Рет қаралды 1,985
محمد رضا شجریان: می کنم فریاد، ای فریاد (به یادِ فریادِ توماجِ صالحی ِ محکوم به اعدام )
فریاد با صدای خسروی آواز ایران،. او بخوبی میدانست که ما دوران سختی را با این استبداد بسر خواهیم کرد
Mohammad Reza Shajarian
خانهام آتش گرفتهست، آتشی جانسوز.
هر طرف میسوزد این آتش،
پردهها و فرشها را، تارشان با پود.
من به هرسو میدوم گریان،
در لهیبِ آتش پر دود؛
----------------
وز میان خندههایم، تلخ،
و خروش گریهام، ناشاد،
از درون خستهٔ سوزان،
می کنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
خانهام آتش گرفتهست، آتشی بیرحم.
همچنان میسوزد این آتش،
نقشهایی را که من بستم به خونِ دل،
بر سر و چشمِ در و دیوار،
در شبِ رسوایِ بیساحل.
----------------
وای بر من، سوزد و سوزد
غنچههایی را که پروردم به دشواری،
در دهان گودِ گلدانها،
روزهای سخت بیماری.
---------------
از فراز بامهاشان، شاد،
دشمنانم موذیانه خندههای فتحشان بر لب،
بر منِ آتش بهجان ناظر.
در پناه این مُشبّک شب.
من به هرسو میدوم، گریان ازین بیداد.
میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
-----------
وای بر من، همچنان میسوزد این آتش
آنچه دارم یادگار و دفتر و دیوان؛
وآنچه دارد منظر و ایوان.
من به دستانِ پر از تاول
اینطرف را میکنم خاموش،
وز لهیب آن روم از هوش؛
زآن دگرسو شعله برخیزد، به گِردش دود.
تا سحرگاهان، که میداند، که بودِ من شود نابود.
خفتهاند این مهربان همسایگانم شاد در بستر،
صبح از من مانده بر جا مشتِ خاکستر؛
وای، آیا هیچ سر برمیکنند از خواب،
مهربان همسایگانم از پی امداد؟
سوزدم این آتش بیدادگر بنیاد.
میکنم فریاد، ای فریاد! ای فریاد!
مهدی اخوان ثالث (م. امید)، زمستان، زندان «م»، شهریور ماه ۱۳۳۳