بحث شک و یقین(۱)، نتیجه بخشی تئوریها بهیچ وجه نشانهٔ صحت آنها نیست! - از زبان عبدالکریم سروش

  Рет қаралды 15,250

Aram Nobarinia

Aram Nobarinia

5 жыл бұрын

فایل صوتی:
drive.google.com/file/d/1YCA2...
---------------------------
00:00
دینداران معرفت اندیش در جهان امروز با مشکلات و معضلات متعددی روبرو هستند اما دینداران معیشت اندیش آرامشی دارند، بدلیل اینکه گریبان خود را نمیگیرند و سوالی نمیکنند و کسی هم از آنها سوالی نمیکند، رابطه مرید و مراد و رابطه عبد و مولا دارند و به همان نحو که در کشوری به دنیا آمده اند و آنجا را وطن خود میدانند در قلمرو دینی هم که به دنیا آمده اند آنرا بدیهی میدانند و اساسا به فکر این نیستند که جستجو کنند و از دشواریهای راه بپرسند.
از ابتدا تا انتهای عمرشان با آرامش خاطر و با یقین به اینکه خداوند به آنها نظر لطفی داشته و حق را ارزان و مجانی در اختیار آنها قرار داده و پس از مرگ آنها را به بهشت میبرد آنها با چنین یقینی زندگی میکنند.
به قول مولانا:
هر کس از پندار خود مسرور به
...
مدرنیته ما را از بهشت بی خبری بیرون آورد و ما حبوط کریدم و به زمین آمدیم. زمینی که مشخصترین آن این بود که شیطان در آن زندگی و سروری میکند و هیچ آدمی را به حال خود نمیگذارد و در همه کارها خصوصا ذهن آدمیان دخالت و نیات و افکارشان را به میل خود میچرخاند، مگر نوادری . ما اکنون در این دوران هستیم و البته عده ای هستند که همچنان در همان بهشت بی خبری قرار دارند و وارد این جهان نشده اند و نه تنها جهان سومی ها بلکه در همین آمریکا و اروپا ظاهرا درغرب و دنیای مدرن هستند اما واقعا متعلق به دوران ماقبل مدرن هستند.
...
4:48
کسی که با علم و فلسفه جدید آشنا شد خودش بخواهد یا نخواهد ذهنیت تازه ای پیدا میکند و این ذهنیت تازه دیوارهایی به دور او میکشد و اجازه ورود بعضی اندیشه ها را میدهد و اجازه ورود بعضی را نمیدهد. شخص از آن بی خبری کودکانه اولیه خارج و به نحوی از بلوغ میرسد.
5:53
این بلوغ همان حرفی است که ایمانوئل کانت ( Immanuel Kant) در مقاله مشهور خود بیان میکند که روشنگری (Enlightenment) چیست.
در آنجا یک جمله ای دارد به این مضمون :
جرات دانستن داشته باش! ( Sapere aude )
وی میگوید روشنگری گویی خارج شدن آدمی از صغارت است و مهمترین علامت این بیرون آمدنشان پیدا کردن جرات دانستن و کشف و تحقیق و تفحص آنها است. و اینکه هرچه به آنها میگویند را نپذیرند بلکه مورد دقت و تحقیق قرار بدهند و جرات نقد داشته باشند. که فلسفه کانت هم نوعی فلسفه نقادی ( critical philosophy ) است.
7:37
در فلسفه ما در تاریخ علم کلام امام فخرالدین رازی آدمی بود که جرات پرسیدن داشت و بدیهی ترین بدیهیات را مورد سوالات دقیق و فیلسوفانه قرار میداد و به وی لقب امام المشککین داده بودند. این شخصیت که به مورد تاریخی باید مورد تجلیل قرار بگیرد لقبی یافته است که این لقب منفی و نکوهیده ای است واقعا باید لقب امام المحققین به او میدادند.
10:36
روزگار گذشته روزگاری بود که یقین اصل بود و تردید، شک، ظن، سوال و پرسش استثنا بود، بطور کلی چند اصل بر تفکر پیشینیان حاکم بود:
- اول اینکه زبان شفاف است و بار معنا میکشد و در انتقال معنا به ما خیانت نمیکند.
- دوم اینکه حقیقت آسان یاب است و اگر اندکی سطح را بخراشیم حقیقت آشکار میشود. یک فرایند انباشتن حق بر حق، نه انباشتن گمان و فرضیه بر هم. فربه شدن علم نتیجه آن و شما وقتی که این حقایق را یاد میگیرید داناتر محسوب میشوید.
- سوم اینکه عقل آزاد است و آدمی تقریبا از وسوسه ها و خطاها و دشواریها آزاد است . اگر آدمی و شخص عالم کمی حواسش را جمع کند میتواند به حقیقت برسد و خطاها بر اثر ندانم کاریها و بی دقتیها است.
13:46
ماکسول ( James Clerk Maxwell ) از بزرگترین فیزیکدانان قرن نوزدهم انگلستان و کاشف معادلات امواج الکترو مگنتیک در آرای خود میگوید:
آدمی خطا میکند و عواطف آدمی در داوری‌های آن دخالت میکنند اما علم تجربی تنها جایی است که عقل از دخالت عواطف مصون است و عقل خالص به تجربه و تئوری سازی و قانون پردازی میپردازد و گویی این علم معصوم است.
19:50
به همین سبب گذشتگان میگفتند ذهن خودتان را از هر پیش فرضی خالی کنید، دقت و تمرکز کافی بکار ببندید، به تجربه روی بیاورید، اگر فیلسوف هستید به برهان روی بیاورید، سعی کنید یا اندیشه های برهانی عرضه کنید و یا اندیشه های مبتنی بر تجربه، سپس به یقین میرسید یعنی به یک یقین انیورسال و یقینی که همیشه یقین است و همیشه قطعی است و به قانونی دست پیدا میکنید که قانون همیشگی این عالم است.
20:50
در روزگار ما همه اینها عوض شده است، دینداری ما در دوران یقین و ما قبل پرسش یک معنا داشت و بلکه سهولتی داشت اما امروزه که ما در دوران نبودن یقین و نفی یقین زندگی میکنیم و دیگر تجربه و برهان و زبان آن استواری را ندارد و عقل آن آزادی را ندارد، اینها تقریبا به صورت اصول پذیرفته شده نزد عموم عقلای جهان است، آنگاه در این مجموعه دنبال دین یقینی گشتن و همه چیز را بر یقین بی پرسش بنا کردن بر خلاف جریان شنا کردن است که ما را به هیچ جا نمی رساند.
بالاخره دینداری از آن جهت که نوعی معرفت است در میان معرفتهای دیگر مینشیند و اگر از معرفتهای دیگر یقین و قطعیت سلب شده است این سلب یقین و سلب قطعیت به معرفت دینی نیز سرایت میکند.
------------------
منبع :
مدرسه مولانا جلال الدین School of Rumi
سلوک دیندارانه در جهان مدرن - جلسه بیستم
عبدالکریم سروش

Пікірлер
Glow Stick Secret 😱 #shorts
00:37
Mr DegrEE
Рет қаралды 136 МЛН
didn't want to let me in #tiktok
00:20
Анастасия Тарасова
Рет қаралды 12 МЛН
چرا از تفکر در ذات خداوند نهی شده است؟
44:20
Dr Ebrahimi Dinani
Рет қаралды 32 М.
Glow Stick Secret 😱 #shorts
00:37
Mr DegrEE
Рет қаралды 136 МЛН