Рет қаралды 126
داستان واقعی پسر بچه ای که به خاطر فقر مجبور به قبول مسوولیت خانواده میشه اما پسر داستان از دست سرنوشت بیخبره
سلام شیرین هستم راوی کانال داستان شب باشیرین❤❤
دراین قسمت داستان پسری روروایت میکنم که بعد ازفوت پدرش وغرورش سرکار میره تاهزینه مادر وخواهر وبرادرش روتامین کنه واما کم کم عشق توی قلبش جوونه میزنه وادامه ماجرا....🤔🤔
خوشحال میشم اگرازداستانهای ما لذت میبرید
کانال مارو سابسکرایب کنید نظرات خودتون روباما در میون بگذارید تا خانواده مون روز به روز بزرگتر بشه😊
دوستتون دارم و ازهمراهی شما سپاسگزارم❤️❤️
#حکایت
#داستان
#پادکست
#قصه
داستان
قصه
حکایت
داستان واقعی
داستان عاشقانه
داستان های فارسی
داستانهای واقعی عاشقانه
داستان های ایرانی واقعی
داستان کوتاه
قصه های عاشقانه
پادکست صوتی
داستان شب با شیرین
dastan shab ba shirin
ردپای شب
Mastan
شرقی غمگین
آوای داستان
اگر دوست دارین داستان زندگیتون رو با ما درمیون بگذارید با این لینک تلگرام به ما پیام بدین🙏🩷
Telegram: t.me/Dastanshabbashirin