Рет қаралды 2,342
بریده ای از سخنرانی استاد محقق داماد در شب روشنگری دینی
امان از زمانی که مدیریت جامعه به دست کسانی باشد که جاهلند و ندانند که جاهلند. خدایا آن روز را برای هیچ ملتی نیاور. چرا که روزگاری تلخ تر از این برای ملت وجود ندارد که عده ای جاهل توجه نداشته باشند که جاهلند. از این بدتر و فاجعه آفرین تر زمانی است که کسانی جاهل باشند و ندانند جاهلند و این جهل خود را به خدا ببندند و برای خدا جاهلی کنند و به نام خدا خون ریخته و سرببرند.
وی گفت: گوش دهید! هم اکنون صدای بچه هایی را می شنوید که در منطقه خاورمیانه سر پدرانشان را جلو چشمانشان می برند و مادرانشان را به نام خدا برده می کنند. جاهلانی که گرفتار جهل اعتقادی هستند. تمام ایدئولوژی های خطرناک شرقی همین بود، مگر نه این بود؟ ایدئولوژی های شرقی فاجعه آفرین جهلی بود که با اینکه به نام خدا یا مقدس نبودند ولی خطرناک بودند. همین ایدئولوژی اگر بُعد قدسی پیدا کند چه می شود؟
محقق داماد افزود: نشست روی سینه سیدالشهداء(ع) و گفت می دانم تو که هستی ولی برای خدا سرت را می برم. من در نوشته هایم نقل کردم که ابن عباس گفت در حجر اسماعیل مکه نشسته بودم دیدم فردی دولا دولا آمد و لباس احرام خود را نشان داد و گفت بعد از طواف متوجه شدم قطره خون پشه ای به احرامم بوده، طوافم چه می شود؟ گفتم اشکالی ندارد، تو که هستی؟ گفت من «شمر بن ذی الجوشنم» گفتم نامرد سر پسر پیغمبر را بریدی تردید نکردی حالا برای خون پشه بر احرامت تردید می کنی؟! گفت ساکت باش! من برای خدا او را سر بریدم. به وظیفه شرعی ام عمل کردم چون از ولی امرم اطاعت کردم.
وی بیان کرد: خانم ها، آقایان! به عنوان یک طلبه کوچکی که عمرش را در الهیات صرف کرده از من بشنوید. از من به عنوان یک موعظه یا پیشنهاد، الهیات را کم نگیرید و معرفت داشته باشید. حتی خدای بدون معرفت را بی ارزش شمارید. به جای اعتقاد، فکر بنشانید و دیگر نگویید «من معتقدم» بلکه بگویید «من چنین فکر می کنم» اگر بگویید «من چنین فکر میکنم» با دیگری هم گفت و گو خواهید کرد، اما اگر بگویید «من معتقدم» دیگر با کسی گفت و گو نمی کنید و کسی هم با شما گفت و گو نخواهد کرد.
محقق داماد گفت: من سالهای زیادی است که وقت و عمرم را روی روشنگری و مبارزه با «جهل مقدس» گذاشتم. اما در این راه «متُد» برای خود انتخاب نکردم. این کاری بی متد است. هر جا شد متفرقاتی می نویسم که هیچکس نداند چه می کنم. چند سال قبل در قالب تفسیر قرآن دو جلد کتاب درآوردم که نامش را «روشنگری دینی» گذاشتم. چندین چاپ از این دو جلد کتاب منتشر شد و افرادی فکر کردند که تفسیر قرآن نوشتهام. واقعا هم تفسیر قرآن بود اما اگر اهل فن بخوانند میدانند چه چیزی را در آن کتاب در سایه تفسیر قرآن دنبال کرده ام.