Рет қаралды 6,459
------------ توضیحات -----------
یکی از سوالات شایع درباره بیماری ها و حالات روانپزشکی میزان ارثی یا ژنتیکی بودن آنهاست. بسیاری از مراجعان، درمانگران، مدرسان و رسانه های جمعی در برخورد با اختلالات روانپزشکی به "منشا ژنتیکی" اشاره می کنند. در سال های اخیر حتی کیت های تشخیصی تجاری نیز در کشورهای مرفه به بازار آمده که مدعی تخمین استعداد ارثی به بیماری ها در مراجعان و ارائه سهم خطر است. به همین دلیل جنبه موروثی بودن حتی پررنگ تر شده است. من در چند مبحث سعی دارم به این مقوله بپردازم. دلیل اول این است که مشخص گردیده که باور افراد و درمانگران به موروثی و ژنتیکی بودن یا نبودن یک اختلال بر رفتار، علامت شناسی و پاسخ مراجعان به درمانها اثر می گذارد. اعتقاد به ژنتیکی بودن خلق افسرده، مصرف مواد، پرخاشگری و بسیاری امور دیگر گاهی به تشدید علائم و بی انگیزگی افراد در برخورد با آنها منجر می گردد. بعنوان مثال وقتی به آزمودنی ها بصورت ساختگی اعلام شد که بار ژنتیکی بالای افسردگی دارند، در جریان آزمون افسردگی بِک نمرات بالاتری آوردند و همچنین گذشته خود را در مقایسه با گروه دیگری که فاقد ژن مذکور معرفی شده بودند، افسرده ارزیابی کردند. بنابرین باید به افراد و جامعه درباره منشا اختلالات اطلاع رسانی درست صورت گیرد و اعلام نقش ژن در بروز مشکلات امری صرفاً علمی، انتزاعی و خنثی نیست. دلیل دوم این است که بسیاری از ادعاها درباره سهم ژنتیک در بروز اختلالات نوعی سطحی نگری و کج فهمی مسئله است و خواهیم دید که روان پیچیده انسان براحتی با اصطلاح ژنتیکی بودن رفتار قابل تحلیل نیست. رفتار ما از تعامل باورها، محیط، فرهنگ، یادگیری، ارتباطات کودکی و زیست شناسی مغز ناشی می شود و باور جبر بیولوژیک نوعی ساده انگاری است. از آنجاییکه این ساده انگاری که متاسفانه گاهی در جامعه نیز ترویج می گردد تبعات اجتماعی، اخلاقی و روانی مهمی دارد، سعی خواهم کرد که در جریان چند گفتار به آن بپردازم.
------------ منابع تکمیلی -----------
#دکتر_آذرخش_مکری