Рет қаралды 2,497
غافل شدی و بهشت تو برزخ شد
چون رشته گسست ریسمانت نخ شد
از آب لطیف تر که در عالم نیست
آن هم چو ز حد گذشت سردی؛ یخ شد
ای دل شب تار تو سحر می گردد
روزی ورق فاصله بر می گردد
در پرده ی گوش سنگ ها اوج مخوان
فریاد تو، در گوش تو بر می گردد
#اسحاق_انور
#برزخ
#رباعی
#eshaghanvar
#ساده
روان اسحاق انور عزیز شاد که این سفر را خموشانه و زیبا پیمود و غوغای سیر و سلوکش را در شعر و ترانه و موسیقی در گوش زمان جاودانه کرد
با مهر،
ساده