درک کردن ضروری است. چرا که مسائل مهم زندگی مثل خدا، سیاست، مهربانی، صلح، کار، رفتار فردی و اجتماعی و غیره همگی باید درک بشوند و فهم آنها کافی نیست وگرنه هیچ وقت محقق نخواهند شد و با شکست درک آنها روبرو خواهیم شد. بخش اولی فاعل، عبارت است از "ساختار جسم" زنده که کننده فیزیکی و واقعی کار است. یعنی جسم مجری کار است و از خود اراده ندارد. بخش دومی فاعل، عبارت است از "ماهیت جسم" که مربوط به آن ساختار است و کننده غیر فیزیکی و حقیقی کار است. یعنی بخش دوم تصمیم گیرنده کار و به اجرا گذارنده اراده خود می باشد که همان عقل می باشد که واقعیت ساز است. عقل بیشتر در شکستها (درک واقعیت) و کمتر در موفقیت ها (درک حقیقت) مسؤل کار است. اما ما آدمها برای شخص متخلف، جسم او را تنبیه میکنیم و با مسؤل حقیقی آن کاری نداریم چون عقل را نمی شناسیم و روش تنبیه او را هم نمی دانیم. اگر موجود زنده مورد نظر، یک اشرف مخلوقات باشد، بغیر از جسم، فکر، احساسات و عقل او، دارای توان تصور کردن و توان شعور نسبی نیز می باشد. پس در این حالت آدمیت، جریان فاعلی مشگلتر از بقیه موجودات می شود که فقط این قسمت آخری (تصوری) ما حقیقت ساز است ولی خودش (شعور نسبی) یک فاعل در سایه می باشد و تضمین کننده کیفیت و نیت درست (حقیقت و موفقیت) فاعل اصلی یعنی عقل می باشد. در نهایت جریان فاعلی و کار در آدمها، بدین صورت است که ما یک جسم فرمانبردار داریم که کار واقعی را میکند ولی اراده ای از خودش ندارد. بعدش برای ماهیت ساختاری جسم خود ما آدمها بر عکس بقیه جانوران (۳ تا فاعل) داریم که همشون تصمیم گیرنده و مسؤل هستند ولی برای به اجرا گذاردن اراده خودشان، هر کدام شرایط و حال خودش را دارد و رهبری جسم ما را برای کار واقعی بعهده می گیرد که او مسؤل حقیقی کار است. اگر کارش ناموفق یا زشت باشد باید او (عقل) را توجیح یا تنبیه کرد و نه دو فاعل باقی مانده را و در این وسط، جسم اصلا مسؤل نیست و معمولا ما آدمهای نامرد، جسم او را تنبیه می کنیم و کلاس درس برای جسم میگذاریم که هیچکاره است. ۳ فاعل تصمیم گیرنده اشرف مخلوقات و شرایط و حال هرکدام که فعال میشوند و اراده متفاوت خود را بروی جسم آدمی اعمال میکنند، چنین است. ۱. فاعل "اولیه" که حق است، یعنی شعور مطلق و کلی عالم است و حقیقت ساز می باشد و معمولا جدا از هر جسمی زندگی میکند و اراده خود را به موجودات زنده اعمال نمی کند چون خودش به عقل آنها اختیار داده. ولی اراده خود را به هر جسم بیجانی یا مرده برای برنامه خلقتی و زندگی کلی خود اعمال کرده و طبیعت ساز است. ۲. فاعل "ثانویه" که فاعل اصلی جسم زنده یعنی عقل است که واقعیت ساز جسم خود یا جسم دیگران است و با فکر و احساست خود و دیگران کار میکند. چون عقل بخاطر منافع شخصی یا منافع گروه خاص خودی یک کمی فضول هم است. ۳. فاعل "در سایه" یا شعور نسبی در جسم آدم که نماینده حقیقی فاعل اولیه (خدا) است و اجازه دخالت در تصمیمگیری و به اجرا گذاشتن اراده خود به جسم خود را ندارد، مگر با اجازه عقل خود و همکاری او. بنظر من این فاعل در سایه، "امام زمان" هر آدمی در خود اوست و با بقیه فاعلهای در سایه و فاعل اولیه در تماس هستند ولی در سایه فاعلهای اصلی (عقل) اجسام و با هم شبکه ناخودآگاه را میسازند. ضمنا توان عقلی و توان شعوری در آدمها، به لطف پروردگار ذاتی بوده، یعنی اکتسابی هستند و فقط در اثر یک آموزش و پرورش حقیقی کسب می شوند و در فقدان این آموزش هیچ درکی صورت نخواهد گرفت. اگر این توانایی ها عملی شوند، شخص یاد می گیرد، چگونه ایجاد نظم در تصمیمگیری و اجرای اراده واحد خود بین ۳ فاعل و شرایط آنها و شرایط خود ایجاد کند که درستی واقعیت او با درستی حقیقتش هماهنگ و برابر شوند. این برابری یعنی عملی شدن و معنی حقیقی گرفتن مهربانی، عشق، صلح، آرامش، زیبایی، و و و درک کامل آنها برای همه و محقق شدن آنها مخصوصا معنی و عملی شدن بهشت. متاسفانه فعلا درک این آموزش و پرورش حقیقی وجود ندارد و معلوم نیست چه کسی یا کسانی اراده خود را روی جسم ما کارگران جسمی به اجرا می گذارند و ما همچنان ارادتمند چه کسی هستیم؟ لطفا به روز اول سالتون و معنی آن بیشتر فکر کنید، و شخصا نظرتون را راجب نامگذاری این روز و معنی فاعل قوی کنید، تا همگی برکت بیشتری در آخر هر سال داشته و آنرا جهانی کنیم، چون هنر نزد ایرانیان است و بس. دکتر میر محمود مصلایی پزشک کار، متخصص سلامتی وامنیت شغلی درمحلهای کارو کسب.
@sadeghesmaelnia1419 Жыл бұрын
1:04:51 آمین
@alireza79962 жыл бұрын
پناهیان صب تاشب میگه اونی که دنبال لذت نبست تو دین اسکله و کلی میگه دین یعنی لذت اونوقت این میاد میگه نباید دنبال لذت بود تو دین 🤨😆😆😆
@noicava2 жыл бұрын
جناب پرفسور منظور هر دو اینه دین لذت میده اما لذتش صرفا وسیلست نه هدف.
@hanytb13622 жыл бұрын
در همه اینها لذت هست!
@sadeghesmaelnia1419 Жыл бұрын
3:35 ❤
@javedahmadi51162 жыл бұрын
اميدوارم پيام بنده را مطالعه فرماهيد استاد محترم اميدوارم به مثابه يك مومن صحبت نماهيد نه به مثابه يك مسلمان شعيه
@sadeghesmaelnia1419 Жыл бұрын
6:07 😢
@morabie3132 жыл бұрын
Livelikeali
@baran66662 жыл бұрын
این صفحه اصلی استاد و موسسه مصاف نیست در کانال تلگرام موسسه آدرس صفحه موسسه که جدیدا در یوتیوپ راه اندازی شده موجوده فک کنم ایشون از طرفدارای استاد رائفی پور هستن.
@miladahmadi66342 жыл бұрын
مسلمان میبودین بر مسلمان خود ظلم نمیکردین
@DocMir-pendareNik2 жыл бұрын
حرکت و توجه به آن. حرکت بدون "جسم" معنا ندارد چون امکان پذیر نیست. حرکت، نیاز جسم است ولی نیاز خود حرکت، "توجه" جسم است. پس صحبت سر نیاز به نیاز است که می تواند نیاز به خود یا نیاز به دیگری که از جنس خودی و یا غیر خودی باشد. فقط رابطه نیاز به نیاز، "عشق" است و نیاز خالی عشق نیست، بلکه احتیاج به عشق است که معنی اصلی و حقیقی این احتیاج، گدائی عشق است که جواب عشقی حقیقی ندارد ولی جواب غیر عشقی و واقعی دارد، و آن معامله برای عشق است که دیگر آن عشق اصلی و حقیقی نخواهد بود چون نیاز به نیاز نیست بلکه احتیاج به نیاز است. پس یک عشق واقعی و بدلی هیچ وقت عشق حقیقی (دو طرفه و خالص) نخواهد بود چون در آن معامله است. تفاوت حقیقت با واقعیت در همین معامله است که در حقیقت معامله ای وجود ندارد و همه چی برای خداست ولی در واقعیت همیشه معامله است و همه چی برای منافع شخصی است که کار حقیقی را خراب و تبدیل به کار واقعی می کند. یعنی کار خدا حقیقی است ولی کار ما آدمها واقعی است و این شکلی هیچ وقت به خدا که عشق (نیاز به نیاز) است نمی رسیم چون معاملگر هستیم و معنی نیاز به نیاز که همان تساوی واقعی حقیقت با واقعیت است را درک نمی کنیم. برگردیم سر مبحث اصلی که حرکت و توجه به آن بود و نیاز جسم به حرکت و نیاز بر عکس آن است تا جریان توجه کامل شود. جریان توجه دو وجه دارد که اولی "عشق" (نیاز به نیاز) بود و مطرح شد. اما وجه دومی "کار" می باشد که کمتر از اولی نمی باشد و بسیار مهم است و همان مسئله حقیقت و واقعیت در کار نیز نهفته است. هر حرکتی باعث انجام کار میشود و هر کاری می تواند ساختنی یا بر عکس فرسایشی و چند مرحله ای باشد که طبیعتا اول ساختنی و بعد از مدتی فرسایشی خواهد بود که ممکن است متضاد بنظر برسد ولی این تضاد حقیقی است نه تضاد واقعی که خراب کننده و کار ما آدمها است. در تضاد حقیقی توجه فراوان وجود دارد و اولین کارش، ساختن زمان و فضا با هم و در خلاء قبلی است که نشاندهنده تغیرات شرایط و خواستهای "اولیه" جسم به شرایط و خواستهای "بعدی" خودش است و مجموعه این تغیرات شرایطی و احوالی، "زندگی" جسم نام دارد. زندگی بر پایه تضاد حقیقی استوار است که حاصل کار حرکت جسم و توجه به آن می باشد و این شکلی نیاز هر دو آنها میسر می باشد. سئوال واقعی این است. صحبت سر (چی یا کیست)؟ که فقط این سئوال، حقیقت است. سئوال غیر واقعی (مغلطه کار) این است. صحبت سر (کیست یا چیست)؟ که این سئوال، واقعیت ماست. در سئوال اولی توجه فراوان است چون حقیقی است ولی در سئوال دومی که سئوال اکثریت ما مردم می باشد، اصلا توجه نیست که جریان وارونه مطرح شده و دیگر حقیقت وجود ندارد. صحبت اصلی سر جسم است و شرایط و نیاز او به حرکت. یعنی اول صحبت سر چی (جسم و شرایط و خواستهایش) است و هنوز کسی وجود ندارد و جسم مسئله خودش را با خودش که نیازش هست مطرح میکند و نمیداند پس از احتمال حرکت چه اتفاقی خواهد افتاد. هر اتفاقی که بیفتاد، معنی خودش را خواهد داشت و این جسم است که این معانی اتفاقی از حرکت خود را بدلیل توجهش معنی میکند و باید بهمان دلیل بخاطر بسپارد. این شکلی از جسم که مفعول بود (توجه نداشت) بخاطر نیازش مجبور شد نقش فاعل (توجه دار) را نیز بازی کند. پس جسم مربوطه، متفکر شد که قسمت اولش یعنی جسمش کار را انجام میدهد و قسمت دومش یعنی فکرش رهبری و مسئولیت آن کار را بعهده می گیرد. قبل از اینکه جسم متفکر شود، جسم متصور بود و قبل از آن فقط جسم بود و قبل از آنهم ذرات جسمی و قبلترش هم عناصر ذره ای و اولیه و پراکنده در خلاء بودند که برای شرایط بهتر و رفع نیاز خودشان، بگرد هم جمع شدند و با هم مدتها کار کردنند تا جسم اولیه و ساختارش را بوجود بیآودند. بعد از اینکه جسم اولیه متفکر شد (ساختار و توجه دار شد)، همه چیزش اورگانیزه و مرتب تر شد و کارش کم کم تخصصی شد، دارای حواس چندگانه و عقل شد و در کمییت به کمال رسید و تازه فهمید که هنوز چیز زیادی نمی داند و تصوراتش گل کردند و آتشی به افکارش زدنند تا از عقلش عبور کند و در راه جدیدتری قدم بر دارد و آن راه شعور بود و تخصصش در کیفیت کار خودش بود تا در این راه نیز به کمال رسید و توانست از جسم خود و زندگی مادی خود عبور کند و مرگ را تجربه کند و همچنان به آگاهی خود بیفزاید. تا جائیکه قدرت و توانائی رهبر و تصمیم گیرنده و به اجرا گذارنده اراده جسمی (فاعل اولیه) از خود جسم اولیه (مفعول اولیه) و مادیتش فراتر رفت و فاعل برنامهای بهتر و دقیقتری مثل ساختن زیبایها، بهشت، کهکشانها، انواع زندگیهای مختلف و غیره متصور شد تا عشق حقیقی را از طریق ساختن زندگی به اجرا بگذارد و با بیگ بنگ و جدا شدن از جسم خود زندگی حقیقی برای خود و زندگی واقعی برای جسم ما جانوران بصورت کلی ساخت و هنوز در حال ساختن است. پس فاعل خودش از جسم اولیه خلق شده، نه اینکه فاعل، جسم را خلق کرده باشد، چون خلاقیت یک امر تجربی است نه یک شعبده بازی که ظرف چند ثانیه کار فوق العاده و خلاق انجام داد و اگر کسی انجامش بدهد، حتما پشت اش یک علم تجربی و توجه فراوان وجود داشته است. در حقیقت این جسم است که مقدس است و کسی پشت سرش هم نیست جز خود او. اما در واقعیت ما آدمها، همه چیز برعکس است چون توجه نداریم و جسم را بی همه چیز می دانیم و کسی را که همه چیز دارد، محترم و تافته جدا بافته شمارده و می پرستیم و در واقعیت خودمان این شکلی هم فکر و هم عمل می کنیم، همگی بدون تصور حقیقی و فقط "کس" (فرد یا گروه خاصی) را با تصور غلط و واقعی خود می شناسیم و احترام می گذاریم چونکه آن کس همه چیز مخصوصا قدرت دارد. در حالیکه برای خود احترامی نداریم یا خیلی کم داریم و اصلا خود را نمی شناسیم چون توجه متداوم از قدرت خود (تصور حقیقی و نیاز به نیاز) نداریم و توجهات لحظه ای ما را نیز سود جویان و منافع طلبان و معامله گران پرت می کنند. در حقیقت، ما باید برعکس عمل کنیم و هر کسی در ابتدا پس از بلوغش و قبل از هر کاری باید خودشناسی کرده و احترام بخود را انجام بدهد و بعدش کار واقعی روزمره خود را بکند و هیچ کسی را الگوی حقیقی در اجراع اعمال زندگی خودش بجز حق قرار ندهد. دکترمیرمحمود مصلائی، پزشگ کار، متخصص سلامتی وامنیت شغلی درمحلهای کارو کسب.
@ahmadrezai97492 жыл бұрын
استا من بعضی اوقات با آدم ها در باره وجود خدا صحبت میکنم و اتفاق هایی که برای خودم افتاده رو براش تعریف میکنم تا طرف بهتر بفهمه یا که طرف فکر نکنه من دارم فقط کپی حرف کس دیگه رو میزنم براش آیا وقتی من از خودم مثال میزنم براش من وارد منیت و تکبر میشم در اون زمان .اگه میتونید جواب بدید لطفا تا اشتباه خودمو بفهمم
@mojtabaatabahksh99142 жыл бұрын
سلام استاد رائفی پور عزیز . دیقه ۴ حدودا حدیث این پیغمبررا هم فرموده بودند کیف اصبح یا جابر یعنی شب رو چگونه صبح کردی؟البته در روایتی دیگر که قبلا ارائه دادید وبنده اون سخنرانی رو گوش کردم وکسب فیض کردیم .ممنون و قبول حق باشه انشا...
@sadeqhossaini39922 жыл бұрын
اصبح فعل غاءب باید در کلام عربی دقت کنید اصبحت فعل مخاطب
@alexalexy30652 жыл бұрын
سلام شما چرا اینها را پخش میکنید شما آیا نمیدانید که پشت این ویدئو ها گروهای پان کرد و پان ترک و پان بلوچ هستند این کار خود دولت ایران نیست این پانها فقط میخواهند از این طریق با دولت مرکزی در تهران جنگ کنند ونفرت علیه تهران ایجاد کنند چرا درست تحقیق نمی کنید قبل از آنکه ویدئو را تولید کنید شما میدانید که این پانها یا این گروهها در لباس پلیس و سپاه و اردوی ایران به افغان ها حمله میکنند ویا در ادارات دولتی با افغانها خیلی بد برخورد میکنند و اینها بدست یک مخالف دولت. ایران مثل پان کرد یا پان بلوچ یا پان عرب یا بهائیت و مجاهدین خلق و همسایه های ایران که به فارسی میتوانند صحبت می کنند . از آدرس دولت ایران علیه مهاجران افغان یک ویدئو را جع به این گرو درست کنید تا افغان ها متوجه بشن