Рет қаралды 28
آقای دو شارلوس، خنده ی ریزی کرد که خاص خودش بود. خنده ای که شاید از مادربزرگی باواریایی یا لورِنی به او رسیده بود، که خود او هم آن را درست به همان شکل از جده ای به ارث برده بود به گونه ای که آن خنده، بی تغییری، از چند سده پیش در دربارهای کوچک اروپایی طنین می انداخت و آوای پر ارجش، چنان که نوای برخی سازهای عتیقه ی کمیاب، دل می برد..
در جستجوی زمان از دست رفته
کتاب چهارم: سدوم و عموره
فصل دوم
قسمت بیست و هفتم