Рет қаралды 156,487
حمایت اختیاری از دیپ پادکست:
/ deeppodcastiran
Instagram: / deep.podcast
Telegram Channel: Https://www.telegram.me/deeppodcast
ـــــــــــــــــــــ
منابع:
جنگ چالدران - محمد علی اکبر پوری بهنامی
استاجلو از چالدران تا مشروطه
شاه اسماعیل اول و جنگ چالدران نوشته هاشم حجازی فر
جنگ چالدران یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ ایران به شمار میرود. اما باید بدانیم چرا جنگ چالدران اتفاق افتاد؟ جنگ چالدران بین چه کشورهایی بود؟ سلطان عثمانی چه کسی بود؟ چرا ایران و عثمانی با هم وارد جنگ شدند؟ چرا جنگ چالدران بین ایران و عثمانی اتفاق افتاد؟ ایران جنگ چالدران را آغاز کرد یا عثمانی جنگ چالدران را آغاز کرد؟ دشت چالدران در کجا قرار دارد؟ نتیجه جنگ چالدران چه شد؟ چرا ایران در جنگ چالدران شکست خورد؟ یا در این زمینه میتوانیم در مورد جنگ چالدران اینگونه بگوییم که آیا ایران در جنگ چالدران شکست خورد؟ یا چرا ما در جنگ چالدران شکست خوردیم؟ شاه اسماعیل صفوی چگونه قدرت رو به دست گرفت و چرا شاه اسماعیل صفوی وارد جنگ چالدران شد؟ جنگ چالدران دقیقا چرا اتفاق افتاد؟ دشت چالدران کجا قرار دارد؟
شاید سوالی در مورد جنگ چالدران پیش بیاید که جنگ چالدران چه بود و نتیجه آن چه شد؟ تقابل بین شاه اسماعیل و صفوی و سلطان سلیم عثمانی به چه نتیجه ای رسید؟ در مورد جنگ چالدران چه روایت هایی وجود دارد؟ آیا کتاب ذبیح الله منصور در مورد جنگ چالدران موثق است؟ در واقع کتاب شاه جنگ ایرانیان در جنگ چالدران نوشته ذبیح الله منصوری به هیچ عنوان موثق نیست زیرا در ابتدای کار در این کتاب در مورد جنگ چالدران اسامی افرادی را میبینیم که به هیچ عنوان حقیقت ندارند و از اون طرف برخی از شخصیت های واقعی در این کتاب در مورد جنگ چالدران اسامی آنها جا به جا و به اشتباه آورده شده است. خیلی ها جنگ چالدران را جنگ شاه اسماعیل و سلطان سلیم عثمانی میدانند. بعضی ها جنگ چالدران را جنگ ایران صفوی و ترکان عثمانی میدانند. برخی مورخین جنگ چالدران را جنگ آذری های ایران و ترکان عثمانی میدانند. اما واقعیت این است که در جنگ چالدران که در دشتِ چالدران در حوالی خوی رخ داد ما هم زیاده خواهی های امپراتوری عثمانی را داشتیم که سلطان سلیم که حاکم عثمانی بود زیاده خواهی داشت و چشم طمع به خاک ایران در دوران صفویه و دوران حکومت شاه اسماعیل صفوی را داشت و به همین دلیل جنگ چالدران بین ایران و عثمانی اتفاق افتاد یا جنگ چالدران بین ایران و عثمانی رخ داد. اما جنگ چالدران دلایل دیگری هم دارد در واقع یکی دیگه از دلایل جنگ چالدران بر میگردد به امپراتوری صفویه و همچنین شاه اسماعیل صفوی که او هم یک پای جنگ چالدران بود. شاه اسواعیل صفوی هم در جنگ چالدران نقش مهمی ایفا کرد و قبل از جنگ چالدران بین ایران و عثمانی شاه اسماعیل صفوی بسیار در امور داخلی حکومت عثمانی دخالت میکرد و شاه اسماعیل صفوی کارهایی رو در خاکِ امپراتوری عثمانی صورت داده بود که همه این کارها قبل از جنگ چالدران اتفاق افتاد و این کارهای شاه اسماعیل صفوی که قبل از جنگ چالدران رخ داد باعث شد که جنگ چالدران شکل بگیره و یکی از دلایل رخ دادن جنگ چالدران باشه. اما سوالی پیش میاد که جنگ چالدران میان ایران و عثمانی چگونه رخ داد و نتیجه اون چی شد؟ چرا صفویان در جنگ چالدران از عثمانی ها شکست خورند؟
بزرگان به سلطان سلیم گفتن، اگر میخوای کلِ خاکِ ایرانو ضمیمه قلمروت کنی و در این جنگ پیروز بشی، هیچ راهی نداری جز اینکه شاه اسماعیل رو به قتل برسونی. چون اگر شاه اسماعیل زنده بمونه به سمتِ مناطق مرکزی میره، با قبایل اونجا متحد میشه و دوباره بخش های اشغالی رو از چنگالت در میاره.
سلطان سلیم برای اینکه در جنگ به هیچ مشکلی نخوره از بزرگانِ تمامی قبایل عثمانی دعوت کرد که به دربارش بیان. تا اون زمان هنوز بزرگانِ قبایل عثمانی، روحشونم خبر نداشت که قراره یک جنگِ بزرگ اتفاق بیافته.
طایفه ساری قمیش طایفه قدرتمندی بود . تعداد افراد این قبیله خیلی زیاد بود. سلطان سلیم حس میکرد که ساری قَمیش ستون پنجمِ شاهِ ایرانه، به همین دلیل به رئیس این قبیله اولتیماتوم داد که هر چه زودتر یا به یکی از ممالکِ عربِ امپراتوری عثمانی کوچ کنند یا به سمتِ غرب حرکت کنند و تا جاییکه میشه از مرزهای ایران دور باشند. در غیر اینصورت تمامِ افرادِ این طایفه مانندِ سایر شیعیانِ عثمانی، قتل عام خواهند شد.
نظرِ سلطان سلیم نسبت به ساری قمیش کاملا اشتباه بود، این طایفه جنگجو و قدرتمند بود. در طولِ تاریخ همیشه متحدِ حکومتِ مرکزی عثمانی بود. حتی در زمانِ جنگِ عثمانی با تیمورِ لنگ، این طایفه با جون و دل و در کنار سلطان ایلدیریم بایزید جنگید و تونست نیروهای تیمور لنگ رو قلع و قم کنه
شاه اسماعیل میدونست که ینی چری مردمِ دیاربکر رو قتل عام کردند و از این قضیه بسیار ناراحت شده بود اون خطاب به یارانش گفت:
« ما اگر پیروز هم نشویم. باید تسلیم شویم. پس تا میتوانیم باید از نیروهای عثمانی بکشیم و تا آخرین قطره خون مبارزه کنیم. »
در اون دوران اروپایی ها به شدت از ترکهای عثمانی وحشت داشتند جوریکه این ترس، حد و حساب نداشت. این فقط ایرانی ها بودند که توانایی زورآزمایی با عثمانی رو داشتند و هیچ ترسی در دلشون نبود. چرا که اروپایی ها همیشه از عثمانی شکست میخوردند. جالب ترین داستان مربوط به نبردِ دریایی لِپانتو میشه. در این جنگ دریایی اروپایی ها عثمانی رو شکست دادند. بعد از جنگ پاپ دستانش رو به آسمان بلند کرد و گفت:
« خدایا سپاسگزاریم که ترک ها را همانند ما آفریدی. چون ما تا کنون فکر میکردیم آفرینش آنها با ما فرق دارد. اما امروز توانستیم آنها را شکست دهیم»
شاه اسماعیل قشونِ 40 هزار نفریش رو به نه قسمت تقسیم کرد. فرماندهی یک قسمت رو خودش بر عهده گرفت و هشت گروه دیگر رو به سایر فرماندهان سپرد. قشونِ ایران بعد از طیِ مسیری ، از تبریز به سمتِ شمالِ غربِ ایران رسید. جایی به نامِ چالدران»