سریال ستایش فصل 1

سریال ستایش فصل 1 - قسمت 22

Рет қаралды 109,400

Күн бұрын

Пікірлер: 46

@setayeshbts3285 4 жыл бұрын

دمت گرررم طاهر که مردی به خاطر عشقت غرورتو نگه داشتی وپاش وایسادی وازپول گزشتی به خاطر زنت عشقت خونوادت دمت گرررم خیلی مررردی کاش همه مردا مثل طاهر بودن

@AliAli-mp7be 4 жыл бұрын

گل گفتی..

@khalilheydari9014 4 жыл бұрын

سلام هستن اینجور مردها به خاطر عشقش از خانواده اش بگذره من زن مورد علاقم پیدا نکردم پیداکنم از خانواده ام میگذرم

@khalilheydari9014 4 жыл бұрын

بشطی که زن مورد علام پیدا کنم

@khalilheydari9014 4 жыл бұрын

زنی میخوام وفادار باشه مثل ستایش شما سراق دارین همچین زنی

@shishik5861 3 жыл бұрын

@@khalilheydari9014 فقط تو دنیای مجازی فیلم ها از این آدمها پیدا میشن.😂😅😂😂

@butterflysham620 2 жыл бұрын

طاهر عشقه ، ❤️

@noorahmadibrahemi Жыл бұрын

نفرت دارم از آدمایکه همش پول و سرمایش و به روخ مردوم می‌کشه خیلی تنفر انگیزه این حشمت

@setayeshbts3285 4 жыл бұрын

عشششششقه طااااهر فقط

@محمودکریمی-ن7ت 4 жыл бұрын

خودتودعشقی..عشقی

@hasansarhadi3553 Жыл бұрын

یاسر ... باز که تو جمع دستت تو شلوارت رفت؟؟؟؟ کنترل کن خودتو؟؟

@DaryaSoltani-y8r 13 күн бұрын

😂😂😂😂😂@@hasansarhadi3553

@jananjavanmardi 9 ай бұрын

من فقط این فیلم رو ب عشق طاهر نگاه میکردم وهنوزم دارم ب عشق خودش نگاه میکنم فقط طاهرررررر همین

@zalizadeh7564 4 ай бұрын

انسانهای بی وجدان متاسفانه در این دنیا زیادند،،،،،که حتی به شیطان هم درس میدند ......برای سومن بار است که این سریال که تماما حقیقت است نگاه میکنم.....مرسی از بازی تمامی هنرمندان.....❤❤❤❤❤❤❤

@Sinemlove 3 ай бұрын

من ی دوستی داشتم شبیه انیس برادر زن طاهر ، دوست من با بدختی و یا حتی مردن دیگران خوشحال میشد هر من تازمانی که اونو ندیده بودم فکر میکردم آدمای بد فقط تو فیلمان ولی وقتی اونو دیدم فهمیدم وقعا آدمهای بد زات وجود دارن ، اون دوستی که میگه هر کاری میکردن برای به دست آوردن پول و هنوزم همین شکلیه حاظر آنسان هارو فریب بده گول بزنه دزدی کنه و هر کار دیگه ی ، جلوی چشم من یک روغن بزرگ پنج لیتری رو از داخل فروشگاه برداشت و آورد بیرون البته این کوچکترین خلافش بود ، زمانی که با اون دوس بودم واقعا انرژی منفیش وارد زندگیم میشد من به این شخص خیلی محبت کردم ولی دقیقا شبیه ماهی بود و بعد از یک ساعت همه چیو فراموش میکرد