یعنی چه اتفاقی افتاده بود؟!

  Рет қаралды 99,853

داستانِ  زندگی

داستانِ زندگی

Күн бұрын

Пікірлер: 50
@Bahar.dastan
@Bahar.dastan 8 ай бұрын
مث همیشه نامبروان❤
@MobilePaytakht-s6n
@MobilePaytakht-s6n 2 ай бұрын
سلام وقت به خیر صدای خوبی دارید وباطنازی جذابیت خاصی به داستان میدهید
@hilla-n9u
@hilla-n9u 8 ай бұрын
افرین به مهدی ،خیلی مرد بود و عاشق زنش که هیچ دفاعی از خودش نکرد و یا شکایت نکرد و از همه مهمتر که راز اکرم رو بر ملا کرد ،واقعا چنین ادمهایی خیلی کم پیدا میشن ،خدا رو شکر که اگه والدینش رو این خانم از دست داده ولی یه مرد خوب داره که مثل کوه پشتش ایستاده و با وجدان و شریف هست
@XIranianPrincessX
@XIranianPrincessX 8 ай бұрын
درود بر مستانه جان عزیزم. مرسی برای داستان و زحماتت خانم گل. 😊❤❤❤🙏🏼🥰😍😘👌🏼🍀👏🏻👏🏻👏🏻.
@SAEID3232-o4v
@SAEID3232-o4v 8 ай бұрын
ایشون مستان بانو هستند 😅
@XIranianPrincessX
@XIranianPrincessX 8 ай бұрын
@@SAEID3232-o4vمرسی از اطلاعاتت دوست عزیز. 🙏🏼❤️🌹.
@فاطمهفخاری-ك7ف
@فاطمهفخاری-ك7ف 16 күн бұрын
صداتون زیباتوون و داستانتون خیلی زیباس
@behrokhbonakdarpour4815
@behrokhbonakdarpour4815 8 ай бұрын
عجب داستان عجیب و غریبی. آخرش معلوم نشد اکرم و برادرش چی شدن
@Ava_c31
@Ava_c31 8 ай бұрын
Thanks ❤.
@hamade8486
@hamade8486 8 ай бұрын
درود وسپاس باران عزیز ❤❤
@EmadYousefian-p3x
@EmadYousefian-p3x 8 ай бұрын
این دیگه واقعا مثل یک فیلم سینمایی بود
@RahelehDakhili-2122
@RahelehDakhili-2122 8 ай бұрын
Awesome ❤
@minabadori
@minabadori 8 ай бұрын
❤❤❤❤❤عالی
@gshjxjdkklll1968
@gshjxjdkklll1968 8 ай бұрын
مبینا چقدر قشنگی دختر قربونت برم الهی
@GhazalNorei
@GhazalNorei 8 ай бұрын
منم میخوام داستان زنگی مو بگم ک غمگین تر از اینه
@samira1364h
@samira1364h 8 ай бұрын
❤❤❤❤✌✌
@hilla-n9u
@hilla-n9u 8 ай бұрын
مهدی هم خودش قربانی نقشه های اکرم و همچنین دل مهربون خودش شد و به اونهم ظلم شد ،برای فرستنده داستان و خانواده اش ارزوی بهترین ها رو دارم
@فاطمهزرینی-ه7ن
@فاطمهزرینی-ه7ن 8 ай бұрын
عالی 🎉🎉🎉🎉🎉 با تشکر از گوینده عزیزم
@Sedaye_Dastan
@Sedaye_Dastan 8 ай бұрын
❤❤❤❤❤❤
@sedayetoo
@sedayetoo 8 ай бұрын
💜💜💜
@masomehchavoshi6563
@masomehchavoshi6563 8 ай бұрын
عالی بود موفق باشی ❤❤❤❤❤❤
@ShaghayeghTaremi-g2w
@ShaghayeghTaremi-g2w 8 ай бұрын
👍👍
@تقیندرلو
@تقیندرلو 8 ай бұрын
❤❤❤❤❤
@shohreh.koleila
@shohreh.koleila 8 ай бұрын
❤❤❤
@SAEID3232-o4v
@SAEID3232-o4v 8 ай бұрын
👌👍 perfect and beautiful 💖
@نسرینصالحنساج
@نسرینصالحنساج 4 ай бұрын
خداصبرت بده اکرم چی شد اعدامش کردن
@shanazhatamy7836
@shanazhatamy7836 8 ай бұрын
واقعا چه انسانهای بیرحمی😢
@Magnoliya1346
@Magnoliya1346 8 ай бұрын
باتشکرازراوی عزیزمستانجان باسپاس❤❤❤❤❤
@Afe0054
@Afe0054 8 ай бұрын
اونقدر که عاشق صداتم ، داستانهارو اونقدر دوست ندارم ....عاااآاااااااشقتم ، عشقی عشق ، آرامش من❤❤❤❤❤م
@Yeganeh-zr9bp
@Yeganeh-zr9bp 8 ай бұрын
❤❤❤❤❤❤❤❤😮😮😮
@نسرینصالحنساج
@نسرینصالحنساج 6 ай бұрын
بنده خدا مادر دلپاکت روحش در ارامش
@DrNazilaMeshkini
@DrNazilaMeshkini 5 ай бұрын
علیرضا چی شد ؟ بعد از تصادف دیگه نخواستش ؟
@تقیندرلو
@تقیندرلو 8 ай бұрын
❤❤❤❤❤❤ ‏‪❤❤
@مهنازاشرف-ظ5ق
@مهنازاشرف-ظ5ق 8 ай бұрын
واقعا ترسناک بود
@RezaMehnoodi
@RezaMehnoodi 8 ай бұрын
راوی عزیزچقدرماشا الله وعزیزم وقربونت برم توقصه به کارمیبری نکن نکن
@ha3278
@ha3278 8 ай бұрын
یک استاد ایرانی در برنامه شون می گه: هیچ وقت از روی دلسوزی برای کسی کاری انجام ندین. منم حرفش رو پذیرفتم. چون خودم هم تجربه کرده بودم. تو این داستان هم یکبار دیگه بهم ثابت شد. مادر رژان نباید برای اکرم دلسوزی می کرد و اونو به خونش راه می داد.
@ZohreKolaee
@ZohreKolaee 8 ай бұрын
❤❤❤
@MostafaSahraee
@MostafaSahraee 8 ай бұрын
سلام خانم خوشگل عالی بود زنده باشی 🎉🎉🎉
@احمددیلمی-ن2ز
@احمددیلمی-ن2ز 8 ай бұрын
سلام خسته نباشین میگم این دختره بود که داستان زندگیشو می‌گفت دو نفر بهش تجاوز کردن چه جوری بایستی باهاش آشنا بشم می‌خوام باهاش ازدواج کنم ممنون میشم راهنماییم کنین این دختره که یک سالم رفته بود زندان بعد آزاد شد❤❤❤❤❤❤❤
@freedom110
@freedom110 8 ай бұрын
آفرین مرد بزرگ،مطمئنی که طرف قصد ازدواج داره
@imandizhma6565
@imandizhma6565 8 ай бұрын
چرا اون یکی رو نمیگیری که ۷ نفر بهش تجاوز کرده بودن تازه سابقه زندانشم ۲ سال از این یکی بیشتر بود😁
@gshjxjdkklll1968
@gshjxjdkklll1968 8 ай бұрын
هفت سال با دختری بودم هر کاری بگی با هم کردیم سر یه اطفاق یک میمون امد خواستگاریش مادر دختر یکبار شب تو کاهدان ما را دید غرق لذت بودیم بهش گفتم میخوامش اما مادرش از لج من دخترش فوری دادش به اون میمون شب زفاف یک ابمیوه قرص خواب بهش دادم گفتم وقتی رفتین حجله بهش بده اب میوه داد بهش داماد لخت رفت خواب پنجره پشتی باز کرد رفتن تو اطاق تا پنج صبح شش بار کلوچه کوبیدیم پنج سال بعد عروسی هر شب میکوبیدیم غرق لذت تا از روستا رفتن با گریه از هم جدا شدیم سالهاست میگذره ولی یک زره هم از عشقم کم نشده ولی داغش به دلم مونده
@AkramMaleki-jp3fn
@AkramMaleki-jp3fn 8 ай бұрын
❤❤❤❤
@farsed645
@farsed645 8 ай бұрын
❤❤❤
Don’t Choose The Wrong Box 😱
00:41
Topper Guild
Рет қаралды 58 МЛН
Enceinte et en Bazard: Les Chroniques du Nettoyage ! 🚽✨
00:21
Two More French
Рет қаралды 39 МЛН
داستان واقعی : خیلی قشنگه 🥹🙂 #dastanland #داستان #پادکست
1:19:01
داستان ارسالی: جزو بهترین داستان هایی که تا به حال ضبط کردم از دستش ندین
56:26